با یک گل بهار نمیشود/ مذاکرات دیروز نقطه شروع مسیری طولانی و دشوار است

به گزارش خبرگزاری آنا، مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط، دیروز در حالی پایان یافت که تحلیلها و خبرهای متعددی در خصوص این جلسه و نتایج مثبت آن هم از طرف ایرانی و هم طرف آمریکایی منتشر شد. اما باید توجه داشت که این مذاکرات در مرحله ابتدایی قرار دارد و هیچگونه توافق نهایی یا نتیجه مشخصی از آن حاصل نشده است که بتوان مسیر آینده را با اطمینان پیشبینی کرد. به قول گفتنی «با یک گل بهار نمیشود» و نباید با این دیدار ابتدایی چنین ارزیابی کرد که طرف آمریکایی حسن نیت کامل دارد یا همه چیز به سوی دستیابی به توافقی مطلوب پیش میرود.
این دور از مذاکرات به معنای واقعی کلمه مقدمهای بود برای ارزیابی اولیه و شناسایی مواضع دو طرف. هدف اصلی این گفتوگوها باز کردن مسیر برای بحثهای جدیتر در هفته آینده بود. اما در این میان نباید فراموش کرد که طرف مقابل همان کشوری است که در گذشته تعهدات خود را زیر پا گذاشته و توافق برجام، به عنوان یک قرارداد بینالمللی، را کنار زده است. فارغ از آنچه تاریخ نشان میدهد همین تجربه تلخ کافی است که با احتیاط سراغ دیپلماسی با ایالات متحده برویم و سادهانگاری نسبت به رفتار طرف مقابل را از همین الان خط بگیریم.
ادب یک اصل ابتدایی و پیشنیاز مذاکرات است، نه مزیت یا لطف خاص
تیم مذاکرهکننده ایران باید با جدیت و بدون خوشبینی سادهلوحانه، روند و جریان مذاکرات را هدایت کند. حسن نیت طرف مقابل هنوز اثبات نشده است و اظهارات مثبت آنها در بیانیهها صرفاً بخشی از جریان طبیعی دیپلماسی محسوب میشود. از سوی دیگر، نباید از چارچوبهای عرف دیپلماتیک فراتر رفت یا تلاش کرد از اصول و مصلحت ملی در مذاکرات عدول شود. عزت نظام و منافع کشور در هر شرایطی خط قرمز این گفتگوهاست و تمامی اقدامات باید در بستر حفظ این اصول انجام شود.
مهم است تأکید شود که حتی اگر در مذاکرات دیروز طرف غربی ادب و متانت از خود نشان داده، این مسئله نه نشانهای از تعهد اخلاقی آنهاست و نه لطفی از سوی آنان. در فضای دیپلماسی، رعایت نزاکت پروتکلی و احترام متقابل، وظیفه ذاتی طرفین مذاکره است. کسی که برای دیپلماسی میآید، باید اصول گفتوگو و احترام را رعایت کند. بدیهی است که جریان مذاکرات بر اساس پروتکلهای دیپلماتیک پیش میرود و ادب یک اصل ابتدایی و پیشنیاز مذاکرات است، نه مزیت یا لطف خاص.
باید مراقب شیطنتهای رسانهای باشیم
علیرغم برخی خبرها مبنی بر مثبت بودن مذاکرات، نمیتوان نادیده گرفت که شیطنتهای رسانهای غرب همواره بخشی جدانشدنی از چنین فرآیندهایی بوده است. آنها معمولاً تلاش میکنند با ارائه روایتها و خبرهای خاص و جو سازی، افکار عمومی را در داخل کشورها تحت تأثیر قرار دهند یا فضای مذاکرات را به نفع خود تغییر دهند به خصوص که هفته قبل نیز آنچه از رئیس جمهور آمریکا مشاهده شد گواه کامل و روشنی از این موضوع بود؛ لذا مذاکرهکنندگان و تیمهای رسانهای و البته رسانهها باید متوجه این شیطنتها باشند و اجازه ندهند رسانههای خارجی با فضاسازیهای خود مسیر گفتوگوها را مخدوش کنند.
نباید به بهانه مذاکرات از چارچوبهای اصولی و عرف معمول عبور کرد
تیم مذاکرهکننده ایران باید بیش از هر چیز بر اصول حرفهایگری در مذاکرات تمرکز کند. حرفهایگری در این نیست که تنها به تحلیل کوتاهمدت و ارزیابی سریع از یک یا دو جلسه بسنده کنیم. بلکه به معنای دیدن تصویر کلان و دقیق از خواستههای طرف مقابل، و شناخت کامل شرایط داخلی و خارجی برای رسیدن به اهداف ملی است. قطعا این دور از مذاکرات یک ارزیابی اولیه از دیدگاهها و مواضع طرفین بود و نمیتوان انتظار داشت همه جزئیات مربوط به توافق احتمالی در جلسه اول مشخص شود. بدون شک جلسه بعدی که قرار است با موضوعات جدید برگزار شود، با جزئیات بیشتر و مباحث فنیتری همراه خواهد بود.
دیپلماسی مؤثر شامل احتیاط و برنامهریزی عمیق است. عجله و تصمیمات غیرمدبرانه در چنین شرایطی میتواند نتایج ناگواری به همراه داشته باشد. بر همین اساس، دور نخست مذاکرات بیشتر از آنکه بخواهد دستاوردی ملموس داشته باشد، فرصتی برای ارزیابی کلی فضای گفتوگوهای طرفین و ترسیم مسیر آینده بوده است. دور بعدی مذاکرات که قرار است هفته آینده برگزار شود، با پیشنهادات مشخصتر همراه خواهد بود و طرفین باید با ارائه برنامههای دقیقتر گفتوگوها را پیش ببرند.
در دیپلماسی، هیچ چیزی قطعی نیست مگر با تعهدات عملی طرفین
مذاکرات مسقط این پیام مهم را با خود دارد که توافق با طرف آمریکایی تنها زمانی ممکن است که رفتار آنها تغییر کند و تضمینهای لازم ارائه شود. در غیر این صورت، امیدهای بیش از حد به این مذاکرات تنها میتواند اعتماد عمومی و جایگاه دیپلماتیک کشور را دچار خدشه کند. از این رو، هر گام مذاکره باید با در نظر گرفتن اقتدار کشور و منافع بلندمدت همراه باشد. سخنان مثبت طرف آمریکایی یا بیانیههای غربی مبنی بر تأثیرات سازنده این دور از گفتوگوها نباید موجب شود که مسئولین کشور این مسیر دشوار را ساده تصور کنند. در دیپلماسی، هیچ چیزی قطعی نیست مگر آنکه با تعهدات عملی طرفین همراه باشد.
مسیر مذاکره با غرب همواره با چالشها و پیچیدگیهای فراوانی روبهرو بوده است. ایران امروز به لطف قدرت منطقهای و تجربه دیپلماسی در سالهای گذشته جایگاهی متفاوت نسبت به گذشته دارد، اما این جایگاه نیاز به حفظ هوشیاری و مدیریت دقیق مسائل دارد. مذاکرات مسقط اولین گام در این مسیر طولانی بوده است و تصمیمگیری درباره نتایج نهایی آن به تعاملات و رفتار طرف مقابل در جلسات بعدی وابسته خواهد بود. طرفین گفتوگوها را با بستههای دقیقتر هفته آینده از سر خواهند گرفت، اما هرگونه توافق احتمالی باید با بررسی اصول تعیینشده و در چارچوب مصلحت ملی همراه باشد.
فرجام سخن
این دور از مذاکرات را باید در بستر کلی و زمانبندی بلندمدت آن دید. هیچ دستاوردی در حوزه سیاست خارجی از مسیر تصمیمات لحظهای نمیگذرد. این مسیر نیازمند بررسی جامع در زمینه خواستههای طرفین، امکانات موجود، محدودیتهای خارجی و شرایط سیاسی داخلی است. هرگونه ارزیابی نهایی از نتایج این مذاکرات به گذشت زمان و مشخص شدن مواضع و رفتار عملی آمریکا در جلسات بعدی وابسته است. تیم مذاکرهکننده ایرانی نیز باید با همان تدبیر و درایتی که در دور نخست داشت، به تحلیل و تصمیمگیری ادامه دهد.
مذاکرات مسقط بیشتر از آنکه بخواهد دستاوردی ملموس داشته باشد، فرصتی برای ارزیابی اولیه مواضع دو طرف فراهم کرد. مطمئنا دور بعدی با تمرکز بیشتر بر پیشنهادات مشخص، مباحث فنی و ارائه چارچوبهای دقیقتر همراه خواهد بود. این مذاکرات سنگ بنای هر گونه توافق احتمالی در آینده است، اما نباید به این مرحله ابتدایی دل بست. در دیپلماسی نه عجله جایز است و نه سستی. همه چیز در چارچوب روشنی از منافع، اقتدار و مصلحت باید دیده شود.
ایران امروز در موقعیتی نیست که بتواند با یک جلسه گفتوگو به حسن نیت طرف مقابل اعتماد کند. تاریخ بارها نشان داده که حسن نیت و احترام متقابل، به تنهایی نمیتواند پایهای برای دستیابی به توافقات پایدار باشد. از این رو، گفتوگوهای اخیر در عمان نه نشانهای از تغییر بنیادین در سیاستهای آمریکا در قبال ایران است و نه دلیلی برای خوشبینی فوری. تنها میتوان آن را گامی نخست در مسیر طولانیای دانست که اگر به درستی هدایت شود، ممکن است به برخی تفاهمات میان طرفین منجر شود. برخلاف آنچه برخی رسانههای خوشبین داخلی یا خارجی سعی دارند نشان دهند، مسیر پیشرو همچنان مبهم و پرچالش است.
هر گامی در مذاکره باید با حفظ اقتدار و منافع ملی ایران همراه باشد. عزت نظام در هر شرایطی باید خط قرمز مذاکرات باشد و در کنار آن، درک دقیق از تحولات منطقهای و بینالمللی نیز میتواند مسیر دیپلماسی را کارآمدتر کند. مذاکرات عمان اگرچه فضایی آرام و سازنده داشت، اما همانطور که اشاره شد، تنها یک نقطه شروع در مسیری دشوار است. تصمیمگیرندگان کشور باید از این مرحله برای تدوین استراتژی دقیقتر و دوراندیشانهتر بهره ببرند و اجازه ندهند که حواشی یا فضاسازیهای رسانهای مسیر مذاکرات را منحرف کند.
انتهای پیام/