دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 مرداد 1403 - 14:02
در یک پژوهش بررسی شد؛

تأثیر مدیریت کیفیت جامع بر مدیریت دانش

تأثیر مدیریت کیفیت جامع بر مدیریت دانش
با وجود تغییرات در حوزه دانش، بررسی مدیریت دانش و اجرای زیرساختار‌های دانشی در سازمان‌ها به عنوان یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر در راستای بقای سازمان در محیط رقابتی کسب‌وکار قلمداد می‌شود.
کد خبر : 927904

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، امروزه شرایط و فضای رقابتی سازمان‌ها بیش از پیش پیچیده و متغیر شده است. این فضا به سرعت در حال تغییر است به‌گونه‌ای که برای بیشتر سازمان‌ها این سرعت به مراتب بیش از سرعت پاسخگویی و توان تطبیق آنها است.

پژوهشگران در مقاله‌ای با عنوان «مطالعه تأثیر مدیریت کیفیت جامع بر مدیریت دانش (مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی)» به این نکته اشاره کرده‌اند که تغییرات مستمر دانش نیز وضعیت فقدان تعادل جدیدی برای سازمان‌ها به‌وجود آورده است و جریان بی‌پایان دانش بازارها را در حالت تغییرات مدام قرار داده که این امر سازمان‌ها را ملزم به تغییرات مستمر می‌کند. با وجود چنین تغییراتی در حوزه دانش، بررسی مدیریت دانش و اجرای زیرساختار‌های دانشی در سازمان‌ها به عنوان یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر در راستای بقای سازمان در محیط رقابتی کسب‌وکار قلمداد می‌شود.

* ضرورت اجرای مدیریت دانش در سازمان

به زعم این پژوهش سازمان‌هایی که می‌خواهند در این عرصه باقی بمانند باید در راستای اجرای مدیریت دانش در سازمان خود کوشا باشند. از طرف دیگر در سرتاسر جهان، مدیریت کیفیت جامع به عنوان مزیتی رقابتی شناخته شده و تعداد کمی از شرکت‌ها توان نادیده گرفتن آن را دارند. مدیریت کیفیت جامع یک فلسفه بهبود مستمر در سطح کل شرکت است و بر اساس این فلسفه، هدف اصلی یک سازمان بارآوردن نیاز‌های مشتریان از طریق بهبود کیفیت محصول و خدمات است.

  • مدیریت کیفیت جامع یکی از مشهورترین و پردوام‌ترین مفاهیم و فلسفه‌های توسعه یافته و مدرن مدیریت در پایان قرن گذشته بوده که اثرات شگرف و عمیقی در تاریخ کسب وکارهای جدید داشته است. برای دستیابی به بهبود مستمر شرکت‌ها باید دانش خود را ارتقا دهند تا بتوانند در آینده از آن استفاده کنند.
  • مدیریت کیفیت جامع کلید اصلی ارتباط بین موفقیت سازمانی و تغییر در ساختار‌های دانش است. اگر شرکت‌ها بتوانند دانش سازمانی را خلاق و مدیریت کنند و به کار گیرند، آنگاه می‌توانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند.

* عصر دانش و اطلاعات

این پژوهش توضیح می‌دهد که عصر حاضر که عصر دانش یا عصر اطلاعات نامیده می‌شود، جوامع بشری را به طور عام و جوامع سنتی را به طور خاص در وضعیت و شرایطی قرار داده که حیات و استمرار حیات، مستلزم استفاده از راهکارها، ابزار، شیوه‌ها و رویکرد‌های مناسب با آن است. اگر در اوایل دوران انقلاب صنعتی، سازمان‌ها اثربخشی و راندمان و در نتیجه توانایی خود را با کار کردن نیروی کار ساده افزایش می‌دادند.

این پژوهش مطرح می‌کند که اکنون در عصر دانش که سازمان‌ها در حال رویارویی با رقابت جهانی فزاینده و مشتریانی به مراتب پیچیده‌تر هستند. دانش به عنوان سرمایه فکری، نظر مدیران را به خود جلب کرده و نوید‌بخش ایجاد فرصت‌های مناسب برای سازمان‌هاست.

به گفته این پژوهش مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، استراتژی نظام‌مند و فرایند‌های تعریف، دستیابی، انتقال و به‌کارگیری اطلاعات و دانش از سوی افراد سازمان‌ها است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره‌وری می‌شود و ضمن کمک به حل مشکل تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی استراتژیک، یادگیری پویا و ... از زوال دارایی‌های ذهنی جلوگیری می‌کند و به آگاهی سازمان می‌افزاید و انعطاف‌پذیری سازمان را افزایش می‌دهد.

* دلایل قوت ابعاد فناوری و دانش در سازمان

این پژوهش بیان می‌کند که دلیل قوت ابعاد فناوری و دسترسی دانش را می‌توان به توانایی فنی سازمان در زمینه طراحی سیستم‌های اطلاعاتی و پایگاه‌های داده در این زمینه نسبت داد. راهبرد‌های سازمان در زمینه مدیریت دانش و ایجاد دانش نیز در شرایط کنونی به طور نسبی نیاز به شناخت و تقویت بیشتری دارد زیرا اعداد به دست آمده در شرایط مطلوب نیز نسبت به سایر ابعاد اختلاف دارد.

یافته‌های حاصل از آزمون فرضیه‌های پژوهش نشان داده است که تاثیر مؤلفه‌های مدیریت کیفیت جامع بر مدیریت دانش متفاوت بوده است. به عبارت دیگر یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد مؤلفه رهبری از مدیریت کیفیت جامع تاثیر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش دارد ولی دیگر مؤلفه‌های این متغیر تاثیر مثبت و معناداری بر مدیریت دانش ندارند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که:

  • مدیران در تمام واحد‌ها به ایجاد سیستمی برای جمع‌آوری داده‌های داخلی در سازمان بپردازند. تا از این راه بتوانند، تجزیه و تحلیل اطلاعات را انجام دهند و به نتایج مناسبی برسند؛
  • مدیران به ایجاد اطلاعات بازار بپردازند و از اطلاعات مناسب در زمینه کاری خود استفاده کنند و در انتها به بررسی سیستم بازخورد در سازمان بپردازند.

با توجه به نتیجه پژوهش حاضر و وجود فاصله بین وضع موجود و مطلوب در دو بعد دسترسی به دانش و انتقال دانش، پیشنهاد می‌شود سازمان به
تشکیل گروه‌های آموزش حساسیت، شبیه آنچه که در گروه درمانی در روان‌شناسی و رفتارشناسی انجام می‌شود، جلسه‌های این گروه‌ها در بازه‌های
زمانی مشخص به منظور تبادل دانش بین افراد در سازمان برگزار شود.

این پژوهش به کوشش فتانه ترکاشوند (دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل)، سید علی‌اصغر رضوی (استادیار رشته علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی) و میثم عاقلی (کارشناس ارشد مدیریت اجرایی دانشگاه پیام نور تهران) انجام شده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب