تجارب جهانی ناموفق در ایجاد شهرها و شهرکهای جدید
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، رشد افسار گسیخته جمعیت شهری و تسریع فرایند صنعتی شدن شهرها، متولیان امر توسعه را وادار به جستجوی راهکارهای مقابله با مشکلات کنونی و آینده شهرهای بزرگ کرد؛ ازجمله این راهکارها سیاست شهرهای جدید است که سکونتگاههایی با کارکرد متنوع و مستقل را در خارج از حوزه تأثیرگذاری شهرهای اصلی تجویز میکند.
در سطح بین المللی، از دهه ۱۹۶۰ و با پیچیدهتر شدن مسائل شهری، به ویژه مسئله مسکن برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه، ایده ایجاد شهرهای جدید مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری قرار گرفت.
در ایران نیز به خصوص از دهه ۶۰ شمسی و تشدید بحرانهای جمعیتی، توسعه شهرهای جدید از اصلیترین سیاستهای مدیریت شهری کشور شد و چگونگی اجرای آن موضوع بحث بسیاری از کارشناسان اقتصادی، اجتماعی، معماری و شهرسازی گردید. با این وجود و پس از گذشت چند دهه از شروع این سیاست، همچنان این سؤال مطرح است که آیا این اقدامات میتوانند به خوبی به اهداف مدنظر پاسخ دهند یا خیر؟ آیا این شهرها ممکن است کارایی خود را از دست داده و مشکلات جدیدی را به وجود آورند؟
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان مطالعه و بررسی تجارب جهانی ناموفق در ایجاد شهرها و شهرکهای جدید توضیح میدهد که رشد افسار گسیخته جمعیت شهری و تسریع فرایند صنعتی شدن شهرها، متولیان امر توسعه را وادار به جستجوی راهکارهای مقابله با مشکلات کنونی و آینده شهرهای بزرگ کرده است.
در ادامه این گزارش به راهکارهایی پرداخته شده متولیان این حوزه در نظر گرفتند و آمده: ازجمله این راهکارها سیاست شهرهای جدید است که سکونتگاههایی با کارکرد متنوع و مستقل را در خارج از حوزه تأثیرگذاری شهرهای اصلی تجویز میکند. در سطح بین المللی، از دهه ۱۹۶۰ و با پیچیدهتر شدن مسائل شهری، به ویژه مسئله مسکن برای طبقات متوسط و ضعیف جامعه، ایده ایجاد شهرهای جدید مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری قرار گرفت.
در ادامه گزارش به تجربه این سیاست در ایران اشاره شده و توضیح داده شده: در ایران نیز به خصوص از دهه ۶۰ شمسی و تشدید بحرانهای جمعیتی، توسعه شهرهای جدید از اصلیترین سیاستهای مدیریت شهری کشور شد و چگونگی اجرای آن موضوع بحث بسیاری از کارشناسان اقتصادی، اجتماعی، معماری و شهرسازی گردید. با این وجود و پس از گذشت چند دهه از شروع این سیاست، همچنان این سؤال مطرح است که آیا این اقدامات میتوانند به خوبی به اهداف مدنظر پاسخ دهند یا خیر؟ آیا این شهرها ممکن است کارایی خود را از دست داده و مشکلات جدیدی را به وجود آورند؟
نویسنده گزارش سپس به الزامات پاسخ به سوالات ارائه شده پرداخته و نوشته: برای پاسخ به این سؤالات، لازم است زمینههای موفقیت و شکست در نمونههای داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گیرد؛ بر این اساس، گزارش حاضر به دنبال شناسایی مشکلات و معضلات در فرایند برنامه ریزی و اجرا و دلایل شکست برخی شهرهای جدید در نمونههای جهانی خواهد بود. هریک از این نمونهها برمبنای هدف خاصی شکل گرفته، اما توسعه آنها در مسیر برنامه ریزی شده پیش نرفت و درنهایت با شکست روبه رو شدند.
یافتههای گزارش هم نکات جالب توجهی دارد. در این گزارش ۱۲ گزاره به عنوان یافته ذکر شده است. در تشریح اولین یافته آمده: برنامهریزی بسیاری از شهرهای جدید بدون تحقیقات بازار شروع شد؛ افزایش قیمتها و تشکیل حباب در بازار املاک و مستغلات منجر به بدهیها و زیانهای سنگین دولت و سرمایهگذاران شد که محقق نشدن بازدهی مورد انتظار و درنهایت شکست آنها را در پی داشت.
در این گزارش با بیان اینکه اغلب پروژهها فاقد نگاه بلندمدت بودند و تأثیر تکانهها و رکودهای اقتصادی بر کاهش تقاضا در نظر گرفته نشد، اضافه شده: تمرکز بر عرضه واحدهای مجلل و ارزشگذاری افراطی و بسیار بالاتر از قدرت خرید جامعه هدف باعث شد املاک غیرقابل دسترس شود و ورشکستگی توسعهدهندگان رخ دهد.
در ادامه توضیح نتایج گزارش نوشته شده: ایجاد شهرهای جدید در مناطق دورافتاده و فقدان فرصتهای شغلی در نواحی مجاور، عدم تمایل مردم به نقل مکان را در پی داشت. دسترسی به مراکز شغلی کلانشهرها برای اقشار ضعیف اهمیت حیاتی دارد؛ لذا هزینههای حملونقل برای دسترسی به مرکز اشتغال بار سنگینی بر دوش ایشان میگذاشت. بیتوجهی به معماری بومی و تلاش برای تقلید کورکورانه از سبکهای غربی، بدون توجه به نظرات ذینفعان، پروژهها را فاقد اصالت فرهنگی میکند.
در این گزارش ذکر شده: پیشبینی جمعیت در مکانی بدون سابقه سکونت، چالش بزرگی است؛ لذا پروژهها باید سناریوهای مختلفی برای جمعیت هدف داشته باشند و آمده: در پروژههای با ماهیت اوقات فراغت، تطابق سبک زندگی و امکانات ارائه شده با ترجیحات خریداران بینالمللی اصلی اساسی است.
در ادامه گزارش به یافتههای دیگر این مطلب اشاره شده: جداسازی اقشار ضعیف و افراد کمدرآمد به تشدید چرخه فقر و ترویج ناهنجاریها و مشکلات ثانویه اجتماعی میانجامد که افزایش حس انزوا و طردشدگی ساکنان و رواج افسردگی، وندالیسم و بحرانهای اجتماعی نتیجه آن است. در بسیاری از پروژهها هزینههای کلان زیرساختها جدی گرفته نشده و بسیاری از شهرهای جدید با کمبود امکانات اولیه و زیرساختهای ناقص مواجه شدند. فقدان امکانات و خدمات رفاهی، کیفیت زندگی و جذابیت شهرها برای ساکنان بالقوه را کاهش داده و آنها را به یک تله فقر فضایی مبدل میکند.
برنامهریزی و اجرای پروژههای کلان معمولاً بیش از یک دهه زمان میبرد، درحالیکه عمر دولتها معمولاً کمتر است. تغییر ناگهانی سیاستها و مداخلات دولت جدید، روند توسعه را مختل کرده و در برخی موارد، دولتها را وادار به ورود برای اصلاح وضعیت میکند. در این شرایط انصراف سرمایهگذاران و ایجاد فضای عدم اطمینان محتمل است دهمین یافته گزارش است.
آخرین یافته گزارش هم به این شرح است: مسائل حقوق مالکیت و اختلافات بر سر زمین نیز تأخیر در ساخت واحدها و بیثباتی را بهدنبال دارد. تأثیرات توسعه سکونتگاههای جدید مانند تخریب زیستگاه طبیعی و مصرف بیش از حد منابع، نگرانیهایی را در جامعه محلی برانگیخت.
انتهای پیام/