منتقد کتاب، نیاز جدی این روزهای بازار نشر/ آیین رونمایی، جلسه نقد نیست
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم وفناوری آنا، ونوس بهنود ـ سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حالی با معرفی میلیونها کتاب همراه شد که به اعتقاد فعالان این حوزه هیچ پایش تخصصی و کارشناسی از محتوای کتابها جز آنچه هر انتشاراتی خود نسبت به آن انجام داده و در ادامه ممیزان وزارت ارشاد زیر آن امضا زدهاند، وجود ندارد.
این در حالی است که منتقدان تخصصی کتاب در کشورهای دیگر به عنوان یکی از ارکان اصلی بازار نشر و کتاب شناخته میشوند. سواد و معلومات آنها فارغ از هرگونه جهتگیری و با اشراف به فن نگارش است واز اوضاع جامعه هم آگاهی کامل دارند.
بی توجهی به اهمیت نقد کتاب در ایران موجب شده تا کتاب به کالای آزمون و خطا تبدیل شود. در واقع بعد از چاپ یک کتاب و ورود آن به بازار، نقدها آغاز شده و همین نقدها نیز سطحی و اغلب به شکل تعریف و توصیف کلی یا برعکس رد و کوبش کامل کتاب است.
فعالان بازار نشر اذعان دارند که نقد مؤثر و راهگشاست؛ اما عملاً منتقدان کتاب به آن درجهای که باید جدی گرفته نمیشوند و از ظرفیت آنها استفاده نمیشود. در حالی که منتقد کتاب میتواند با خواندن و مطالعه کامل کتاب و ارائه نظرات خود نه تنها جامعه را نسبت به کتابی آگاه ساخته و نویسنده را برای تداوم کار خود کمک کند؛ بلکه به دلیل اینکه فضای پرسشگری را موجب میشود نسبت به بهبود کیفی تولیدات بازار نشر اقدام کند.
چارچوب نقد نامشخص است
نویسنده کتابهای کودک و نوجوان در اینباره میگوید: «برخی ناشران مدیر و کارشناس محتوایی دارند که کتاب در حدود تعریف شده و مورد تأیید آنها باشد؛ اما اینکه افرادی به صورت مجزا چنین کاری را انجام دهند، نداریم.»
تیمور آقامحمدی معتقد است ما حتی سازوکار مشخصی برای نقد کتاب نداریم واینکه آیا صرف رعایت خطوط قرمز میتواند کتابی را مقبول بداند، کافی نیست. هنوز مقوله کارشناس کتاب مبهم و نامشخص است؛ چراکه به ضرورت تعریف آن نرسیدیم.
کارشناس رسانه و نویسنده کتاب نیز در اینباره میگوید: «امروز ناشران مستقل عمل میکنند و هر نشری استاندارد کیفی و فنی و هم چارچوب نظری خود را دارد و هیچ وقت مرسوم نبوده که نهاد مستقلی چنین مسئولیتی را به عهده بگیرد.»
وحید یامین پور میافزاید: «دستگاههای نظارتی هم کار خود را انجام میدهند و بعید است در خصوص مسائل فنی کتاب دخالت کنند. موافق این جریانم که خود ناشران نسبت به بررسی کتب اقدام کنند و این استقلال برای ناشران باید به رسمیت شناخته شود.»
وی عنوان میکند: «در ادامه این بازار و مخاطبان و کارشناسان پسینی است که میتوانند در مورد کتاب نظر بدهند. این چرخه موفق بوده هر چند ممکن است نشری پیدا کرد که استانداردهای مقبولی ندارد. یا به لحاظ مسائل اقتصادی ممکن است ناشری به کیفیت بیتوجه باشد.»
مدیر فروش دفتر نشر فرهنگ اسلامی هم در پاسخ به این سؤال که آیا مقولهای با عنوان نقد محتوایی کتاب در بازار نشر ایران وجود دارد یا نه، میگوبد: «در حوزه نقد محتوایی دقیق نشدم و پیگیر آن نبودم که چنین چیزی وجود دارد یا نه. در جایی هم به این شکل واضح نبوده است. عموماً بعد از رونمایی کتابها نقد انجام میشود.»
امیر دهکردی معتقد است که باید اثری چاپ شود تا بتوان نقد کرد. نقد کتاب قبل از چاپ آن نمیتواند آنطور که باید عملیاتی شود؛ اما اینکه مقولهای تخصصی با عنوان منتقدان کتاب فعالیت جدایی داشته باشند، بنده بیاطلاعم.
نویسنده کتب به زبان ترکی و فارسی نیز درباره وضعیت نقد و بررسی محتوایی کتابها تأکید میکند که متاسفانه این مقوله به ویژه از سوی کارشناسان وزارت ارشاد هیچ سازوکار مشخصی ندارد.
عمار احمدی تصریح میکند: «چطور ممکن است کتابی در یک شهر تأیید شده و مجوز بگیرد، اما در شهری دیگر مجوز به آن داده نشود. یکی از مشکلات بررسی محتوایی کتابها فقر زبانی کارشناسان است و اینکه به دلیل اینکه اطلاعات کاملی از موضوع ندارند نمیتوانند نظر درستی در مورد آن بدهند.»
رونمایی از کتاب با نقد متفاوت است
در عین حال به غیر از جلسات غیر رسمی و بیشتر محفلهای ادبی بررسی و نقد کتاب و فعالیت اصحاب رسانه در معرفی کتابها، شاید بتوان رسمیترین جلسات معرفی کتابها را آیین رونمایی آنها دانست. جلساتی که عموماً افراد مدعو از ارائه نظرهای انتقادی در مورد کتاب خودداری کرده و این جلسه را به جشن تولد کتاب بدل میکنند.
مسئول غرفه انتشارات خوارزمی میگوید «بیشتر از اینکه رونمایی کتابها در فضایی مانند نمایشگاه کتاب تأثیر داشته و دلیل توجه به یک کتاب یا خرید آن باشد، این فضای مجازی است که تأثیر بیشتری در معرفی کتابها دارد و یک جشن رونمایی نمیتواند منجر به خرید کتاب شود.»
به گفته فاطمه حبیبی، بستر مشخصی برای رونمایی کتاب نداریم و هر ناشری در فضای مجازی یا با تدارک یک جمع دوستانه در کتاب فروشیها نسبت به رونمایی کتاب اقدام میکند و این نمیتواند فرصت نقد حرفهای کتاب را موجب شود.
نگرانی از وضعیت محتوای کتابها و گاهی ناتوانی آنها در توان افزایی و علم افزایی جامعه در حالی است که یکی دیگر از نویسندگان نیز در اینباره معتقد است خودرویی که فرمان آن در سمت راست است به درد جادههای ایرانی نمیخورد. به همین ترتیب برخی محتواهای فرهنگی که برای جامعه دیگری مناسب است، با جامعه ما همخوانی و تناسب ندارد.
علی قهرمانی اضافه میکند: «برخی محتواهای سبک زندگی نه تنها مناسب و متناسب نیست؛ بلکه مخرب هم هست. برخی محتواها را ترجمه میکنیم بدون اینکه در نظر بگیریم محتواها چقدر در تناسب با اقتضائات جامعه ما است و چگونه میتواند مشکلی از مشکلات جامعه را حل و فصل کند.»
به گفته این نویسنده گاهی محتوایی میتواند در جامعهای تحولآفرین باشد، اما در جامعه ما مخرب عمل کند و میتواند به جای اثرات مثبت، اثرات منفی بر جای بگذارد.
فعالان حوزه نشر خود معتقد به ضرورت بررسی محتوای کتابها هستند. در عین حال که به ضرورت تعریف چارچوبها و ورود افراد متخصص در این عرصه و حمایت از منتقدان کتاب تاکید دارند. بیشک فردی که با بیحوصلگی صفحاتی از یک کتاب را تورق کرده است در صلاحیت نقد آن و ارائه نظر در خصوص آن نیست و وقتی کتابی فاقد کیفیت و وجاهت وارد بازار میشود در حکم آب ریختهای است که نمیتوان آن را جمع کرد.
انتهای پیام/