۰۲/ ارديبهشت /۱۴۰۴
در گفتگو با آنا مطرح شد؛

تقریظ رهبر انقلاب بر «آخرین فرصت» رویای مشترک من و همسر شهید بود

تقریظ رهبر انقلاب بر «آخرین فرصت» رویای مشترک من و همسر شهید بود
نویسنده کتاب «آخرین فرصت» با موضوع زندگی و خاطرات شهید علی کسایی، انتشار تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب را رویا مشترک خود و همسر شهد یمیدان که به حقیقت پیوسته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کتاب «آخرین فرصت» گذری بر زندگی شهید علی کسایی به روایت همسر شهید (خانم رفعت قافلان کوهی) است که به قلم سمیرا اکبری در سال ۱۴۰۱ در انتشارات «به نشر» به زیور طبع آراسته شده است.

شهید علی کسایی در ۱۴ آذر ۱۳۳۴ مصادف با عید غدیر در شیراز به دنیا آمد، در سن ۲۵ سالگی ازدواج کرد که خطبه عقد او و همسرش توسط امام خمینی (ره) جاری و مراسم ساده عروسی آنها نیز در روز عید غدیر برگزار شد. علی کسایی که زندگی‌اش را وقف آموزش، تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه و آرمان‌های انقلاب اسلامی کرده بود، در روز عروسی‌اش دعا کرد تا خداوند شهادتش را هم روز عید غدیر قرار دهد. داستان کتاب از روز خواستگاری خانم قافلان و ازدواج او با شهید کسایی در ۲۳ سالگی شروع می‌شود و تا مدتی پس از شهادت علی کسایی ادامه دارد و در این مسیر فراز و نشیب‌های زندگی این همسر شهید را نقل می‌کند.

حالا قرار است متن تقریط رهبر معظم انقلاب بر کتاب «آخرین فرصت» به زودی رونمایی شود. به همین بهانه، نویسنده این کتاب در گفت‌و‌گو با خبرنگار آنا درباره محتوا و چگونگی نگارش آن نکاتی را مطرح کرده است که در ادامه می‌آید.

 شهیدی که زندگی‌اش با غدیر گره خورد

سمیرا اکبری با اشاره به این که خوانده‌شدن خطبه عقد شهید کسایی و همسرش توسط حضرت امام خمینی (ره) از شیرین‌ترین خاطرات آنها محسوب می‌شود افزود: شهید کسایی در روز عید غدیر به دنیا آمده بود، به همین خاطر هم اسمش را علی گذاشته بودند. یک ماه و ۱۰ روز بعد از شروع جنگ، عروسی آنها هم در روز عید غدیر برگزار شد. همان‌گونه که در کتاب هم آمده است در همان روز عروسی، علی به رفعت گفت: «عزیزم! می‌دونستی ما الان هر دعایی کنیم مستجاب میشه؟ می‌خوام یه دعایی کنم تا عروس‌خانم ازته‌دل آمین بگه. به لطف خدا تولدم عید غدیر بوده. ازدواجم هم عید غدیر شد. دعا می‌کنم خدا شهادتم رو هم تو روز عید غدیر قرار بده». در نهایت هم او در روز عید غدیر و در تاریخ ۲۱/۵/۱۳۶۶ و در منطقۀ عملیاتی سومار و ارتفاعات ۴۰۲ به شهادت رسید و پیکر پاکش در دارالرحمۀ شیراز آرام گرفت.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

نویسنده کتاب «آخرین فرصت» گفت: در هفت سال زندگی مشترک علی و رفعت، خدا به آنها ۴ فرزند داد. روح‌الله، مریم، مرضیه و عبدالله. رفعت به سختی و در نبود علی با سختی‌های زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کرد.

تقریظ رهبر انقلاب بر «آخرین فرصت» رویای مشترک من و همسر شهید کسایی بود////

وی اظهار کرد: «آخرین فرصت» دومین اثری است که از من به چاپ می‌رسد. کتاب اول من «۳۹ کیلو تمام» بود که در انتشارات روایت فتح چاپ شد و به خاطرات یک آزاده جانباز می‌پرداخت. من اهل شیراز و ساکن این شهر هستم. چند سالی است که در موسسه مردم‌نهاد «نشر فرهنگ شهادت» فعالیت می‌کنم که یکی از محور‌های اصلی آن دیدار با خانواده شهدا و ثبت خاطرات این عزیزان است. در همین راستا، با یکی از جانبازان شیمیایی شیراز به نام آقای سیدرضا متولی صحبت می‌کردیم تا خاطرات ایشان را ثبت و تدوین کنیم. آقای متولی در جوانی از شاگردان کلاس‌های نهج‌البلاغه شهید کسایی بود و این شهید بزرگوار را به ما معرفی کرد. نکاتی که ایشان درباره زندگی و افکار و فعالیت‌های شهید کسایی مطرح کرد ما را شگفت‌زده کرد و فهمیدیم که با شهیدی مواجه هستیم که در ابعاد مختلف بسیار شاخص، اما گمنام است.

اکبری عنوان کرد: در ادامه، گفت‌و‌گو‌های اولیه با همسر شهید کسایی انجام شد و با توجه به این خاطرات و گفتگوها، تصمیم گرفتم که کتاب زندگینامه این شهید، روایتی از زبان خانم قافلان کوهی بوده و به نوعی یک خوانش خانواده‌محور از زندگی شهید باشد.

چرا آخرین فرصت؟

وی درباره وجه تسمیه عنوان این کتاب هم گفت: «آخرین فرصت» انتخاب خودم و برگرفته از یکی از صحبت‌های خودِ شهیدکسمایی است. ایشان در جبهه و در آخرین دیدار با مافوق خودشان که در آستانه عید غدیر بوده، اجازه حضور در خط مقدم نبرد را می‌گیرد که با مخالفت مواجه می‌شود. درآنجا می‌گوید که اجازه بدهید که من بروم، چون این آخرین فرصت من است. در نهایت هم در آخرین عید غدیر دوران جنگ تحمیلی به شهادت می‌رسند! از طرف دیگر شهید کسایی در زندگی شخصی وکاری خودش نیز وقت را غنیمت می‌شمرد. استاد مدیریت زمان و استفاده ار فرصت‌های کوچک بود تا در همه ابعاد به فعالیت بپردازد.

اکبری افزود: شهید کسایی دانشجوی رشته ادبیات عرب در دانشگاه فردوسی مشهد بود. همزمان با تحصیل در دانشگاه مشهد، به حوزه علمیه این شهر هم می‌رفت تا اینکه زبان عربی را به‌خوبی آموخت و تحقیق در نهج‌البلاغه را آغاز کرد. از زبان برادرش نقل شده که به گفتۀ یکی از علما، علی کسایی با اینکه معمم نبود، ولی دروس حوزوی را تا سطوح بالا طی کرده بود، اما این موضوع را هیچ‌گاه ابراز نمی‌کرد. همچنین وی یکی از شاگردان نمونه و موفق شهید محراب، حضرت آیت‌الله دستغیب بود. در مشهد با شخصیت‌هایی، چون آقامیرزا جواد تهرانی، حجت‌الاسلام واعظ طبسی، شهید هاشمی‌نژاد، آیت‌الله خامنه‌ای، آقای فلسفی و آقای انصاریان آشنا و مأنوس شد که در رشد علی بسیار مؤثر بودند.

وی درباره نتخاب به‌نشر (انتشارات آستان قس رضوی) به عنوان ناشر این کتاب هم گفت: با توجه به این پیشینه و ارادتی که شهید کسایی به حضرت علی بن موسی الرضا (ع) داشتند، همسر ایشان پیشنهاد کردند که برای تبرک، چاپ کتاب توسط به‌نشر انجام شود. همان زمان گفتند که کار را برای انتشارات بفرستیم و همه چیز را به امام رضا (ع) بسپاریم.

حس عزتمندی با تحقق یک رویای مشترک

اکبری درباره تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این اثر نیز عنوان کرد: این موضوع از همان ابتدا رویای مشترک من و همسر شهید بود. زمانی که اولین چاپ «آخرین فرصت» منتشر شد و کتاب را به خانم قافلان کوهی دادم، ایشان گفتند که ان‌شاالله کتاب به زودی به دست حضرت آقا برسد و ایشان هم به کتاب عنایتی داشته باشند. خُب من خیل خوشحال شدم؛ از طرف دیگر دلم هم سوخت که چه آرزوی بزرگ و زیبایی است، اما چه فایده که برآورده نمی‌شود. با این حال با لطف خدا، کتاب با استقبال مواجه شد. یک روز گوشی موبایلم زنگ خورد و از آن طرف خط، مدیر انتشارات به نشر این خبر خوب را به من دادند. به این ترتیب رویای مشترک ما هم به حقیقت پیوست. در آن لحظه همه حس‌های خوب دنیا را تجربه کردم که شاید در یک کلمه بتوانم آن را در «عزتمندی» خلاصه کنم.

تقریظ رهبر انقلاب بر «آخرین فرصت» رویای مشترک من و همسر شهید کسایی بود////

وی با اشاره به این که «آخرین فرصت» اولین اثری است که به زندگی شهید کسایی می‌پردازد افزود: نثر این کتاب به گونه‌ای است که همه گروه‌های سنی می‌توانند از ان استفاده کنند، اما، چون کتاب از زبان همسر شهید است شاید خانم‌ها و البته زوج‌های جوان بهره بیشتری ازآن ببرند. کتاب «آخرین فرصت» برخلاف بسیاری از زندگی‌نامه‌ها و سرگذشت‌های شهدا، با شهادت سوژه اصلی یعنی شهید کسایی به پایان نمی‌رسد. ماجرا‌های کتاب آخرین فرصت، فراز و نشیب‌های زندگی خانم قافلان کوهی و چهار فرزندش را، پس از شهادت شهید کسایی را هم رواتی می‌کند که اتفاقاً از این بخش‌ها هم بازخورد‌های بسیار خوبی گرفته‌ام.

انتهای پیام/

ارسال نظر