عدم همخوانی بندهای سند ملی هوش مصنوعی ایران/ سردرگم میان راهبردی یا عملیاتی بودن
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا؛ محمد جاویدنیا استراتژیست هوش مصنوعی مرکز نوآوری پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفت و گو با خبرنگار آنا پیرامون سند ملی هوش مصنوعی و بررسی نقاط ضعف و قوت آن توضیح داد و گفت:سند ملی هوش مصنوعی ایران مزایا و معایبی دارد. مزیت آن این است که تمام جنبههای هوش مصنوعی را در نظر گرفته، اما از طرفی این موضوع خود میتواند نقطه ضعفی باشد، چون اهدافی که برای هرکدام در نظر گرفته شده به صورت دقیق مشخص نشده است. مثلا در حوزه زیر ساخت پردازشی اعداد مطرح شده دقیق و جزئی نیست، چرا که این نوع شاخصگذاری نیاز به جزئیات و پیوستهای فنی دارد و این موضوع ممکن است ما را در اجرایی کردن دچار دردسر کند؛ چرا که وقتی موضوعی در سند راهبردی کشور آورده میشود الزام ایجاد میکند و سازمان هوش مصنوعی طبق سند موظف است پیرامون آن برنامه دهد.
ویدر ادامه افزود: به نظر من بهتر بود اگر قرار است سندی تدوین شود و شاخصهایی را اعلام کنند ابتدا مطالعات مربوطه و پیوستهای فنی در این زمینه ارائه میشد، سپس بازیگران مختلف زیست بوم در این مورد اظهار نظر میکردند و نتایج حاصل در سند ذکر میشد.
پیشرو بودن در هوش مصنوعی به چه معناست؟
جاویدنیا ادامه داد: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری ایران باید جزو ۱۰ کشور برتر حوزه هوش مصنوعی باشد، اما قالب سند طوری است که انگار فقط برای آمادگی هوش مصنوعی برنامه ریزی میکنند. همچنین اگر قرار است ما در این زمینه پیشرو باشیم، باید مشخص شود پیشرو بودن به چه مفهوم است؟ آیا منظور توسعه است یا کاربست هوش مصنوعی یا بازیگر این حوزه در دنیا بودن؟ متاسفانه این عدم تفکیک باعث میشود راه را گم کنیم.
وی گفت: یکی دیگر از ایرادات سند این است در برخی از بندها به صورت کلان به موضوع هوش مصنوعی پرداخته شده و در برخی به صورت جزیی که این عدم هم خوانی و موزون نبودن سند، باعث ضعف آن شده است. راهکاری که وجود داشت این بود که گام به گام حرکت کنیم و ابتدا در سند راهبردی کشور چشم انداز، مأموریت، اهداف راهبردی، سیاستها و اصول را بیان کرده و با تعیین راهبردها مسیر کلی حرکت مشخص میشد. در ادامه با تعریف اقدامات و پروژهها در قالب سندی همچون نقشه راه به سمت اجرایی کردن سند راهبردی حرکت میکردیم.
تامین زیرساخت و توسعه همزمان ممکن نیست
وی افزود: یکی از موادی که در سند ایجاد ابهام میکند، بند مربوط به اولویتهای ملی است، یعنی ماده ۶. این اولویتها بر چه اساسی به دست آمده اند؟ آیا نیاز است سند ملی کشور در این سطح جزئی شود؟ آیا وقتی اولویتبندی در سطح موارد کاربرد انجام میکیرد، الزامات دادهای آن یا الزامات زیرساختی آن دیده شده است؟ این ابهام به این شکل به نقطه اوج خود میرسد که در افق ۱۴۰۷ ما باید به توان پردازشی ۵ اگزافلاپس به صورت اشتراکی برسیم و باید موارد کاربرد خاصی نیز توسعه داده شود، آیا دستیابی به این دو، به صورت موازی باید صورت گیرد یا ابتدا زیرساخت تأمین و سپس توسعه آغاز شود.
جاویدنیا تصریح کرد: در خصوص دادگان نیز این ابهام صدق میکند، آیا دادگان با کیفیت برای توسعه این موارد کاربرد موجود هستند، یا باید آماده گردند. اگر نیاز به آمادهسازی است آیا دادگان حوزههای دیگری در اولویت نبودند؟ آیا در اولویت بندی برای کشوری که اقتصادش بر پایه نفت و گاز است، نباید این حوزه اولویت داشته باشد؟ یا حتی در حوزه بهداشت و درمان آیا اولویت دستیار هوشمند پزشک است؟ به نظر من خیر.
وی ادامه داد: علاوه بر این در حال متاسفانه شاهد مهاجرت افراد حوزه فناوری اطلاعات به امارات و ترکیه و سایر کشورهای منطقه هستیم که این موضوع به ضرر ماست. چون مزیت رقابتی ما در حوزه هوش مصنوعی نیروی انسانی است و باید سعی کنیم با حمایتهای گوناگون در جهت نگه داری آنها در کشور تلاش کنیم و با سردرگمیهای ناشی از سند، این افراد نیز آینده روشنی در برابر خود در کشور نمیبینند.
جاویدنیا ادامه داد: به نظر من میزان دستیابی به اهداف و شاخصهای مشخص شده در این سند مانند اسناد برنامههای توسعه پنجساله کشور در بهترین حالت چیزی حدود ۳۰ درصد است و خیلی نباید به اهداف برنامهریزی شده در آن دل بست.
جاویدنیا در ادامه خاطر نشان کرد: سازمان ملی هوش مصنوعی باید با جدا کردن حوزههای راهبردی از عملیاتی، هدفگذاریهای دقیق، همراه با پیوست فنی، اجرایی و تفکیک شده داشته باشد تا به هدف اصلی کشور که قرارگرفتن در بین ۱۰ کشور برتر جهان در حوزه مصنوعی در کنار دستیابی به لایههای عمیق و راهبردی آن باشد برسد.
لزوم همکاری حاکمیت و بخش خصوصی تا رسیدن به نتیجه
این استراتژیست هوش مصنوعی بیان کرد: در خصوص دستیابی به لایههای عمیق هوش مصنوعی نیاز است تا به طور مفصل بحث شود و در این راستا حاکمیت باید تامین کننده مالی و تسهیلگر باشد و بخش خصوصی تامین کننده بخش نوآوری تا بتوانیم به نتیجه خوبی برسیم.
وی در پایان گفت: رسیدن به اهداف مشخص شده توسط رهبری ممکن است، اما با نگاه کارشناسی و تخصصی و راهبردی. هوش مصنوعی یک فناوری نیست، شاید در سادهترین حالت یک عنصر اقتدار آفرین باشد و در راهبردیترین حالت نیاز اصلی نقشآفرینی در سطح بینالمللی در آینده.
انتهای پیام/