دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در آنا بخوانید؛

بیکاری؛ چالش روانی نسل امروز

بیکاری؛ چالش روانی نسل امروز
بیکاری در دنیای امروز نه‌تنها چالشی اقتصادی، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت روان نسل جوان است. بی‌ثباتی شغلی و عدم اطمینان از آینده، فشار‌های روانی و استرس‌های شدیدی را بر افراد وارد می‌کند که می‌تواند به افسردگی، اضطراب و حتی احساس بی‌ارزشی منجر شود.
کد خبر : 939420

به گزارش خبرگزاری آنا-زهرا ارشیری؛ بیکاری،در بسته‌ای است که جوانان زیادی با آن روبرو می‌شوند. در دنیای معاصر، بیکاری به یکی از چالش‌های اصلی و جدی تبدیل شده است. با افزایش رقابت در بازار کار و تغییرات سریع اقتصادی، بسیاری از جوانان با ناامیدی و اضطراب ناشی از عدم توانایی در پیدا کردن شغل مناسب روبه‌رو هستند. این وضعیت به‌ویژه در کشور‌های در حال توسعه، به دلیل عدم وجود فرصت‌های شغلی کافی و ناپایداری اقتصادی، بیشتر احساس می‌شود. جوانانی که به دنبال استقلال مالی و اجتماعی هستند، وقتی با بیکاری مواجه می‌شوند، ممکن است با احساس بی‌ارزشی و عدم اعتماد به نفس دست و پنجه نرم کنند که این خود به کاهش کیفیت زندگی و سلامت روانی آنها منجر می‌شود.

علاوه بر تأثیرات فردی، بیکاری به‌طور مستقیم بر روابط اجتماعی و خانوادگی جوانان نیز تأثیر می‌گذارد. فشار‌های روانی ناشی از بیکاری می‌تواند به مشکلاتی نظیر اختلالات اضطرابی، افسردگی و افزایش رفتار‌های پرخطر منجر شود. جوانان بیکار ممکن است به خاطر عدم حمایت مالی و اجتماعی از خانواده و دوستان خود، احساس انزوا و تنهایی کنند. این عوامل نه تنها به سلامت روانی آنها آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند منجر به بروز آسیب‌های جسمانی و مشکلات سلامتی شود. بنابراین، توجه به حمایت‌های اجتماعی و خانوادگی برای کاهش اثرات منفی بیکاری و بهبود وضعیت روانی جوانان ضروری است.

بیکاری و استرس؛ دو روی یک سکه 

 حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با آنا، با بیان اینکه بیکاری به‌عنوان یکی از مسائل اجتماعی و اقتصادی برجسته در جوامع امروز، تأثیرات گسترده‌ای بر زندگی افراد دارد که تنها به از دست دادن درآمد ختم نمی‌شود؛ می‌گوید:بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد که از دست دادن شغل و نبود یک منبع ثابت درآمد می‌تواند به مشکلات جدی روانی از جمله اضطراب، افسردگی، ناامیدی و احساس بی‌ارزشی منجر شود.

وی ادامه می‌دهد: بسیاری از افراد، شغل یکی از مهم‌ترین جنبه‌های هویتی است که به آنها حس ارزشمندی و تعلق به جامعه می‌دهد. از این رو، بیکاری می‌تواند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان بگذارد، به‌ویژه در جوامعی که به ارزش‌های فردی و موفقیت کاری اهمیت زیادی می‌دهند. بیکاری طولانی‌مدت نیز می‌تواند وضعیت روانی فرد را به‌شدت تضعیف کند و حتی بر روابط اجتماعی و خانوادگی نیز اثر بگذارد.

 وقتی بیکاری با سلامت روان دست به گریبان می‌شود

استرس و اضطراب از اولین پیامد‌های بیکاری به شمار می‌آید. افراد بیکار با فشار مالی، نبود امنیت اقتصادی و آینده‌ای نامعلوم مواجه می‌شوند. این احساس عدم امنیت روانی و اجتماعی می‌تواند منجر به ایجاد استرس و اضطراب‌های شدید در زندگی روزمره آنها شود. افراد بیکار معمولاً از توانایی پرداخت هزینه‌های زندگی ناتوان می‌شوند و این موضوع بر احساسات و روان آنها فشار می‌آورد.

عضو هیئت علمی دانشگاه به بروز اختلالات روانی در افراد بیکار اشاره می‌کند ومی‌گوید: ترس از عدم توانایی در یافتن شغل و ادامه زندگی باعث می‌شود که سطح استرس در این افراد به مرور زمان بیشتر شود و آنها را در معرض اختلالات روانی جدی‌تری قرار دهد. این فشار‌های روانی در صورت عدم مدیریت می‌تواند به دیگر ابعاد زندگی آنها، نظیر روابط شخصی و خانوادگی نیز سرایت کند و سلامت روان کلی افراد بیکار را تحت تأثیر قرار دهد.

 آیا بیکاری به انزوای اجتماعی می‌انجامد؟

یکی از اصلی‌ترین پیامد‌های روانی بیکاری، بروز افسردگی است. افرادی که به‌مدت طولانی بیکار هستند، غالباً دچار احساس ناامیدی و بی‌ارزشی می‌شوند.

ابراهیمی مقدم با بین اینکه بیکاری طولانی می‌تواند روحیه و انگیزه فرد را تضعیف کند و باعث شود که او احساس کند توانایی و ارزش لازم را برای ایفای نقشی مفید در جامعه ندارد ادامه می‌دهد: این احساسات منفی می‌تواند به افسردگی منجر شود و فرد را به سمت انزوای اجتماعی سوق دهد. در چنین شرایطی، فرد ممکن است از ارتباطات اجتماعی و حمایت‌های دوستانه و خانوادگی فاصله بگیرد و این انزوا تنها بر شدت افسردگی او بیفزاید. همچنین، این افسردگی‌ها ممکن است نیاز به مداخلات حرفه‌ای داشته باشد که در صورت عدم دسترسی به آنها، وضعیت روانی فرد وخیم‌تر می‌شود و ممکن است به اختلالات جدی‌تر روانی منجر گردد.

 دوران بیکاری و چالش‌های عزت نفس

بیکاری می‌تواند به‌شدت بر اعتماد به نفس و عزت نفس افراد اثر بگذارد. افرادی که شغل خود را از دست داده‌اند یا مدت‌ها در جست‌وجوی کار هستند، اغلب احساس می‌کنند که ارزش شخصی و حرفه‌ای آنها کاهش یافته است. این احساس می‌تواند به مرور زمان به کاهش اعتماد به نفس آنها بینجامد و آنها را از تلاش‌های بعدی برای یافتن شغل دلسرد کند.

این روانشناس بالینی در این رابطه می‌گوید: از دست دادن اعتماد به نفس نه‌تنها بر روابط اجتماعی و تعاملات روزمره اثر می‌گذارد، بلکه باعث می‌شود که افراد در مقابله با چالش‌ها و مشکلات جدید احساس ناتوانی کنند. برای بسیاری از افراد، کار نه‌تنها منبع درآمد، بلکه عامل هویت‌بخشی است. بنابراین، بیکاری طولانی می‌تواند به یک بحران هویتی منجر شود و احساس بی‌کفایتی را در فرد ایجاد کند که به سختی قابل جبران است.

 بیکاری و اعتیاد؛ چرخه‌ای معیوب از فشار روانی و گریز

بیکاری در برخی از افراد می‌تواند منجر به تمایل به رفتار‌های پرخطر و ناسالم شود. مصرف الکل، مواد مخدر، یا روی‌آوردن به سایر رفتار‌های ناسالم به عنوان راهی برای فرار از فشار روانی ناشی از بیکاری، می‌تواند به عنوان یکی از نتایج ناگوار بیکاری طولانی‌مدت تلقی شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و روانشناس بالینی می‌گوید:افراد بیکار ممکن است برای مواجه نشدن با حس بی‌ارزشی و اضطراب به اعتیاد پناه ببرند و در نتیجه، سلامت جسمانی و روانی خود را بیش از پیش به خطر بیندازند. بیکاری همچنین می‌تواند آنها را از منابع حمایتی و شبکه‌های اجتماعی دور کند و تنهایی را تشدید کند. بنابراین، بیکاری می‌تواند یک چرخه معیوب از انزوا، رفتار‌های پرخطر و اختلالات روانی ایجاد کند که رهایی از آن بسیار دشوار است.

چگونه فشار مالی بر روابط خانوادگی تأثیر می‌گذارد؟

بیکاری نه تنها فرد بیکار، بلکه خانواده‌اش را نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. اضطراب و ناامیدی ناشی از بیکاری می‌تواند به روابط خانوادگی آسیب بزند و تنش‌های شدیدی را در خانواده ایجاد کند.

این روانشناس بالینی توضیح می‌دهد: افرادی که با مشکلات روانی ناشی از بیکاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اغلب این احساسات را به خانه می‌آورند و این موضوع می‌تواند موجب اختلافات زناشویی و حتی مشکلات تربیتی در کودکان شود. همچنین، فشار مالی ناشی از بیکاری می‌تواند بار روانی مضاعفی بر خانواده وارد کند و باعث شود که اعضای خانواده نیز از لحاظ عاطفی تحت فشار قرار گیرند. در نتیجه، بیکاری تأثیری فراتر از خود فرد بیکار دارد و می‌تواند خانواده‌ها را نیز با چالش‌های روانی جدی مواجه کند.

 بیکاری و بیماری‌های مزمن: ارتباطی که نمی‌توان نادیده گرفت

ابراهیمی مقدم تاکید می‌کند:بیکاری علاوه بر مشکلات روانی، می‌تواند به مشکلات جسمانی نیز منجر شود. استرس و اضطراب ناشی از بیکاری باعث می‌شود که افراد بیشتر در معرض بیماری‌های جسمانی قرار بگیرند. مشکلاتی مانند فشار خون بالا، مشکلات قلبی و اختلالات گوارشی از جمله پیامد‌های جسمانی بیکاری هستند. این مشکلات جسمانی معمولاً ناشی از تأثیرات مستقیم استرس بر بدن است و می‌تواند به مرور زمان به مسائل جدی‌تری منجر شود. در چنین شرایطی، افراد بیکار به منابع درمانی و پشتیبانی بیشتری نیاز دارند، اما عدم دسترسی به منابع مالی برای درمان، این مشکلات را پیچیده‌تر می‌کند و بر وضعیت سلامت عمومی آنها اثر می‌گذارد.

حمایت‌های اجتماعی؛ چگونه خانواده می‌تواند حامی باشد؟

این روانشناس بالینی حمایت‌های اجتماعی و کمک مالی توسط دوستان و خانواده در دوران بیکاری اشخاص را ضرروری می‌داند و می‌گوید:. ارائه مشاوره روان‌شناختی، کمک‌های مالی و ارائه فرصت‌های شغلی می‌تواند به افراد بیکار کمک کند تا از فشار روانی بیکاری کاسته شود و دوباره به جامعه بازگردند. دولت‌ها و نهاد‌های اجتماعی می‌توانند با ایجاد فرصت‌های آموزشی و حرفه‌ای، زمینه بازگشت افراد بیکار به بازار کار را فراهم کنند و در این مسیر، به سلامت روانی جامعه کمک کنند. همچنین، آموزش روش‌های مدیریت استرس و اضطراب در شرایط بیکاری می‌تواند به کاهش پیامد‌های منفی روانی در این افراد کمک کند و آنها را برای مقابله با چالش‌ها توانمند سازد.

 دولت در بحران بیکاری چه می‌کند؟

 دولت به کمک بیکاران بیاید تا با اجرای سیاست‌های حمایتی و عملیاتی، امید و انگیزه را در دل آن‌ها زنده کند. در شرایطی که بیکاری به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است، حمایت‌های مالی و اجتماعی می‌تواند به کاهش فشارهای روانی و اقتصادی ناشی از عدم اشتغال کمک کند.

دولت می‌تواند با ارائه برنامه‌های مهارت‌آموزی و کارآفرینی، به جوانان فرصت‌های جدیدی برای رشد و پیشرفت بدهد و به آن‌ها کمک کند تا با ارتقای توانمندی‌های خود، به بازار کار ورود پیدا کنند. همچنین، فراهم کردن دسترسی به خدمات مشاوره‌ای و روانشناختی می‌تواند به بیکاران در مدیریت اضطراب و استرس ناشی از بیکاری یاری رساند.

این اقدامات نه‌تنها به تقویت سلامت روان بیکاران کمک می‌کند، بلکه باعث بهبود کیفیت زندگی آن‌ها و افزایش احساس مسئولیت اجتماعی خواهد شد. دولت با برقراری این نوع حمایت‌ها می‌تواند به عنوان یک نهاد توانمند، نقش مؤثری در بازگرداندن امید و انگیزه به افراد بیکار ایفا کند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب