نقض حقوق کودک و نوجوان در مواجهه با موسیقیهای مبتذل

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا ـ محمدمهدی سیدناصری (حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان): دانشمندان معتقدند حدود ۸۰ درصد از هویت افراد تا سن هفتسالگی شکل میگیرد. همین نکته بیانگر این است که آنچه کودکان در معرض آن قرار میگیرند تا چه حد از اهمیت بالایی برخوردار است؛ آنچه میشنوند، آنچه میخوانند، آنچه میبینند و... حال تصور کنید که کودکان درمعرض انواع موسیقیهایی قرار بگیرند که به لحاظ کلام مستهجن و پیامشان نیز پر از ابتذال باشد.
موسیقی بهعنوان یکی از کهنترین و تأثیرگذارترین جلوههای فرهنگی، نقش بسزایی در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی دارد. این هنر نهتنها ابزاری برای بیان احساسات و تجربیات انسانی است، بلکه بهعنوان رسانهای قوی میتواند نگرشها، ارزشها و رفتارهای اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد. بااینحال، در دهههای اخیر، با گسترش فناوریهای نوین ارتباطی و افزایش دسترسی نوجوانان به فضای مجازی، نوعی از موسیقی با مضامین مبتذل، سطحی و مخرب در دسترس این گروه سنی قرار گرفته است که نهتنها سلامت روانی و اجتماعی آنان را به خطر میاندازد، بلکه به نقض حقوق اساسی آنان نیز منجر میشود.
در این میان، موسیقیهای کرهای (K-pop) و آهنگهای خوانندگان نسل جدید ایرانی بهعنوان دو نمونه برجسته، تأثیرات گستردهای بر نوجوانان ایرانی داشتهاند. موسیقیهای کرهای، با نمایش جذابیتهای ظاهری، کلیشههای جنسیتی، رفتارهای اغراقآمیز و مضامین احساسی سطحی، تأثیری عمیق و در برخی موارد مخرب بر نوجوانان میگذارند.
از سوی دیگر، برخی از خوانندگان نسل جدید ایرانی با تولید و انتشار آهنگهایی که در آنها از الفاظ رکیک، مضامین خشونتآمیز، مصرف مواد مخدر، ترویج روابط ناسالم و بیتوجهی به ارزشهای فرهنگی و اخلاقی استفاده میشود، بهطور گسترده در فضای مجازی به شهرت رسیدهاند. آهنگهایی که در آنها خشونت بهعنوان یک ارزش یا ابزار حل تعارض معرفی میشود یا روابط ناسالم میان دختران و پسران به شکلی اغراقآمیز و سطحی نمایش داده میشود، نهتنها در تضاد با ارزشهای فرهنگی جامعه ایران است، بلکه به ایجاد بحران هویتی در میان نوجوانان منجر میشود.
از منظر حقوقی، کودکان و نوجوانان مطابق با کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد (مصوب ۱۹۸۹) و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان ایران (مصوب ۱۳۹۹)، حق دارند در محیطی امن و سالم زندگی کنند و از محتوای آسیبزا مصون بمانند. این اسناد بینالمللی و ملی، بهصراحت تأکید دارند که دولتها و نهادهای اجتماعی موظف به حمایت از کودکان در برابر هرگونه آسیب روحی، روانی و اخلاقی هستند.
بااینحال، دسترسی آسان و بدون محدودیت به موسیقیهای مبتذل و مخرب در فضای مجازی و عدم نظارت کافی بر محتوای این آثار، نقض آشکار حقوق کودکان و نوجوانان محسوب میشود. به عنوان مثال، بررسیهای میدانی نشان داده است که بسیاری از نوجوانان ایرانی بدون آگاهی کافی از پیامدهای روانشناختی و اجتماعی، ساعتهای زیادی را صرف گوش دادن به موسیقیهای مبتذل میکنند. آهنگهای کرهای با نمایش غیرواقعی از روابط عاشقانه و معیارهای اغراقآمیز زیبایی، برخی نوجوانان را به پیروی کورکورانه از این سبکها واداشته است.
