دانشجوی مخترع با خلاقیت و نوآوری ۳ اختراع کاربردی ثبت کرد
خبرگزاری علم و فناروی آنا؛ کشور ایران با آنکه از دیرباز در علم و فناوری و دستیابی به دانشهای روز، جزء پیشگامترین و بارزترین جوامع بوده است؛ اما اکنون و بنا به دلایلی نامعلوم، اختراع و مخترع، گاهی مورد پذیرش و باور دیگران قرار نمیگیرد و گاهی با بیمهری و تمسخر روبهرو میشوند.
حال در این میان، مخترع و نوآور با دانش آورده و علم خود، اگر از پشتکار و مقاومت لازم یا عشق به زادگاه، دلسوزی و تعهد به میهن برخوردار نباشد، یا منجر به ترک تحقیق و ادامه فعالیت علمی میشود و«عطایش به لقایش خواهد بخشید» که این خود عاملی برای ایجاد نارضایتی در قشر فرهیخته کشور میشود و یا با نخستین پیشنهاد از سوی افراد یا نهادهای خارج از کشور درباره پذیرش آورده علمی وی، پذیرفته و بار سفر بیبازگشت به خارج از کشور میبندد. معضلی که در دهههای اخیر، بارها و بارها شاهد آن بودهایم تا منجر به مسئله ملی فرار مغزها شده است.
یکی از این افراد، علی احمدحسینی دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)، مخترع چندین اختراع در حوزههای شیمی، مکانیک و صنایع دفاعی، طرح صنعتی کاربردی و پژوهشگر برتر استان اصفهان در سالهای ۱۳۹۹-۱۴۰۰-۱۴۰۱-۱۴۰۲ است که در گذراندن مسیر علمی و تحقیقاتی خود با مشکلات عدیده روبهرو شده است؛ اما از تلاش بازنایستاده و همچنان ادامه میدهد. در ادامه گفتوگوی آنا با احمدحسینی را خواهیم خواند.
آنا: چرا به مخترع بودن و ثبت اختراع تمایل داشتید؟
احمدحسینی: همه میدانیم که زنجیره دانش و علم فرآیند پیچیده است که به اجزای متعددی نیاز دارد. دانش و علم، معمولاً در قالب مقاله ارائه میشوند؛ بنابراین نیاز است اینها به فناوری تبدیل شوند. چرا؟ زیرا تولید علم به تنهایی نمیتواند به پیشرفت کشور منجر شود و با تبدیل به فناوری موجب توانمندی و پیشرفت صنعتی و اقتصادی کشور خواهد شد.
یکی از مؤلفههای تولید فناوری، میزان اختراعات ثبت شده است. هنگامی که در حوزهای به دستاورد علمی دست پیدا میکنید میل دارید آن را به محصول قابل لمس و کاربردی تبدیل کنید یعنی به اختراع تبدیل شود آن زمان میتوان ادعا کرد که مقاله یا پایاننامه مفید بوده است! وگرنه سالانه دهها هزار پایاننامه و مقاله تولید میشوند؛ اما کسی از نتایج آنها سودی نمیبرد.
آنا: درباره اختراعاتتان توضیح بدهید، ایده آنها از کجا به ذهنتان آمد؟ چه مشکلی وجود داشت که شما در پی حل آن بودید؟
احمدحسینی: اساساً اختراع برای رفع نیاز به وجود میآید. تا به مشکلی برنخورید یا ایرادی را مشاهده نکنید به فکر حل یا اصلاح آن نمیافتید. همه اختراعات هم برای حل مشکل ارائه شدند. سه اختراع با گواهی دانشبنیان در مرکز مالکیت معنوی و اداره ثبت اختراعات دارم که همه آنها دارای تأییدیه از مراکز و پژوهشگاه علمی معتبر هستند؛ البته یک اختراع در حوزه هوافضا و اورژانس هوایی داریم که با کمک و حمایت باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) صورت گرفته و تا پایان سال از آن بهرهبرداری خواهد شد.
نختسین اختراع با عنوان«اسپری جوهر با قابلیت پاک شدن سریع» است و کاربرد آن در دودی کردن شیشه خودرو بوده، زمانی که نور خورشید از زاویهای میتابد و آفتابگیر خودرو قادر به پوشش آن نقطه نیست؛ بنابراین راننده مجبور است با روزنامه یا پارچه جلوی تابش نور خورشید را بگیرد که این کار دید راننده را مختل میکند از طرفی دودی کردن کامل شیشه خودرو خلاف قوانین راهنمایی و رانندگی بوده و جریمه خودرو را به همراه دارد؛ بنابراین با استفاده از اسپری اختراعی، شما میتوانید آن قسمت از شیشه که نور میتابد را دودی کنید و با خاصیت uv آن، دید هم مختل نشود و پس از استفاده، فقط با دستمال آن را پاک کنید؛ البته کاربردهای دیگری برای تبلیغات و دیوارنویسیها، پوشش سقف گلخانهها و ... هم دارد.
اختراع دیگر با نام «اسلحه ضد خودکشی برای پستهای نگهبانی» بود. روزی خبر خودکشی سربازان انگلیسی و آمار بالای خودکشی با اسلحه در آن کشور، توجه مرا به خود جلب کرد. برای مخترع فرقی نمیکند مشکل در کدام جغرافیا وجود دارد. ذهن مخترع درگیر حل مسئله میشود. پس از تحقیق متوجه شدم این معضل در آمریکا و اروپا هم وجود دارد؛ بنابراین دست به کار شدم و از آنجایی که این مشکل در کشور وجود نداشت، سازمانها تمایلی به همکاری و حمایت از این اختراع نداشتند. همین باعث شد پروسه ثبت اختراع آن حدود هشت سال طول بکشد و هزینههای زیادی به خود و خانوادهام تحمیل شود.
این سلاح با ضامنها و قطعات مکانیکی که روی آن نصبشده، قادر خواهد بود از دگرکشی ناخواسته که از طریق شلیک سهوی صورت میگرفت، جلوگیری و عمل خودکشی را با فرآیند تعریف شده حذف کند. محدودیتی که در این پروژه با آن مواجه بودم، عدم استفاده از سنسورها و قطعات الکتریکی بود؛ زیرا این قطعات در برابر حرارت و رطوبت و ضربه آسیبپذیر بودند و خاصیت خود را از دست میدادند؛ بنابراین باید همه قطعات را مکانیکی طراحی میکردم تا افراد نتوانند با ابزار یا تجهیزات همراه خود، آن را از کار بیندازند. از سوی دیگر، نباید اختلالی در نحوه تیراندازی، سرعت، وزن و زاویه تیراندازی اسلحه به وجود میآمد که خدا را شکر به این مسائل هم غلبه کردم و سال ۱۴۰۰ موفق به اخذ تأییدیه و گواهی ثبت اختراع آن شدم.
اختراع بعدی با عنوان«هویه برقی با مخزن لحیم مذاب و مکانیسم مداد اتود» بود که ایده آن را از مداد اتود و لاک غلطگیر فشاری گرفتم. همکاری داشتیم که مرا مجبور میکرد تا قطعات الکترونیکی را نگه دارم تا بتواند آنها را لحیم کند. این کار هفتهها ادامه داشت و به این فکر افتادم تا خودم را از آن وضع نجات دهم؟! در نهایت این هویه را اختراع کردم که دیگر نیاز به شخص سوم برای نگهداشتن قطعه کار نباشد و با فشردن شستی انتهای هویه، مقدار لحیم مورد نیاز را بهصورت مذاب روی قطعه کار میریزید.
آنا: آیا شخص یا تجربه خاصی وجود داشت (بهعنوان نمونه در دوران مدرسه) که برای نخستین بار، علاقه شما را به علم و فناوری برانگیزد؟
احمدحسینی: در خانوادهای به دنیا آمدم که دو برادر بزرگترم به معنای واقعی مخترع، خلاق و نوآور بودند و خلاقیتم را مدیون آنان هستم. آنان در دهه 70 با وسایل دورریختنی، انواع وسایل برقی تولید میکردند. کارهای خلاقانه را از ۱۰ سالگی آغاز کردم؛ البته با طنزی تلخ باید بگویم که به دلیل اینکه فرهنگ حمایت از افراد خلاق، هنوز نهادینه نشده بود یا شاید هنوز هم نشده، پاداش دلچسبی بابت فعالیتهایم از طرف خانواده، اطرافیان یا افراد و نهادهای مسئول دریافت نمیکردم.
در دوران مدرسه، معلمان و دبیران در تشویقم نقش مهمی داشتند. از آنان ممنونم که توجه آنها به کارهایم (کاردستی، نقاشی، کارهای هنری و...) ویژه بود و بهترین نمرات سهم من میشد؛ البته ادعا میکنم که کارهای من سطح بالایی داشتند تا جایی که بارها، من و آن کارها را راستی آزمایی میکردند تا ثابت شود کار خودم است یا دیگران.
آنا: بهعنوان مخترع با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
احمدحسینی: بزرگترین چالش، افرادی بودند که به افکارم شک داشتند. از دوستان گرفته تا مدیر و مسئول یک اداره یا سازمان. بسیار مورد تمسخر آشکار و نهان افراد مرتبط با اختراعاتم واقع شدم؛ خدا را شکر در بحث مالی، از طرف خانواده پشتیبانی میشدم. کافی بود در نگاهم متوجه شوند دغدغه محصول و کار جدید دارم، بدون آنکه به زبان بیاورم، مقدار قابل توجهی پول که مشکل مراحل کند به حسابم واریز میشد؛ اما در مقطعی شما میخواهید درباره مشکلات کلان کشور ازجمله آلودگی، محیطزیست، آب یا ...، نسخه بپیچی! این نیاز به حمایت سازمان مربوطه، شهرداری و وزارت دارد. نیاز است سرمایهگذاری دهها میلیاردی صورت بگیرد. اینجاست که دیگر خانواده، قادر به پشتیبانی و پذیرش ریسک و خطرپذیری نیست. یعنی توانایی و پشتیبانی مالی در این سطح را نخواهد داشت.
مورد دیگر اینکه مگر در دنیا چند مخترع و دانشمند و نخبه داریم؟ چند درصد آنها در کشور هستند؟ اکنون همین تعداد اندک قرار است با تعداد بیشمار مدیران و مسئولانی که از این حوزه بیخبرند تبادلنظر داشته باشند و آنها را به تغییر و استفاده از محصول مجاب کنند! واقعاً کار سختی است که بخواهید مدیر با دیدگاه سنتی و سازمانی ایستا و غیر منعطف را به ذهن و فکر خودت نزدیک کنید! هفتهها طول میکشد؛ اما موفقیت چندانی به دست نمیآوری؛ بنابراین اینجاست که باید نظر شخصی خود را را بگویم و آن هم اینکه مدیران یا حداقل مدیرانی که با نخبگان سر و کار دارند، خودشان باید بویی از نخبگی برده باشند!
آنا: آیا پیشنهادی از خارج از کشور داشتهاید؟ یا به مهاجرت فکر کردهاید؟
احمدحسینی: بههر حال هر پدیده و اختراع کاربردی، خواهان و علاقهمند خود را دارد، فارغ از اینکه کیفیت و کمیت آن فرق داشته باشد. در این حوزه به محض ثبت و انتشار اختراع، بسته به سطح تکنولوژی و فناوری بهکار رفته در آن، پیشنهادها و درخواستهایی به شما ارائه میشود. بنده هم مانند دیگر مخترعان از این مسئله مستثنی نبودهام و پیشنهادها داخلی و خارجی هم داشته و دارم.
درباره مهاجرت باید واقعبین باشیم، افراد میل به پیشرفت و موفقیت دارند، بهویژه آن کسی که بیشتر تلاش کرده و از نظر هوش و استعداد در سطحی بالاتری قرار دارد.
