آهنربا شدن با واکسن و دیگر افسانه‌های علمی/ وقتی قوانین فیزیک هم باید تسلیم شوند
یکی از ویژگی‌های مشترک باورهای شبه علم، تلاش برای تغییر قوانین مسلم فیزیکی یا طبیعی به نفع خودشان است. چه کسی به نیوتن یا انیشتین نیاز دارد وقتی می‌توان با چند باور نادرست و نادیده گرفتن اصول علمی، یک تئوری جذاب و ساده ساخت؟
خبرگزاری آنا- محمدامین پورحسینقلی: شاید یادتان باشد که بعد از تزریق واکسن کرونا، برخی مدعی شدند که بدنشان به آهنربا تبدیل شده است. آنها باور داشتند که اگر یک قاشق یا کلید را به بدنشان نزدیک کنند، به‌طور جادویی به پوستشان می‌چسبد. اما آیا واقعاً واکسن توانسته این افراد را به آهنربای انسانی تبدیل کند؟ یا بهتر بگوییم، آیا قوانین فیزیک یک‌شبه تغییر کرده‌اند تا این ادعا‌ها را اثبات کنند؟ بیایید کمی دقیق‌تر به این ماجرا و دیگر افسانه‌های علمی مشابه نگاهی بیندازیم. گویا در دنیای شبه‌علم نه تنها قوانین طبیعت به‌راحتی تغییر می‌کنند، بلکه گاهی اوقات منطق هم تعطیل میشود!
آنا از کارنامه موسسه واکسن‌سازی رازی گزارش می‌دهد؛
یک قرن و تولید ۸۰ واکسن/پاسخ سریع موسسه رازی در پاندمی‌های آینده ماجرای آهنربا شدن بدن: معجزه واکسن یا فقط کمی عرق؟
داستان از این قرار بود: پس از تزریق واکسن کرونا، ویدیو‌هایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد افراد با چسباندن قاشق، سکه یا حتی کلید به بدنشان ادعا می‌کنند که آهنربا شده‌اند. آیا این واقعیت دارد؟ آیا واکسن کرونا واقعاً بدن انسان را به آهنربا تبدیل می‌کند؟ واقعیت این است که نه تنها واکسن‌ها چنین خاصیتی ندارند، بلکه اگر بدن انسان به این راحتی آهنربا می‌شد، دیگر هیچ وقت نباید نگران گم‌کردن کلید‌های خانه باشیم! تمام این ماجرا از سوء‌تفاهم‌های علمی و البته کمی عرق بدن ناشی میشود. بله، قاشق‌ها به‌خاطر چربی و رطوبت طبیعی روی پوست می‌چسبند و هیچ‌کدام از آنها به دلیل نیروی مغناطیسی نیست.
این تئوری‌ها و باورهای شبه‌علمی، اغلب به‌خاطر دو عامل کلیدی جذاب به نظر می‌رسند: سادگی و احساس کنترل. به‌جای اینکه با پیچیدگی‌های علمی سر و کار داشته باشیم و به‌دنبال پاسخ‌های دقیق و منطقی بگردیم، این نظریه‌ها به ما توضیحاتی ساده و مستقیم می‌دهند. مهم نیست که این توضیحات اشتباه هستند؛ مهم این است که راحت‌تر از علم هستند!
زمین تخت و نیروی جاذبه سرکش
زمین تخت‌گرایان همیشه علاقه‌مند به بازی با قوانین فیزیک هستند. یکی از مشکلات بزرگ آنها جاذبه است. جاذبه به ما می‌گوید که زمین کروی است و همه چیز به سمت مرکز آن جذب میشود. اما برای اینکه این باور را کنار بگذارند، برخی زمین تخت‌گرایان به این نتیجه رسیده‌اند که "جاذبه اصلاً وجود ندارد! " بله، به همین راحتی. به‌جای آن، آنها می‌گویند که زمین تخت به‌طور مداوم به سمت بالا شتاب می‌گیرد و این حرکت، احساس جاذبه را به وجود می‌آورد. مشکل؟ قوانین حرکت نیوتن!