همچنین، آهنگهای خوانندگان ایرانی که در آنها از مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر بهعنوان امری عادی و مطلوب یاد میشود، منجر به بروز رفتارهای پرخطر، کاهش ارزشهای اخلاقی و بحرانهای هویتی در میان نوجوانان شده است. بهطور کلی، این موسیقیها به دلیل دسترسی آسان، محتوای اغواگرانه، جذابیتهای ظاهری و تبلیغات گسترده در فضای مجازی، تأثیرات عمیق و پایدار بر هویت، رفتار و نگرش نوجوانان میگذارند.
کارکردهای مثبت موسیقی
دانستن این مورد نیز ضروری است که موسیقی دارای کارکردهای مثبت و منفی است که توجه نکردن به آن سبب میشود برای کودکان مسائل و مشکلات روانی اتفاق بیفتد. یعنی همان اندازه که انتخاب یک موسیقی مناسب میتواند بر سلامت روانی کودکان تاثیر مثبت داشته باشد به همان اندازه انتخاب موسیقیهای نامناسب هم میتواند اثرات مخربی بر سلامت جسم و روان آنها ایجاد کند. هنر، ورود به دنیای خیال است و ما با این دنیا میتوانیم به تخیلات کودکان جهت مناسبی دهیم که نقش موثری هم در خلاقیت آنان دارد. بسیاری از کودکان راستدست هستند و از نیمکره چپ خود استفاده میکنند که با شنیدن موسیقی میتوانیم نیمکره دیگر مغز کودکان را با فعالشدن نورونها تقویت کنیم. از طرفی موسیقی میتواند نقش بسزایی در توجه و تمرکز کودکان داشته باشد و بهعنوان ابزاری برای یادگیری و تخلیه هیجانات مثبت و منفی آنان محسوب شود.
پیامدهای منفی موسیقیهای مبتذل برای کودکان
ساخت بسیاری از ویدئوهای برخی از همین خوانندههای آن طرف آبی، از مصادیق تولید و انتشار محتوای مستهجن است که مطابق با قوانین کشور جرم تلقی میشود. البته یکی از تکنیکهای این خواننده برای بالابردن اثرگذاری محتوا در تولیداتش، این است که از جعل عمیق و تحریف فیلمها یا برنامههای سابق تلویزیونی و سینمایی استفاده میکند و ذهن و روان و حتی جسم کودکان ما را مورد هدف قرار میدهد. از سوی دیگر نقش کلام در موسیقی بسیار زیاد است و اگر ما با پخش محتواهای نامناسب ذهن کودک را کلیشهای کنیم، او در دورههای بزرگسالی با مشکلاتی مواجه خواهد شد، چراکه محتوای این آثار به کودک میگوید با همین رفتارهای جنسیتی ارزشمند است و بدون آن چیزی برای ارائه ندارد.
در اینجاست که اعتماد به نفس کودک به مرور دچار خدشه خواهد شد. پس از برقراری ارتباط با دنیای هنر و ایجاد حس آرامش و لذت، اگر این هنر با لوح درونی انسان همسان نباشد ممکن است لذتی موقتی داشته باشد که پایدار نیست و در رشد روانی کودکان تاثیر چندانی نگذارد. البته تاثیر همسالان و هویتیابی کودکان در این بین نیز موثر است. چنین موسیقیهایی کودک را پرخاشگر میکند و مفهوم ریشهای جامعهپسندی را ندارد.
تأثیرات روانشناختی موسیقیهای مبتذل بر نوجوانان
نوجوانی دورهای حساس از زندگی است که در آن فرد به دنبال هویتیابی و استقلال است. در این مرحله، موسیقی بهعنوان یک ابزار قدرتمند میتواند بر شکلگیری شخصیت و رفتار نوجوانان تأثیرگذار باشد. مطالعات نشان دادهاند که موسیقیهای حاوی مضامین خشن، جنسی و غیراخلاقی میتوانند منجر به افزایش رفتارهای پرخطر، کاهش همدلی و افزایش تمایلات خشونتآمیز در نوجوانان شوند. پژوهشی در ایران نشان داد که گوش دادن به موسیقیهای خشن میتواند به افزایش رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان منجر شود.
تأثیرات اجتماعی موسیقیهای مبتذل
موسیقیهای مبتذل میتوانند تأثیرات گستردهای بر جامعه داشته باشند. این نوع موسیقیها با ترویج رفتارهای ناهنجار و غیراخلاقی میتوانند به تغییر نگرشها و ارزشهای اجتماعی منجر شوند. برای مثال، ترویج مصرف مواد مخدر، روابط جنسی ناسالم و خشونت در موسیقیهای مبتذل میتواند به افزایش پذیرش این رفتارها در جامعه منجر شود. همچنین، این نوع موسیقیها میتوانند به تضعیف فرهنگ و هنر اصیل یک جامعه منجر شوند و ارزشهای سنتی و فرهنگی را تحتالشعاع قرار دهند.
نقض حقوق نوجوانان در مواجهه با موسیقیهای مبتذل
نوجوانان بهعنوان قشری آسیبپذیر نیازمند حمایتهای ویژهای هستند. دسترسی آسان به موسیقیهای مبتذل میتواند حقوق اساسی آنان را نقض کند. برای مثال، حق برخورداری از محیطی سالم و امن، حق آموزش مناسب و حق رشد و تکامل سالم از جمله حقوقی هستند که ممکن است در مواجهه با این نوع موسیقیها نقض شوند. در بسیاری از کشورها، قوانین سختگیرانهای برای محدود کردن دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای نامناسب وجود دارد. در ایران نیز، بر اساس ماده ۱۰ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، در دسترس قراردادن یا ارائه محتوای مستهجن یا مبتذل به طفل یا نوجوان جرم محسوب میشود.
در بسیاری از کشورها، قوانین و مقررات مشخصی برای محدود کردن دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای نامناسب وجود دارد. برای مثال، در ایالات متحده، سیستم درجهبندی محتوای موسیقی (Parental Advisory) وجود دارد که به والدین کمک میکند تا از محتوای نامناسب آگاه شوند. در انگلستان نیز، قوانین سختگیرانهای برای محتوای موسیقی و ویدئوهای مرتبط با آن وجود دارد. در ایران، هرچند قوانین مشخصی برای مقابله با محتوای مبتذل وجود دارد، اما اجرای این قوانین با چالشهایی مواجه است و نیازمند نظارت و اجرای مؤثرتر است.
موسیقیهای مبتذل، بهویژه در سالهای اخیر با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، تأثیرات عمیقتری بر نسل نوجوان برجای گذاشتهاند. این موسیقیها به دلیل مضامین نامناسب، ترویج خشونت، مصرف مواد مخدر، روابط جنسی ناسالم و بیاعتنایی به ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، نهتنها هویت فردی و اجتماعی نوجوانان را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه منجر به نقض حقوق اساسی آنان نیز میشوند.
از منظر روانشناختی، این موسیقیها میتوانند به ایجاد ناهنجاریهای رفتاری، کاهش احساس همدلی، افزایش رفتارهای پرخاشگرانه، کاهش عزتنفس و افزایش تمایلات آسیبرسان در نوجوانان منجر شوند. نوجوانانی که در معرض مداوم این محتوا قرار میگیرند، ممکن است به دلیل پذیرش غیرنقادانه مضامین ارائهشده، رفتارهایی را در پیش گیرند که در تضاد با هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه است. از بعد اجتماعی، موسیقیهای مبتذل میتوانند به تضعیف ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی منجر شوند. در بسیاری از کشورها، بهویژه در ایران، موسیقی بهعنوان ابزاری برای انتقال فرهنگ و ارزشهای بومی شناخته میشود؛ بااینحال، ترویج موسیقیهای مبتذل و تقلید از سبکهای بیگانه، به تضعیف فرهنگ بومی و بحران هویتی در میان نوجوانان انجامیده است.
