روایت آماری از سهم استانها در تولید علم با رویکرد فناوری/ وضعیت قرمز در علوم پایه
خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ حسین بوذری؛ مردم ایران تجربیات بسیار دشوار و تاریکی از دورههای استبداد قاجار و پهلوی و بعد از آن دوران سخت جنگ تحمیلی بعد از انقلاب اسلامی داشتهاند و در هر دورهای براساس رویکرد دینی و مذهبی و باور به مؤلفههای «خودباوری» و «اراده» فارغ از سیاستهای ضددینی و استبدادی پادشاهان وقت از پس تمام این مشکلات برآمدهاند و قلههای پیشرفت را یکی پس از دیگری پیمودهاند.
در دوره پهلوی که اختناق و خفقان ایران را فراگرفته بود و رژیم پهلوی اجازه فعالیت علمی به مردم ایران نمیداد و فقط زیر سایه غرب و آمریکا به خواب غفلت فرورفته بود، کشورمان بسیاری از فرصتهای پیشرفت علمی را در آن دوران از دست داد، تنها به این دلیل که رژیم فاسد پهلوی سرسپرده و نوکر و بله قربانگوی غرب بود و باید شاه و اطرافیانش در قدرت باقی میماندند.
بههمین دلیل علم در آن دوران وارداتی بود و حتی کارمندان وزارتخانهها و نهادهای مختلف را از خارج وارد میکردند و بهجای پرورش نخبه در داخل، برای پیشبرد امور عمرانی و اقتصادی باید نخبگان خارجی و فرنگی وارد ایران میشدند و امور را پیش میبردند.
برای اینکه میزان عقبماندگی ایران اسلامی در دوران قبل از انقلاب اسلامی را با بعد از آن مقایسه کنیم، فقط کافی است نگاهی به تعداد مراکز علمی و واحدهای دانشگاهی بیندازیم تا متوجه عمق فاجعه در دوران قبل از انقلاب اسلامی شویم.
ایران در دوران قبل از انقلاب فقط دارای ۱۵ واحد دانشگاهی بود و تازه افرادی در این دانشگاهها تحصیل میکردند که از قشر مرفه جامعه و سرسپرده رژیم پهلوی باشند، اما این عدد امروز به بیش از ۲۶۴۰ واحد دانشگاهی رسیده است.
همچنین در دوران قبل از انقلاب اسلامی تعداد مدارس به ۴۷ هزار مدرسه میرسید و بسیاری از کودکان و نوجوانان هم بهخصوص در روستاها و شهرهای دورافتاده از تحصیل بازمیماندند، اما این عدد امروز به بیش از ۲۲۰ هزار مدرسه رسیده است.
از سویی در دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران فاقد فارغالتحصیل در زمینه علوم تخصصی بود.
با مقایسه تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان قبل و بعد از انقلاب اسلامی سرمان سوت میکشد که پهلویها چه خیانتی به مردم انجام دادهاند.
به این عبارت نگاهی بیندازید: سال ۵۷ در مقطع کارشناسی ۹۸ هزار دانشجو داشتیم، این عدد امروز به ۲ میلیون و ۸۱۹ هزار و ۶۶۲ نفر رسیده، در مقطع کارشناسیارشد (فوقلیسانس) با تمامی اختناق پهلویها در سال ۵۷ تعداد دانشجویان به ۶ هزار و ۳۴۰ نفر میرسید، در حالی که امروز سالانه تنها ۷۲۰ هزار فارغالتحصیل کارشناسیارشد داریم، در مقطع دکتری وضعیتمان جالب توجه است، سال ۵۷ در مقطع دکتری حرفهای ۷۲ هزار و در گروه تخصصی یکهزار و ۲۵۵ فارغالتحصیل داشتیم، اما اکنون سالانه ۹۴ هزار، به عبارتی نزدیک به صد هزار فارغالتحصیل داریم.
از سویی سال ۵۷ تعداد اعضای هیئتهای علمی دانشگاههای ایران به مرز 4 هزار نفر میرسید، اما این آمار امروز به ۹۰ هزار پژوهشگر و محقق رسیده است که در نوع خود جالب است.
بنابراین ایران اسلامی بعد از انقلاب به پیشرفتهای حیرتانگیزی در حوزههای علمی دست پیدا کرده که سهم استانهای مختلف دارای ظرفیت بالای علمی در این زمینه غیرقابل انکار است.
رهیافت نخست: توسعه متوازن
استانهای کشور با توجه به زیرساختهای فنی و توسعهای در حوزههای تولیدی و اقتصادی میتوانند در کشور مؤثر باشند، بهخصوص که بسیاری از این ظرفیتها هنوز ناشناخته مانده و با شناسایی این پتانسیلها و تحقیق و پژوهش در هر بخش میتوان علاوه بر تولید علم به ارائه راهکار و ایده در آن موضوع پرداخت.
هر استان بنا به جایگاه آن در کشور باید مورد مطالعه دقیق قرار بگیرند تا به شناخت دقیقی از ویژگیهای ساختاری، امکانات و محدودیتهای هر استان دست پیدا کنیم و این مطالعه و پژوهش علمی درباره هر استان قطعاً به کاهش ناهمگونی و نابرابری و در نتیجه به توسعه متوازن و همهجانبه کشور خواهد انجامید.
براساس شواهد بهدلیل توزیع نامناسب منابع توسعه در هر استان، برخی استانها بهلحاظ تولید علمی و در نتیجه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مهیابودن زیرساختهای فنی و زیربنایی در وضعیت نامناسبی قرار دارند، برعکس استانهایی هم هستند که به دلیل جمعیت بالا و ظرفیتهای فراوان در همه زمینهها وضعیت بهتری دارند و با این بیعدالتی نمیتوان انتظار رشد و توسعه استانها را در تمامی اجزای ساختار فضایی کشور داشت.
رهیافت دوم: تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه (Research and Development) به فعالیتی خلّاقانه گفته میشود که به ابداع کاربردهای جدید میانجامد و این ابداعات از طریق دانشهای نو و علوم جدید منجر به تکنولوژیهای کاربردی میشود.
غلظت پژوهش و گشترش در هر استانی با استان دیگر متفاوت است، غلظت پژوهش به این معنا که پژوهش و توسعه در هر استان از درآمد آن استان بالاتر باشد که این موضوع در رشتههای مختلف متفاوت است.
تعداد کل محققان كارگاههاي داراي فعاليت تحقيق و توسعه برحسب گروه تحصيلي، جنس و استان
بهعنوان نمونه کشور در علوم مهندسی و فنی دارای ۱۱۳ هزار و ۲۳۷ پژوهشگر و محقق است، در حالی که این آمار در رشته هنر به ۷ هزار و ۶۲۶ محقق میرسد، بنابراین در این گزارش بنا داریم علوم پایه، علوم کشاورزی و دامپزشکی، علوم فنی و مهندسی، علوم پزشکی، علوم انسانی و علوم هنر را مورد بررسی قرار دذهیم تا ببینیم هر استان در چه علومی باید تقویت شود و در چه حوزههایی دارای نقطه قوت است و باید بیشتر به این نقاط قوت پرداخت.
رهیافت سوم: دانشبنیان
با ظهور اقتصاد دانشبنیان، مفهوم جدیدی از صنایع با مفهوم صنعت دانشبنیان شکل گرفت و تکنولوژی و سرمایه انسانی کلیدیترین عامل تولید صنایع دانشبنیان شد.
وقتی از صنعت دانشبنیان صحبت میکنیم به چهار صنعت برخورد میکنیم، نخست صنایع با فناوری بالا، دوم صنایع با فناوری بالاتر از متوسط، صنایع با فناوری پایینتر از متوسط و چهارم صنایع با فناوری پایین.
تعداد پروژههای تحقيق و توسعه شرکتهای دانشبنیان برحسب نوع و استان
در این گزارش وضعیت استانها را بهلحاظ تحقیق و توسعه شرکتهای دانشبنیان مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که تعداد کل پروژههای تحقیق و توسعه در کشور ۳۲ هزار و ۸۴۷ پژوهش است که به سه گروه بنیادی، کاربردی و توسعهای تقسیم میشوند.
در این بین استان تهران با ۱۹۰ هزار و ۶۶ تحقیق و پژوهش با اختلاف در رتبه نخست قرار دارد و استانهای اصفهان، البرز، خراسانرضوی و فارس در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند.
بدترین عملکرد تحقیق و پژوهش متعلق به استان خراسانشمالی است که در رتبه پایانی تحقیق و پژوهش دانشبنیانی قرار دارد و البته در کنار خود استانهای لرستان و قم را مشاهده میکند.
در حوزه تحقیق، توسعه و پژوهش علمی هم استان تهران همچنان پیشتاز است و با ۱۸۴ هزار و ۷۰۹ پژوهش بالاتر از سایر استانها قرار دارد و استان یزد با ۳ هزار و ۱۱۴ پژوهش و تحقیق رتبه آخر را به خود اختصاص داده است.
بنابراین با مقایسه آماری وضعیت استانها در حوزه علمی میتوان دریافت که تقریباً استانهای با جمعیت و مساحت بزرگتر وضعیت مناسبی بهلحاظ تولید علم و پژوهش علمی دارند (هرچند نقاط ضعفی هم دارد) و در مقابل استانهای با جمعیت و مساحت کوچکتر اغلب شرایط علمی و دانشبنیانی مناسبی ندارند.
سهم زنان در تحقیق و توسعه کشور
با مشاهده آمار مربوط به سهم زنان از تحقیق و پژوهش به نتایج قابل تأملی میرسیم که در مقایسه با تعداد دانشجویان و فارغالتحصیلان زن در کشور عدد بسیار پایینی است.
تعداد ۳۷ هزار و ۱۴۶ محقق و پژوهشگر زن در کشور وجود دارد که به تفکیک رشتهها و مدرک تحصیلی ۱۸ درصد در علوم پزشکی، ۲۲ درصد در علوم فنی و مهندسی، ۱۹ درصد در علوم پایه، ۲۸ درصد در علوم انسانی، ۹ درصد در علوم کشاورزی و دامپزشکی و ۴ درصد هم در علوم هنری به فعالیت پژوهشی میپردازند.
از سویی ۲۵۴ هزار و ۷۹۶ هزار نفر در کشور به تحقیق و پژوهش مشغولند که سهم آقایان ۶۸ درصد و سهم بانوان هم ۳۲ درصد است که ۱۳۷ هزار و ۵۹۲ نفر بهصورت تماموقت به فعالیت پژوهشی و تحقیق میپردازند.
همچنین محققان تماموقت به تفکیک جنسیتی شامل ۶۹ درصد پژوهشگر آقا و ۳۱ درصد پژوهشگر خانم هستند.
در مجموع با تمامی ظرفیتهایی که کشورمان دارد آمار پژوهشگران بسیار اندک است و نمیتوان با چنین اعداد و ارقامی به تولید علم در آینده امیدوار بود، مگر اینکه دولت جدید برنامههای زیرساختی برای تولید علم مدنظر داشته باشد.
در حوزه پژوهشی وضعیت دانشگاههای مراکز استانها خیلی مناسب نیست، بهطوری که در حوزههای رﯾﺎﺿﯿﺎت، ﻋﻠﻮم کامپیوتر و اﻃﻼﻋﺎت، ﻋﻠﻮم ﻓﯿﺰﯾکی، ﻋﻠﻮم شیمی، زﻣﯿﻦ، ﻋﻠﻮم محیطی ﻣﺮﺗﺒﻂ، ﻋﻠﻮم زیستی و ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻮم طبیعی دانشگاههای فردوسی مشهد، ﻋﻠﻢ و ﺻﻨﻌﺖ اﯾﺮان، ﺻﻨﻌتی اﺻﻔﻬﺎن، ﺷﻬﯿﺪ بهشتی، ﻋﻠﻮم پزشکی بهشتی، صنعتی ﺷﺮﯾﻒ، ﺷﯿﺮاز و ﺗﺒﺮﯾﺰ به ترتیب رتبههای ۶۰۱ تا ۷۰۰ را کسب کردهاند.
از سویی براساس آمار مرکز آمار ایران سهم هرکدام از بنگاههای تجاری، دولت، آموزش عالی و مؤسسات غیرانتفاعی به شرح زیر میآید:
تعداد محققان (معادل تماموقت) تحقيق و توسعه كارگاههاي داراي فعاليت تحقيق و توسعه برحسب بخش نهادی، گروه تحصيلی و جنس در استانها
انتهای پیام/