رابطه فلسفی انسان و فناوری/ شکاف نظر و عمل مهمترین مانع ایجاد آموزش بر پایه فناوری
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، ظهور فناوری زندگی بشر را دستخوش تغییرات ژرفی ساخته است. این پدیده در عین رفاهی که برای انسان دارد؛ عامل بحرانها و مشکلاتی نیز شده است. روش جدید به امری سراپا متفاوت ازگذشته بدل شده وآنچه در پیش گرفته تغییرات ابعادی از جهان ماست.
در دنیای فعلی، فناوری، خمیرمایه توسعه انسانی در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه منابع انسانی و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و انسانها تعیین میکند. در توسعه منابع انسانی، همواره باید ظرفیتهای جدید انسانی را شناخت؛ تا توسعه قابلیاتها و کیفیتهای انسانی به صورت فرایندی دائمی انجام شود.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «تبیین رابطه فلسفی انسان و فناوری، چالشهای فناوری در آموزش کارکنان» به این موضوع میپردازند که فناوری واقعیتگریز ناپذیر جهان امروز، خود را به مثابه پدیدهای در حال گسترش باز مینمایاند. تکنیک جدید به امری سراپا متفاوت از گذشته بدل شده است و آنچه در پیش گرفته تغییر ابعادی از جهان ماست.
* پیشرفت در فناوری
به زعم این پژوهش موضوعهای مربوط به فناوری و بشریت، همواره پرسشی عمومی دربارۀ عضو اصلی این رابطه است و از یکسو، انکار این امر دشوار است که نوعی انتخاب را در مورد انواع تکنیکهایی که با آنها زندگی و اعمال میکند و به عبارت دیگر، فناوری را در کنترل دارد؛ به این نکته اشاره میکند که انکار این امر به همان اندازه دشوار است که تکنیکها تاثیرات عمیقی را بر شیوههای زندگی ما اعمال میکنند؛ به عبارت دیگر، وجود ما را ساختار میبخشند.
در این پژوهش آمده است که پیشرفتهای جهان در فناوری باعث گسترش وسیع فرصتهای یادگیری و دسترسی به منابع علمی و آموزشی شده است؛ به گونهای که این امر با بازارها و روشهای سنتی اصولًا قابل تصاور نبوده است.
به گفته این پژوهش به کارگیری فناوری اطلاعات در آموزش یا به عبارتی آموزش مبتنی بر فناوری نه فقط موجب تسریع و تسهیل فراوان تعلیم و تعلم و همچنین ارتقای سطح بهارهوری کارکنان سازمانها میشود؛ بلکه در مفاهیم و مبانی بسیار متداول روشهای آموزش نیز تغییر و تحول بسیار زیادی را حاصل میکند.
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که چگونه فناوری که مولد اهتمام وجود انسان است؛ به جای آنکه در خدمت انسان قرار گیرد؛ انسان را به خدمت خویش درمیآورد.
* ذات و ماهیت فناوری
این پژوهش مطرح میکند که شکی نیست که بخشی از فلسفه جدید در غرب توسط مارتین هایدگر (یکی از معروفترین فیلسوفان قرن بیستم) بسط و گسترش یافته است؛ این گسترش در حقیقت در امتداد جریان فکری عصر جدید است که در فرانسه با دکارت (فیلسوف عقل گرای فرانسوی) آغاز شده ودر آلمان توسط کانت فیلسوف سرشناس آلمانی به اوج خود رسیده است.
فناوری فقط یک ابزار است؛ جریانی تابع قاعده که به وسیله اهداف عقلانی هدایت میشود
در این پژوهش آمده است که فناوری میتواند رویکرد انسان را به ماشین نشان دهد؛ اما گوهر آن در ماشین یافتنی نیست. ماشین و ماشینیسم نتیجه فناوریاند و نه بنیاد آن طبق این دیدگاه ابزارگرایانه، فناوری فقط یک ابزار است؛ جریانی تابع قاعده که به وسیله اهداف عقلانی هدایت میشود.
به زعم این پژوهش به گفته دن آیدی (فیلسوف علم و فناوری) چنین تعریفی مستلزم آن است که، فناوری فقط اختراع فاعلی بایدباشد؛ که به مثابه ابزاری خنثی عمل میکند. تصمیمگیریهای مهندسان و دانشمندان فارغ از تاثیر عوامل بیرونی است و انتخاب ابزارها فقط به ملاحظات فنی وابسته است؛ و منافع و باورهای انسانی، نسبت به تصمیمهای فناور چیزی است خنثی و فارغ از ارزش و فناوری از نظر فرهنگی، اخلاقی و سیاسی بیطرف است.