این بحران هویتی میتواند به انزوای اجتماعی، گرایش به گروههای نامناسب و حتی ارتکاب جرائم منجر شود. از منظر حقوقی، ترویج و دسترسی آسان نوجوانان به موسیقیهای مبتذل، نقض حقوق اساسی آنان تلقی میشود. در بسیاری از کشورهای جهان، قوانین سختگیرانهای برای جلوگیری از دسترسی کودکان و نوجوانان به محتوای نامناسب وجود دارد. برای مثال، در ایالات متحده سیستم «parental Advisory»به والدین هشدار میدهد که یک محتوای موسیقی برای کودکان مناسب نیست. در انگلستان، انتشار محتوای غیراخلاقی و مخرب برای کودکان بهشدت کنترل میشود. در ایران نیز قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (مصوب ۱۳۹۹) در ماده ۱۰، بهصراحت هرگونه ارائه محتوای مبتذل و مستهجن به کودکان و نوجوانان را ممنوع اعلام کرده است. بااینحال، نبود نظارت کافی بر تولید و توزیع این نوع موسیقیها و دسترسی آسان به آنها در شبکههای اجتماعی، اجرای مؤثر این قوانین را با چالش مواجه کرده است.
در سالهای اخیر، موسیقیهای کرهای (K-pop) و آهنگهای خوانندگان نسل جدید ایرانی با مضامین مبتذل و غیراخلاقی، تأثیرات منفی خود را بر رفتار و نگرش نوجوانان ایرانی گذاشتهاند. محبوبیت گسترده موسیقیهای کرهای بهویژه در میان نوجوانان ایرانی، موجب شده تا بسیاری از نوجوانان با الگوگیری از سبک زندگی، پوشش و رفتارهای این هنرمندان، هویت فرهنگی خود را زیر سؤال ببرند. از سوی دیگر، برخی از خوانندگان نسل جدید ایرانی، با تولید و انتشار آهنگهای دارای مضامین غیراخلاقی، خشونتآمیز و تحقیرآمیز، به ترویج نگرشهای ناهنجار در جامعه دامن میزنند. این امر، نهتنها موجب تغییر رفتار و نگرش نوجوانان میشود، بلکه آسیبهای روانی و اجتماعی جبرانناپذیری نیز به همراه دارد. حال راهکارها و پیشنهادهای موجود چیست؟
۱- آگاهیبخشی به خانوادهها: والدین باید با محتوای موسیقیهایی که فرزندانشان گوش میدهند، آشنا باشند و درباره پیامدهای آنها گفتوگو کنند.
۲- تقویت قوانین و نظارت: نهادهای قانونی و اجرایی باید قوانین موجود را تقویت کرده و با نظارت مؤثر، مانع از دسترسی آسان کودکان و نوجوانان به محتوای مبتذل شوند.
۳- آموزش و پرورش: مدارس میتوانند با آموزش تفکر نقادانه، مهارت تحلیل محتوا و تقویت هویت فرهنگی، مانع از تأثیرپذیری غیرمنطقی نوجوانان از موسیقیهای مبتذل شوند.
۴- حمایت از موسیقی اصیل و سالم: تولید و ترویج موسیقیهایی با محتوای ارزشمند و فرهنگی، میتواند به کاهش تأثیرات مخرب موسیقیهای مبتذل کمک کند.
موسیقیهای مبتذل، با توجه به دامنه گسترده و نفوذپذیری عمیق در میان نوجوانان، بهعنوان یک تهدید جدی برای سلامت روانی، اجتماعی و فرهنگی آنان شناخته میشوند. برای جلوگیری از این آسیبها، نیاز به همکاری همهجانبه از سوی خانوادهها، نهادهای آموزشی، فرهنگی و قضایی وجود دارد. حفاظت از حقوق کودکان و نوجوانان، نهتنها یک مسئولیت فردی بلکه یک تعهد جمعی است که باید با دقت و حساسیت پیگیری شود.
انتهای پیام/