دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
11 خرداد 1403 - 08:30
یادداشت؛

تأملی بر نامه رهبر انقلاب به دانشجویان معترض حامی فلسطین

تأملی بر نامه رهبر انقلاب به دانشجویان معترض حامی فلسطین
فعال‌شدن جنبش جوانان، دانشجویان و دانشگاهیان آمریکایی و غربی در واقع حاصل ناکارآمدی تفکری است که دیگر بیانگر افول قدرت نرم آمریکاست و حتی رسانه‌ها هم دیگر نمی‌توانند این واقعیت را پنهان کنند.
کد خبر : 914458

خبرگزاری علم و فناوری آنا - *علی‌رضا بیابان‌نورد؛ بگذارید از آخر نامه حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظلله العالی) خطاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا آغاز کنیم که در واقع اول راه روشنگری است «توصیه می‌کنم با قرآن آشنا شوید».

این نامه سومین نامه ایشان برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی است، نامه‌ای که واکنش سیاستمداران آمریکایی زیادی را با خود به دنبال داشته است. در یک توئیت رئیس مجلس نمایندگان کنگره «مایک جانسون» با اشاره به همین نامه گفته است”When you,ve won the Ayatollah, you lost America” (به دست آوردن تأییدیه آیت الله یعنی از دست رفتن آمریکا...). در هر دو نامه و پیام پیشین مراجعه بلاواسطه و بدون هیاهوی رسانه‌ای به منابع اصیل اسلامی توصیه شده است و در نامه اخیر نیز دقیقاً همین موضوع تکرار شده است و به نوعی از جوانان غربی این بار جوانان دانشگاه‌های آمریکا خواسته شده است، شناخت درستی از دین اسلام کسب کنند و با ژرف‌اندیشی و عمق اندیشی لایه‌های مختلف اسلام را از متون اصیل دریافت کنند و تحت تأثیر تعابیر شرقی و غربی و مکاتب مختلف قرار نگیرند.

در هر سه نامه روح حقیقت طلب جوانان مورد خطاب قرار گرفته‌اند؛ زیرا جوانان برای پذیرش حقیقت معمولاً ذهن مهیاتری دارند و استدلال عقلانی را می‌پذیرند و برخلاف سیاستمداران که اخلاق و انصاف را از سیاست جدا کرده‌اند، توان بیشتری برای دیدن حقیقت داشته و احتمال بیشتری برای پذیرش آن دارند، آنها دارای روح کنجکاوی هستند و در صورتی که حقایق و واقعیت‌ها ورای تبلیغات رسانه‌ای به آنها عرضه شود، آن را خواهند پذیرفت و واقعیت را خواهند دید؛ کمااینکه شعار نخستین دانشگاهی که خیزش علیه جنایات رژیم غاصب صهیونیستی را شاهد بود یعنی دانشگاه اموری «Emory University» این است: “cor purden tis possidebit scientiam”
 (یعنی دل روشن صاحب دانش است) و اکنون ما شاهدیم قریب به اتفاق فعالان جنبش‌های دانشگاهی جدید در این کهنه دموکراسی ترک خورده غربی، از جوانان هستند، آن هم دقیقاً در زمانی که جهان غرب از هرگونه «معنویت» تهی است و این نشانگر آن است که هرگاه فطرت و وجدان بیدار انسانی مورد خطاب قرار گیرد، قطعاً کارگر خواهد افتاد.

دو نامه قبلی پس از هیاهوی رسانه‌ای سیاستمداران غربی برای گسترش اسلام هراسی و به جهت روشنگری نوشته شد، به نوعی که در آن به صورت سوال گونه ابعاد مختلف ظلم و ستم غرب علیه جهان اسلام، توسط سیاستمداران غرب هراس‌افکنی و نفرت پراکنی علیه اسلام را متذکر شده بود.

دقیقاً اینجا سلوک عملی پیامبر اکرم (ص) برای معرفی اسلام را در انقلاب ایران شاهدیم ابتدا نامه به امپراتوری ایران و امپراتوری روم و برخی از حاکمان دیگر برای پذیرش اسلام، سپس ارتباط چهره به چهره با توده‌های مردم. در انقلاب ما نیز امام (ره) ابتدا به گورباچف و پاپ نامه می‌نویسد و ایشان را دعوت به مطالعه عمیق اسلام و منابع ناب آن می‌کند و پس از آن سلف صالح ایشان یعنی مقام معظم رهبری (مدظلله العالی) با دیپلماسی فعال خویش، ادامه راه معرفی دین مبین اسلام را از طریق ارتباط مستقیم با مردم و جوانان غربی انجام می‌دهند تا آنان بدون واسطه به شناخت اسلام آن هم ورای پیش داوری‌ها و تبلیغات منفی، ترغیب شوند و مردم غرب اسلام را به طور مستقیم و بی‌واسطه بشناسند و توصیه‌های اسلام برای موفقیت جنبش را که عینا در راه انقلاب اسلامی و پیروزی آن به کار رفته است را خطاب به جوانان یادآور شوند «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ» و «لا تَظلِمونَ وَلا تُظلَمونَ» و این است تنها راه استقلال و نجات از سیاستمداران فاسد غربی که دیگر امیدی به اصلاح آنها نیست.

فعال شدن جنبش جوانان و دانشجویان و دانشگاهیان آمریکایی و غربی در واقع حاصل ناکارآمدی تفکری است که دیگر بیانگر افول قدرت نرم آمریکاست و حتی رسانه‌ها هم دیگر نمی‌توانند این واقعیت را پنهان کنند که اکنون سیاستمداران آمریکایی، این کشور وسیع را به صورت پیوست مناطق مجعول اسرائیل درآورده‌اند. منطقه مجعولی که با بی‌رحمی تمام در مدت زمانی اندک و در پیش روی افکار عمومی ۸ میلیاردی در حال نسل‌کشی، کودک‌کشی و جنایات جنگی است؛ اما عصر کنونی، عصر عیان شدن حق و حقیقت است و دروغ و جعل و فریب تا ابد پشت پرده نمی‌ماند و ما اکنون در حال تجربه عیان شدن حقیقت هستیم، حقیقتی که سال‌هاست به مدد قدرت زر و زور در پرده ابهام مانده است؛ پرده ابهامی که اصل بازنمایی رسانه‌ای است؛ اما به مصداق آیه شریفه «و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین» در حال کناررفتن است و مردم در سراسر جهان تصویر چشم آشنای “All Eyes on RAFAH” (همه چشم‌ها به رفح دوخته شده است) را دنبال می‌کنند و این قابل پنهان کردن نیست و وقت آن فرا رسیده است که بار دیگر بگوییم: «اکنون فرصت برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام مهیاست.»

*عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب