موزه صلح راوی سرگذشت یک میلیون ایرانی آسیبدیده
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مجسمه قابیل، ضحاک، هیتلر و صدام حسین چهار گوشه یک اتاق را گرفته است. تداعی جنایت از ابتدای تاریخ بشر تا به امروز در اتمسفر اتاقی که بخشی از یک موزه را شامل میشود، نوسان میکند و از پوست و گوشت آدمی به ذهن و روان نفوذ میکند.
دوران سردرد جنایاتی که هزارهها و سدهها جان انسانها را نشانه رفته است، با مفهوم صلح نمیخواند. در تابلوهایی که روی دیوارها نصب شده بمبارانها، استفاده از سلاحهای شیمیایی و نابودی هیروشیما با سقوط بمب اتمی به نمایش درآمده است. سکوتی سنگین در پرتاب بمبها و گاز کلر بر فضا حاکم است، اما بنی آدم اعضای یکدیگرند. زمانی که چهرههای سوخته و تن نقص عضو که خداوند با دقت و ظرافت تک تک اعضای آن را برای ادراک، عشق ورزی و زندگی مصلحانه ساخته است، در مقابل دیدگانت قرار میگیرد، آن سکوت موحش در قلبت تکه تکه شده است و گویی تو نیز به مانند همه آن قربانیان در هر دین و مسلک و زبان و نژادی که هستند و در هر گوشه جهان که میزیند، شریکی.
تفاوتی نمیکند که دراین جنگها کدام کشورها در مقابل هم ایستادهاند، این هیولای جنگ است که بشر را زیر دندانهای خود خرد میکند و کاری میکند که به توحشی غیرقابل باور گرفتار شود.
۲۰ سال روایت آسیبهای خشونت و جنگ
موزه مردم نهاد صلح در سال ۱۳۸۲ در پژوهشکده مهندسی و علوم پزشکی جانبازان آغاز به کار کرد و از سال ۱۳۸۴ به ساختمان فعلی خود در کنار پارک شهر انتقال یافت. در سال ۱۳۸۶ ساختمان موزه بازسازی و در سال ۱۳۹۰ با حضور مهمانهایی از جمله رئیس موزه صلح هیروشیما افتتاح شد. این موزه برگزار کننده مراسم روز جهانی صلح و عضو شبکه بین المللی موزههای صلح است. در بسیاری از کشورها موزههای صلح با هدف انتقال اثرات سوء جنگ و تبعات آن بر زندگی انسان و محیط زیست وی فعالیت دارند. کبوتر صلح در ورودی این موزه به همراه آفتاب گردانی که از میان موشکی روییده است، آدمی را از تصاویر جنایتها به سمت و سویی که میبایست طی میکرده و دچار غفلت شده هدایت میکند.
موزه صلح با برگزاری کارگاههای آموزشی با موضوع صلح و دوستی و میانجیگری و رواداری به دنبال گسترش فرهنگ صلح و دوستی است و با موزه جنگ تفاوت دارد. به طوریکه دراین موزه پیامدهای ناگوار جنگ و خشونت و آثار زیانبار آن به صورت تعاملی به نمایش در آمده است. امروز دیگر اینکه یک شی را در محفظهای قرار دهیم و نوری به آن بتابانیم کافی نیست و موزهها باید به سمت دیالوگ بروند. به همین دلیل راهنمایان موزه خود از قربانیان سلاحهای شیمیایی هستند و راوی تمامی جریاناتی که در دورهای از تاریخ این کشور اتفاق افتاده هستند.
ما آسیب دیدیم و کسی محاکمه نشد
در بخشی از موزه بمباران اتمیهیروشیما و ناکازاکی در ژاپن، جنگهای جهانی اول و دوم، کاربرد بمبهای خوشهای، مین و سلاحهای حاوی اورانیوم فقیر شده و در بخشی نیز جنگ ایران و عراق و استفاده از سلاح شیمیایی در آن به نمایش درآمده است. هر چند کشورهایی که از قبل سلاح شیمیایی و اتمی آسیب دیدهاند هر یک میزان آسیب را بیش از دیگران متحمل بر خود میدانند، اما واقعیتهای تاریخی واضح و روشن است.
