ویژگیهای حکمرانی مبتنیبر عقلانیت
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، مفهوم رایج امروزین حکمرانی در مد یریت و سیاست، یک مفهوم بی هویت نبوده و در بستر تاریخ اندیشه معاصر غرب مسیر طبیعی را تا به اینجا پیموده است.
حکمرانی اساساً متناسب با عقلانیتی است که آن را پشتیبانی میکند و حکمرانی در معنایی عام سنخ خاصی از عقلانیت در کردارهای حکومتی است؛ بنابراین معنای عام سه عقلانیت کلی عقلانیت دولتی، عقلانیت بازار و عقلانیت ارتباطی و مشورتی شناسایی شد.
عقلانیت دولت با قدرت و عقلانیت بازار با پولی که در دست د اشت کمر به استعمار و سرکوب انسان بسته بودند، اما عقلانیت جدید با استعمارزدایی از دو عقلانیت پیشین و به نحوی حاکم کردن عقلانیت ارتباطی به دنبال سنخ جدیدی از حکمرانی است که در آن بر ارزشهای انسانی متمرکز است. مقایسه این عقلانیت سوم با عقلانیت الهی و دینی که مبنای جمهوری اسلامی و متبلوردرقانون اساسی است نسبت جمهوری اسلامی با حکمرانی جدید را د ر چهار بُعد اقتد ار، دمکراسی، امنیت و مشروعیت را نشان میدهد.
در همین راستا مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «حکمرانی از منظر عقلانیت مدرن و نسبت آن با جمهوری اسلامی ایران» آورده است که مفاهیمی مانند «حکمرانی» و انواع آن همچون «حکمرانی خوب» مفاهیمی هستند که در بستر تولد خود معنادار بوده و اکنون در ایران به نقل محافل علمی مبدل شده اند. بهره بردن از این مفاهیم شاید گاهی از سر تفنن و یا از سر تقلید باشد؛ اما ناگزیر باید به این مفاهیم با دقت بیشتری پرداخت و نسبت انسان ایرانی- اسلامی و یا جمهوری اسلامی را با آن مفاهیم روشن کرد. این مفاهیم را میتوان عجولانه از سپهر معرفتی خود جدا کرد و درنهایت با امثال این گفته که «این مفهوم همان مردم سالاری دینی است» مسئله را منحل کرد. این گزارش درصدد است به برخی وجوه مهم مفهوم حکمرانی نزدیک شود و درک درستی از آنها بیابد و نسبت نظام اسلامی ایران را با آن وجوه تاحد امکان روشن کند.
این گزارش بیان میکند که برای مواجهه نیاز به یک چارچوب مفهومی است که از منظر آن بتوان به درک درستی از حکمرانی در معنای جدید رسید. برای این منظور حکمرانی باید در معنای عامی تعریف شود که انواعی داشته باشد تا وجه تمایز معنای جدید از حکمرانی با معانی پیشین آن روشن شود. با روشن شدن معنای جدید حکمرانی میتوان نسبت نظام جمهوری اسلامی را با این معنا توضیح داد. نظام جمهوری اسلامی مبتنیبر عقلانیت الهی و دینی بنا شده که لزوماً با معنای جدید از حکمرانی هماهنگی ندارد؛ بنابراین لازم است با این معنای جدید از حکمرانی تعیین نسبت کند.
این گزارش مطرح میکند که وجوه اساسی حکمرانی در معنای جدید در نسبت با نظام جمهوری اسلامی چالشها و فرصتهایی برای آن ایجاد میکند. برای پاسخ به این پرسش ناگزیر از تحلیل مفهوم حکمرانی به مثابه یک مفهوم نوپدید هستیم که با کاوش در اندیشه پشتیبان این مفهوم، نسبت آن را با برخی از وجوه مسئلگی ما روشن کند. بهدلیل وسعت وجوه حکومت، این گزارش نسبت حکمرانی را تنها با اقتدار، دمکراسی، امنیت و مشروعیت بهعنوان چهار وجه مهمی که بیشترین تماس را با نظام سیاسی کنونی ایران دارد روشن خواهد کرد تا با حدی از خودآگاهی بتوان از این مفهوم در عرصه حیات سیاسی- اجتماعی بهره جست.
این گزارش ادامه میدهد که طرح نوین حکمرانی در علوم اجتماعی معاصر، نتیجه یک روند تاریخی در غرب است که از جداسازی سیاست از اداره شروع شد و درنهایت به وحدت این دو انجامید. حکمرانی تلاشی است برای وحدت اداره و سیاست. طرح امروزین حکمرانی در غرب و آنچه امروزه بر سر زبانها افتاده است طرحی است که بیشتر مبتنیبر نوع اخیر عقلانیت مدرن (عقلانیت سوم) است که این عقلانیت منبعث از اندیشههای هابرماس و همفکرانش در عقلانیت ارتباطی و مشورتی است.
در این گزارش آمده است که عقلانیت جمهوری اسلامی ایران منبعث از ارزشهای الهی است که سنخ چهارمی از عقلانیت را عرضه کرده که در قانون اساسی جمهوری اسلامی متجلی است. همچنین حکمرانی جمهوری اسلامی در نسبت با عقلانیت سوم دچار چالشها و درعینحال فرصتهایی است که ناگزیر از پاسخ به آنهاست. عقلانیت جمهوری اسلامی هنوز در نسبت برخی از امور که همان چالشها هستند جوابهای روشنی عرضه نکرده است.
این گزارش بیان میکند که دستیابی به حکمرانی متناسب با عقلانیت چهارم تنها در صورت پاسخ به چالشهای فراروی ممکن است؛ در غیر این صورت عقلانیت سوم غالب خواهد شد. برخی از چالشها عبارتند از: کاهش نظم و افزایش تنش؛ عدم پایبندی به اصول ثابت؛ بنیان یافتن همه امور بر توافق جمعی؛ ایجاد چالش در خواستهای جمعی مغایر دین (برای مثال بی حجابی)؛ ایجاد چالش در مواجهه با اقلیتهای غیرمشروع (برای مثال بهائیت)؛ عدم توانایی بر سیاستگذاریهای کلان و بلندمدت.
در این گزارش مطرح میشود که عدم شتاب زدگی در مواجهه با حکمرانی بهعنوان یک شیوه نوین حکومت کردن؛ باید مجالی متناسب برای این اندیشهورزی بنیادین اختصاص داده و این اندیشه ورزی را در عداد سیاستپژوهی روزمره و فوری قلمداد نکرد. در کاربست حکمرانی جدید و عقلانیت متناسب با آن نیز با احتیاط و درنگ حرکت کرد. هم در گفتار سیاسی و هم در کنش سیاستی.
این گزارش توضیح میدهد که درک ویژگیهای حکمرانی مبتنیبر عقلانیت ارتباطی بهدلیل درگیر شدن گفتمانی ما و غرب در موضوع حکمرانی. پیشنهاد میشود برای عملی شدن این امر بر موضوعات بنیادین حکمرانی تمرکز و پروژههای پژوهشی در این راستا تعریف شود. پیشنهاد میشود با ایجاد گفتگو میان عقلانیت سوم و عقلانیت جمهوری اسلامی الگوهایی برای عبور از چالشها و استفاده از فرصتها استخراج شود. این گزارش منظری متناسب برای این کارویژه فراهم میکند.
این گزارش با ارائه پیشنهاد «ایجاد سازوکارهایی برای بهینه سازی حکمرانی با بهره مندی از ظرفیت مردم و جامعه در حکمرانی» توضیح میدهد که برای این منظور الگوی افزایش مشارکت در تصمیم گیریهای کلان؛ الگوی افزایش مسئولیت پذیری کارگزاران در قالب قوانین بهینه سازی حکمرانی تصویب شود. پیشنهاد میشود سامانههایی جهت بهره مندی از مشورت مستقیم با مردم؛ افزایش مشارکت مردم در تصمیم گیری ها؛ استفاده از نظرات مردم برای حل مسائل و پاسخ گویی مبتنیبر مسئولیت پذیری ایجاد شود.
انتهای پیام/