برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/