دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
18 شهريور 1403 - 12:01
در یک پژوهش بررسی شد؛

حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی

حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی
استخراج و حفظ تجارب مدیران و متخصصان سازمان علی‌الخصوص مؤسسات پژوهشی، از اهداف اصلی نظام‌های مدیریت دائم سازمانی و نظام آموزش عالی است.
کد خبر : 930733

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مفهوم مستندسازی در مدیریت و به‌ویژه مدیریت پروژه با مفهوم این اصطلاح در دیدگاه مدیریت دانش متفاوت است. دیدگاه مدیریت دانش و حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی به‌منظور استفاده از زیست آزموده رؤسا و معاونان پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی است.

اصغر زمانی (استادیار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی) در مقاله‌ای با عنوان «حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی» به این موضوع می‌پردازد که دانش و تجربیات رؤسا، مدیران و خبرگان هر حوزه، بخش زیادی از سازمان‌ها و پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی را تشکیل می دهند. از این‌رو استخراج و حفظ تجارب مدیران و متخصصان سازمان علی‌الخصوص مؤسسات پژوهشی، از اهداف اصلی نظام‌های مدیریت دانم سازمانی و نظام آموزش عالی است و هرچه فرد در سلسله‌ مراتب سازمانی جایتگاه بالاتری داشته باشد، تجارب او برای سازمان ارزشمندتر خواهد بود. 

* تجربه سازمانی مدیران

در این پژوهش آمده است که سازمان‌ها به شدت متمایل به کسب این نوع تجارب شده‌اند، اما هنوز در پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی و دانشگاه‌ها، خصوصاً در سلسله‌مراتب بالای آن اقدام قابل توجهی برای کسب این تجارب و بینش‌ها و نیاز بیان آنها به‌گونه‌ای که برای دیگران کاربردی باشد صورت نگرفته است.

به گفته این پژوهش در واقع تجربه سازمانی مدیران عبارت است از مفهوم‌سازی مدیر از عملیات سازمانی و رخداد‌های پیرامونی که شرایط توسعه افق دیدگاه‌های فردی و سازمانی وی را فراهم کرده باشد، همچنین قابلیت یادگیری، تحصیل مهارت استفاده مجدد و انتقال به دیگران را داشته باشد.

در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که یکی از بزرگترین چالش‌های پیش‌روی سازمان‌ها این است که چگونه دانش ضمنی کارکنان را به‌طور مؤثر به یکدیگر و جانشینان آنها انتقال دهند. بدون انتقال مؤثر دانش، تجربیات ارزشمند آموخته‌شده و بهترین شیوه‌های انجام کار از دست می‌رود و این امر در دو حالت مهم است یکی در سطوح مدیریت ارشد سازمان و دیگری در پست‌های تخصصی.

* جایگاه تجربه در اقتصادها و سازمان‌های دانش‌بنیان

این پژوهش در ادامه توضیح می‌دهد که در جامعه دانش‌مدار فعلی در تربیت کارکنان و مدیران سازمان، استفاده از تجارب کسب‌شده از برنامه‌ها و پروژه‌های گذشته، به عنوان یک عامل کلیدی تلقی می‌گردد.

به زعم این پژوهش متأسفانه علی‌رغام نقش و جایگاه مهم تجربه در اقتصاد‌ها و سازمان‌های دانش‌بنیان قرن حاضر و به طور خاص دانشگاه‌ها، پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی، مستندسازی تجربیات و ابعاد مختلف آن و دانش ضمنی نهفته در تجارب کارکنان و مدیران به دلایلی، چون مبهم بودن مفهوم تجربه سازمانی، عدم آشنایی با فرایند کسب تجربه سازمانی، نبود شاخص‌ها و معیار‌های دقیق در خصوص ارزش‌گذاری تجربیات و انتخاب تجارب با ارزش و نبود روش مناسب برای مستندسازی مورد غفلت قرار می‌گیرد.

* انتقال دانش ضمنی در سازمان‌ها

در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که در انتقال دانش ضمنی دو دیدگاه وجود دارد:

  • دیدگاه اولاین است که دانش ضمنی را فقط به صورت ضمنی می‌توان آموخت. بر این اساس، هیچ روشی مشخصی برای انتقال عینی و رسمی دانش ضمنی وجود ندارد. بنابراین این دیدگاه بر اهمیت تعامل، ارتباطات اجتماعی و روابط نزدیک برای انتقال دانش ضمنی تأکید می‌کند.
  • دیدگاه دوم؛ انتقال کارآماد دانش ضمنی را منوط به تبدیل آن به دانش آشکار می‌داند و بر این اساس دانش ضمنی قابلیت تبدیل به دانش آشکار را دارد که این امر با فرایند بیرونی‌سازی محقق می‌شود. 

این پژوهش معتقد است که دو رویکرد فوق، که می‌توان آنها را مکانیسم تعاملی و مکانیسم تبدیلی در انتقال دانش ضمنی نامید که اساس بحث انتقال دانش ضمنی را تشکیل می‌دهند.

* اهمیت مستندسازی تجربه‌ها در سازمان

در پایان این پژوهش به این نکته اشاره شده است که با مستندسازی تجربه‌ها، امکان افزایش دانش و یادگیری سازمانی فراهم می‌شود و با به‌کارگیری تجربه‌های مرتبط با حوزه کارای، عملکرد سازمانی مؤسسات پژوهشی و پژوهشکده‌ها افزایش پیدا می‌کند.

حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی

نکته مهمی که این پژوهش به آن اشاره می‌کند این است که اما همه فعالیت‌ها ارزش مستندسازی ندارند، فعالیت‌هایی باید برای مستندسازی  انتخاب شوند که دارای شاخص‌های ذیل باشند:

  • دارای هدف ویژه در اسناد راهبردی و برنامه‌ای مؤسسات پژوهشی و پژوهشکده‌ها باشند؛
  • دستاورد‌های آنها اعم از مثبت و منفی قابل پیش‌بینی و مشخص شده باشند؛
  • قابلیت استفاده مجدد در آینده برای مؤسسات پژوهشی و پژوهشکده‌ها خود و یا امکان الگوبرداری برای سایر سازمان‌ها و مراکز آموزش عالی دیگر را داشته باشند؛
  • در فرایند جاری سازمانی مؤسسات پژوهشی و پژوهشکده‌ها مستتر و پنهان مانده‌اند ولی دارای نتایج مادی و معنوی قابل‌توجه (چه مثبت و چه منفی) برای مؤسسات پژوهشی و پژوهشکده‌ها می‌باشند؛
  • مرجع یا مراجعی که آن را به تصویب رسانده، اجرا کرده و نظارت نموده‌اند، مشخص باشند.

حلقه مغفول در مدیریت دانش پژوهشکده‌ها و مؤسسات پژوهشی

این پژوهش نهایتاً در جمع‌بندی به این مهم اشاره می‌کند که فرایند نظام مستندسازی تجربیات مدیران از یک فرایند سه مرحله‌ای تبعیت می‌کند: برنامه‌ریزی مستند سازی، اجرای مستندسازی و پایش، کنترل، تسهیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب