هیبنوتیزم مهاجرت و ملی شدن نخبگان
گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا- جواد تقی زاده فیروزجایی؛ امروزه بر کسی پوشیده نیست که با تعامل علمی بین المللی سبب افزایش رشد علمی کشور خواهد شد و یک از موارد آن رفتن محققان و دانشجویان برای گذراندن دورههای فرصت مطالعاتی و تحقیقاتی مانند دوره دکتری و یا پسادکتری در خارج کشور و برعکس آن برای محققان خارجی است. ولی هنگامی که در اتاقم برای مشورت آینده علمی دانشجویانم باز میشود، اولین گزینه چگونگی مهاجرت و پذیرش در دانشگاهای خارج از کشور مطرح میشود. این سوال برای من مطرح است که چرا باید بخش مهمی از سرمایه انسانی کشور که سالها برای آنها هزینه شده است درست در زمانی که از فعالیتهای علمی و فناوری و حتی شغلی آنها باید بهره برداری شود مهاجرت کنند و آمارها بر یک طرفه بودن خروجی نسبت به بازگشت نخبگان تاکید دارد.
من هم مانند خیلی از کارشناسانی که در این زمینه مطالعه و بررسی کردهاند، بیشترین سهم علت فرار نخبگان را در کمبود زیرساخت برای ایجاد شغل، حمایت مالی و اجتماعی برای به کارگیری تخصصی این دانشجویان میدیدم و بخشی را هم میتوان به دافعه اجتماعی نسبت داد که مثلا قسمتی در هنجارهای رفتاری دانشگاهیان و حتی افراد مسئولین دیده میشود. من هم سعی کردم که بعضی از عوامل مهاجرت نخبگان را در این غالب واکاوی نمایم.
ولی تجربه اخیرم در جایگاه یک معاون فناوری دانشگاه، به من نشان داد مسئله وجه مهم دیگری دارد. وقتی علارغم تبلیغات فراوان و حمایت مالی دولتی از مدرسه و کارگاههای مهارت شغلی و کارآفرینی استقبال نمیشود، وقتی که به فرصتهای خوب شغلی در مرکز هدایت شغلی دانشجویان توجهای نمیشود، وقتی استقبال کمی از دورهها و بوت کمپها تخصصی فناوری و نوآوری میشود ولی درآن طرف برای یک سخنرانی ساده از چگونگی مهاجرت ظرفیتها پر میگردد، وقتی پای درد دل مدیران شرکتها مینشینم که برای جبران کمبود نیروی تخصصی ناشی از مهاجرت به دانشگاه مراجعه میکنند، همه و همه فریاد میزنند یکی از ریشههای اصلی مشکل در جای دیگری است.
کمی تحلیل از مشورتهای دانشجویان به من نشان داد مسئله مهاجرت نخبگان در بسیاری از موارد از مسئله نیاز به پیشرفت و یا اهتمام به یک جایگاه بالاتر علمی و اجتماعی به یک نیاز از ضمیر ناخودآگاه دانشجویان بیرون میآید که این میتواند از یک تلقین فکری بلند مدت حاصل شود. از یک منظر این را من میتوانم هیبنوتیزم مهاجرت بنامم که بسیاری از نخبگان ما در جریان آن حرکت میکنند.
حل این مسئله را نمیتوان صرفا با فراهم آوردن امکانات علمی و شغلی برای نخبگان دید. این یک مسئله مهم شناختی است آموزههای محیطهای اجتماعی که یک نخبه در آن رشد میکند و خوراک رسانهای از دوران تحصیلی تا شبکههای اجتماعی، انها را تغذیه میکنند این تلقین ضمیر ناخودآگاه را میسازد.
اهمیت این موضوع را زمانی میتوانیم درک کنیم که کل هزینه پرورش نخبگانی که از ایران مهاجرت میکنند در یک سال در سالهای اخیر با استاندارد جهانی از میلیارد دلار فراتر میرود که از یک نگاه، سرمایه تقدیمی است به کشورهای غربیای که برای پیشرفت کشور سنگ اندازی میکنند.
در پایان عرض میکنم که سالهاست ما نهضت ملی شدن نفت را از استعمار جهانی گرامی میداریم ولی هم اکنون نیاز هست یک نهضت ملی دیگر برای بازگرداندن سرمایههای انسانی از استعمار مدرن آغاز کنیم و این شکل نمیگیرید جز همت مسئولین عالی رتبه کشور برای بکارگیری یک اراده ملی از همه نهادهای کشور.
انتهای پیام/