دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در هفتمین قاب «ماه عسل»؛

«فرشته مرگ» در برنامه احسان علیخانی / انتقاد میهمان روحانی ماه عسل از مسئولین

هفتمین برنامه «ماه عسل» به روحانی اختصاص داشت که در شب پایانی زندگی یک اعدامی همراه اوست.
کد خبر : 93938

به گزارش گروه فرهنگی آنا به نقل از روابط عمومی برنامه «ماه عسل»، در ابتدای شب هفتم احسان علیخانی عنوان کرد که امشب با یک قصه متفاوت روبرو هستیم. او بعد از پخش آیتم پشت صحنه گفت: باید از رفقای خودم یک انتقادی کنم و آن این است که ما نباید در پشت صحنه فقط از خودمان تعریف کنیم و سعی کنید نقدها را هم نسبت به برنامه در دل پشت صحنه ها قرار دهید.


پس از این صحبت دکتر افلاطونیان روی خط برنامه آمد و به عنوان یکی از بنیانگذاران درمان نازایی است در پاسخ به این سوال علیخانی مبنی بر اینکه ما چه پاسخی به مخاطبان «ماه عسل» که دارند بار و بندیل میبندند تا برای درمان به تهران بیایند چه بگوییم که دکتر در پاسخ گفت: ما در سراسر کشور مراکز درمانی متفاوت داریم و بیش از ٧٠ مرکز داریم، مردم در این حوزه خیالشان راحت باشد.


مهمان شب گذشته برنامه «ماه عسل» روحانی نبی سلطانی متولد مازندران بود که شغلش صحبت کردن با کسانی است که تنها دقایقی تا اعدامشان باقی مانده است. سلطانی از کودکی خود که شور و شیطنت بسیاری داشت، گفت. اینکه درسخوان بود، شیطان بود و می خواست مکانیک بشود اما برخوردش با یک معلم و آموزش، او را وارد مسیر دیگری کرد.


نبی سلطانی در این باره گفت: در واقع این شیطنت ها تا دوران راهنمایی ادامه داشت تا اینکه یک معلم روی من تاثیر گذاشت. به نظرم اگه بودجه کشور دست من بود، ابتدا به معلم ها بعد به آموزش و پرورش و در آخر به حوزه های علمیه می دادم؛ چراکه هر جا آخوند نداشتیم زندان ها پر شد.


علیخانی بعد از شنیدن این بیوگرافی کوتاه از شغل مهمانش رونمایی کرد: نبی سلطانی در آخرین شب یک زندانی اعدامی با او همراه است. آخرین حرف ها و حسرت های زندانی ها را می شنود.


علیخانی گفت: شما می توانستید کار دیگری را انتخاب کنید چرا این شغل را انتخاب کردید؟ که نبی گفت: درست است اما زمانی که من زندانی را می بینم به نظرم آنها اهل برزخ هستند. من وارد زندان شده‌ام برای ساختن زندانیان و برگرداندن آنها به زندگی سالم. شاید اگر من در شرایط خاصی زندگی می کردم بدون نظارت، مادر، پدر و اجتماع شاید من هم الان جای آن زندانی ها بودم.


در ادامه مستندی پخش شد که قاتل و مقتول هر دو کر و لال بودند و مادر مقتول با شرط اینکه قاتل پسرش همیشه در زندان بماند، رضایت داد که اعدام نشود. پس از پخش این آیتم سلطانی در پاسخ به این سوال که چه عاملی مهم‌تر از هرچیزی است برای اینکه کسی مجرم نشود گفت: مهم تر از همه چیز پدر است، اگر پدر، پدری نکند کس دیگر می‌کند. بعد از آن مسئولین کوتاهی می کنند که این اتفاق می افتد. شکم خالی دین و ایمان ندارد. کسی که ساعت سه نیمه شب در خیابان است کار ندارد، اگر کار داشت به خیابان نمی رفت و مقصر اصلی این ماجرا مسئولین هستند.


یکی از لحظات جذاب برنامه برمی‌گشت به زمانی که نبی سلطانی گفت: هرجا آخوند نباشد جرم و جنایت زیاد می شود، که علیخانی در واکنش به او گفت: من متوجه نمی شوم، یعنی در قم مجرم وجود ندارد؟ سلطانی که انتظار این سوال را نداشت پاسخ دقیق و واضحی نتوانست به این سوال بدهد و برنامه ادامه پیدا کرد. در بخش انتهایی برنامه سلطانی از صحبت هایی گفت که در آخرین لحظات با مجرمان دارد. همچنین درباره جزییات التماس و درخواست هایی که از اولیای دم دارد سخن گفت.


پس از آن نیز از پدر و مدیر مدرسه سلطانی دعوت کرد تا در قاب «ماه عسل» حضور پیدا کنند و فرصت کمی که وجود داشت مانع از این شد که این میهمانان صحبتی داشته باشند و حرف هایشان به آیتم پشت صحنه موکول شد. علیخانی در سی ثانیه پایانی از نبی سلطانی خواست تا آخرین حرفش را بزند که او گفت: قاتلی که باعث کشتن یک فرد می شود آن لحظه نفهمیده و نمی دانسته، اما تو که می دانی، ببخش.


مجری و تهیه کننده برنامه هم با تکمیل حرف او گفت: تنها در هشت ثانیه است که کسی می تواند قاتل بشود یا قاتل نشود. با این جمله قاب هفتم ماه عسل نیز به پایان رسید.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب