شاخصهای وضعیت مطلوب خلق دانش
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، رشد بالای دانش در حوزههای گوناگون به ایجاد تغییرات فزاینده در محیط سازمانها منجر شده که فرصتها و تهدیدهایی را به دنبال داشته است.
از جمله علل اصلی این تغییرات رو به رشد، بهرهگیری از خلاقیتها و نوآوری ناشی از دانش و تجربیات کسب شده توسط سازمان، تلفیق، تقویت و بهکارگیری مستمر آنها است؛ پایه و اساس مدیریت دانش از دو تحول بنیادین یعنی کوچکسازی و توسعه فناوری به دست آمده است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «اولویتبندی و مقایسه ابعاد چرخه مدیریت دانش در وضعیت موجود و مطلوب» به این موضوع پرداختهاند که در دهه هشتاد میلادی، کوچکسازی سازمانها که راهبردی مناسب برای کاهش هزینههای بالا و افزایش سود بود به از دست رفتن دانش با اهمیت سازمانها منجر شد، زیرا کارکنان با ترک سازمان، دانشی را که طی سالها و در طول کار آموخته بودند، با خود میبردند.
* عوامل هدایتکننده مدیریت دانش
این پژوهش در ادامه توضیح میدهد که فناوری و امکان دسترسی مشترک به اطلاعات و دانش در سراسر سازمان و فراتر از آن در سرتاسر جهان از عوامل هدایتکننده مدیریت دانش محسوب میشود.
مدیریت دانش به، رویکرد نظاممند خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموختههای درون و برون سازمانی به بهبود تصمیمگیری، انعطافپذیری بیشتر، افزایش سود، کاهش بار کاری، افزایش بهرهوری، ایجاد فرصتهای جدید کسب و کار، کاهش هزینه و بهبود انگیزه کارکنان منجر میشود.
این پژوهش مطرح میکند که در سازمانهای مبتنی بر پروژه و با ساختار پروژهمحور که حجم بزرگی از منابع مادی، فنی و انسانی در پروژهها صرف میشود، دانش و تجربه بهکار رفته و همچنین کسب شده از اجرای پروژهها بهطور معمول به صورت دانش ضمنی در ذهن افراد مشغول در یک پروژه باقی مانده و در صورت جدایی افراد از سازمان پروژهمحور که نرخ آن نسبت به سازمانهای دیگر بیشتر است، این دانش و تجربه نیز از سازمان خارج خواهد شد.
* استانداردهای مدیریت پروژه
این پژوهش بیان میکند از آنجا که در استانداردهای مدیریت پروژه با وجود تأکید بر ثبت و مستندسازی درسآموختههای پروژه، مبحث مدیریت دانش بهعنوان سرفصلی جداگانه و بهطور جامع مورد بررسی قرار نگرفته است، در حالیکه امروزه این مقوله جزو برترین ابزارهای مدیریتی شناخته شده و از دلایل اصلی موفقیت سازمانهای امروزی، دانایی، دانشمحور بودن و مدیریت دانش در آنها است، لزوم توجه به آن از الزامات اساسی محسوب میشود.
نتایج این پژوهش نشان میدهد میانگین کلیه ابعاد چرخه مدیریت دانش در وضعیت موجود جامعه آماری پایینتر از سطح متوسط است.
همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل آماری هر یک از شاخصهای ابعاد مختلف چرخه مدیریت دانش، حاکی از پایین بودن میانگین امتیازات کسب شده برای اکثریت شاخصها در شرایط موجود بوده که نشاندهنده نامناسب بودن وضعیت آنها در شرایط موجود جامعه آماری است.
* شاخصهای وضعیت مطلوب فعالیت کسب و خلق دانش
جامعه آماری پژوهش باید با انجام برنامهریزی درست در جهت بهبود کاربرد و اشتراک دانش حرکت کند، همچنین نظر جامعه آماری پژوهش در وضعیت مطلوب تأکید هرچه بیشتر بر فعالیت به کارگیری و کاربرد دانش در چرخه مدیریت دانش بوده و برای کسب مزیت رقابتی باید دانش کسب شده به مرحله کاربرد فراگیر در سازمان رسیده و مورد استفاده قرار گیرد.
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که شاخصهای دارای اولویت بالا در وضعیت مطلوب فعالیت کسب و خلق دانش شامل: جذب و نگهداشت نخبگان، متخصصان و منابع انسانی کارامد، اطلاع سازمان از دانش، مهارت، تخصص، تجربیات و توانمندیهای کارکنان خود است که نشان از تأکید بر کارکنان دانشی و توانمند و لزوم ایجاد فرصتهای کسب دانش و تجربه برای آنان توسط سازمان دارد و همچنین شاخصهای با اولویت پایین در وضعیت موجود که عبارتاند از:
- تولید کتاب و مقاله مرتبط با پروژههای سازمان؛
- وجود واحد پژوهش و توسعه؛
- وجود حوزههای دانشی و پژوهشی در سازمان، نیازمند توجه بیشتر هستند.
* شاخصهای فعالیت تسهیم و انتقال دانش
به زعم این پژوهش شاخصهای فعالیت تسهیم و انتقال دانش دارای اولویت در وضعیت مطلوب عبارتاند از: انتقال دانش و تجربیات کارکنان در حال بازنشستگی یا ترک پروژه و سازمان به سایر کارکنان، حمایت، تشویق و انگیزش کارکنان و عوامل پروژههای سازمان برای تبادل و اشتراک دانش، تجربیات و درسآموختههای خود با سایر همکاران و کارکنان سازمان و همچنین شاخصهای با اولویت پایین در وضعیت موجود شامل: انتشار نشریه داخلی به منظور انعکاس دانش و تجربیات و درسآموختههای پروژهها، اشتراک دانشها و تجربیات کارکنان و عوامل پروژههای سازمان از طریق برگزاری و شرکت در جلسات و دورههای آموزشی، سخنران، گردهمایی و سمینارها است.
* به کارگیری و کاربرد دانش
در این پژوهش آمده است که فعالیت به کارگیری و کاربرد دانش نیز شاخصهای دارای اولویت در وضعیت مطلوب شامل: استفاده و بهکارگیری دانش، تجربیات و درسآموختههای جمعآوری شده از پروژههای سازمان، جلوگیری از دوبارهکاریها و اتلافها و تکرار اشتباهات در پروژههای سازمان با بهکارگیری دانش و تجربیات کسب شده و همچنین شاخصهای با اولویت پایین در وضعیت موجود شامل:
- ریسکپذیری سازمان در انجام طرحهای ابداعی ناشی از دانش؛
- خلاقیت و نوآوری؛
- ایدهها و راهحلهای نو؛
- ایجاد انعطافپذیری؛
- تغییر در نحوه انجام پروژههای سازمان با توجه به کسب دانش و تجربیات؛
- درسآموختههای جدید بوده است.
در این پژوهش مطرح شده است که در راستای پیادهسازی مطلوب اصول و چرخه مدیریت دانش در سازمان به نحوی که بتواند به استفاده بهینه از دانش و تجربیات موجود در جهت رسیدن به تحقق اهداف سازمانی منجر شود با توجه به وجود تفاوت بین وضع موجود و مطلوب اولویتهای مدیریت دانش و نکات و پیشنهادهای ارائه شده، باید ابتدا به تعیین چشمانداز و اهداف دانشى سازمان پرداخته و براى رسیدن به آن اهداف، راهکار مشخصى تدوین گردد، بدین منظور ایجاد واحدی در ساختار سازمان به منظور برنامهریزى، هدایت و ارزیابى برنامههاى مدیریت دانش همراه با بهکارگیری مدیران دانش ضروری خواهد بود.
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که تمرکز بر نقاط قوت موجود در شاخصهای ارائه شده برای ابعاد مختلف چرخه مدیریت دانش که دارای رتبه بالاتری در سازمان هستند بهمنظور بهرهبرداری حداکثری از آنها و توجه هر چه بیشتر به شاخصهایی که در اولویتهای بالای وضعیت مطلوب تعیینشده توسط نمونه آماری پژوهش و همچنین شاخصهایی با رتبههای پایین در شرایط موجود بهمنظور رفع نقایص و مشکلات و تبدیل کردن آنها به فرصتها و نقاط قوت پیشروی سازمان پیشنهاد میگردد.
این پژوهش به کوشش داراب احمدوند و غلامعلی طبرسا (اساتید گروه مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی) انجام شده است.
انتهای پیام/