بازخوانی تعاریف بومی از تحقیق و توسعه

به گزارش خبرگزاری آنا، نهاد و فناوری دو واژه پرکاربردی هستند که دیدگاه اندیشمندان مختلف به آنها موجب شکلگیری بسیاری از مکاتب در حوزه علوم اجتماعی و انسانی بوده است. نظام نوآوری نیز حوزهای نظری است که در بطن خود بر تاثیرگذاری نهاد بر شکلگیری و رشد نوآوری تاکید دارد.
تحقیق و توسعه (Research and development) یا به اختصار R&D شامل اقدامات و فعالیتهایی است که شرکتها برای نوآوری و معرفی محصولات و خدمات جدید انجام میدهند. تحقیق و توسعه اغلب اولین مرحله در روند توسعه کسب و کار است. R&D به یک شرکت امکان میدهد تا از رقبای خود پیشی بگیرد و جایگاه خود را در بازار تثبیت کند.
به صورت سنتی، نهاد دربرگیرندۀ مفهوم ثبات در نظامهای اقتصادی-اجتماعی است و در مقابل، فناوری نماد و موتور محرکۀ تغییرات در نظامهای اقتصادی-اجتماعی است. این پروژه بر بررسی تاثیرات نهاد بر فناوری تمرکز دارد و با ارائه تجربیات تاریخیِ توسعه فناوریهای مختلف، دینامیک تاثیر نهادهای اجتماعی-اقتصادی بر تحولات فناورانه را مورد بررسی قرار میدهد.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «تعریف بومی تحقیق و توسعه» به این موضوع پرداختهاند که ارزیابی سیاست یک بررسی نظاممند در مورد سیاست مورد نظر برای مطالعه چگونگی اجرا و نتایج و دستاوردهای آن است که به یادگیری و بهبود تصمیمها نیز کمک میکند. قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات، از نظر دامنه شمولِ مخاطبان و گستره برنامههای حمایتی مهمترین قانون کشور در زمینه حمایت از بنگاههای فناوریمحور است.
* شاخصهای مرتبط با علم، فناوری و نوآوری
این پژوهش مطرح میکند که مقایسه شاخصهای مرتبط با علم، فناوری و نوآوری، اکنون یکی از فعالیتهای معمول در نظامهای ملی و بینالمللی و معیاری برای اندازهگیری توسعهیافتگی، رقابتپذیری و نوآوری شناخته میشود. مجموعه فعالیتهای علم، فناوری و نوآوری را میتوان به پنج گروه تقسیم کرد:
یکی از فعالیتهای معمول در نظامهای ملی و بینالمللی و معیاری برای اندازهگیری توسعهیافتگی، رقابتپذیری و نوآوری شناخته میشود
- تحقیق و توسعه؛
- آموزش و مهارتآموزی علم و فناوری؛
- خدمات علمی و فنی؛
- نوآوری؛
- فعالیتهای صنعتی، اداری و سایر فعالیتهای پشتیبان علم و فناوری.
به زعم این پژوهش در این چارچوب، اندازهگیری تحقیق و توسعه در قالب شاخصهای مخارج تحقیق و توسعه و منابع انسانیِ تخصیصیافته به تحقیق و توسعه معیاری برای سنجش ورودیهای نظام نوآوری هر کشور است و در نظامهای آماری بینالملل از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این پژوهش آمده است که اندازهگیری تحقیق و توسعه در سطح ملی نیز به سیاستگذاران کمک میکند با پایش و ارزیابی وضعیت علم و فناوری، تصویر دقیقتری از هزینهها، کنشگران و میزان تأثیر آنها، نحوه توزیع منابع و میزان دستیابی به اهداف و سیاستهای پیشین به دست آورند و تصمیمات واقعیتری برای اصلاح یا بهبود نظام نوآوری کشور اتخاذ نمایند.
* ارتقای فرایند سیاستگذاری، کاهش ریسک پیادهسازی سیاست
این پژوهش مطرح میکند سیاستها و برنامههای دولت، به دلایل مختلف، در طول زمان دستخوش تحول و تغییر میشوند و سیاستگذاران و تحلیلگران سیاست همواره به دنبال شیوهها و سازوکارهایی برای تحلیل تغییرات گذشته و ساماندهی فرایند تغییر سیاست در جهت بهبود محتوای سیاست، ارتقای فرایند سیاستگذاری، کاهش ریسک پیادهسازی سیاست و افزایش رضایت جامعه در پرتو تجربههای خود و دیگران و اطلاعات جدید هستند.
نکته قابل ذکر در این پژوهش این است که مجموعه این تلاشها که در علم سیاستگذاری از آن با نام یادگیری سیاست یاد میشود، یکی از دانشها و مهارتهای ارزشمند در هر حوزه سیاستی است. یادگیری سیاست دربردارنده شیوههای تولید و به کارگیری دانش در مورد منطق، طراحی، عملیات و تاثیرات سیاستها است.
در این پژوهش آمده است که در میان سیاستها و برنامههای حوزه علم، فناوری و نوآوری کشور، قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات را هم از نظر وسعت جامعه هدف و هم از نظر دامنه موضوعات وابسته میتوان گستردهترین برنامه حمایت دولت از شرکتهای فناوری بنیان دانست.
در پایان این پژوهش آمده است که این برنامه اکنون چندهزار شرکت را با حمایتهایی مانند معافیتهای مالیاتی و گمرکی، تسهیلات مالی، تسهیل استقرار شرکتها در داخل و اطراف شهرهای بزرگ و... تحت پوشش قرار میدهد. به علاوه، این قانون از زمان آغاز تدوین تاکنون در فرایند تدوین لایحه، تصویب قانون، تدوین و تصویب آییننامهها و دستورالعملهای اجرایی و پیادهسازی، شاهد حضور و تاثیر کنشگران مختلف و تغییرات سیاستی زیادی بوده است؛ به نحوی که برخی مستندات قانونی بارها تغییر کردهاند.
در جمعبندی نهایی پژوهش حاضر آمده است که این ویژگیها، قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات را به یک نمونه بسیار مناسب برای بررسی فرایند تغییر و یادگیری سیاست، تحلیل دلایل تغییر سیاست و مطالعه سازوکارهای یادگیری سیاست تبدیل میکند.
انتهای پیام/