دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی؛

سبب‌شناسی شخصیت رستم در شاهنامه فردوسی

سبب‌شناسی شخصیت رستم در شاهنامه فردوسی
«رستم» شخصیت اسطور‌ه ای شاهنامه، الگوی جسمانی و معنوی ایرانیان است که نه هاله تقدّس او را فرا گرفته و نه همانند انسان‌های عادی است.
کد خبر : 910950

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا،سید صادق شیخ‌زاده دکترای زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه ـ تحلیل رفتار‌های سبب‌شناختی که بستر مناسبی برای پژوهش‌ها می باشد به ذهن هر خواننده متفکری یادآور می شود تا بداند در این میان داستان‌های شاهنامه با شخصیّتهای فراوان از آثاری است که در آن میان دنیای داستان و جهان واقعی به خوبی پیوند ایجاد شده است.

«رستم» شخصیت اسطور‌ه ای شاهنامه، الگوی جسمانی و معنوی ایرانیان است. شخصیّتی که نه هاله تقدّس او را فرا گرفته و نه همانند انسان‌های عادّی است. رفتار این شخصیّت، همه مسائل شخصی، اجتماعی و انسانی را در بر میگیرد. از راه‌های شناخت شخصیّت رستم پرداختن به رفتار او براساس عملکرد او است، مزلو. روانشناس آمریکایی، در نظریه شخصیّت خود با دیدگاهی متفاوت نسبت به روانکاوان و رفتارگرایان، به ابعاد روانی انسان می پردازد.

در نظریه او به مسائل جسمی و به امور معنوی توجّه شده است. با ارزیابی شخصیّت رستم از تولّد تا مرگ، براساس هرم نظریه شخصیّت مزلو مشخّص می شود او به مرحله‌ای از خودشکوفایی رسیده است. در این پژوهش سعی شده است شخصیّت او بر اساس این نظریه و با توجّه به هفت خوان بررسی شود.

شاخه‌ رفتاری رستم در این داستان، نشان از سیر حرکتی او از فعّالیت‌های مادّی به سوی خودشکوفایی است. عبور از مسائل جسمانی، احساس امنیت و اعتماد به نفس، عشق به وطن، احترام متقابل و تدبیر و تشخیص که از لوازم خودشکوفایی است از بررسی شخصیّت رستم در این داستان به دست می آید. قابلیت رستم در انتقال تفکّر اسطوره‌ای از یک سو، نشان از تکامل نسبی شخصیّت اوست و از سوی دیگر، مقبولیت عام را در پی دارد.

در به کارگیری روانشناسی شخصیّت در آثار ادبی، باید همة عناصر شخصیّت ازجمله رفتار، گفتار و عواطف او مورد توجّه قرار گیرد. در آثار ادبی که محور اصلی آن انسان است شخصیّت ها با گفتن مطلبی غیرروشن یا انجام عملی ناموجّه، احساسات مبهم خود را بروز میدهند و در واقع پرده از احوال روحی خود برمیدارند.

در روانشناسی شخصیّت، نظریه‌های گوناگونی از جمله نظریه انسان گرایی وجود دارد که روانشناسانی مانند (راجرز) و (مزلو) از پیشگامان آن به شمار می آیند. در تعاریف زیادی که از این مفهوم ارائه شده است هر یک، بنا به رویکردِ خود، بر جنبه‌ای از جنبه‌های شخصیّت توجّه دارند. یکی از تعاریف آن است که: شخصیّت، ترکیبی از اعمال و افکار، هیجانات و انگیز ه‌های فرد است.

مزلو در میان روانشناسان انسانگرا برای بررسی شخصیّت، روح و الگویی ارائه می دهد که با عنوان هرم نیاز‌های اساسی از آن نام برده میشود. او یک نظریه انگیزشی را مطرح می کند که بر نیاز‌های فطری سازمان یافته در طبقات مختلف، تکیه دارد و ارضای آنها معنی و مفهوم رضایت از زندگی را فراهم می‌سازد.

مزلو به جنبه مثبت فطرت و بیعت انسان توجّه دارد و معتقد است نباید فقط به تاریکی‌های روان فرد پرداخته شود. نظریه مزلو به (نظریه انگیزشی) شهرت دارد. او درباره رفتار انسان بر این باور است که نیاز‌های بشر بر دو گونه هستند؛ دستة اول، نیاز‌های اساسی مانند گرسنگی، امنیت و احساس ارز؛ و دسته دیگر، نیاز‌هایی که فراجسمانی هستند و عبارت اند: از عدالت، خوبی، زیبایی و... که به آنها» ارزش هستی یا ارزش‌های B» می گویند از دیدگاه مزلو روان دارای احتیاجات، تمایالت، تکانه‌ها و گرایش‌هایی است که براساس وراثت تعیین میشوند.

رشد سال و طبیعی انسان زمانی حاصل میشود که این فطرت و طبیعت خوب در آن شکوفا شود و استعداد‌ها به حدّ نصاب فعّالیت خود برسند و تا جایی تکامل یابند که این طبیعت انسانی توسّط قدرت‌های فرد از درون، برانگیخته و فعّال شوند. هرم نیاز‌های مزلو بر پنج پایه بنا شده است.

۱ -نیاز‌های فیزیولوژیکی؛
۲ -نیاز‌های ایمنی؛
۳ -نیاز به عشق؛
۴ -نیاز به احترام؛
۵ -نیاز به خودشکوفایی که عالیترین سطح نیاز‌های اساسی است

شاهنامه فردوسی، اثری داستانی است که با وجود پهلوانان، کارکردها، اندیشه هایشان و مفاهیم انسانی از سطح ملّی به سطح جهانی رسیده است. در میان پهلوانان شاهنامه، رستم با برتری‌های شخصیّتی، از دیگران متمایزمیشود. او نماد پهلوان آرمانی ایران و مظهر همة فضایل والای انسانی است و کنش و رفتار او تحقّ آرمان‌های مردم ایران است.

زندگی این شخصیّت اسطوره‌ای حماسی در شاهنامه با فراز و نشیب‌هایی همراه است که باعث تحوّل شخصیّت او میشود. داستان هفت خوان، از مهم‌ترین بخش‌های زندگی رستم است که میتواند به شکل نمادین. نشان دهنده سیر نیاز‌های اساسی و در نهایت خودشکوفاییِ شخصیّت انسانی او باشد. در شاهنامه میتوان شاهد شرایط شکل گیری و تحوّل افراد بود و بدین وسیله دلیل برجسته شدن یک شخصیّت را هم در بُعد منفی و هم در بُعد مثبت دریافت.

هفت خوان به دلیل شرایطی که بر آن حاکم است، از داستان‌های تأمّل برانگیز و قابل بررسی در ادبیات است؛ تنها سفرکردن، انتخاب دشوارترین مسیر برای رسیدن به مقصد، وجود سرزمین مازندران با شرایط خاصّ جغرافیایی، حضور موجودات اسطوره‌ای مانند دیو و اژدها، فضای پرابهام و رمز آلودی به داستان می بخشد که برای بررسی‌های روانشناختی بستر مناسبی به شمار می آید و آنچه از همه والا‌تر شاهنامه را برای اقشار مختلف مردم قابل درک میسازد نگاه تماما انسانی به رستم است که همواره همراه با الگوسازی غیر ایده آلیستی انسان زمان خود فعالیت‌های واقع گرایانه‌ای به عنوان انسان ایده آل داراست.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب