دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا تشریح شد؛

درس‌های آموزنده ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) در حوزه سبک زندگی دینی

درس‌های آموزنده ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) در حوزه سبک زندگی دینی
پیامبر در ازدواج مبارک حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به ما چگونگی مراسم شادی را نشان می‌دهد.
کد خبر : 915721

به گزارش خبرنگار گروه  فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «عروسی مهر و ماه» کتاب داستانی جالب و البته پرمخاطبی است که حجت الاسلام غلامرضا حیدری ابهری درباره ماجرای ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهرا نوشته است. به مناسبت اول ذی‌‌الحجه و سالگرد این ازدواج مبارک با این نویسنده درباره این کتاب و این واقعه مبارک گپ و گفتی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

جایگاه واقعی ازدواج مبارک حضرت زهرا(س)  و امیرالمؤمنین(ع) در تاریخ اسلام چیست؟ درباره‌ این ماجرا برای مخاطبان ما توضیح می‌دهید؟

این ماجرا از سه جهت اهمیت دارد؛ یکی اینکه خودِ اسلام دینی است که آمده زندگیِ مادّی ما را هم سامان بدهد. یعنی اسلام اصلاً مرزی بین زندگی آسمانی و زمینی خیلی قائل نیست. برای همین در حوزه‌هایی مثل ازدواج و خانواده... حرف دارد. معتقدیم اگر دست بشر را در اینجا نگیریم، اصلاً به بهشت نخواهد رسید، مسیر بهشت انسان از همین مسائلِ روزمره‌ی زندگی است. یک مورد دیگر هم که به نظرم خیلی مهم است، اینکه لکم فی رسول الله اسوه حسنه... مردم خیلی دوست دارند بدانند که دختر پیامبر چگونه ازدواج کرد؟ یعنی اسوه‌ حسنه، دختر خودش را چطور سامان داد. یک جهت این ماجرا هم وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) و روایت تطهیر و جانشینی و جنبه‌های سیاسی است که می‌تواند پشت این ازدواج دیده شود.

یعنی همین که به بعضی از خواستگاران نه گفته بودند و به ایشان گفتند بله؟

بله؛ اینها معانی خاصّ خودش را دارد به اندازه‌ خودش، ولی من نمی‌خواهم چیزی مثل غدیر را از آن دربیاورم.

یعنی ولایت از دلش درنمی‌آید ولی معنا دارد؟

بله، چون اصلاً پیامبر سبکشان برای جاانداختن حضرت علی، لزوماً بیانات حقوقی نبود. به گونه‌ای بود که ذهن جامعه را آماده می‌کرد که او را به شایستگی بپذیرند که آن هم داستان خودش را دارد.

پس به نظر شما این ازدواج مبارک، نه تنها از نظر تاریخ اسلام، بلکه تأثیری فراتر از زمان و مکان این واقعه دارد؟

یک مقدار جنبه‌ ولایت عهدی حکومت امام علی و یک مقدار هم جنبه‌های آموزشی زندگی به قول معروف سبک زندگی، در این ماجرا است که چه طور همسر انتخاب می‌شود؟ مؤمن کفّش چه کسی هست؟ اینکه پیامبر به ما مراسم شادی را با روی خوش نشان بدهد. یعنی اینکه می‌توانست این عروسی مراسمی نداشته باشد، می‌توانست ولیمه نداشته باشد، می‌توانست شادی نداشته باشد، صرفاً یک پیمان حقوقی باشد و به همان شکل جمع و جور بشود. ولی می‌بینیم پیغمبر مهمان دعوت می‌کند، اصحاب شادی می‌کنند و اینها برای جامعه‌ ما خیلی مهم است.

این کتاب می‌خواهد فضا‌های شاد دین را هم نشان بدهد

ظاهراً مخاطب کتاب جنابعالی، یعنی کتاب عروسی مهر و ماه، نوجوانان هستند. چرا برای نوجوانان از این واقعه گفتید.

معمولاً کتابی که برای نوجوان نوشته می‌شود، ما آن را کتاب برای مخاطب عمومی تلقی می‌کنیم. من یک زمان به جنبه‌های شاد مرتبط با اهل بیت خیلی علاقه داشتم. چون در آن جنبه‌های عزاداری اهل بیت افراط می‌شد. مثلاً یک معصوم مثل امام مجتبی دو تا تاریخ شهادت دارد و هر دو را هم عزاداری می‌کنیم. ولی چرا مثلاً یک مراسم شاد هم برای حضرت زهرا داریم، یواشکی از کنارش رد می‌شویم؟ من به آن جنبه‌ آن طرف اعتراض ندارم ولی به این اعتراض دارم که چرا این شادی را کمتر می‌گیرید. در حقیقت این کتاب می‌خواهد از کتاب‌هایی باشد که فضای شاد دین را هم نشان بدهد.

به درس آموزی از این واقعه در حوزه سبک زندگی اشاره کردید و نکات آموزنده‌ای در این ماجرا وجود دارد. مثل بحث ساده‌زیستی حضرات و آن ازدواج ساده‌ای که برگزار شد یا جهیزیه‌ ساده‌ای که رسول الله دادند و... راجع به این هم توضیح می‌دهید؟

بله در آن زمان فهرست جهیزیه را می‌گفتند و اگر به زبان امروز برای مردم ترجمه شود، عبارت است از مایحتاج اولیه شروع یک زندگی با خرده ریز‌هایی که در جهزیه است. یا نظر خواستن از دختر برای ازدواج. همه می‌توانیم بفهمیم که پیغمبر مایل بودند که نظر فاطمه را هم بداند. یا بحث حیا و نوع واکنش حضرت زهرا که پاسخ می‌دهد منتها پاسخی از جنس خودش بوده است. در این مراسم درس‌های اخلاقی زیادی وجود دارد که اگر ما یک ذره بین بگذاریم آموختنی زیاد می‌بینیم.

الان بین عرب‌ها رسم است که جهیزیه را مرد تهیه می‌کند. آن دوره پیامبر جهیزیه دادند یا امیرالمؤمنین جهیزیه تهیه کرد؟

امیرالمؤمنین برای فراهم کردن اسباب زندگی زرهش را فروخت؛ اما به نظر من جامعه نیاز خودش را نشان می‌دهد و تعیین می‌کند. یک زمان یک مرد این قدر توانا هست و دستش می‌رسد تا زندگی را جمع کند، اما الان برای یک جوان و خانواده‌اش سخت است که یک طرف مشارکت کند در سامان دادن به زندگی. اینها را جامعه تعیین می‌کند.

باید تحقیق و تتبع خود را گسترش دهیم

یکی از آسیب‌های چنین کتاب‌هایی افتادن به دام تخیل و افسانه است، چون ممکن است بخش‌هایی از ماجرا روایت نشده باشد یا نویسنده مجبور باشد در جا‌هایی خود را به جای معصومان بگذارد و از این زاویه روایت کند. در این باره چه کردید تا از این آسیب‌ها کتاب مصون باشد؟

دو کار انجام دهیم این آسیب کمتر می‌شود یکی اینکه تا می‌توانیم تحقیق و تتبع خود را گسترش بدهیم. بالاخره شما وقتی می‌گویید سال دوم هجری ازدواج اتفاق افتاده است تمام وقایع سال دوم هجری را می‌توانید به عنوان بستر‌ها و فضای ازدواج حضرت زهرا مطرح کنید. این تتبع خیلی کمک می‌کند که نویسنده کمتر دست به دامن بعضی تخیلات شود. یکی هم تأمل در ملازمات اتفاقاتی است که روی داده. مثلاً درباره آسیه که همسر فرعون بود، تأمل در این قضیه که وقتی همسر یک پادشاه ایمان می‌آورد چه می‌شود، کمک می‌کند. یا در المیزان در موقف یوسف، شرایط را باز می‌کند. یعنی همسر یک وزیر یک خانم زیبای خوش لباس بوده و اینها را از قرائن می‌توان حدس زد. درباره داستان این کتاب و داستان‌های دیگر هم چنین است.

اینجا سه مفهوم وجود دارد نص، استظهار و جعل. یعنی تعدادی در کار تاریخی جعل می‌کنند. بخش دیگر نص تاریخی است مثل گفتگو بین حضرت زهرا و پیامبر و بخش دیگراستظهاراتی است که ما از شرایط برداشت می‌کنیم.

در حقیقت ما سه تا دلالت داریم. دلالت مطابقتی، دلالت تضمنی و دلالت التزامی. ما خیلی وقت‌ها در قصه در این دلالت مطابقتی گیر کردیم و غافل هستیم که آن دو تا دلالت هم، دلالت هستند. یعنی وقتی نقل شده خورشید وسط روز بالا آمده، من می‌توانم نتیجه بگیرم و بگویم هوا گرم است. یعنی نویسنده ببیند که لوازم انسانی بحث چیست.

به عنوان نکته آخر این داستان چه آموزه‌های تربیتی برای مخاطب خود دارد؟

در درجه اول باید بدانیم چه چیزی را دین و دینی می‌دانیم. اکثر نویسندگان تاریخ می‌نویسند آن هم با ادبیات خیلی دور از مردم. تلقی آنها از دین سنت است. دین اگر چراغ راه است، کار دینی باید رنگ و بوی این چنینی داشته باشد. این چراغ باید راه را روشن کند. حسم این است که وقتی نبی من عروسی برای دخترش برگزار کرده، برای من درس دارد. اصلاً دین من در همه موارد از جمله ازدواج و زندگی و کاسبی و حتی جنگ چراغ راه دارد. اگر اینها تنظیم نباشد زندگی بشر به هم می‌ریزد.

علامه طباطبایی در جایی از المیزان می‌گوید شریعتی که نکاحش تنظیم باشد، اما نمازش تنظیم نباشد به درد نمی‌خورد یا برعکس اگر نماز باشد و نکاح نباشد آن هم مشکل دارد، چون آدم در بستر همه اینها باید تکلیفش مشخص باشد. موحد کسانی هستند که الذین فی صلواتهم دائمون. نه اینکه یک شخص دائم نماز بخواند بلکه همه فعل و انفعالات یک فرد نماز است. به نظر من از این جهت که این کتاب یک جنس یا یک سنخ از دین شناسی را نشان می‌دهد می‌تواند برای همه کاربردی باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته