رویکرد دولت چهاردهم نگاه به مزیت رقابتی استادان باشد/ ارائه طرح جامع لازمه شناسایی نخبگان
خبرگزاری علم و فناوری آنا_ نادیا عابد؛ یکی از دغدغههای اساسی در هر دولتی به موضوع «توسعه و پیشرفت کشور» باز میگردد، سیاستمداران برخی از کشورها کلید اصلی این معما را در توجه بیشتر به پژوهشگران و محققان خود میدانند و معتقد هستند تحقیق و پژوهش موتور محرکه هر جامعهای به حساب میآید، همین روند عامل مهمی در راستای رشد روز افزون کشور در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... است؛ در ایران هم این قضیه خالی از لطف نیست و مسئولان کشور نسبت به آن نقطه نظراتی ارائه میکنند که نیازمند اهمیت بیشتر دولتمردان بوده تا رشد آموزش عالی مملکت را به همراه بیاورد؛ مثلا بحثهایی مانند «نگهداشت نخبگان»، «ساماندهی کنکور»، «اصطلاح شیوه پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی» و ... از جمله چالشهای اساسی ایران به شمار میآید که باید سرمایه گذاری ویژه در جهت بهبود شرایط از سوی قدرتمندان صورت بگیرد.
به همین مناسبت گفتوگویی را با سید محمدمقیمی رئیس دانشگاه تهران در این زمینه ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
آنا: در سالهای گذشته خروج استعدادها یا به اصطلاحی «فرار مغزها» به عنوان یکی از سوژههای داغ و چالش برانگیز آموزش عالی ایران مطرح شده است؛ رئیس جمهور در دولت چهاردهم باید چه رویکرد کارسازی برای آموزش عالی ایران در جهت ماندگاری نخبگان داشته باشد؟
مقیمی: همه ملتها نسبت به مقوله تجلیل و تکریم پژوهشگران و نخبگان حساسیت دارند، وقتی صحبت از پیشرفت در هر جامعهای میشود با وجود اینکه منابع انسانی در صدر قرار داشته و جایگاه ممتازی دارند، اما در صورتی از نیروی انسانی یاد میکنیم که در دسترسی نسبت به منابع دیگر مانند منابع طبیعی و منابع اولیه محدودیتهایی داشته باشیم. مطالعه موفقیت آمیز کشورها نشان میدهد که اگر هر جامعهای بتواند نخبگان خود را ارج دهد و از ظرفیت آنها برای ترکیب منابعی که جوامع در اختیار دارد استفاده کند به همان میزان پیشرفت میکند؛ در غیر اینصورت دچار ضرر و زیان میشود.
میخواهیم نخبگان در ایران بمانند؟ پس حداقل نیازهای زندگی شان را تامین کنیم
نخبگان فداکاریهای زیادی دارند؛ اما وقتی برای کار پژوهشی نمیتوانند حتی در معمولیترین نقطه تهران منزلی داشته باشند، پس نباید از آنها انتظار معجزه فداکاری بیش از حد داشته باشیم
آمارهای جهانی و شواهد میدهد متوسط هوش و سرمایه انسانی موجود در کشور ایران از استانداردهای جهانی بالاتر است، همچنین برخی از کشورها ادعاهایی در این زمینه دارند و از آن دفاع میکنند، اما فرهنگ غنی و تمدنی ایرانیها کمک کننده جایگاه رفیعتر نخبگان ایرانی نسبت به مابقی کشورهاست. حضور نخبگان ایرانی در بالاترین سطوح سازمانها و نهادهایی که از نخبگان بهره میبرند بهترین شاهد و ادعا برای این موضوع است.
ایران پس از انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی مسیر جدیدی از توسعه را برای خود شکل داد و مبنای پیشرفت را بر اساس عوامل درون زای آن جامعه تعریف کرد، در صورتی که الگوهای توسعه قبل از انقلاب مبتنی بر استفاده از ظرفیتها، حمایتها و پشتیانیهای عوامل بیرونی و قدرتهای جهانی که آمریکا در راس آن قرار داشت ترسیم شده بود. البته، رشدهایی با مدت محدود در حوزههای اقتصادی و تمدنی که قابل دیدن بود ایجاد شد، اما نهادینه شده نبود و موقتا درآمدهای نفتی رشد یافته به همان نسبت بیشتر به چشم میآمد و پیروزی انقلاب اسلامی چرخش اساسی را در بهرهگیری از نخبگان درونی ایجاد کرد. قبل از انقلاب اسلامی ماندگاری نخبه در ایران یا خارج از کشور خیلی توفیقی در الگوهای توسعه نداشت؛ چرا که مبنای توسعه بیشتر مبتنی بر مولفههای بیرونی بود و از نظر روانی و ظرفیتهای استفاده شده اتکایی به نیروهای داخلی وجود نداشت.
حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «پس از انقلاب اسلامی شرایطی در کشور ایجاد شد که اگر به جوانان ایرنی و نخبگان اتکا شود، حتی با وجود تحریمها و محدودیتها مسیر رشد ایران فراهم میشود». تجربه زیسته ما در این سالها نشان داده که حضرت امام به درستی این رویکرد را اتخاذ کردهاند و سرمایه گذاری روی این موضوع جواب داد تا بتوانیم از ظرفیت نخبگان داخلی کشور در حوزههای گوناگون استفاده کنیم. مثلا، در حوزههای امنیتی و نظامی در کشور حرف اول را میزنیم.
برای کنترل نخبگان، راه کارهای گوناگونی مطرح شده است، یکی از مولفههای مهمی که در سلسله مراتب نیازهای آدمی هم مطرح میشود به نیازهای اولیه و معیشتی و زیستی باز میگردد و انتظار نیروهای انسانی این است که در اولین گام بتوانند حدااقلهای زندگی را تامین کنند، اما دیر در این زمینه اقدام کرده ایم. معتقد هستیم در حمایت از جامعه دانشگاهی و اختصاص تسهیلات و فراهم کردن مسکن باید همه نخبگان از آن سود ببرند. به قانوان ۸۰_۲۰ معتقد هستم؛ بر این اساس ۸۰ درصد از موفقیتها ناشی از ۲۰ درصد از موضوعات و زمینهها و تمرکز روی آنهاست، این مسئله در قیاس با کل منابع انسانی صادق است. در نظام دانشگاهی ۸۰ درصد دارای شرایط عادی هستند و ۲۰ درصد مابقی باعث ایجاد عملکرد ۸۰ درصدی میشوند، یعنی این ۲۰ درصد تحرکاتی در زمینه تولید مقالات، اختراعات و ابداعات شرکتهای دانش بنیان تا کسب و کارهای فناورانه داشته اند، با توجه به امکانات محدودی که در اختیار داریم باید تمرکزمان روی ۲۰ درصدی بگذاریم که ۸۰ درصد عملکردها را ایجاد کرده اند و به نظر میرسد این تفکیکها را ایجاد نکرده ایم، با شکل گیری بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری در این مسیر گام برداشته ایم، اما تقویت زیرساختهای لازم برای حمایت از نخبگان لازم است که باید به آن توجه شود.
آزمایشگاهها را تجهیز میکنیم تا نیروی انسانی از ایران فراری نشود
بیشتر حمایتهای بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را در ظرفیت سازی برای انجام مطالعات و تحقیقات پژوهشگران از طریق قراردهای منعقد شده وتجهیز آزمایشگاهها شاهد هستیم که در این راستا مبالغی به محققان داده میشود تا ایدههای مطالعاتی خود را محقق کنند، این موضوع بسیار خوب است؛ چرا که یکی از انگیزههای محققان و نخبگان تبدیل ظرفیتهای بالقوه به بالفعل است و نیاز خودشکوفایی در سلسله مراتب نیازها در این زمینه مطرح میشود. افراد در نیاز خود شکوفایی به حدی از جایگاه نخبگی رسیدهاند که گاهی اوقات مسائل سطوح پایینتر از قبیل معیشت، زیستی، مسکن و ... را نادیده میگیرند تا ظرفیتهای خود را از حالت بالقوه به بالفعل در بیاورند.
آنا: به عنوان پیشکسوت علمی وقتی از نزدیک با نخبگان صحبت میکنید؛ مهمترین مطالبه آنها چیست؟ چه عاملی باعث ماندن آنها در کشور ایران میشود؟ چرا برخیها به رفتن از کشور علاقهمند هستند؟
مقیمی: مذاکرات زیادی را با نخبگان فعال و علاقهمند به مهاجرت داشتهام و آنها با وجود مشکلات معیشتی خواستار شرایط آزمایشگاهی با حداقل استانداردها برای ماندن در ایران بوده اند و زمانی که این حدااقلها فراهم نمیشود تا نخبگان ظرفیتهای خود را شکوفا کنند، به آنها انگیزه ماندگاری در مکانی را میدهند که بسترهای مطالعاتی فراهم باشد. آمارهای متفاوتی از مهاجرت نخبگان منتشر شده است و به نظر میرسد نرخ مهاجرت نخبگان تفاوت قابل ملاحضهای با استانداردهای جهانی ندارد، البته تبادل نخبگان و استفاده از دستاوردهای علمی سایر کشورها امری پسندیده برای هر بشری است. بنیاد ملی نخبگان در تلاش است شرایط علمی و آزمایشگاهی و بستر تحقیقاتی برخی از نخبگان را فراهم کند، همیشه راجع به شاخصهای تعیین نخبگان بحث داریم و بیشتر رویکردهای شناسایی نخبگان به سمت کمی گرایی یعنی تعداد مقالات داخلی و بین المللی و معدل پیش میرود و شاید بخشی از آن طبیعی باشد، اما سنجش کیفیت نخبگان کار دشوار و به راحتی امکان پذیر نیست.
صلاحیت علمی باید اولین معیار در انتخاب نخبه باشد
در زمینه اثرگذاری شاخصها و رتبه بندیها بر جایگاه و قوت علمی یک کشور مطالعات گستردهای صورت گرفته است و با وجود اینکه تولید مقاله امری پسندیده و مطلوب است، اما به تنهایی پیشرفت مملکت را رقم نمیزند
در گام اول باید تعریف از شناسایی نخبگان را واقعیتر کرده و استعدادهای واقعی را کشف کنیم، نگاه با دید کمی به موضوعات مشکلاتی را ایجاد کرده است؛ طراحی شاخصها و ملاکها برای بهبود شرایط فعلی با دشواری رو به رو است، اما اثرگذاری اجتماعی و خروجی دستاوردها مهمتر از تعداد مقالات است. نخبگان توقع بهرهمند شدن از حداقل نیازهای زیستی را دارند؛ یکی از موضوعات مهم بحث مسکن است؛ وقتی فردی را به عنوان نخبه جذب هیئت علمی دانشگاه میکنیم بهترین جایگاه و پست سازمانی برای آنها جذابیت دارد و از نظر پرداخت حقوق تفاوت قابل ملاحظهای با کارمندان ندارد و همین تفاوتها و مشکلات اقتصادی باعث سرخوردگی آنها میشود. نخبگان فداکاریهای زیادی دارند؛ اما وقتی برای کار پژوهشی نمیتوانند حتی در معمولیترین نقطه تهران منزلی داشته باشند، پس نباید از آنها انتظار معجزه فداکاری بیش از حد داشته باشیم. معیار انتخاب نخبگان باید بر اساس صلاحیت علمی انجام شود.
تامین مسکن نخبگان و اعضای هیئت علمی جوان جزء دغدغههای اصلی دانشگاه تهران است، اگر بتوانیم نگهداشت نخبگان را در حد نیازهای زیستی فراهم کنیم اتفاقات مثبتی رقم میخورد. کلنگ شروع ساخت مسکن استادان با حمایتهای یک خیر تا هفتههای آتی آغاز میشود، در این طرح مجموعه مسکونی متناسب با جایگاه و شخصیت استادان ساخته میشود و در ابتدای استخدام شغلی آنها به مدت ۱۰ تا ۱۵ سال به شیوه رایگان یا حداقل پرداخت در اختیارشان قرار میگیرد تا با آسایش خاطر بتوانند به انجام تحقیقات علمی بپردازند، پس از اینکه به بنیه اقتصادی برسند و بتوانند برای خود منزلی تهیه کنند، باید آن را در اختیار نخبگان جدید قرار دهند. به منظور حمایت از نخبگان رعایت اصولی از قبیل تامین نیازهای اولیه و مسکن و تجهیز آزمایشگاهها ضروری احساس میشود که باید این فضا را در سطح ملی تحقق بخشیم.
آزمایشگاه مرکزی را میسازیم تا دستمان از نیاز به کشورهای دیگر کوتاه شود
یکی از اقدامات دانشگاه تهران برای ارائه تسهیلات ویژه به نخبگان تاسیس «آزمایشگاه مرکزی» است تا با در دسترس داشتن تجهیزات مدرن در راستای انجام تحقیقات و مطالعات و آزمایشهای علمی گام بردارند و حقوق خود را بجای صرف فعالیتهای تحقیقاتی خرج سایر نیازها کنند. نخبگان و استعدادهای ایرانی بیش از ظرفیت خود به جامعه خدمت میکنند، اما نباید از آنها بیش از حد انتظار فعالیت داشته باشیم مگر در مواردی که حداقل نیازها را تامین کنیم و سپس از آنها خواستارهای اضافی را بطلبیم، اگر حمایتهای ویژه انجام شود، میتوانیم از حضور نخبگان برای توسعه و پیشرفت کشور به بهترین شکل ممکن بهره ببریم.
ایده ساخت آزمایشگاه مرکزی با چه هدفی به ذهنتان رسید؟ چه زمانی تاسیس میشود؟ بودجه آن چگونه تامین خواهد شد؟
مقیمی: آزمایشگاههای موجود در دانشگاه تهران متنوع هستند، به صورتی که برخی استادمحور و برخی آموزشی مورد استفاده جامعه دانشگاهی قرار میگیرند. تجهیزات بیشتر این آزمایشگاهها با امکانات فرسوده حداقلی فعالیت میکنند و ما هم نتوانسته ایم متناسب با علم روز جهانی از آنها نهایت بهره را ببریم. هم اکنون، مدت زمان استفاده از آزمایشگاهها چند ساعت در هفته و مختص استادان و دانشجویان محدودی است که اگر همه قصد استفاده از آن را داشته باشند با مشکلاتی مواجهه خواهند شد و اگر هم قصد ادامه یافتن وضعیت فعلی را داشته باشیم به بن بست میرسیم، مطالعاتی انجام دادیم و متوجه شدیم که گمرگ جمهوری اسلامی ایران برای ارزیابی کالاهای وارداتی به آزمایش میزان کیفیت محصولات مطابق استانداردهای لازم میپردازد تا نمونه محصول وارداتی به کشورهای اروپایی ارسال شود و پس از ماهها انتظار برای مشخص شدن نتایج نهایی اجازه ترخیص را کسب کند، از طرفی هم در بحث نگهداشت نخبگان باید در لبه دانش حرکت کنیم و برای تحقق آن نیازمند امکانات ویژه هستیم که بسیار گران قیمت است و با وجود تحریمها با محدودیتهایی رو به رو شده ایم؛ بنابراین به فکر ساخت آزمایشگاه مرکزی در دانشگاه تهران به دور از انحصار طلبی افتادیم که تحقق آن نیازمند بودجهای ۵ برابر بیش از بودجه کل دانشگاه تهران در یک سال است تا بتوانیم حداقلهای لازم را با استانداردهای بین المللی برای آزمایشگاهها فراهم کنیم.
یکی از اقدامات دانشگاه تهران برای ارائه تسهیلات ویژه به نخبگان تاسیس «آزمایشگاه مرکزی» است تا با در دسترس داشتن تجهیزات مدرن در راستای انجام تحقیقات و مطالعات و آزمایشهای علمی گام بردارند و حقوق خود را بجای صرف فعالیتهای تحقیقاتی خرج سایر نیازها کنند
باید برای خلق منابع جدید روی روشهای کارآفرینانه متمرکز باشیم و از منابع موجود در جهت توسعه کشور استفاده کنیم. طبق برآوردها تامین منابع به کمک بانک آلمانی که در گذشته بین ایران و اروپا شکل گرفته بود حدود ۱۵۰ میلیارد یورو را شامل میشد، اما در اختیار دانشگاه قرار نداشت، پس در این زمینه با حمایتهای رئیس جمهور شهید شرایطی فراهم کردیم که در شورای اقتصاد مورد حمایت معاون اول رئیس جمهور قرار گرفت و به تصویب رسید، بر این اساس اعتبار تضمین شده از طریق سازمان برنامه و بودجه به بانک خارجی واگذار شد و بانک کشاورزی به عنوان بانک عامل جهت تهیه تسهیلات ارزی برای در اختیار قرار دادن شرکتها اقداماتی را انجام داد تا این شرکتها بتوانند تجهیزات مورد نیاز ایران را از کشورهای مختلف اروپایی و کشورهایی مانند چین تامین کنند، در این زمینه باید ۱۵ درصد از بودجه توسط خودمان تامین میشد که توانستیم شرکای خود را پیدا کنیم؛ بستر قانونی و مصوبات این موضوع حدود یک سال و نیم طول کشیده است و هم اکنون در مرحلههای پایانی قرار دارد و امیدوار هستیم به زودی مرحله اجرایی آن فرا برسد.
تجهیز آزمایشگاهها خدمت رسانیهای گوناگونی را فراهم خواهد کرد و از آنجایی که مورد تایید گمرگ و متناسب با استانداردهای لازم است، پس با ایجاد آزمایشگاه مرکزی نیازهای ایران برای ارسال نمونه به سایرکشورهای جهان مرتفع میشود و امکانات تحقیقاتی خوبی فراهم خواهد شد که اتفاق مبارکی برای نگهداشت نخبگان و توسعه جامعه ایرانی با استفاده از نتایج تحقیقات است.
آنا: با وجود اینکه نیروی انسانی موتور محرکه پژوهش در هر کشوری به شمار میآید، اما نقش این منبع روز به روز کمرنگتر میشود؛ به نظر شما کم توجهی به این موضوع چه آفتهایی را برای کشور به وجود میآورد؟
مقیمی: پیشرفت هر کشوری در گروی استفاده از منابع انسانی است. بررسی مطالعات گوناگون در بین کشورهای جهان نشان از سرمایه گذاری جدی کشورهای ژاپن و کره جنوبی روی نیروی انسانی دارد که موفقیت آنها را رقم زده است؛ در صورتی که همین کشورها با معضلات منابع طبیعی و معدنی و زمینهای کشاورزی بسیار اندک و گاهی در حد صفر رو به رو هستند، کشورهایی که تمرکز خود را به سمت پرورش و تقویت نیروی انسانی حرکت داده اند در زمره کشورهای اول جهان در زمینه پیشرفت صنعتی گام برداشته اند، در مقابل کشورهایی مانند ایران که دارای منابع طبیعی و معدنی فوق العاده باکیفیت هستند، اما نمیتوانند آنطور که باید و شاید از ظرفیت استعدادها استفاده کنند به تبع به موفقیتهای لازم دست نیافته اند.
طرح جامع ارائه دهیم نخبه واقعی از غیر واقعی مشخص میشود
برای شناسایی نخبگان نیازمند طرح جامع هستیم تا هم نگهداشت آنها را ایجاد کنیم و هم توانمندیهایشان را ارتقا دهیم. به اندازه منابعی که برای کشور صرف میشود اثر بخش نبودهایم، باید نظاممند باشیم و هدفمند از نخبگان استفاده کنیم.
آنا: آمارهای جهانی نشان از کاهش رتبه تولید علمی ایران در منطقه و جهان دارد، به گفته احمدفاضل زاده رئیس پایگاه استنادی ISC برای رسیدن به رتبه اول منطقه باید ۲۰ هزار سند علمی تولید کنیم، تحقق این مسئله از نظر شما نیازمند چه معیارهایی است؟
مقیمی: در زمینه اثرگذاری شاخصها و رتبه بندیها بر جایگاه و قوت علمی یک کشور مطالعات گستردهای صورت گرفته است و با وجود اینکه تولید مقاله امری پسندیده و مطلوب است، اما به تنهایی پیشرفت مملکت را رقم نمیزند، این معیار به عنوان زنجیرهای درخدمت جامعه قرار میگیرد و باید دریابیم که تحقیقات تا چه میزان به تولید علم نافع میپردازند. با توجه به اینکه شاخصهای ارتقا در حال بازنگری است و دانشگاه تهران در آن مشارکت دارد و هیئت ممیزهها بر شاخصهای ارتقا تاکید دارند، پس هیئت علمیها روی آن سرمایه گذاری انجام میدهند، هر چند شاخصهایی از قبیل کیفیت آموزش عالی و پژوهش مطابق با حل نیازهای جامعه در آیین نامه ارتقا دیده است، اما در حال حاضر معیارهای ارتقای استادان مبتنی بر مسائل کمی مانند تولید مقاله است، یعنی در صورت بالا بودن IF مقالات امتیاز بیشتری در اختیار آنها قرار میگیرد و اگر از نظر هیئت ممیزه قابل قبول نباشد ارتقای فرد با مشکل رو به رو خواهد شد.
نوشتن مقاله تقسیم کار ضمنی بین استادان را میطلبد
اخیرا در حال حرکت به سمت رویکرد تقسیم کار علمی بین استادان هستیم، در این مسیر جدید که به شدت مدافع آن بوده ایم مسیر رشد و ارتقای هیئت علمی نباید دارای معیار واحد باشد، بلکه عدهای از استادان مقالات علمی و فعالیتهای پژوهشی با کیفیت و حرفهای انجام میدهند و وقتی میگوییم رتبه تولیدات علمی ایران در حال نزول یا جابه جایی است، به احتمال بسیار زیاد کاهش انگیزه و اعتماد به نفس آنها و استانداردهای بین المللی را به همراه خواهد داشت، پس نباید حمایتها را در این زمینه توقف کنیم، بلکه باید اهمیت بیشتری به آنها داده شود. استادانی که در این زمینه مهارت دارند، باید بین آنها تقسیم کار ضمنی انجام شود تا بتوانند مسیرهای رشد علمی را پیدا و امتیازهای لازم را کسب کنند؛ چرا که فعالیتهای علمی قابل احترام است.
آنچه که علم و نهاد علم را در جامعه تقویت میکند باید به صورت متوازن رشد یابد و مسیر ترقی برای استادان تعریف شود که معتقد هستم این موضوع در دوره جدید مدیریت کشور اتفاق خواهد افتاد و آموزش عالی از آن تاثیر میپذیرد
برخی از استادان در نظام تربیتی معلم فوق العاده شناخته میشوند و شاگرد پرور هستند و دانشجویان به آنها حس مرجعیت دارند، ضمن اینکه در انتقال مفاهیم علمی تبحر خاصی از خود به نمایش میگذارند که مورد تایید وزارت علوم هم قرار دارند، در مقابل عده دیگری از استادان در نوشتن مقاله جزء سرآمدان علمی محسوب میشود، اما دانشجو با تردید درباره کیفیت علمی او صحبت میکند و مثلا میگوید که چنین استادای دارای توان پژوهشی است، اما در انتقال مفاهیم علمی در جایگاه ممتازی قرار نمیگیرد. برخی استادان دیگر در تدریس تراز اول هستند، اما به علت ننوشتن مقاله نمیتوانند ترفیع سالانه و امتیاز ویژه دریافت کنند که در اینصورت برای ما هم قابل احترام خواهند بود. نقش اصلی استادان دانشگاه تعامل با دانشجوست تا به راحتی مفاهیم علمی را در ذهن شاگردان خود حک کنند و در رفتارهای تربیتی دانشجویان تاثیرگذار باشند، عدهای در مشاغل اجرایی به توسعه دانشگاه کمک میکنند، اما احتمال دارد که در نوشتن مقاله و زمان گذاشتن برای دانشجو دچار چالشهایی شوند و استانداردهای بالایی در برگزاری کلاس نداشته باشند. در دوره مدیریت ما تمام عزیزانی که در کسوت مدیریتی قرار گرفتند جزء سرآمدان علمی کشور بودند و جای شکر آن باقی است، در هیئت رئیسه دانشگاه تهران همه دارای جایگاه استاد تمام هستند و هیچ وقت این سابقه وجود نداشته است و چنین مسئلهای نشان از جایگاه علمی ممتازان دارد.
البته، همیشه اینگونه نیست که عدهای مدیریت حرفهای دانشگاه را بر عهده بگیرند و در عین حال سرآمد باشند در مسیر ارتقا آنها را ببینیم. اگر، با نگرش سیستمی نگاه کنیم مجموعهای از عوامل و مسیرهای متنوع وجود دارد که میتواند به دانش علم و جامعه خدمت کند و باید آن را به رسمیت بشناسیم و امتیاز دهیم تا توسعه تنها در مسیر مقاله نویسی اتفاق نیفتد.
رویکرد دولت چهاردهم باید نگاه به مزیت رقابتی استادان باشد
آنچه که علم و نهاد علم را در جامعه تقویت میکند باید به صورت متوازن رشد یابد و مسیر ترقی برای استادان تعریف شود که معتقد هستم این موضوع در دوره جدید مدیریت کشور اتفاق خواهد افتاد و آموزش عالی از آن تاثیر میپذیرد، رویکرد هم پایانی موجود در نظریه سیستمها نشان میدهد برای دستیابی به هدف مسیرهای مختلفی وجود دارد و ایراد ندارد این مسیرها متنوع و بر اساس مزیت رقابتی استادان تعریف شود تا ما هم بتوانیم دغدغه استادان را برطرف کنیم و رشد متوازن را در نهاد علم ایجاد کنیم.
انتهای پیام/