* انسان اسیر فناوری
در این پژوهش آمده است که امروز دیگر هر چیزی نمیتواند؛ انسان ماشینی را سرگرم کند. از اسب و کالسکه خبری نیست؛ و شهرفرنگ و تلویزیون سیاه و سفید و حتی آتاری هم برای بچهها یک مضحکه به شمار میآیند.
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که با نگاهی به فناوری عصر حاضر در قلمرو زندگی فردی و تعمق در اثرات مثبت و منفی فناوری در اين زمینه، ميتوان روند تغییرات رو به رشد نحوه زندگی انسان را احساس کرد.
به زعم این پژوهش محصول فناوری که هر روز به بازار مصرف وارد میشود؛ فرهنگی جديد نیز با خود به ارمغان میآورند و انسان به عنوان يک مصرفکننده صرف تولید مادی و معنوی فناوری آن را ميپذيرد؛ و خود را به آن وابسته میداند. وابستگی که گاهی موجب پايمالشدن ارزشهای انسانی نیز شده است.
در ادامه این پژوهش آمده است که هرچند توسعه فناوری مسائل و مشکلات نوع بشر را حل کرده یا از شدت آن کاسته است؛ اما حقیقت این است که این پیشرفت به نوبه خود مشکلاتی ایجاد میکند؛ که حتی در مقایسه با مشکلات پیش از خود لاینحلتر است.
* آموزش سنتی و سیستم آموزش مبتنی بر فناوری
به گفته این پژوهش میتوان چنین استدلال کرد که وقتی کارکنان باور داشته باشند که استفاده از سیستم آموزش مبتنی بر فناوری نیازمند تلاش و زمان زیادی نیست و پیچیدگیهای خاصی ندارد؛ بیشتر به سمت استفاده از آن جذب میشوند؛ که این قصد و تمایل در نهایت میتواند به استفاده واقعی آنها از این فناوریها در آموزش منجر شود.
در این پژوهش آمده است که کارکنانی که استفاده از سیستمهای مبتنی بر فناوری برای آنها آسان است؛ نیاز به صرف زمان و تلاشهای فکری برای حل مسائل رایانهای ندارند و در نتیجه تمایل بیشتری به استفاده از آنها دارند؛ بنابراین طراحان آموزشی باید سیستم آموزشی را طوری طراحی کنند که برای کاربران روشن و قابل فهم باشد و پیچیده نباشد تا قصد و تمایل به استفاده از آن را در کارکنان تقویت کنند.
* چالشهای آموزش کارکنان بر پايه فناوری در سازمانها
در این پژوهش آمده است که شکاف نظر و عمل از مهمترین موانع ایجاد آموزش بر پایه فناوری در سازمان است. در هر صورت باید توجه داشت که فقدان حمایت دپارتمان آموزش میتواند آثار مخربی برای موفقیت برنامه آموزشی بر پایه فناوری داشته باشد. زیرا افراد این بخش در حقیقت گروهی هستند که باید حمایتکننده اصلی این برنامه باشند و حتی درگیر نبودن آنها در برنامه مشکلات زیادی را به همراه دارد.
این مطالعه بیان میکند که جلب موافقت مدیران رده بالای سازمان برای بهکارگیری نوع آموزش بسیار حائز اهمیت است و مدیران باید درک کنند که آموزش بر پایه فناوری چگونه موجب صرفهجویی در هزینههای سازمان و ارتقای کیفیت تولیدات و سودرسانی و افزایش عملکرد کارکنان و رضایت مشتریان میشود.
نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که تقاضا برای آموزشهای مستمر با ظهور فناوریهای جدید همواره بیشتر میشود؛ به همین منظور باید استراتژیهایی تدوین و اجرا شود که علاوه بر رعایت جنبههای اخلاقی فناوری، بتواند نیازهای سازمان را در شرایط مختلف برآورده کند و در اینجا نقش مرزبانان فناوری و کارآفرینان داخلی سازمان و نیاز مدیران منابع انسانی در شناسایی و پیادهسازی فناوریهای جدید و ایجاد همراستایی کارکنان سازمان با این تغییرات به وسیله برگزاری دورههای آموزشی مناسب میتواند کاملًا محوری و پراهمیت باشد.
انتهای پیام/