اولیایی: حجازی درست می گفت قهرمان آسیا نمیشویم/ پورحیدری خودش را فدای استقلال کرد/ نکونام و خطیر آدم بالاسر ندارند+فیلم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، سید کاظم اولیایی مدیری غریبه برای جامعه فوتبال ایران نیست. اگر چه او به واسطه چندین سال مدیرعاملی و عضویت در هیئت مدیره باشگاه استقلال، یک استقلالی شناخته میشود اما مدیریت او منحصر به استقلال نیست و اولیایی عضو هیئت مؤسس اتحادیه باشگاههای فوتبال ایران، همچنین عضو هیئت مؤسس اتحادیه مدیران باشگاهها بوده و در کارنامه وی عضویت در کمیته استیناف صدور مجور حرفهای فدراسیون فوتبال دیده میشود.
از دیگر سمتهای مدیریتی اولیایی که بگذریم او پیش از عید نوروز مهمان خبرگزاری آنا بود و صحبتهای مفصلی با وی داشتیم که برخی از آنها تا به حال عنوان نشده بود. او که با استقلال قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا را در کارنامه دارد در مورد مسائلی صحبت کرد که بسیار شنیدنی و خواندنی است.
*میخواهیم با مدیریت آماتور به جنگ مدیریت حرفهای برویم
*مشخص شد مالیات برانکو را نداده بودند
*مالکیت مشترک برای فوتبال خطرناک است
*خصوصیسازی سال ۶۷ توسط هاشمی رفسنجانی آغاز شد
*در فرآیند خصوصیسازی اعمال سلیقههای غلط کردیم
*صدا و سیما نباید برای جذب مخاطب دست به هر کاری بزند
*قویترین فراکسیون مجلس فراکسیون ورزش است
*خالی بندی عمرانزاده را خیلی جدی نگیرید
*مرحوم حجازی درست میگفت که قهرمان آسیا نمیشویم
*کسی نیست نکونام و خطیر را راهنمایی کند
*دستورالعمل آمد که پاس از تهران به همدان رفت
*پورحیدری پدر معنوی باشگاه استقلال است
* گفتیم مدارک فتوشاپی به آسیا ارسال نکنید ما را نخواستند
آنا: مدیریت ورزش ایران حال ناخوشی دارد و حتی در برههای صحبتهایی از اشخاصی مانند واعظ آشتیانی شده بود که باید مدیر از خارج وارد کنیم. چرا مدیریت دچار ایراد جدی و اساسی شده است؟
مدیریت نادرست مقولهای افسوس آور، ناراحت کننده و مهم است. مسئلهای به نام ابرصنعت نوظهور داریم. گزارش شده از زمانی که هوش مصنوعی آمده ۴۰ درصد از مشاغل اجرایی کم شده است. ۴۰ درصد تلاش و تحرک مردم کم شده و کاهش تحرک چطور جبران میشود؟ برای داشتن جسم سالم چه کار باید کرد؟ مردم به ورزش روی میآورند و اگر روی نمیآورند حکمرانی مطلوب اقتضاء میکند زمینه تحرک مردم را فراهم کرد تا برای سلامت جسم، جلوگیری از بیماری و طول عمر که اهداف بشر است و در حوزه ورزش تعریف شده، فضا برای سالم و بلند و موثر زیستن فراهم شود. در حکمرانی خوب توقع داریم به این عامل که میتواند بشریت را راهنمایی کند و خوشبختی بیاورد، توجه شود. ما به این عامل توجه نکردیم. زمانی که انقلاب شد و تا زمانی که ساختار نظام شکل بگیرد، جنگی را به ما تحمیل کردند. ۸ سال اهداف نظام حفظ حد و مرز صغور بود و به حمدالله موفق شد. البته خسارتهای جانی و مالی زیادی دادیم ولی به دنیا گفتیم که ما ایرانی و مسلمان ایرانی هستیم و از ایده و سرزمینمان دفاع میکنیم. بعد از آن نقصی در ساختار نظام وجود دارد؛ که رهبری هم در کرمانشاه فرمودند. ساختار نظام ما یک مجلسی است. اغلب شهرهای کوچک در انتخابات، فردی را انتخاب میکنند که به شهرشان رسیدگی کند و منفعت محلی و شهری را در نظر بگیرد، اما منافع ملی کجاست؟ در دنیا درساختار حکومتها دو مجلسی هستند. مجلسی که منافع ملی را توسعه میدهد. ما در گذشته مجلس سنا را داشتیم و بسیاری از حکومتهای توسعه یافته دو مجلسی هستند و زمانی که نیاز به تصمیم گیری میشود مجلسی تصمیم میگیرد که منافع ملی را مدنظر قرار میدهد که در این نقص وجود دارد که ان شاءالله در قانون اساسی باید اطلاق شود. عمدتا اینکه نقص بگیرم و قابل رفع باشد وظیفه کمیتههای تخصصی در قانونگذاری مجلس است.
آنا: مجلس چگونه میتواند به رفع مشکلات ورزش کشور کمک کند؟
بزرگترین فراکسیون مجلس، فراکسیون ورزش است و بیشترین دغدغه آقایان برد و باخت تیم محلی خودشان است. داور برای شهر بزرگ سوت زده و نمایندهای که انتظار میرفت که به مسائل استراتژی ورزش توجه کند، به وزیر ورزش نامه مینویسد که فلان داوری سوت غلط میزند. از مجلس نقص غرض میشود. ما از مجلس قانونگذاری و نظارت بر حسن قانون را توقع داریم. قانون اساسی هم تعیین کرده که قانونگذاری و نظارت کنید که قانون به درستی اجرا شود. کدام ورزش بر مبنای قانون میچرخد؟ در تمام دنیا تجربه و علم میگوید محور اجرای ورزش، باشگاهها هستند. باشگاهها عامل اجرا هستند. ما نیازمند قانون برای باشگاه هستیم تا منظم شوند. طرح جامع نظام باشگاه داری ۱۳ سال پیش طرحی که دو سال روی آن کار کردیم در زمان مرحوم یحیی زاده که رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم و نماینده تفت و میبد بود. به خدمت مرحوم رفتیم، استقبال کرد با ۱۷ امضا به صحن بردند، یک مقدار آنجا بود و گفتند اشکال دارد به مجلس پژوهشها برای اصلاح رفت. تصویب کردند تا لایحه شود. سه الی چهار سال در وزارت ورزش که متولی ورزش است، گیر کرد. دولت تصویب کرد که به صورت لایحه به مجلس رفته است. هنوز تعیین تکلیف نشده است در حالی که باشگاهها که سنگ زیربنای ورزش هستند. تا زمانی که سنگ زیربنای ورزش مشخص نیست، وزیر ورزش هم روزگار میگذراند و تبدیل سازمان ورزش به وزارت ورزش میشود. ما با نمایندگان بحث کردیم و نماینده گفت من ۵ هزار رأی آوردهام. رئیس سازمان ورزش به من گوش نمیکند و معاون رئیس جمهور است و باید رئیس جمهور را مورد خطاب قرار دادم و قانون به زور تبدیل به وزارت ورزش کرد. تا وزیر ورزش پاسخگوی مجلس باشد. آقایان مجلسی طبق قانون اساسی دو وظیفه دارید؛ تصویب قانون و نظارت بر حُسن اجرای قانون؛ شما میخواهید قانون را ابزار قرار دهید. این کار را نکنید. یکی از مشکلات در مجلس این است.
آنا: دیگر مشکلاتی که در مدیریت فوتبال ایران داریم چیست و چرا همسو با کشورهای پییشرفته فوتبالی گام برنمی داریم؟
در دنیا بزرگترین پدیده جذاب بشریت، ورزش حرفهای است. مسابقات جام جهانی فوتبال بیشترین بیننده را در دنیا دارد. اعضای فوتبال که مورد استقبال عامه قرار میگیرند، فوتبالیستهای حرفهای در باشگاههای بزرگ دنیا هستند. ما گفتیم میخواهیم در قوانین خودمان به این موارد رسیدگی کنیم. قانون بالادستی و بر حسب ماده ۹ آیین مدنی باید قراردادهایی که با سازمانهای بینالمللی میبندیم و پایبند آنها باشیم، آن نهاد بینالمللی فیفا است و فیفا میگوید باشگاههایی که عضو فیفا هستند، نهاد تجاری و بیزینسی هستند و باید بر مبنای قانون تجارت اداره شوند. در کشور ما باید برای باشگاه حرفهای تصمیم بگیرم و حق فسخ تصویب کنیم. به کمیسیون فرهنگی مجلس برویم. در مجلس کار فرهنگی با کار بیزینسی و صنعتی از زمین تا آسمان تفاوت دارد. این نقایص ساختاری را داریم. در نتیجه وزیر ورزش عملکرد ضعیف ۴۵ سال وزرای ورزش که مثبت و منفی بودند، اما در مجموع منفی بیشتر بوده است. توقعات جامعه پویای ما را وزارت ورزش تأمین نکرده است. چون معلول است. در سال ۱۳۹۵ قانون شرح وظایف وزارت ورزش در مجلس بعداز ۴ سال بیرون آمد و در آبانماه ۱۳۹۹ ابلاغ شد، اما هنوز ساختار اجرایی نداشته است. ضمن اینکه دولت جدید، قبل از انتخابات با دیداری که با رئیس جمهور و بعد از انتخابات با گروههای کارشناسی داشتیم. یک نسخه به نام سند تحول مردمی سیزدهم نوشتیم که به وسیله رئیس دولت برای اجرا ابلاغ شد. با ۸۰ درصد خلاف آن اجرا شد. نمونه آن خصوصی سازی است. ما کارشناسی در حوزه زیرساختهای ورزش که مورد توافق اکثریت باشد را نداریم. نمایندگان دلسوز هم در مجلس مطلع نیستند. فقط میگفتند که در فلان باشگاه و فلان مدرک و فلان درجه را دارم. اینها کافی نیست. مملکتی که این همه هزینه برای دانشگاه میکنیم و دانشجوی متخصص داریم، کجای ایران قرار دارند؟ در سند هم همین است. یکی از معضلات نظام، حوزه تئوری با حوزه عملی با هم فاصله دارند. جامعه نیاز به علم دارد. دانشگاه وظیفه دارد پروژهای را امضا کند که نیازهای جامعه را برطرف کند. این وظیفه را برای دانشگاه قائل نیستیم. دانشگاه کار خودش را انجام میدهد و ورزش هم کار خود را میکند. ملغمهای که در حوزه ورزش استعداد و توانایی داریم و ظرفیت زیرساختی را داریم. هزینهای که میکنیم بازدهای نمیگیریم.
