یک شرکت دانش‌بنیان محقق کرد؛
بازی اسرائیل با کارت بازنده «عملیات خنثی‌سازی در عمق» / ایران دشمن را در ابهام نگه می‌دارد
یکی از مسائل مهمی که در عملیات خونخواهی شهید هنیه باعث آشفتگی رژیم اسرائیل می‌شود؛ موضوعاتی چون «نوع و مقدار»، «مبدأ و مقصد اهداف»، «زمان شروع و پایان» و «شدت و حدت» عملیات است که در هاله‌ای از ابهام پیچیده شده و دشمن اشرافی بر آن ندارد.
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا –عماد نجار: یکی از دکترین‌های مشهور در ارکان نظامی، سیستم «عملیات خنثی‌سازی در عمق» یا «عملیات پیشگیرانه» است که توسط بسیاری از ارتش‌های جهان در سطوح مختلف استفاده شده است.
ازجمله یکی از مشهورترین عملیات‌های پیشگیرانه در منطقه غرب آسیا، می‌توان به عملیات «اپرا» اشاره کرد که در هفتم ژوئن سال ۱۹۸۱ اتفاق افتاد و در آن، نیروی هوایی اسرائیل تأسیسات اتمی عراق با نام «اسیراک» را هدف حمله قرار داد.
این عملیات توسط هشت فروند هواپیمای جنگنده اف-۱۶ صورت گرفت و با نام‌های عملیات «بابل» و «اسیراک» نیز شناخته می‌شود.
استناد به دکترین «خنثی‌سازی در عمق» در عملیات وعده الصادق تمام‌قد زیر سؤال رفت و ناکارآمدی آن به‌شدت به چالشی در سیستم نظامی اسرائیل تبدیل شد
اواخر دهه هفتاد میلادی، رژیم صدام اقدام به خرید تجهیزات و رآکتور اتمی از فرانسه کرد و این موضوع دستاویزی مناسب برای حمله نظامی اسرائیل به عراق شد؛ حمله‌ای با بهانه اقدام پیشگیرانه جهت جلوگیری از دستیابی صدام به سلاح اتمی که برای آن تاریخ نیز مشخص کرده بودند مبنی بر اینکه تا پایان سال ۱۹۸۱ بارگیری سوخت اتمی صورت خواهد گرفت، پس تا قبل از آن تاریخ باید این هدف نابود شود.
این عملیات با هدف تخریب ۱۰۰ درصدی با طراحی ژنرال «ابیعام صلع» و با همکاری نظامیانی مانند «زیو راز، عاموس یادلین، دابی یافی، ایلان رامون، امیر ناحوم، یفتاح اسپیکور، هاگایی کاتز، رلیک شفیر»، در تاریخ هفدهم خرداد ۱۳۶۰ شمسی انجام شد.
اما استناد به این دکترین در عملیات وعده الصادق تمام‌قد زیر سؤال رفت و ناکارآمدی آن به‌شدت به چالشی در سیستم نظامی اسرائیل تبدیل شد. با این حال، به نظر می‌رسد که در فقدان راهبردی جدید و به رغم شکست‌های مکرر این سیستم در مقابل لبنان، عراق، نوار غزه و جمهوری اسلامی ایران، مجدداً اسرائیل قصد دارد با استفاده از این روش، در مقابل محور مقاومت دست به عملیات پیشگیرانه بزند. ناگفته نماند که آخرین عملیات آنها ترور شهید «اسماعیل هنیه» در تهران و بررسی محل شلیک پرتابه‌ها در ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن است.
عملیات بررسی محل استقرار پرتاب‌گر‌ها با هدف تخریب و نابودی محل پرتاب موشک‌ها در مبدأ، پیش یا هم‌زمان با شلیک صورت می‌گیرد تا از میزان خسارت و تخریب خونخواهی شهید اسماعیل هنیه کاسته شود. طبیعی است که روش اجرای این مدل عملیات از سوی اسرائیل علیه ایران و دیگر کشورها، حمله هوایی خواهد بود.
در مواجهه با عملیات خونخواهی شهید اسماعیل هنیه و ابهام پیرامون آن، یکی از طرح‌های مورد استناد آمریکا و اسرائیل می‌تواند استفاده از روش «ضد حمله هم‌زمان» باشد
البته لازم به ذکر است که در صورت اجرایی شدن این طرح بر طبق تخیلات صهیونیست‌ها، گستردگی و پهنه سرزمین‌های مقاومت آن‌چنان عرصه‌ای دارد که امکان کنترل و اقدام نظامی علیه سایت‌های موشکی و پهپادی مقاومت به‌طور کامل امری ناشدنی خواهد بود و به‌هیچ‌عنوان نمی‌تواند برای رژیم صهیونیستی و ارتش آسیب‌پذیر آن بازدارندگی ایجاد کند. (البته ناگفته نماند که این‌چنین اقداماتی خود باعث پاسخ‌هایی مجدد و محکم‌تر نیز می‌شود).
یکی دیگر از مسائل مهمی که در عملیات خونخواهی شهید هنیه باعث آشفتگی رژیم اسرائیل می‌شود؛ موضوعاتی چون «نوع و مقدار»، «مبدأ و مقصد اهداف»، «زمان شروع و پایان» و «شدت و حدت» عملیات است که در هاله‌ای از ابهام پیچیده شده و دشمن اشرافی بر آن ندارد.
در مواجهه با عملیات خونخواهی شهید اسماعیل هنیه و ابهام پیرامون آن، یکی از طرح‌های مورد استناد آمریکا و اسرائیل می‌تواند استفاده از روش «ضد حمله هم‌زمان» باشد. استفاده از این روش توسط غرب مسبوق به سابقه است و در یمن توسط جنایتکارانی مانند آمریکا و انگلیس استفاده شد و با عکس‌العمل مناسب یمنی‌ها مبنی بر حمله هم‌زمان به مبدأ شلیک، افزایش شدت شلیک‌ها به‌صورت ممتد و افزایش مبدأ شلیک به سمت ناوگان نظامی دشمن همراه شد که باعث ناکارآمدی لانچر‌های ناو‌های جنگی و پایین آمدن بازدهی طرح «ضد حمله هم‌زمان» شد.
جمهوری اسلامی نیز در عملیات وعده الصادق از روشی مشابه یمنی‌ها استفاده کرد و با شلیک صد‌ها پهپاد به آسمان سرزمین‌های اشغالی پیش از شلیک موشک‌های اصلی و قدرتمند باعث سردرگمی سامانه‌های ضد موشکی اسرائیل و پایین آمدن راندمان و توان مقابله صهیونیست‌ها در مواجهه با سیل انواع موشک‌های جبهه مقاومت اسلامی شد.
انتهای پیام/
