دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در آنا بخوانید؛

اختلالات روانی از دوران باستان تا قرن بیست‌ویکم

اختلالات روانی از دوران باستان تا قرن بیست‌ویکم
اختلالات روانی از دیرباز جزو معضلات بشر بوده‌اند و انسان‌ها در هر دوره تاریخی به نحوی با این اختلالات روبه‌رو شده‌اند. در هر دوران، بنا به شرایط فرهنگی، اجتماعی و علمی آن زمان، نگاه به بیماران روانی و شیوه‌های درمانی تغییرات زیادی داشته است.
کد خبر : 949305

به گزارش خبرگزاری آنا-مهسا روحی؛ اختلالات روانی از دیرباز جزو معضلات بشر بوده‌اند و انسان‌ها در هر دوره تاریخی به نحوی با این اختلالات روبه‌رو شده‌اند. در هر دوران، بنا به شرایط فرهنگی، اجتماعی و علمی آن زمان، نگاه به بیماران روانی و شیوه‌های درمانی تغییرات زیادی داشته است. از باور‌های مذهبی و جادویی دوران باستان تا پیشرفت‌های علمی در قرون اخیر، همواره درمان‌های روانی در حال تغییر بوده‌اند. این گزارش به بررسی تغییرات مختلف در درمان بیماری‌های روانی و چالش‌های بیماران از دوران باستان تا امروز می‌پردازد.

دوران باستان: بیماری‌های روانی به‌عنوان مجازات‌های الهی و جادویی

در دوران باستان، درمان بیماری‌های روانی اغلب بر پایه باور‌های مذهبی و ماورایی شکل می‌گرفت. مردم آن زمان اعتقاد داشتند که اختلالات روانی نتیجه تسخیر ارواح شیطانی یا مجازات‌های الهی است. به همین دلیل، درمان‌های موجود در آن دوران بیشتر جنبه جادویی و مذهبی داشتند. در این دوره، بیماران به عنوان افرادی که نیاز به درمان‌های ماورایی دارند، به پزشکان یا کشیش‌ها مراجعه می‌کردند.

آراشیدن مغز (یا به اصطلاح "پرده‌برداری مغز") یکی از روش‌های درمانی رایج در دوران باستان نبود، اما می‌توان به عمل‌هایی اشاره کرد که به نوعی در آن دوران برای درمان بیماری‌های روانی انجام می‌شد و شبیه به مفهومی که شما ذکر کرده‌اید، به‌نوعی "آراشیدن" یا تغییرات فیزیکی در مغز یا بدن فرد مبتلا به اختلالات روانی بود.

در دوران باستان، پزشکان و افرادی که به درمان اختلالات روانی می‌پرداختند، بر اساس باور‌های مختلف، روش‌هایی نظیر خون‌ریزی، تخلیه مایعات بدن، یا آسیب به مغز (که به‌طور غیرمستقیم می‌تواند مفهوم "آراشیدن مغز" را تداعی کند) برای بهبود وضعیت روانی بیماران استفاده می‌کردند.

در مصر باستان، پزشکان به‌جای در نظر گرفتن بیماری‌های روانی به‌عنوان اختلالات جسمی، این بیماری‌ها را نشانه‌ای از اختلالات روحی می‌دانستند. درمان‌های این دوره شامل استفاده از گیاهان دارویی، بخور‌های مختلف، جادو و دعا‌های مذهبی بود. در برخی موارد، پزشکان معتقد بودند که برای درمان، باید روح بیمار را از ارواح شیطانی پاک‌سازی کنند.

در یونان باستان، یکی از نخستین‌بارها، بقراط، پدر پزشکی غربی، به‌طور علمی به بررسی بیماری‌های روانی پرداخت. او اختلالات روانی را نتیجه عدم تعادل در مایعات بدن می‌دانست. بقراط بر این باور بود که چهار مایع اصلی بدن یعنی خون، صفرا، بلغم و سودا باید در تعادل باشند تا سلامت روانی فرد حفظ شود. او از رژیم غذایی، ورزش، دارو‌های گیاهی و خون‌ریزی به‌عنوان درمان‌های مختلف استفاده می‌کرد. هرچند که این درمان‌ها همچنان علمی نبودند، اما اولین گام‌ها در جداسازی بیماری‌های روانی از باور‌های مذهبی و جادویی برداشته شد.

قرون وسطی؛ بیماری‌های روانی به‌عنوان تسخیر شیطان

در دوران قرون وسطی، به‌ویژه در اروپا، بیماری‌های روانی به‌عنوان نتیجه تسخیر شیطان یا اعمال جادویی شناخته می‌شدند. در این دوره، اختلالات روانی به‌طور ویژه‌ای به‌عنوان نشانه‌های شیطان‌زدگی یا گناه قلمداد می‌شدند، به‌ویژه در میان زنان. بسیاری از افراد مبتلا به بیماری‌های روانی به‌عنوان جادوگر شناخته می‌شدند و تحت شکنجه یا حتی اعدام قرار می‌گرفتند.

شکنجه و آزار بیماران روانی

در این دوران، بسیاری از بیماران روانی به‌ویژه زنان، تحت شکنجه‌های شدید قرار می‌گرفتند تا از آنها اعترافاتی در مورد جادوگری یا تسخیر شیطان اخذ شود. این افراد به‌ویژه در دوران تفتیش عقاید و در معرض آزار و اذیت‌های جسمی قرار داشتند. همچنین در بسیاری از موارد، بیماران به‌طور غیرانسانی در زندان‌ها و آسایشگاه‌ها نگهداری می‌شدند.

مؤسسات درمانی و بیمارستان‌ها

در قرون وسطی، بیمارستان‌ها و مؤسسات درمانی، در واقع به‌عنوان زندان‌هایی برای بیماران روانی عمل می‌کردند. درمان‌های موجود در این دوران شامل استفاده از زنجیر، زندانی کردن بیماران در اتاق‌های تاریک و شکنجه‌های جسمی و روانی بود. این روش‌ها کاملاً غیرانسانی بودند و هیچ کمکی به بهبود بیماران نمی‌کردند. 

قرن نوزدهم؛ ظهور روانپزشکی علمی و اصلاحات اجتماعی

قرن نوزدهم به‌عنوان دوره‌ای تحولی در درمان بیماری‌های روانی شناخته می‌شود. در این دوره، روانپزشکی به‌عنوان یک رشته علمی و تخصصی به رسمیت شناخته شد و بیمارستان‌ها و آسایشگاه‌های روانی به‌طور رسمی تأسیس شدند. در این دوره، پزشکان مانند فیلیپ پینل در فرانسه اصلاحات عمده‌ای را در بیمارستان‌های روانی آغاز کردند. او به‌جای استفاده از شکنجه و زندان، معتقد بود که بیماران باید با احترام و مهربانی درمان شوند. همچنین در این دوره، روش‌های علمی‌تری برای درمان بیماران روانی ابداع شدند که کم‌کم از شیوه‌های ماورایی و جادویی فاصله می‌گرفتند.

جراحی مغزی و لوبوتومی

جراحی مغزی به‌عنوان یکی از روش‌های درمانی در درمان اختلالات روانی مطرح شد. یکی از این روش‌ها لوبوتومی بود که در آن بخش‌هایی از مغز بیماران برداشته می‌شد. اگرچه این روش‌ها در ابتدا موفقیت‌آمیز به نظر می‌رسیدند، اما بعداً به‌دلیل عوارض جانبی شدید و آسیب‌های مغزی، کنار گذاشته شدند.

قرن بیستم؛ پیشرفت‌های روان‌درمانی و داروهای نوین

قرن بیستم شاهد تحولات بزرگی در زمینه درمان اختلالات روانی بود. ظهور داروهای روان‌پزشکی و درمان‌های روان‌درمانی نوین، انقلابی در روش‌های درمانی ایجاد کرد.

ظهور داروهای روان‌پزشکی

در اواسط قرن بیستم، داروهای روان‌پزشکی جدید مانند آنتی‌سایکوتیک‌ها برای درمان اسکیزوفرنی و آنتی‌دپرسانت‌ها برای درمان افسردگی، به‌طور گسترده‌ای در درمان بیماران استفاده شدند. این داروها به بیماران کمک می‌کردند تا علائم خود را کنترل کنند و به زندگی اجتماعی بازگردند.

در کنار داروها، روش‌های روان‌درمانی مانند روان‌کاوی توسط زیگموند فروید و روان‌درمانی شناختی نیز به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفتند. این روش‌ها در درمان اختلالات اضطرابی و افسردگی بسیار مؤثر واقع شدند.

قرن بیست و یکم: روش‌های نوین درمان و چالش‌های موجود

قرن بیست و یکم شاهد پیشرفت‌های چشمگیری در زمینه درمان بیماری‌های روانی است. تکنولوژی‌های جدید و روش‌های نوین مانند هوش مصنوعی و درمان‌های شخصی‌سازی‌شده در کنار داروها و روان‌درمانی‌ها، به بهبود درمان بیماران کمک کرده‌اند.

امروزه استفاده از هوش مصنوعی در تشخیص و درمان بیماری‌های روانی رایج شده است. الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند از داده‌های پزشکی و رفتاری بیماران برای پیش‌بینی و تشخیص زودهنگام اختلالات روانی استفاده کنند و درمان‌های شخصی‌سازی‌شده ارائه دهند.

چالش‌ها و مشکلات موجود باوجود پیشرفت‌های علمی، مشکلاتی همچنان باقی است. انگ اجتماعی، دسترسی محدود به درمان‌ها و نبود درمان‌های مؤثر برای برخی اختلالات از جمله چالش‌های بزرگی هستند که بیماران روانی هنوز با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. علاوه بر این، بسیاری از بیماران همچنان در جوامع با مشکلات اجتماعی و اقتصادی روبه‌رو هستند که نیاز به توجه بیشتر دارد.
 
تحول درمان اختلالات روانی از دوران باستان تا به امروز نشان‌دهنده پیشرفت‌های بزرگ در علم روانپزشکی است. از درمان‌های ماورایی و جادویی دوران باستان تا روش‌های علمی و نوین در قرن بیست و یکم، بیماران روانی همواره با چالش‌ها و مشقت‌های زیادی روبه‌رو بوده‌اند. در حالی که پیشرفت‌های چشمگیری در درمان‌های دارویی و روان‌درمانی به‌وجود آمده، همچنان نیاز به بهبود شرایط اجتماعی و دسترسی به درمان‌های مناسب برای همه بیماران وجود دارد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب