آذر منصوری: بحران اصولگرایی با هجمه به دولت حل نمیشود/ افزایش قدرت و محبوبیت روحانی در مقایسه با سال ٩٢
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، مشروح مصاحبه روزنامه اعتماد با آذر منصوری در ادامه آمده است:
حمله به دولت روحانی در قالب پروژههای متعدد که آخرین نمونه آن ماجرای فیشهای حقوقی است، چه منشایی دارد؟ تدارک بینندگان این حملات چه راهبردی را دنبال میکنند؟
مخالفان دولت هر چقدر که به انتخابات ٩٦ نزدیکتر میشویم تلاشهای خود را برای تخریب جایگاه دولت در بین مردم بیشتر خواهند کرد. پیشبینی میشد که برخی اقدامات از سوی جریان تندرو برای تخریب جایگاه دولت و تاثیر بر افکار عمومی در سال ٩٥ شدت گیرد. در این راستا با توجه به اینکه اساسا ضعف جریان مقابل دولت آقای روحانی به عملکرد و نگرش آنها در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی بازمیگردد به خصوص از آنجایی که فساد سیستماتیک میراث دولت گذشته است و تبدیل شدن اقتصاد رقابتی به اقتصاد رانتی در دولت گذشته به وجود آمده تلاش میکنند از همان نقطهای حمله کنند که نقطه ضعف خودشان است. یکی از مسائل مورد توجه اتاق فکر آنها پرداختن به فیشهای حقوقی و حقوقهای نامتعارف بود که در چند روز گذشته فضای رسانهای و اطلاعرسانی کشور را تحت تاثیر قرار داده و این روند تا انتخابات ٩٦ ادامه خواهد داشت. دامن زدن به چنین طرحهایی باعث فرافکنی و انحراف افکارعمومی نسبت به پیامدهای مخربی است که از دولت گذشته باقی مانده است و این دولت و دولتهای بعدی را همچنان درگیر خود خواهد کرد. این جریان از این طریق میکوشد تا بتواند پیامدهای مخرب و چالشهایی را که خود مسبب آن بوده، پنهان کند. ماشین تخریب مخالفین دولت و اتاق فکر آنها از روز اول علیه دولت به راه افتاد تا این دولت را یکدورهای کند. عناوینی تحت عنوان دولت مستعجل هم که بعد از انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری مطرح میشد برگرفته از همین اتاق فکر و رویکرد است. چنان که انتظار میرود در ادامه حضور دولت آقای روحانی این روند همچنان ادامه خواهد داشت. اینها تلاشی جدی است برای متهم کردن دولت و سرپوش گذاشتن بر فسادهای گسترده و اوضاع نابسامان اقتصادی که از دولت گذشته به جای مانده است، صورت میپذیرد.
اخباری از اردوگاه جریان اصولگرایی شنیده میشود مبنی بر اینکه احتمال ردصلاحیت آقای روحانی برای انتخابات ٩٦ وجود دارد یا ضرورت دارد که دولت روحانی یک دورهای باشد. به نظر شما پیام سیاسی چنین اخباری چه میتواند باشد؟
بیشترین تلاشی که این طیف به دنبال آن هستند و تا انتخابات آتی در دستور کار خود قرار خواهند داد، استفاده از همه روشهایی است که دولت را تکدورهای میکند. اینکه احتمال ردصلاحیت آقای روحانی را مطرح و سعی میکنند این موضوع را به افکارعمومی القا کنند به نوعی تلاش برای عقب کشیدن آقای روحانی است. صحبت از شورای نگهبان و مساله ردصلاحیتها برای دامن زدن به یأس و ناامیدی در جامعه است تا از این روش بتوانند به اهداف خودشان دست پیدا کنند. تا انتخابات آینده آنها از منظر تهدید دولت و دست گذاشتن روی مواردی که موجب سرپوش گذاشتن بر رفتارهای خود و دولت محبوب اصولگرایشان در گذشته میشود با هدف یک دورهای کردن دولت است. اینکه دولت را ناکارآمد و ناتوان نشان دهند البته بخشی از راهبرد آنها برای انتخابات پیش رو است. با اینکه همه جریانهای سیاسی کشور باید برای تحقق یک انتخابات رقابتی قانونی، آزاد و عادلانه تلاش کنند اما رویکرد جریان تندرو چیزی خلاف این موضوع است. طیف مقابل دولت قطعا به این نتیجه رسیده که در صورت تحقق چنین انتخاباتی از جایگاه و پایگاه مردمی برای اینکه بتواند رای مردم را جلب کند برخوردار نیست و همچنان بر رفتار حذفی و انتخابات غیررقابتی تاکید دارد. آنها به دنبال این هستند که طیف منتسب به اصلاحطلبان و دولت یازدهم را در انتخابات آینده از صحنه به کلی حذف کنند تا بلکه بتوانند از مسیر این رفتارها به نتیجه مورد نظر خود برسند.
ضمن راهبردهایی که اشاره کردید، فکر میکنید جریان رقیب برای پس گرفتن سکان مدیریت اجرایی کشور دارد چه چهرههایی را به صحنه انتخابات ٩٦ وارد میکند؟ به طور مشخص از بین چهرههایی مثل آقایان احمدینژاد، قالیباف و جلیلی که چهره آزموده شده جناح راست هستند یا چهرههای دیگری همچون آقایان لاریجانی، صفارهرندی و ضرغامی و زاکانی کدامیک قابلیت رقابت و پیروزی مقابل آقای روحانی را دارند؟
با توجه به بررسیها و ارزیابیهایی که از جامعه وجود دارد امروز قدرت و محبوبیت آقای روحانی در مقایسه با سال ٩٢ به مراتب بیشتر شده است. هرچند آنها تلاش میکنند با روشهای مختلف از قدرت و اثرگذاری آن کم کنند. در تحلیل این مساله رسیدن به کاندیدایی که توان این رقابت را داشته باشد یک بحث است. بحث دیگر به این بازمیگردد که عرصه انتخابات فرصتی برای مطرح شدن عملکردها و کارنامههایی است تا هر یک از کاندیداها و جریانهای موسوم به آنها در معرض رای و نظر عموم قرار بگیرند. مشکل اساسی که جریان مقابل آقای روحانی دارد به کارنامه غیرقابل دفاع آنها در سه دوره مجلس شورای اسلامی و دو دوره دولتهای نهم و دهم بازمیگردد. این عملکرد ضدتوسعه در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هیچ جای دفاعی از خود به جای نگذاشته است. برخی از کاندیداهایی که امروز توسط رسانههای طیف مقابل نام برده میشود برای سنجش افکارعمومی است تا در نهایت با این سنجش و ارزیابی گزینه مورد نظر خود را انتخاب کند. فکر میکنم این جریان باز هم با طرح گفتمان عدالت و شکاف فقیر و غنی سعی میکند در رقابت با آقای روحانی پیروز شود. به نظر نمیرسد برخی از گزینههایی که قبلا به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری مطرح شدند یا دو سه دوره در معرض رای مردم قرار گرفتهاند، به عنوان گزینههای اصلی آن طیف در انتخابات آینده مطرح شوند. البته نکتهای که باید در نظر داشت این است که بخش عمدهای از طیف اصولگرا در انتخابات آینده کاندیدای اصلی خود را آقای روحانی میداند. طیف معتدل این جریان در انتخابات گذشته نیز در کنار آقای روحانی و جریان اصلاحطلب قرار گرفتند و قاعدتا این مساله در انتخابات آتی نیز ادامه خواهد یافت. اینکه از الان بتوان قضاوت کرد که چه فردی کاندیدای نهایی جریان رقیب در انتخابات است، در شرایط فعلی قابل ارزیابی نیست اما به نظر نمیرسد که جریان اصولگرا با مطرح کردن مجدد احمدینژاد با توجه به پرونده و کارنامهای که از خود به جا گذاشته و همین کارنامه امروز رقیب آقای روحانی را ناتوان از پاسخگویی و رقابت در انتخابات کرده، مجددا بخواهد در انتخابات آینده هم به سراغ گزینههای تکراری برود. مشکل امروز اصولگرایان به خاطر رفتار ناصحیح برخی از همین گزینهها بوده است. این طیف چارهای ندارد مگر اینکه با بررسیها و ارزیابیهایی که میکند به دنبال چهره جدیدی باشد. چهرهای که بتواند هم این گفتمان را در فضای سیاسی کشور رهبری کند و هم از چهرههای تکراری نباشد چرا که این راهبرد در انتخابات ریاستجمهوری گذشته منجر به شکست این جریان شد. همه این تحلیلها ما را به این نتیجه میرساند که این طیف در انتخابات آینده به دنبال گزینه جدیدی در مقابل آقای روحانی بگردد.
از بین چهرههایی که نام برده شد فردی که در قد و اندازه رقابت با آقای روحانی باشد و ضمنا توانایی یک دورهای کردن دولت برخلاف حالت معمول دولتهای پیشین را داشته باشد وجود دارد؟
در بین افرادی که شما نام بردید چهره قدری نمیبینم که بتواند در این رقابت پایاپای با آقای روحانی پیش برود. به همین دلیل هم معتقدم که آنها به دنبال چهرهای جدید هستند.
دولت در یک سالی که از عمر خود دارد از آنجایی که باید تدبیری به کار گیرد تا امید مردم به یأس تبدیل نشود چه مراقبتها و محافظتهایی باید انجام دهد؟ شما اشاره کردید که راهبرد اصلی مخالفان عملیات روانی و راهبرد تخریب و حذف رقیب است. از این منظر دولت باید این یک سال را بر چه اساسی حرکت کند تا امیدواعتماد مردم از بین نرود؟
مهمترین نکتهای که دولت در یک سال آینده باید به آن توجه کند شفافیت و پاسخگویی است. ضمن اینکه با در نظر گرفتن این ملاحظه جدی و گفتوگوی مستقیم با مردم دولت میتواند بخش عمدهای از ابهامات و مسائلی که اتاق فکر مخالفین درصدد دامن زدن به آن است را خنثی کند. در طول یک سال آینده دولت باید تیم رسانهایاش را تقویت کند. همچنین از ظرفیت رسانههای همراه خود در فضای اطلاعرسانی کشور حداکثر بهره را ببرد و از یک راهبرد متناسب با اتاق فکر رقیب بتواند استفاده کند چراکه در یک سال آینده با یک پروپاگاندای بیسابقه از جانب مخالفان خودش مواجه خواهد بود. ضمن اینکه دامن زدن به شکاف فقیر و غنی یک نمونه آن را در انتشار فیشهای حقوقی مشاهده کردیم و گرفتن انگشت اتهام به سمت دولت به عنوان دولتی که مسوول مستقیم وضع موجود در جامعه است و پاک کردن صورت مساله هشت سال عملکرد آنها و در نهایت تاکید برگفتمان عدالت خواهی روش آنها است. دولت باید با شفافیت و پاسخگو بودن که وجه تمایز این دولت با دولت گذشته است تلاش خود را در حفظ اعتماد عمومی و پرکردن شکاف دولت و ملت استمرار بخشد. برای حل مشکلات سیاست داخلی و مشکلات اقتصادی تلاش کند. مردم با وجود بهبود و رشد اقتصادی کشور همچنان از رکود رنج میبرند که بخش عمدهای از آن به عملکرد غیرعلمی و غیراصولی دولت گذشته بازمیگردد. در شرایط فعلی استفاده از ظرفیتهای داخلی و فرصت پسابرجام و طرح موانعی که در این راه وجود دارد در فضای رسانهای کشور در معرض افکارعمومی میتواند موثر باشد. طرح واقعبینانه وضع موجود و در میان گذاشتن نسخههایی که میتواند نتیجه برونرفت کشور از شرایط بحرانی را داشته باشد با همه اقشار جامعه راهحلی راهگشا است. دولت آقای روحانی پس از یک دوره بیتدبیری و تنشزایی در ایران روی کار آمده است. هیچ نسخه شفابخشی به جز دولت روحانی در شرایط کنونی موجود نیست. صحبت کردن صریح با مردم و در میان گذاشتن موانع پیش روی دولت میتواند در مردم امیدواری ایجاد کند. مردم ایران نشان دادند که در بزنگاههایی که باید تصمیم جدی بگیرند، در مقایسه با مردم منطقه و بسیاری از کشورهای جهان آگاهانهتر و مسوولانهتر عمل میکنند. ضمن اینکه مشارکت در حداقل دو انتخابات اخیر در کشور ما حدود ٥٠ درصد بوده است. هر اقدام و رفتاری که موجب طرد اعتماد مردم به صندوق رای و موجب کاهش مشارکت مردم شود در نهایت آسیب و نتیجهاش نه فقط به یک جریان سیاسی بلکه به کل کشور ضرر میرسد.
انتهای پیام/