آنا: بحث خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس از جمله اقداماتی است که گویا هرگز عملیاتی نمیشود؟
برای ثبت در تاریخ میگویم. خصوصیسازی در خصوص باشگاهها در اواخر سال ۱۳۶۷ به وسیله هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور آغاز به کار کرد. به علت اینکه یک بازی در آزادی بود که پرسپولیس با حریف خود داشت و استقلال بازی با پاس در شیرودی داشت. بنا به دلایلی بازی برگزار نشد و فردا تماشاگران به ورزشگاه رفتند و دیدند که درها بسته است. این تبدیل به اعتراض هواداران شد که از شیرودی تا میدان امام حسین صورت گرفت. شورای امنیت ملی به ریاست هاشمی رفسنجانی تشکیل جلسه داد، تمام این موارد در شورای امنیت ملی ثبت و ضبط است. مرحوم هاشمی گفت مدیران و مسئولان بخش خصوصی این باشگاهها را بخواهید. گفتند باشگاهها برای خودمان است. گفتند از چه زمانی ما وارد حوزه اجرای فوتبال شدیم؟ در همان شورای امنیت ملی، مرحوم هاشمی پیشنهاد کرد باشگاهها را به مردم بدهید و خصوصی سازی بشود. چون بحث مردم بود، نمایندگان مردم وظیفه پیدا کردند که مدیریت باشگاهها را به عهده بگیرند تا به صورت یک فرآیند چندساله باشگاهها را به بخش خصوصی واگذار کنند. مهندس آقامحمدی و میرولد برای استقلال انتخاب شدند و دکتر ایروانی به عنوان یک مغز اقتصادی در کنار اینها آمد. مرحوم مجدآرا، آقای ناطق نوری و مظاهری از بنیاد مستضعفان را شورای امنیت ملی با هدف خصوصی سازی منصوب کرد. پس خصوصیسازی به ۳۵ سال قبل بازمیگردد.
آنا: با وجود سن ۳۵ ساله خصوصی سازی، پس چرا مشکلات متعددی باقی مانده است؟
ما در فرآیند خصوصیسازی اعمال سلیقههای غلط کردیم. خدا رحمت کند قائم مقام ورزشی داشتیم که تفکر تودهای داشت. به مرحوم بهشتی در شورای انقلاب نامهای نوشت که ورزش و باشگاههای ما باید ملی باشند. شهید بهشتی هم ورزشی نبود و گفت باشگاهها ملی شوند ولی قرار بود همه باشگاهها ملی شود، اسناد آن را به مرکز پژوهشهای مجلس ارائه دادم. متولی پیدا نکردند و دولت هر روز یک کارمند را گذاشت، ولی کار دولت اجرایی نیست و دولت سالاری هیچ جای دنیا جواب نداده است. در زمانهای قبل، باشگاههای پرسپولیس و استقلال متعلق به شخص بودند و از دولت هم کمک میگرفتند، رویه قبل چنین بود و ردیف بودجه هم موجود است. در نیا هم به همین شکل است. حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب پس از اتمام شورای انقلاب دستور و حکم شرعتی و حکومتی دادند که تمام مصوبات شورای انقلاب بعد از تصویب در مجلس، تبدیل به قانون شود. ملی کردن باشگاهها تبدیل به قانون نشد. اما چون جاذبه و اموال داشت که یک سری اموال را وزارت ورزش و یک سری هم سازمان تربیت بدنی گرفت. یک سری هم بلاصاحب است. مسیر غلط از زمانی مشخص شد که تفکر غلط خواست ورزش ملی و دولتی شود و اواخر سال ۶۸ نتوانست آن قائله، باشگاه را روی ریل خود بگذارد و اخیرا سازمان خصوصی با تفکرات اشتباه گفت خرد خرد باشگاه را بفروشیم و ارزش افزوده ایجا کنیم. با پول آن بدهیها را بدهیم و سرمایه گذاری کنیم.
آنا: تصمیم سازمان خصوصیسازی نتیجهای هم داشت؟
۷۰۹ میلیارد تومان را از کف خیابان جمع کردند، آن مبلغ هزینه شد، اسناد را در گرو بانک شهر گذاشتند و وام گرفتند. باشگاهی که قادر نیست هزینه روزانه خود را تأمین کند، چطور میتواند اقساط بانک را پرداخت کند. صدور مجوز حرفهای مستلزم این است که تکلیف بدهیها روشن شده باشد. میخواهد مجوز حرفهای بگیرد و جزء دستورالعملها بانکها نیست. بانکها میگویند جاری و ساری است. همانطور که سازمان مالیات یک نامه میدهد که یک تکلیف بر هیئت بررسی که تعیین تکلیف شده باشد؛ دستوری میدهد که مخالف منویات خودشان است که به عنوان مثال پرونده آقای برانکو در کمیسیون مربوطه اصل ۲۶۱ در حال بررسی است. این برای سازمان صدور مجوز کافی است چون تکلیف ندارند که حتما پرداخت شود. در صورتی که تعیین تکلیف شود. ممکن است بازیکنی بگوید پولم را ۵ سال بعد میگیرم. ما به غلط باشگاه را اداره میکنیم و روز به روز آسیب بیشتری به باشگاهها میرسد. در این زمینه بزرگترین معضلی که داریم این است که باشگاهها صاحب ندارد.
آنا: وقتی باشگاهها صاحب ندارند بدون شک اختلافات پیش میآید و ایجاد هرج و مرج در باشگاه میشود. درست مثل رابطه خطیر و نکونام...
در اختلافاتی که پیش آمده دو عامل مهم مطرح میشود. اول بدون مدیریت سطح بالا است و مطلب دوم حاشیهها و اطرافیان است. در هر جامعهای آدمهای خوب و بد داریم. در حوزه مطبوعات هم خبرنگاران سالم و صادق داریم که کار میکنند و عدهای هم از اختلافات و دو به هم زنی سود میبرند. بزرگترین ضعف نکونام و خطیر این است که تحت تأثیر عواملی که منفعت دارند قرار میگیرند و اطلاعاتی به اینها داده میشود که ذهنشان را زهرآلود میکند. این دو عامل بسیار بسیار شکننده برای باشگاه است، اما عامل اصلی این است که اگر مالکیت، مدیریت و صاحب داشته باشید، اختلاف را مطرح کنید تا آن را تصحیح کند. باشگاههای استقلال و پرسپولیس متعلق به چه کسی است؟ همه میگویند دولت و ما میپذیریم؛ دولت ۱۰ درصد را فروخته و ۷۰۹ میلیارد و معادل آن بدهی ایجاد کرده است. الان اختلاف به وجود آمده است. صاحب قدرت کیست؟ پس ما ضرر میکنیم و ضررها روی ضعف ساختاری ورزش کشور است. باید جایگاه ورزش تغییر کند. به نظر بنده باید وزارت، سازمان تربیت بدنی باشد و رئیس جمهور مسئول باشد. چون ساختار شورای عالی است. ورزش فقط برای باشگاهها نیست.
آنا: البته ورزش برای همه است ولی جامعه آن را متعلق به باشگاهها میداند...
در ساختار، اساسنامه ورزش و شرح وظایف ورزش، ورزش همگانی و ورزش برای همه را داریم. ورزش آموزشی در دانشگاهها و آموزش و پرورش را داریم. ورزش قهرمانی را داریم که در فدراسیونها قرار دارد و قرارگاهی است. ورزش حرفهای برای بخش خصوصی است و دولت نفعی ندارد. اما ورزش همگانی و ورزش برای همه مغفول مانده و دیگران به وظایف خود عمل نمیکنند. اگر انجام میشد هر روز شاهد تجهیز داروخانهها در کشور نبودیم. باید یک کار تحقیقاتی در دانشگاهها شود که ببینند در روز در کشور ما چند نفر متقاضی تأسیس داروخانه است. چند پزشک به جامعه اضافه میشود و چند باشگاه تأسیس میکنند. در تمام دنیا ورزش، وزارت بهداشت، ورزش و رفاه دارد. یعنی برای پیشگیری امراض، ابزار اولیه ورزش همگانی است. اگر ملتی ورزش کنند، نیاز به دارو و درمان کمتر میشود. جامعه ما به سمت مریضی میرود و روز به روز داروخانهها اضافه میشود. اینها عواملی است که باید در حوزه شورای عالی رسیدگی کنیم. در اینجا قانون داریم و متولی مربوط درکشور، شورای عالی ورزش است که به ریاست رئیس جمهور و ۱۱ نفر از وزرا و فدراسیونهای کارشناسی ورزشی است که ۱۹ نفر هستند. شورای عالی ورزش، ورزش پادگانهای نظامی، ورزش دانشگاهها، آموزشگاهها و ... ما نمیتوانیم آموزش و پرورش را ازپایه ورزش جدا کنیم. در تمام دنیا آموزش و استعداد باید در آموزش و پرورش اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که خوشبختانه خبرگان در اصل ۳ قانون اساسی در بند ۳، کنار آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه قرار داده است. امسال ۱۶ درصد از اعتبارات ورزش کم شده و ۴۵ درصد به اعتبارات وزارت بهداشت اضافه شده است. یعنی آدمها بیمار شوند و پول برای درمان داشته باشیم. این واقعاً عاقلانه نیست.
آنا: نقش مجلس در توسعه ورزش چیست؟
مجلس محترم؛ قویترین فراکسیون شما فراکسیون ورزش است چه ارتباط و تعاملی با تأسیس کنندگان و علمای ورزش و خبرگان و دلسوزان ورزش فراهم کردید. هر ۶ ماه یک بار دو الی ۱۰ دقیقه جلسه میگذارید و دعوت میکنید و بعد هر تصمیمی که دوست دارید میگیرید. این امور باید کارشناسی شود و کارشناسی باید در دنیای توسعه یافته باشد. ملت و دولت (۲۱۱ کشور عضو فیفا و ۱۹۷ کشور عضو سازمان ملل است) و کشورهای جهان سوم و توسعه یافته و در حال توسعه یک تفاوت دارند سازمانهای مردم نهاد هستند و هر چه توسعه بیشتر میشود، اداره کشور توسط مردم نهاد اتفاق میافتد. خروجی طرحها در سازمانهای مردم نهاد جمع میشوند، پروژه مینویسند، چکش کاری میکنند و به دولتها میدهند. دولتها با بودجه خودشان منطبق میکنند و تحویل مجلس میدهند. خبرگان ما حرف خودشان را میزنند. نخبگان حرف خودشان رامی زنند. مردم هم حرف خودشان را میزنند.
آنا: چگونه میتوانیم بدون مشکل مجوز حرفهای را در اختیار باشگاهها ببینم؟
فیفا بزرگترین انجیاُ (NGO) دنیاست. عضوهای زیادی دارد و به تمام اعضا رسیدگی میکند. خانم فاطیما دبیرکل فیفا بود، هواپیمای اختصاصی دارد و حقوقهای بسیار بالایی هم میدهند. مغزهای متفکر در آنجا از یک سازمان مردم نهاد نشسته و از یک مقوله فوتبال پول در میآورند و به همه کشورها هم کمک میکند. این قوانین فیفا است و با یک شرکت آلمانی در آنجا قرارداد چندساله دارد. چون اینها میخواهند فوتبال ذلیل نشود، روز به روز رشد میکند. میگویند مالک مشترک برای فوتبال خطرناک است، چون اغلب باشگاهها وارد بورس میشوند و برد و باخت باشگاهها، قیمتها را پایین میآورد. اگر دو باشگاه مالک مشترک داشته باشند ممکن است هر اتفاقی در مسیر بیفتد. اینها قانون محکمی وضع کردند که ما مالکیت مشترک نمیپذیریم. در زمانهای قبل هم ۵۵ سال پیش علیه باشگاه استقلال هم این اتفاقات افتاد. استقلال در سراسر ایران گستردگی داشت. مسجد سلیمان میخواست با نام تاج وارد مسابقات با یک مدیریت شود؛ که مقاومت کرد که فیفا اجازه نمیدهد که دو باشگاه تحت یک مدیریت باشد و حرف درستی است. سازمان خصوصی سازی میگفت اینها قوانین من نیست. وزارت ورزش میگوید زورم به سازمان خصوصی سازی نمیرسد. رئیس جمهور در اجلاسی که همه شرکت داشتند گفتم نامهای که حضرت عالی نوشتید، سند تحول دولت جنابعالی را آقای خاندوزی خلاف آن عمل کرده و ما بیراهه میرویم؟ ارزش سهام برای افزایش سرمایه، نظارت میکنیم بدهیها پرداخت شود و سرمایهگذاری شود. این سه حرف را آقای قربان زاده رئیس سازمان خصوصی سازی قبلی بارها تکرار کرده است. یکی از خبرنگاران محترم بگوید آقای رئیس سازمان خصوصی سازی کدام شفافسازی اتفاق افتاد؟ کدام پرداخت اقساط اتفاق افتاد؟ کدام بدهیها پرداخت شد؟ کمیته نظارت بر هزینهها که رئیس آن خودتان بودید. خودتان علیه مدیران اعلام شکایت کردید؟ خودتان کمیته نظارت بر مصارف درست کردید و در رأس آن قرار گرفتید و معاون ورزش و ... را در آنجا گذاشتید. اگر نظام پایش داشت و یک سازمان مردم نهاد (در تلاش برای تأسیس هستیم برای پایش و جلوگیری از فساد)، به محاکم از مدیران شکایت میکرد که تصمیم گیری غلط و اصرار بر راه غلط رفتن، چه هزینهای برای کشور به بار میآورد؟
آنا: صحبتهای شما در خصوص مجوز حرفهای پرسپولیس با واکنش این باشگاه و هوادارانش مواجه شد. مگر آن زمان به عنوان عضور کمیته صدور مجوز بودید حرف غلطی زدید؟
هوادار حق دارد باشگاه خود را دوست داشته باشد، اما سال قبل میگفتند که حذف پرسپولیس به دلیل این بوده که استقلال حذف شده و میخواستند برابری ایجاد کنند. اعتراض ها همه در این خصوص بود. بعد از آن مشخص شد که باشگاه پرسپولیس هنوز مالیات آقای برانکو را نداده بود. اسناد کذبی آقایان دادند و فتوشاپ بود، ما گفتیم این فتوشاپ است و آبروی کشور میرود و اگر به کنفدراسیون فوتبال آسیا بفرستیم میگویند ما دروغگو و حقه باز هستیم. سالهای قبل به همین شکل مدارک رفته بود. آنها گفته بودند حقه باز هستید و جرایم مالی سنگینی را برای کشور رقم زده شد. جرایم دلاری زیادی به علت انتقال دروغها پرداخت کردیم. گفتیم دروغ نگویید و مدارک را درست کنید. من به این علت از کمیته صدور مجوز بیرون آمدم و خواستند حسین قریب به جای من باشد. زیربار این حرفها نمیروم که منافع ملی، حیثیت مملکت و حیثیت جمهوری اسلامی در اینکه یک تیم بخواهد حضور داشته باشد یا نداشته باشد، راه غلط برود. برای حضور در آسیا راه درست وجود دارد و شما این راه را نمیروید. وزارت ورزش و سازمان خصوصی سازی و شورای عالی راه درست را نمیروند. دو روز به مهلت نهایی مانده آقای وزیر شبانه ما را دعوت کرد که چرا در دوران ما این طور بود و این مشکلات ایجاد شد، البته من در جلسه نبودم چون میدانستم چه می خواهند بگویند. هوادار حقوقی دارد و باید این حقوق قانونی احصاء شود نه از راه فتوشاپ و راهی که آبروی ملی برود.
چون تا ۱۱ اردیبهشت فرصت داریم میگویم آقایان اگر به درستی ریل گذاری نشود باز هم مدارک ما را نمیپذیرند و با جرایم مواجه میشویم. چون تغییراتی درکنفدراسیون فوتبال آسیا اتفاق افتاده بود و مدیر هندی رفته بود و مدیر جدید آمده بود، یکی ازباشگاههای ما به آسیا رفت. ولی دوباره امسال یقه ما را میگیرند. این بیماری سرطان است و نباید سرسری به آن نگاه کرد چون با مسکن خوب نمیشود. خوب شدن بیماری سرطان ورزش دست ما است، باید همت کنیم. نمیتوان به استخر بروی و خیس نشوی. نمیتوانی وقتی مسئولیت قبول کردی از مسئولیت شانه خالی کنی. همین که مردم به ورزش علاقه مندی و گرایش دارند افتخاری برای دولت است. بسیاری از کشورها بسیار هزینه میکنند تا مردمشان این شکلی باشند. الحمدالله در کشور ما بسیاری از تفریحات ناسالم وجود ندارد. تفریح سالم و کری آبی و قرمز چه مشکلی دارد؟ اینها به علت سوء مدیریت اینها را از بین میبرند.
آنا: مرحوم حجازی سال ۱۳۷۷ گفت تا ۲۰ سال دیگر هم هیچ تیمی نمیتواند قهرمان آسیا شود. الان ۲۶ سال است تیمی از ایران قهرمان آسیا نشده و شما مدیرعامل استقلالی بودید که برای دومین بار قهرمان آسیا شد. چرا قهرمانی تیمهای ایرانی در آسیا یکی از حسرتها شده است؟
میخواهیم با مدیریت و ساختار تعارفی و آماتور به جنگ مدیریت حرفهای برویم. فوتبال حرفهای شده و تجارت است. ما نمیتوانیم با نصیحت و مسئولیت قبول نکردن جلو برویم. در ۵ الی ۶ سال که مدیرعامل استقلال بودم و هیئت مدیره منسجمی در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ داشتیم، پرافتخارترین دوره باشگاه ۷۵ ساله استقلال بود. قهرمان شدیم، سال بعد نایب قهرمان شدیم. برای قهرمانی در اولین دوره لیگ و برای فینال دربی را بردیم و اولین و آخرین سال بود که در دربی قهرمان شدیم و بعد از آن به آسیا رفتیم و در آسیا قهرمان شدیم. دوره بعد نایب قهرمان شدیم به علت اشتباه یکی از بازیکنان دومین قهرمانی متوالی را از دست دادیم؛ قهرمانیهای متعدد در آن ۵ الی ۶ سال داشتیم. اگر کارنامه استقلال را در ۵-۶ سال بررسی کنیم، بیش از ۵۰ درصد افتخارات استقلال را کسب کردیم و اگر خوب مدیریت شود، ظرفیت در باشگاه و مدیران وجود دارد. ظرفیت ایجاد شده در باشگاه باعث شد که مدیران مسئولیت پذیر باشند. در این چند سال در رأس رتبه بندی آسیا باشگاه استقلال بود و در آسیا اول بود، اما الان در جایگاه نهم یا دهم است. همینطور به عقب میرویم. مرحوم حجازی درست گفت و باید اصلاح ساختار اتفاق بیفتد. با ساختار غلط هر آدمی بیاوریم، در مدیریت مچاله میشود و میرود. نمیتوان در ساختار غلط مدیریت درست عمل کند و باید اصلاح ساختار اتفاق بیفتد.
آنا: داستان انتقال پاس تهران به همدان چه بود که منجر به از بین رفتن قطب سوم پایتخت شد؟
این سوال غلطی است. کی بود که پاس را از تهران برد؟ چه قدرتی بود که یک روز به احمدی مقدم بگوید فرمانده نیروی انتظامی تشریف بیاورید و او هم چشم بگوید. دستورالعمل درست آمد، به دلیل شکایتهای متعدد و کارشناسی در شورای مشاورین رهبری بود که نیروی انتظامی پولی که میگیرد برای چیست؟ امنیت و نظم جامعه؛ وزارت دفاع، صبا باتری برای چه پول میگیرد؟ برای وزارت دفاع. اینها چرا باید فوتبال حرفهای و باشگاه داشته باشند؟ چرا باید ماشینهای نیروی انتظامی که برای امنیت کشور است، درباشگاه پاس مستقر باشند؟ چرا باید با یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان با باشگاه پاس قرارداد ببندند، در حالی که ماشینهای سیستان و بلوچستان که ریگی مخل امنیت جاده را میبست، پول بنزین برای مقابله نداشتند؟ و اجازه بدهند نیروهای ستاد کل گزارشات پخش شود. به درستی در فرماندهی تصمیم گرفته شد که نیروهای نظامی و انتظامی حق تیمداری در حرفهای و قهرمانی را ندارند. تعریفها درست است. فوتبال آماور کشور حرفهای شده هم درست است. در صحبتهای قبل گفتم فیفا، باشگاهها را یک نهاد، بیزینس و حرفه میداند. مگر وظیفه نیروی انتظامی، تیمداری است؟ اینکه بین انحلال و انتقال باشگاه حرف باشد، پاسخگو هستم، اما دستورالعمل، انحلال باشگاهها بود و دستورالعمل درستی بوده، هست و در آینده هم درست است. پس صباباتری نمیتواند پول وزارت دفاع را خرج فوتبال کند. نیروی دریایی ارتش با تمام سابقه در ملوان، نمیتواند این کار را بکند. از ملوان در اجلاسی تجلیل شد، چون اسپانسر کشتی رانی در ملوان شد و از پول اسپانسری، ملوان به نحو احسن مردمی میشود. چه دلیلی دارد نیروی دریایی، پول به فوتبال بدهد؟ آیا در تأمین نیازها اتفاق افتاده است؟ چرا پاس از نیروی انتظامی منتزع است. پاسخ نیروی انتظامی این است که وظیفه من تیم داری حرفهای نیست و دستور از بالا آمد که انجام بدهیم و ما هم انجام دادیم.
آنا: سالیان زیادی در استقلال و پاس با مرحوم منصور پورحیدری همکاری کردید. شخصیت آن مرحوم را تعریف کنید؟
مثل پورحیدری عاشق باشگاه و عاشق عملکرد دیگر پیدا نمیکنیم. یک خاطره بگویم، پزشک مرحوم گفت یک هفته بیشتر پورحیدری در قید حیات نیست. تمام دوستان از جمله غفوریفر که رئیس مجمع بود و اعضای هیئت مدیره را نزدیک بیمارستان دعوت کردیم، آقای حسن خمینی هم آمد. دور هم جمع بودیم و در آنجا به اخوی زنگ زدم و از آمریکا آمد. اخوی منصور پورحیدری چیزی گفت که فراموش نشدنی است. حاضرم این فیلم را بخرم و به صدا و سیما بدهم تا برای جوانان پخش کند. اخوی منصور گفت پدر و مادرم فئودال و از ثروتمندان اراک بودند و تنها کسی که از خانواده ما به سوئد نیامد به علت فوتبال منصور بود. بنده دکترا گرفتم و به آمریکا رفتم و بهترین زندگی را برای خودم درست کردم و استاد بازنشسته دانشگاه هستم. همه فکر میکردیم که منصور به خودش ظلم کرده است، ایران مانده و ما رفتیم. حالا میبینم ما به خودمان ظلم کردیم. عملکرد منصور پورحیدری، روحیات اخلاقی، منش پهلوانی باعث شده بود آن جمعیت انبوه در زمان زندگی و آخرین نفسهای پورحیدری قدر او را بدانند و دور او جمع شوند. منصور پورحیدری در فوتبال کشور استثنا بود، ثروت پدریاش را صرف حفظ باشگاه کرد. منصور پدر معنوی باشگاه استقلال است. در خصوص درخواست ملی شدن باشگاه رفتیم، قصد انحلال پرسپولیس و استقلال را داشتند. منصور و عنایت عاطفی دو فردی بودند که برای باشگاه استقلال تلاش زیادی کردند و تحویل ما دادند. مثل منصور پورحیدری در آینده فوتبال کشور هم به نظرم نمیآید. آن مرحوم عاشق، صادق، با محبت و مودب بود. در تمام جلسات سخت و آسان یک کلمه حرف خلاف اخلاق از دهان منصور پورحیدری خارج نمیشد.