اگر چیزی به‌طور مداوم شتاب بگیرد، باید انرژی بی‌پایانی داشته باشد و تا الان سرعتش از نور هم بیشتر شده باشد! اما این واقعیت‌ها برای زمین تخت‌گرایان مهم نیست. جاذبه؟ کی بهش نیاز دارد وقتی میشود همه چیز را با "شتاب به سمت بالا" توضیح داد؟
پوشیدن کلاه فویل آلومینیومی: دفاع در برابر امواج ذهنی!
این افسانه نیز یکی از داستان‌های محبوب نظریه‌پردازان توطئه است. آنها معتقدند که دولت‌ها و سازمان‌های مخفی از امواج الکترومغناطیسی یا "امواج ذهنی" برای کنترل ذهن افراد استفاده می‌کنند. حالا راه حل چیست؟ کلاه فویل آلومینیومی!
این کلاه جادویی می‌تواند امواج را منحرف کرده و از ذهن شما در برابر کنترل دولت‌ها محافظت کند! متأسفانه برخلاف ادعای طرفداران این نظریه، فیزیک پشت این داستان بسیار ساده است. فویل آلومینیومی، به‌جای اینکه امواج را منحرف کند، می‌تواند امواج را بیشتر جذب کند. پس اگر هدف شما جلوگیری از امواج است، این روش به‌طور قطع شکست خورده است!
نوشیدن محلول نمک برای "پاکسازی بدن"
یکی دیگر از ادعا‌های عجیب شبه‌علمی این است که نوشیدن محلول‌های خاصی از آب و نمک می‌تواند بدن را از "سموم" پاک کند و تمام بیماری‌ها را از بین ببرد. ایده پشت این ادعا ساده است: ما در معرض سموم قرار داریم و باید این سموم را دفع کنیم. اما نکته‌ای که این نظریه نادیده می‌گیرد این است که بدن ما، به‌ویژه کلیه‌ها و کبد، به‌طور طبیعی وظیفه دفع سموم را انجام می‌دهند. هیچ نیازی به نوشیدن آب‌نمک نیست، مگر اینکه بخواهید تعادل الکترولیت‌های بدن را برهم بزنید و خودتان را به خطر بیندازید!
چرا این باورها جذاب‌اند؟
این تئوری‌ها و باورهای شبه‌علمی، اغلب به‌خاطر دو عامل کلیدی جذاب به نظر می‌رسند: سادگی و احساس کنترل. به‌جای اینکه با پیچیدگی‌های علمی سر و کار داشته باشیم و به‌دنبال پاسخ‌های دقیق و منطقی بگردیم، این نظریه‌ها به ما توضیحاتی ساده و مستقیم می‌دهند. مهم نیست که این توضیحات اشتباه هستند؛ مهم این است که راحت‌تر از علم هستند!
یکی از ویژگی‌های مشترک این باورها، تلاش برای تغییر قوانین مسلم فیزیکی یا طبیعی به نفع خودشان است. چه کسی به نیوتن یا انیشتین نیاز دارد وقتی می‌توان با چند باور غلط و نادیده گرفتن اصول علمی، یک تئوری جذاب و ساده ساخت؟ در دنیای شبه‌علم، جاذبه می‌تواند نادیده گرفته شود، فویل آلومینیومی جلوی کنترل ذهنی را بگیرد و آب‌نمک معجزه کند!
با این حال، در دنیای واقعی، قوانین فیزیک و طبیعت تغییرناپذیر هستند. باور به شبه‌علم و تلاش برای نادیده گرفتن این قوانین، تنها می‌تواند منجر به گمراهی و شاید در برخی موارد به خطر افتادن سلامتی ما شود. بنابراین، قبل از اینکه قاشق‌هایتان را به بدنتان بچسبانید و باور کنید که آهنربا شده‌اید، بهتر است کمی به علم و منطق اعتماد کنید!
انتهای پیام/