یک سؤال دارم از شما: فرزندت از نظر درسی نسبت به همکلاسیهایش بالاتر است. معدلش ۲۰ است. فرزندت هر روز مورد بیمهری و کملطفی کادر مدرسه (معلم و مدیر و ناظم و ...) قرار میگیرد. از طرفی، آموزشگاه غیرانتفاعی محله دیگر به شما پیغام میدهد که فرزندت را در مدرسه ما ثبتنام کن؛ اما بدون شهریه، سرویس ایاب و ذهاب و یک وعده غذا و قبولی او را در کنکور تضمین میکنیم. حالا شما چه تصمیمی میگیرید؟
آیا شما اصرار میکنید که فرزندم آنقدر قوی است که این وضع را تحمل میکند و اوضاع مدرسه را درست میکند؟ یا تصمیم میگیری که فرزندت در مدرسه غیرانتفاعی موفق شود و پس از اتمام درس برگردد و اوضاع شخصی، خانوادگی و اجتماعی را به قدر سهم و توان خود سروسامان ببخشد؟
بحثی در مدیریت داریم که میگوید «کارکنان، سازمان را ترک نمیکنند؛ بلکه مدیران را ترک میکنند» در مثالی که گفتم، دانشآموز با مدرسه، کلاس، میز و صندلی مشکلی ندارد، حتی آنها را دوست دارد؛ اما با رفتار و برخورد کادر مدرسه مشکل دارد. حالا بحث نخبگان مهاجر هم همین است. آنها عاشق وطن و هموطن خود هستند؛ اما مدیران را ترک میکنند.
آنا: آیا پیشآمده که احساس شکست کنید یا اختراع واقعاً به مشکل بخورد؟
احمدحسینی: فلسفه اختراع تولید یک محصول جدید بوده که قبلاً وجود نداشته است. پس قطعاً هر اختراع به مشکل و بنبست میخورد. در سالهای ابتدایی فعالیتم و زمانی که سن و سالم کم بود، بعضی مواقع احساس شکست و ناامیدی میکردم؛ اما حمایت و تشویق خانواده دوباره مرا به مسیر برمیگرداند. مخترع باید در گذراندن مسیر خود آنقدر سختی بکشد و آبدیده شود تا به مرحله پوستکلفتی برسد. یعنی مرحلهای که هیچ مانع یا بهانهای برایش قابل قبول نباشد؛ البته اکنون پیش میآید که در پروژههای بزرگ به بنبست برخورد کنم؛ اما به حدی قدرتمند نیستند که باعث تأخیر یا انحراف مسیرم بشوند.
آنا: و سخن پایانی...
احمدحسینی: علاقهمندان با اختراع و محصول به چند نکته مهم توجه داشته باشند. اول اینکه چه چیزی میدانید که دیگران نمیدانند. پس همواره یاد بگیرید، آزمونوخطا کنید و از مسخره شدن نترسید. به قول آبراهام لینکلن «تسلیم هیاهو نشوید. اگر کاری را میدانید که درست است، قدرتمندانه از آن دفاع کنید» دوم اینکه سنتشکن باشید؛ البته با بیقانونی تفاوت دارد. منظور اینکه دنیای ساخت_ یافته را به چالش بکشید. از متفاوت بودن نترسید.
مورد بعدی اینکه با افراد خلاق معاشرت کنید. در علم مدیریت به این مسئله میگویند: «اثر آینهای» به این معنا که میانگین پنج نفری میشوید که بیشترین نشست و برخواست را با آنان دارید. این برخورد، شما را در مسیر خلاقیت قرار میدهد. تکنیکها و فنون خلاقیت را یاد بگیرید (اصول تریز- اسکمپر – بارش مغزی). از هزینه کردن هم اصلاً نترسید. پساندازهای خود را به خرید ابزار و تجهیزات آزمایشی اختصاص دهید (البته در دانشگاهها هم فضای آزمایشگاهی در اختیار شما قرار میدهند؛ اما آن آزادی عملی که با تجهیزات خودت داری با دانشگاه متفاوت است). نکته آخر هم اینکه تعصب افراطی نداشته باشید. همزمان مطلب جدید یاد بگیرید، مطالعه کنید و مشورت بگیرید.
انتهای پیام/