در جنگ ایران و عراق، جنگی تحمیلی که با تجاوز عراق به خاک ایران آغاز شد، صدام حسین از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد و نظامی و غیرنظامی قربانی آن شدند.
بر اساس اطلاعاتی که در موزه ارائه میشود، سلاح شیمیایی اینطور نیست که شما بتوانید به طریقی خود را از آن محافظت کنید. اگر تحت تأثیر قرار بگیرید حتی اگر ماسک و تجهیزات داشته باشید، آسیب ناگزیر است و به همین ترتیب بود که در زمان استفاده ازاین سلاحها یک میلیون ایرانی تحت تأثیر قرار گرفتند و ازاین تعداد ۱۰ هزار نفر کشته شدند.
مهمترین فاجعه در استفاده از سلاحهای شیمیایی، فاجعه سردشت بود که در واقع نخستین شهر قربانی سلاح شیمیایی در جهان شمرده میشود. دراین شهر، کوچک و بزرگ و پیر و جوان قربانی و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. بازماندگان این حمله نیز تا آخرین روز از تبعات سلاح شیمیایی زجر کشیدند.
هر چند استفاده از سلاحهای شیمیایی ممنوع است، اما در پی این اتفاق حتی نهادهای بینالمللی نیز دفاع مقبولی ازایران نداشتند. سالها بعد صدام حسین نه به خاطراین موضوع و ارتکاب به جنایت جنگی بلکه به دلیل قربانی کردن چند صد عراقی به اعدام محکوم شد.
نمایشی از پشت پرده جنگ
چه دیدگانی که دیگر بسته شده و چه نفسهایی که به شماره افتاده است. چه زنان و دختران داغدار و چه کودکان یتیمی که با جنازه والدین خود مواجه شدند. آن نفسها از حرص و ولع سردمداران جنگافروز به شماره افتاده است. فروش سلاحهای شیمیایی از سوی دول تولید کننده آن و در ادامه فروش پادزهر و داروهای مورد نیاز قربانیان فقط یک پیام دارد. جنگ ابزاری برای ثروتاندوزی به قیمت نابودی هزاران و میلیونها انسان است. امروز آن کودک در غزه نیز قربانی همین سیاست است وبا چشم گریان به دنبال مادر خود در خرابهها میگردد. جنگ طرف برنده ندارد و برای مادری که در ژاپن زندگی میکند یا مادری که درایران زندگی میکند بازگشت سالم فرزندش یک رویا و یک آرزوست.
در مقابل چنین سیاستورزی خصمانه و منفعت طلبانه، ایرانیها از فرهنگی دیرینه آموختهاند که صلح، دوری از خشونت و رعایت حال یکدیگر است. خود را با دیگری یکی دانستن است و رفتار با دیگری از سر خیرخواهی است.
در گوشههایی از موزه صلح شعرای ایران زمین که در اشعار و آموزههای اخلاقی خود به موضوع صلح توجه داشتهاند، به نمایش درآمده است. پیام موزه صلح رسیدن به صلح درونی و آغاز تمرین و ممارست آن از زندگی روزمره و رعایت حال دیگران و بهبود مناسبات انسانی است. وگرنه ذهن شیرین هیچ کودکی آغشته به خون و جنگ نیست. این طمع بزرگسالان است که تمامی آن لطافت را در قعر آتش ماشین جنگ میسوزانند.
هر آن که تخم بدی کِشت و چشم نیکی داشت
دِماغ بیهده پخت و خیال باطل بست
ز گوش، پنبه برون آر و داد خلق بده
وگر تو میندهی داد، روزِ دادی هست
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
انتهای پیام/