آنا: حقیقت دارد منصور پورحیدری در پاس همدان اذیت شد. مثلاً حنیف عمرانزاده میگفت موتور را از طریق آسانسور به داخل اتقش در هتل برده است؟ راستی مرحوم پورحیدری اهل شوخی بودند؟
خیر؛ منصور سطح خودش را رعایت میکرد. در جایگاه مدیریتی شوخی میکرد و با اخلاق بود، ولی خالی بندی عمرانزاده را خیلی جدی نگیرید.
آنا: فردی مثل همایون شاهرخی در پاس حضور داشت و شاگردان بزرگی را تربیت کرد اما الان می بینیم خیلی از شاگرداش که به سن شاهرخی رسیدند رفتارهای جالبی در برنامههای دعوتی صدا و سیما ندارند...
متأسفم. متأسفانه صدا و سیما باید خیلی دقت کند و لیستی از کارشناسان خود داشته باشد. جذب مخاطب به هر قیمت مصلحت نیست. اگر حرمتها حفظ نشود، حرمت آیندگان هم حفظ نمیشود. حفظ حرمت پیشکسوتان از واجبات است.
آنا: گفته بودید کمک فکری به علی خطیر مدیرعامل و جواد نکونام سرمربی استقلال میکنید ولی اختلاف این دو شخص هنوز پابرجا مانده است...
با جواد نکونام ارتباط دارم و پیش آمده که دو ساعت پیش من بوده است. اختلافات اینها دو عامل دارند. یکی آدم بالاسر ندارند و کسی نیست که اینها را راهنمایی کند و دوم اینکه گوش به افرادی میدهند که منافع در باشگاه دارند. تشخیص درست بدهید و ساختار را رعایت کنید. اگر ساختار رعایت شود، مدیرعامل منتخب هیئت مدیره و هیئت مدیره منتخب مجمع است. ما دو سازمان بالادستی داریم که اگر قوی عمل کنند مدیرعامل براساس چارچوب خود عمل کند و سرمربی هم منتخب مدیرعامل و مصوبه هیئت مدیره است و به درستی عمل میکند. هر کسی از موضع مردم نباید حرف بزند. خواستهای دارید و تمام سرمربیان میگویند بهترین بازیکن را میخواهیم. خواست غیرمنطقی نیست. هر باشگاهی هم اختیار خود را تعیین میکند. باید به مدیریت بالادستی وصل باشند. از افراد فرصت طلب جدا شوند، چون اخبار غلط میدهند و تحریف میکنند. مایه تأسف است ما یک رقیب سنتی داریم. در مقطعی که صحبت میکنیم استقلال از رقیب سنتی خودش جلو است. الان بهترین زمان لذت بردن هواداران باشد، دوران عروسیشان باشد اما دوران غمشان است. فوتبالی که برای لذت نباشد برای چیست؟ الان عملکرد آقایان باعث شده که مردم حساس و ناراحت شوند و دلهره دارند. اول فصل هم چنین بود که چرا بازیکن نداریم و در نیم فصل استقلال قهرمان شد. اراده باید باشد تا خودشان را فدای تیم کنند نه اینکه تیم را فدای خودشان کنند. پورحیدری خودش را فدای تیم میکرد. منصور پورحیدری در زمانی که تیم نتیجه نمیگرفت آدمهایی را معرفی میکرد که کنارش بگذاریم و فرد دیگری جای او را بگیرد چون در تیم تحول ایجاد شود.
آنا: یک بار هم در صفحه اینستاگرام شما انتقادی از نکونام شد که بلافاصله آن حمایت حذف شد. چه شخصی کار صفحه شما را در فضای مجازی مدیریت میکند؟
دختر خانمی است که کارهای فضای مجازی من را انجام میدهد. مطلب را کسی دیگر زده بود و من به این خانم گفتم دعوا ناحق است. ما وارد حریم ناحق نمیشویم. من با علی خطیر نشست و ارتباط مستقیم دارم و با جواد نکونام نشست و ارتباط مستقیم دارم. اگر بخواهم حرفی بزنم، رودررو و بدون رودربایستی منتقل میکنم.
انتهای پیام/