رمزگشایی از حضور کم دانشبنیانها در بخش کشاورزی
عبدالمجید شیخی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد کشاورزی در گفتوگوبا خبرنگار اقتصادی خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: متاسفانه ضریب کمی از شرکتهای دانش بنیان در خدمت بخش کشاورزی هستند و از این باب در فقر به سر میبریم.
این کارشناس اقتصاد کشاورزی گفت: با وجود مزیت بومی ما بازار صادرات پسته را به آمریکا واگذار کرده ایم. متاسفانه ما روی دو مزیت اصیل و به روز و بازار پسند دنیا، یعنی محصول کشاورزی ارگانیک و حلال هدف گذاری نکرده ایم.
از دست رفتن رتبه اول صادرات پسته ایران
شیخی ادامه داد: مشکل حال کشاورزی ما که موجب از دست رفتن رتبه اول صادرات پسته شد، مشکلی عمده و فراگیر در صنعت کشاورزی است. ما در کشور برنامه جامع و دقیقی برای مدیریت آب که آنرا الگوی آب مینامیم نداریم. تاکنون الگوی کشت دقیقی را نیز طراحی و اجرا نکرده ایم.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در بازاریابی محصولات کشاورزی نیز به تبع دو مسئله ذکر شده مشکل داریم. حتی در سالهای گذشته به جهت وقوع جنگ اوکراین، روسیه تمایل زیادی به خرید محصولات کشاورزی ما داشت؛ اما برخی از این محصولات به دلیل کیفیت پایین برگشت میخورد.
وی ادامه داد: از همین رو واحجب است بر استفاده از سموم و آفت کشها و همچنین کودهای شیمیایی تمرکز و مدیریت مضاعفی داشته باشیم. علارقم اینکه بزرگترین بخش تحقیقاتی کشور ما با استعداد بیش از ۶ هزار نیرو به بخش کشاورزی اختصاص دارد، اما محصول آن وارد بایگانی کتابخانهها میشود.
شیخی تصریح کرد: متوسط سن بالای کشاورزان و هم چنین کم سوادی آنان از دیگر مسائلی است که باعث کاهش ضریب نفوذ دانش در این صنعت شده است. همچنین امتیاز صادرات محصولات کشاورزی نیز در اختیار عدهای خاص است و عدم انتقال منافع صادرات محصولات کشاورزی باعث شده است که کشاورزان انگیزهای برای تولید محصولات ممتاز و با کیفیت صادراتی نداشته باشند.
هدف گذاریها و برنامه ریزی در اقتصاد کشاورزی
این کارشناس اقتصاد کشاورزی اظهار کرد: ما باید با غربالگری و در قالب تشکلهای تعاونی کشاورزی بهره برداران را تجمیع کرده و در مجتمعی متشکل و منسجم برنامه ریزی و هدف گذاری دقیق برای بازارهای جهانی داشته باشیم. کشاورزان نباید در شرایطی باشند که فقط به بازارهای داخلی فکر کنند؛ بنابراین اگر بخواهیم در بازارهای جهانی محصولات کشاورزی حضور داشته باشیم باید در هدف گذاریها و برنامه ریزی دقت عمل بیشتری داشته باشیم.
شیخی تاکید کرد: هر چند که رقبا در بحث صنعت کشاورزی به سرعت در حال پیشروی هستند؛ اما ما به لحاظ مزیتهای بومی ما بسیار از دیگر رقبا در پیش هستیم. به طور مثال مزه پسته ایران کاملا با پسته تولید ایالات متحده متفاوت و بسیار دلنشینتر است. پسته ایرانی مزهای عام پسند و پرطرفدار دارد؛ اما متاسفانه برخی اوقات به دلیل ضعف در کنترل و ارزیابی و استفاده از کود و سم غیر متناسب محصولات ما برگشت میخورد.
وی ادامه داد: تبعات این نوع مشکلات ریشه نه تنها در موضوع کالاهای لوکسی مانند پسته دامن گیر میشود بلکه به راحتی در دیگر زمینههای کشاورزی نیز ما را محدود میکند. به عنوان مثال در ماه گذشته من در جریان اتفاقی که برای صادرات سیر از همدان افتاد، صحبت کردم که متاسفانه محصول به دلیل همین نوع مشکلات از چرخه صادرات خارج شد. شایان ذکر است که همین نوع مشکل برای فلفل دلمهای هم افتاده بود که خبر آن بسیار پخش شد.
مشکل در انتقال فناوری به مزرعه است
شیخی در ادامه گفت: شایان ذکر است که در بخش کشاورزی ما ۵ عامل کارگزار اصلی داریم که به ترتیب میتوان آنها را اینگونه نام برد؛ بخش تحقیقات، بخش آموزش، بخش اجرا، بخش ترویج و در نهایت بخش بهره برداران. ما درتولید علم وفناوری کشاورزی مشکلی نداریم؛ در انتقال فناوریها به مزرعه دچار مشکل هستیم وبا توجه به این موضوع که هدف تولید علم و تکنولوژی به کارگیری آن در مزرعه است میتوان گفت که دچار مشکلی اساسی هستیم. علت این اشکال هم این است که بخش آموزش پس از نهایی کردن دستاورد خود باید آن را به بخش اجرا تحویل دهد و این بخش در ادامه به تحویل دستاورد خود به مروجین بپردازد تا توسط بهره برداران مورد استفاده قرار گیرد، اما این زنجیره به درستی پیش نمیرود.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: مروجین باید با حضور در مزرعه بهره برداران را ترغیب کنند، اما این حلقهها به درستی به هم متصل نیستند. بزرگترین مشکل نیز به بخش ترویج برمی گردد. البته شایان ذکر است که برای به کارگیری تکنولوژی در کشاورزی باید زمینه آن در بین بهره برداران نیز وجود داشته باشد. از همین رو لازم است تا برای به کارگیری جوانان در بخش کشاورزی تمهیداتی اندیشیده شود. شایان ذکر است متوسط سن فعالان فعلی بخش کشاورزی ما در حدود ۶۰ سال است و این بسیار علامت بدی برای رشد کشاورزی است.
انتهای پیام/