نوآوری باز در پژوهش و فناوری صنعت برق
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ هدف اصلی اجرای پژوهش و تحقیق و توسعه در سازمانها «نوآوری» است. مدیران و رهبران بخش خصوصی و دولتی، نوآوری را به عنوان نوعی ساختارشکنی در روشهای فعلی اجرای کارها میبینند که موجب افزایش بهرهوری و اثربخشی میشود.
محمد آقایی( کارشناس ارشد آیندهپژوهی) و علیرضا اسدی (پژوهشگر گروه آیندهنگاری و سیاستپژوهی پژوهشگاه نیرو) در مقالهای با عنوان «بهکارگیری مفاهیم تأمین مالی جمعی و نوآوری باز در راهبری عناصر زیستبوم پژوهش و فناوری صنعت برق؛ پیشنهاد الگوی پلتفرمی» به تحقیق و توسعه در صنعت برق و انرژی به عنوان یکی از صنایعی که دولت میپردازند.
این پژوهش بیان میکند این ساختارشکنی در روشهای فعلی وقتی در بستر صنایع برق تفسیر میشود، به معنای تحقیق و توسعه به منظور دستیابی به فناوریهای نوین به منظور در اختیار داشتن محصولات یا تجهیزات جدید کارامدتر با بهرهوری بالاتر یا مصرف انرژی پایینتر و تولید ارزانتر انرژی است. ایجاد یا دسترسی به بازارهای نوین و نیز توسعه کسبوکارهای جدید نیز جزء نوآوری به شمار میرود.
* توسعه در صنعت برق
در این پژوهش آمده است که تحقیق و توسعه در صنعت برق و انرژی، به عنوان یکی از صنایعی که دولت نقشی پررنگ در آن ایفا میکند، بخش مهمی از نیازهای فناوری و تجهیزات را با استفاده از ظرفیتهای داخلی تولید کرده است و از این لحاظ جزء صنایع پیشگام کشور به شمار میرود.
فرایند نوآوری یکی از دغدغههای اساسی صنعت برق به شمار میرود
به زعم این پژوهش فرایند نوآوری یکی از دغدغههای اساسی صنعت برق به شمار میرفته و میرود. بر همین اساس، اقدامهای فراوانی هم در راستای سیاستگذاری نوآوری و توسعه فناوری و فراهم کردن شرایط برای تقویت فناوریهای ساخت داخل در صنعت برق شکل گرفته است.
این پژوهش بیان میکند که بسیاری از پروژههای پژوهشی و نوآورانه در مراکز تحقیقاتی زیرمجموعه وزارت نیرو انجام شدهاند. در لایه سیاستگذاری نیز اسناد راهبردی مهمی از جمله نظام نامه راهبری پژوهش و فناوری تدوین و مالک تخصیص منابع و برنامهریزیهای سالانه قرار گرفته است.
درپژوهش حاضر کوشش شده است برای تقویت فضای نوآورانه کشور، تعامل سازمانهای مختلف تابع وزارت نیرو با یکدیگر به نحوی ساماندهی شود که موجب همافزایی در خصوص تأمین و تخصیص منابع، تحقیقات و توسعه دانش و فناوری شود.
* سیاستگذاری و فناوری نوآوری
فناوری و نوآوری ارتباط وثیقی با هم دارند و در اغلب تعاریف ارائه شده درباره سیاستگذاری در این حوزه، این ارتباط مورد توجه قرار گرفته است. مووِری (Mowery) سیاست فناوری را سیاستی میداند که مقصود آن تأثیرگذاری بر تصمیمهای شرکتها درباره توسعه، تجاریسازی یا پذیرش فناوریهای جدید باشد.
طبق این تعریف، تصمیم در خصوص فناوریهای جدید (نوآوری) بر عهده شرکتهای استفاده کننده از فناوری است نه سیاستگذار. مووِری سه نوع سیاست فناوری را برمیشمرد:
- سیاستهای عرضه یا حمایت از ایجاد فناور ی از طریق تحقیقات پایه و تحقیق و توسعه در سازمانهای دولتی یا بخش خصوصی، و توسعه زیرساختهای فناوری؛
- سیاستهای اکتساب فناوری با اعطای کمکهای مالی (یارانه) و دانشی، پشتیبانی دولتی از انتقال فناوری و ایجاد تقاضا برای فناوریهای پیشرفته و شتابدهی روند توسعه آنها در کشور، و اعمال استانداردهای فنی؛
- سیاستهای رقابتی که در قالب تنظیم رقابت بین شرکتهای فناوری بروز مییابد.
در این پژوهش آمده است که مجموعه تصمیمها و اقدامهایی که برای افزا یش کارایی و اثربخشی و میزان فعالیتهای نوآورانه انجام میشود، سیاست نوآروی تعریف شده است.
* نظام راهبری پژوهش و فناوری صنعت برق و انرژی
با عنایت به کارکردهای شناسایی شده در این پژوهش و وظایف ارکان مذکور در نظامنامه راهبری و مدیریت پژوهش و فناوری وزارت نیرو، بازیگران اصلی حوزه پژوهش و فناوری صنعت برق و انرژی به شرح زیر در سه کارکرد اصلی سیاستگذاری، مدیریت و اجرای پژوهش دستهبندی میشود.
- سیاستگذاری و پژوهش: وزارت نیرو که به تناسب در حوزه وظایف معاونت تحقیقات و منابع انسانی، معاونت برق و انرژی، شورای آموزش پژوهش، فناوری وزارت نیرو قرار دارد.
- مدیریت پژوهش: شرکتهای مادرتخصصی و مراکز پژوهشی.
- اجرای پژوهش: مراکز پژوهشی، واحدهای تحقیق و توسعه شرکتهای برق، دانشگاهها، صنایع و شرکتهای دانشپایه و سایر مجریان پروژههای پژوهش و فناوری.
* نوآوری باز
در این پژوهش آمده است که نوآوری باز در سال ۲۰۰۳ به منظور تبیین تفاوت بین تلقی سنتی و مدرن از نوآوری در تحقیق و پژوهش مطرح شود. در رویکرد سنتی (نوآوری بسته) محرمانگی و پنهانکاری نسبت به جهان بیرون و تکیه بر منابع فکری درون شرکت توصیه میشود.
در ادامه این پژوهش به این مهم اشاره شده است که رویکورد نوآوری باز توصیه میکند که در عصر اطلاعات و ارتباطات، افزایش همکاری با عناصر و عوامل خارج از منظومه فکری شرکتها و گشودن درهای نوآوری شرکت برای استفاده از ایدههای نوآوران بیرون از شرکت، رویکرد صحیح و امری حیاتی به شمار میرود.
در انتها بر اساس مطالعات ارائه شده در این پژوهش، تغییر پارادایم به زیست بوم نوآوری میتواند ضمن اینکه درک صحیحتری از نقشها و ارتباطات بین اجزای نظام نوآوری صنعت برق و انرژی ایجاد کند، زمینه را برای تغییر از رویکرد عمودی سیاستگذاری نوآوری به رویکرد افقی سیاستگذاری نوآوری و جلب مشارکت بازیگران بخش خصوصی و عمومی در تصمیمگیریهای مربوط به نوآوری فراهم کند.
در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق موردکاوی و فراترکیب، از مفاهیم زیستبوم نوآوری، اقتصاد پلتفرمی به جای اقتصاد سنتی، نوآوری باز به جای الگوی خطی نوآوری، و امکان استفاده از منطق تأمین مالی جمعی به منظور تجمیع بودجههای تحقیقاتی در پروژههای کلان فناورانه، استفاده شد.
پیرو نتایج یافت شده از این نوشته با اتکا به تجربه و درک پژوهشگران از فضای واقعی راهبری پژوهش و فناوری در صنعت برق و انرژی، پلتفرم راهبری پژوهش و فناوری به عنوان ابزار اعمال سیاست حاکمیتی پیشنهاد شد تا هم هدف اولیه سیاستگذاری نوآوری یعنی اثرگذاری بر تصمیمهای شرکتها محقق شود، هم مشارکت بازیگران و ذینفعان مختلف در زیستبوم نوآوری صنعت برق و انرژی در تصمیم گیریها موجوب خلق مسیرهای جدید توسعه بدون دخالت مستقیم سیاستگذار شود.
انتهای پیام/