دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گفت‌وگوی جذاب آنا با تولیدکنندگان انیمیشن «بچه زرنگ»؛

کار‌های هنر پویا سفارشی نیست/ «بچه زرنگ» بر پایه یک قصه در فرهنگ عامه شکل گرفت

کار‌های هنر پویا سفارشی نیست  «بچه زرنگ» بر پایه یک قصه در فرهنگ عامه شکل گرفت
مدیر استودیو هنر پویا گفت: در هنرپویا اولویت‌هایی داریم؛ اما اینکه شما اینطور نامگذاری کنید که فقط بگوییم کار مذهبی می‌سازیم، نه این طور نیست، بالاخره هر مجموعه‌ای جهان‌‌بینی خودش را دارد.
کد خبر : 892047

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، انیمیشن سینمایی «بچه‌زرنگ» یکی از مهم‌ترین آثار اکران شده امسال است، انیمیشنی که جدیدترین اثر تولیدشده در استودیوی هنر پویا است و از زمان نخستین اکرانش در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، توجهات زیادی را به سمت خود جلب کرد. اگر امسال فیلم‌هایی مثل «فسیل» و «هتل» با حجم عجیب و غریب میزان فروش، اکران نمی‌شدند «بچه زرنگ» پدیده اصلی سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ بود، اما میزان فروش و تعداد مخاطبان این انیمیشن جذاب تا حدودی زیر سایه دو فیلم کمدی پرفروش سال قرار گرفت.

فروش نزدیک به ۶۰ میلیارد تومانی انیمیشن «بچه‌زرنگ» که این فیلم را به پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی سینمای ایران تبدیل کرد، باعث شد تا از عوامل تولیدکننده این انیمیشن دعوت کنیم و در تحریریه آنا، با آن‌ها درخصوص چند و چون این رکوردشکنی‌ها و سختی‌های پروسه تولید این انیمیشن گپ بزنیم. در ادامه صحبت‌های ما با حامد جعفری تهیه‌کننده فیلم و مدیرعامل استودیو هنر پویا، بهنود نکویی یکی از کارگردانان این پروژه و علی رمضان نویسنده اثر را در ادامه بخوانید.

هفته‌های اخیر اخبار زیادی مبنی بر رکورد‌های ریز و درشتی که «بچه زرنگ» شکسته است، منتشر شد. تا پیش از اکران انتظار این رکوردزنی‌ها را داشتید؟

حامد جعفری: خلق یا تالیف در رسانه‌های تصویری مختلف، شکل و جنس متفاوتی دارد. به عنوان مثال خالق یا مولف یک اثر تلویزیونی تهیه‌کننده آن اثر است، یا مولف یک تئاتر کارگردان آن است و یا تالیف و خلق در سینمای رئال یک امر مشترک بین کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده است. البته در برخی از فیلم‌ها که موسیقی مهمی دارد، موزیسین هم در کنار تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان، به عنوان یکی از مولفین و خالقین اثر شناخته می‌شود. اما در انیمیشن موضوع کاملا متفاوت است و تألیف در این حوزه کاملاً کمپانی محور است. وقتی به ذهن خودمان هم مراجعه می‌کنیم، مثلا می‌گوییم کار‌های پیکسار، کار‌های دیزنی یا کار‌های دریم ورکس. یعنی تالیف و شکل‌گیری و خلق اثر را مبتنی بر کمپانی می‌شناسیم و این به این دلیل است که انیمیشن یک تولید کمپانی محور یا استودیو محور است و استودیو به عنوان خالق اثر شناخته می‌شود. این کمپانی محور بودن، یک سری الزامات و مناسباتی دارد که یک بخشی از آن مبتنی بر ساری و جاری کردن سیاست‌ها و نظرات و سلیقه کمپانی در همه فرایند‌های ساخت از مرحله طراحی قصه تا پیش تولید، تولید و پس تولید و بعد عرضه اثر است.

از چه نظر؟

حامد جعفری: یعنی از نقطه پیش از شروع هر یک از پروژه‌ها تا پس از اتمام عرضه و نمایش آن اثر، کمپانی به عنوان مولف باید ایفای نقش کند. از طرف دیگر تجربه‌ای که هر استودیو به دست می‌آورد باید در ساختار کمپانی رسوب پیدا کند. به عنوان مثال وقتی امروز تیم تولید آثار مختلف هنرپویا را رصد می‌کنیم، از شروع «شاهزاده روم» تا اتمام «بچه زرنگ» تقریبا همه عوامل تیم تولید تغییر کرده‌اند، ولی در مقابل شما شاهد رشد کیفیت آثار هنرپویا هستید. این رشد کیفیت به این دلیل است که تجربه کسب شده در فرایند ساخت هر اثر در ساختار کمپانی رسوب کرده نه در یک یا چند نفر از عوامل، البته این را باید توجه کرد که این یک تجربه جهانی است و فقط محدود به حوزه ساخت و خلق اثر هم نیست، این موضوع حتی در حوزه فروش هم وجود دارد. ما در این حوزه تجربه «شاهزاده روم» و «فیلشاه» را داشتیم که هر دو در نوع خود موفق بودند. یعنی علی‌رغم اکران موفق برخی آثار سینمایی انیمیشنی، همچنان پرمخاطب‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینمای ایران (تا پیش از اکران «بچه‌زرنگ») «فیلشاه» و «شاهزاده روم» هستند. البته آثاری بودند که به مدد افزایش نرخ بلیط سینماها، از «فیلشاه» و «شاهزاده روم» فروش ریالی بیشتری کسب کردند، اما از نظر تعداد مخاطب، نتوانستند به آثار استودیو هنر پویا برسند. همانطور که می‌دانید معیار واقعی مقایسه آثار در سینما‌های کشور ما و البته معیار اصلی جهانی، تعداد مخاطب آثار است نه رقم فروش آنها، چون مبلغ بلیط سینما سال به سال تغییر می‌کند، یک سالی بلیط هزار تومان بوده و امسال ۸۰ هزار تومان شده است، پس ده سال دیگر حتما یک فیلم، رکورد فیلم‌های پرفروش امروز را خواهد زد. اما برای اینکه بتوان گفت آن فیلم موفق‌تر از فیلم‌هایی مثل فسیل و هتل بوده، باید به نسبت آن‌ها تعداد مخاطب بیشتری را جذب فیلم خود کرده باشد و الا با دست فرمون تورم فعلی، ممکن است در سال‌های آینده، فیلمی داشته باشیم که ظرف چند روز فروشش از این آثاری که اسم بردم هم بیشتر شود...

آثار قبلی استودیوی شما در نهایت چقدر مخاطب داشتند؟

حامد جعفری: گروه هنرپویا قبل از «بچه‌زرنگ» که خوب تا اینجای اکران بیش از یک میلیون و هفتصد هزار مخاطب داشته، دو فیلم سینمایی مستقل دیگر را هم روی پرده برده است. «فیلشاه» یک میلیون و دویست و چهل، پنجاه هزار مخاطب داشته و «شاهزاده روم» هم بیش از یک میلیون مخاطب داشته است و این دو اثر به لحاظ مخاطب، موفقیت مهمی در بازار سینمای ایران ایجاد کردند. در مورد «بچه زرنگ» هم براساس پیش‌بینی‌هایی که در فرآیند طراحی کمپین داشتیم، سه سناریو بدبینانه، نرمال و خوشبینانه را در نظر گرفتیم و در حال حاضر هم در اکران، وضعیتی را تجربه می‌کنیم که کمی بهتر از سناریوی نرمال پیش‌بینی شده است. البته برخی رکوردشکنی‌های خاص هم در این اثر داشتیم که مورد توجه ویژه قرار گرفت. مثلا یک مورد آن کسب ۴۵هزار مخاطب در یک روز بوده که اتفاقی پیش‌بینی نشده بود و به نظر من این ناشی از استقبال خوب مخاطب است. البته باید این را هم در نظر گرفت، که تجربه خودمان در دو اثر قبلی را هم پشت سر این انیمیشن داشتیم و بخش خوبی از مخاطبان آثار قبلی، کمپانی ما را به خوبی می‌شناختند.

هزینه‌های ساخت و تبلیغات «بچه زرنگ» چقدر بود؟

حامد جعفری: با توجه به تغییرات گسترده‌ای که نسبت به کاهش ارزش پول ملی در طول فرایند ساخت بچه‌زرنگ داشتیم، من چاره‌ای ندارم جز اینکه هزینه‌های اثر را با مرجعی بیرونی مثل نرخ دلار بسنجم و بیان کنم تا مخاطب حس درست‌تری نسبت به اثر پیدا کند. چون زمانی که ما پروژه را شروع کردیم دلار ۳ هزار و خورده‌ای بود و امروز بیش از ۵۰ هزار تومان است. حتی در این بین در دوره‌ای نرخ دلار تا ۶۰ هزار تومان هم رفت که ۲۰ برابر قیمت این ارز در زمان شروع پروژه است. به همین دلیل من عدد تولید کار را به دلار اعلام کردم و گفتم حدود یک میلیون دلار برای ساخت «بچه‌زرنگ» هزینه شده است. ان‌شاءالله هر وقت پروسه عرضه و تبلیغات اثر هم به اتمام برسد، هزینه نهایی آن را می‌توانم اعلام کنم، چون هنوز هزینه‌های خیلی از کار‌هایی که انجام شده، محاسبه و پرداخت نشده است.

کلاً پروسه تولید چقدر زمان برد و چند نفر روی آن کار کردند؟

حامد جعفری: ما برای تولید، یک فرایند حدودا پنج ساله را طی کردیم تا بچه زرنگ ساخته شود. معمولا انیمیشن‌های سینمایی، بیگ پروداکشن هستند و زمان ساختشان از جهت فرایند‌های متعددی که دارد، طولانی است. طبیعتا بچه زرنگ هم از این قاعده مستثنی نبود. اما در طول مسیر تولید، اتفاقاتی مثل همه‌گیری کرونا و تعطیلی سینما‌ها و برخی اخلال‌ها و رخداد‌های دیگر هم بود که باعث شد این پروژه سینمایی که بنا بود چهار ساله جمع و جور بشود، بیش از پنج سال طول بکشد.  تعداد عوامل ساخت اثر هم بسیار زیاد بود و از تیم پیش تولید گرفته تا تیم تولید و انیماتور‌ها و گروه فنی و گروه کارگردانی و دوبله و موزیک و صداگذاری و اصلاح رنگ و لابراتوار و تبلیغات و غیره، تقریبا در مجموع در همه بخش‌ها حدود ۲۵۰ نفر روی این فیلم کار کردند.

اوایل اکران «بچه زرنگ» تبلیغات تلویزیونی خوبی داشتید، ولی بعد از مدت کوتاهی این تبلیغات از تلویزیون حذف شد. دلیل این اتفاق چه بود؟

حامد جعفری: در دوره ابتدایی شروع اکران، تبلیغات ما با مساعدت رسانه ملی خیلی خوب پخش شد، اما در یک بازه خیلی کوتاه، یک مساله حقوقی پیرامون یکی از سرمایه‌گذاران اثر پیش آمد که باعث شد چند روزی تبلیغات متوقف شود، اما بلافاصله با کمک مدیرعامل کانون پرورش فکری آقای دکتر علامتی و مدیر شبکه کودک آقای دکتر باطنی، موضوع حل و فصل شد و شرایط مجددا بهبود پیدا کرد و تبلیغات به کیفیت قبل برگشت.

کار‌های هنر پویا سفارشی نیست

آقای نکویی به عنوان کارگردان «بچه زرنگ» با چه چالش‌هایی روبه‌رو بودید؟

بهنود نکویی: کارگردانی فیلم سینمایی انیمیشن که ساخت آن زمان زیادی می‌برد طبیعتاً پرچالش است. برخی مسائل ساخت و چالش‌ها، چالش‌هایی هستند که از ابتدا پیش‌بینی شده هستند، اما برخی از اتفاقات دیگر، در دل کار به وجود می‌آیند. انیمیشن هم معمولا فرایند ساختش این طور است که هر مرحله، مرحله بعدی را تکمیل می‌کند، لذا بر حسب قاعده یک مقدار از مسائل فنی کار هرچه جلوتر می‌رود، پیچیده‌تر و سنگین‌تر می‌شود. هر بخش هم از ایده اولیه گرفته تا شخصیت‌پردازی و بعد سایر فرایند‌های تولید و پس از تولید، چالش‌های خاص خود را داشت. بحث‌های مربوط به فضاسازی و مسائلی مثل نورپردازی نیز از مراحل پرچالش و پیچیده بچه‌زرنگ بوده‌اند. یا مثلا، چون اکثر شخصیت‌های ما حیوان بودند، ساخت موی کاراکتر‌ها واقعاً سخت بود، چون ساخت خز و موی حیوانات به لحاظ فنی بسیار سخت و سنگین است.

این سوال را زیاد از اهالی انیمیشن می‌پرسند که آثار ما چه زمانی می‌تواند شبیه به انیمیشن‌های دیزنی یا پیکسار شود، به نظر شما اصلا این قیاس درست است؟ و آیا اساسا انیمیشن ایران در مسیر رسیدن به آثاری در آن سطح قرار دارد؟

بهنود نکویی: روند رو به رشد آثار سینمایی خود ما که در سال‌های اخیر مشخص است. «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و «بچه زرنگ» را ببینید، تغییرات تکنیکی و فنی کاملا مشهود است و اینکه انیمیشن‌های ما با همه محدودیت‌هایی که در امکانات، زیرساخت، بودجه، تجربه و ... داریم را با آثار پیکسار و دیزنی و آثار روز دنیا مقایسه می‌کنند، خیلی جالب است؛ و نشان می‌دهد توانایی سیستم ما اینقدر رشد کرده است که حالا از ما توقع دارند به آن‌ها برسیم، وگرنه در زمینه فیلم زنده و رئال کمتر کسی سینمای ایران را با سینمای هالیوود مقایسه می‌کند، مثلا کسی انتظار ندارد سینمای ایران با مجموعه محدودیت‌هایی که در زیرساخت و تجربه و امکانات و نیروی انسانی و ... دارد، به ساخت فیلمی مثل «ارباب حلقه‌ها» حتی نزدیک هم بشود، ولی در انیمیشن این توقع به وجود آمده و من فکر میکنم این توقع را استودیو‌ها در سال‌های اخیر به وجود آوردند. استودیو‌ها خداروشکر کاملاً به استاندارد نزدیک شده‌اند. وقتی فرایند ساخت یک انیمیشن به سمت اشخاص و شخصی‌سازی پیش می‌رود، یعنی مثلا سرمایه‌گذار یک پروژه تعریف می‌کند و یک شخص تصمیم می‌گیرد خودش خارج از ساختار مرسوم استودیو‌ها و کمپانی‌ها یک کار را جمع کند (که البته در مورد فیلم بلند از اساس همچین چیزی شدنی نیست و فقط در مورد فیلم‌های کوتاه امکان تحقق دارد) هیچ وقت اثر نمی‌تواند به یک مسیر تبدیل شود و به آن درجه مطلوب نمی‌رسد و فرآیند حرفه‌ای تولید در آن شکل نمی‌گیرد.

چه کار باید کرد که این سیستم استودیومحور ادامه‌دار شود؟

بهنود نکویی: یکی از چالش‌های این موضوع، فهم و درک و توان کار جمعی بلند مدت است، لذا ما متناسب با پیشرفت‌هایی که در این مدت به آن رسیدیم مشغول آموزش نیروی انسانی هم هستیم. البته از نظر فنی و مدل‌سازی جلوتر هستیم، ولی چالش‌های جدی ما مسئله متحرک سازی و جان بخشی به کاراکترهاست که امیدواریم در پروژه‌های آینده ضعف‌های این بخش‌ها را هم بتوانیم با فرایند‌های آموزشی که شروع کردیم، برطرف شود.

آقای رمضان فیلمنامه «بچه زرنگ» چقدر زمان برد؟

علی رمضان: پروسه فیلمنامه در انیمیشن بسیار طولانی و چند لایه است. در فیلم سینمایی یا سریال رئال، خیلی راحت می‌توانید فیلمنامه را کم و زیاد کنید یا حتی بخش‌هایی را ضبط کنید و روی میز تدوین از آن‌ها استفاده نکنید، یعنی با آزمون و خطا هم می‌شود کار را جلو برد. ولی هزینه این آثار با انیمیشن قابل مقایسه نیست. در انیمیشن، چون برای تک تک فریم‌های اثر هزینه و زمان بسیار زیادی صرف می‌شود، دور ریختن آن‌ها اصلا منطقی نیست. در اینجا هزینه‌ها دلاری است و شما نمی‌توانید خیلی راحت در فرایند نگارش یا در خود فیلمنامه تغییر دهید.

این پروسه سخت در جایی مثل استودیو هنر پویا سخت‌تر هم می‌شود؟

علی رمضان: در هنر پویا بحث اقتصادی به عنوان یک کمپانی خصوصی خیلی مهم است، اما وقتی به حوزه فیلم‌نامه و بحث محتوا می‌رسیم، این بحث از اولویت خارج می‌شود و اولویت محتوایی بسیار مهم‌تر می‌شود... در هنرپویا شورایی به نام شورای ایده و طرح وجود دارد که کار اصلی درآنجا انجام می‌شود. در این شورا افرادی هستند که تمام احتمالات مربوط به انتقاد و حمله به اثر در زمان پخش را پیش‌بینی و مطرح می‌کنند تا در زمان اکران همه خیال‌شان آسوده باشد، چون از قبل می‌دانند که ممکن است فیلم با چه نظرات و نقد‌هایی مواجه شود. این شورا چیزی شبیه به جنگ با دشمن فرضی است، داخل جنگ می‌شوید و شکست می‌خورید! (می‌خندد)

کار‌های هنر پویا سفارشی نیست

مثلاً در این شورا به چه نکاتی توجه می‌شود؟

علی رمضان: کوچکترین مسائلی که ممکن است در تربیت بچه‌ها اثر سوء داشته باشد در اینجا بررسی می‌شود. این روز‌ها به تعداد خانواده‌های ایرانی مدل‌های تربیتی وجود دارد، ممکن است یک حرف در خانواده‌ای معمولی باشد، ولی همان حرف در خانواده دیگری بار معنایی خوبی نداشته باشد. مثلا در زمان نگارش فیلمنامه برای استفاده از اصطلاح «باحال» در این شورا خیلی کلنجار رفتند و گفتند که این کلمه ممکن است برای برخی از خانواده‌ها بدآموزی داشته باشد، حدوداً یک روز وقت گذاشتیم که این کلمه در دیالوگ‌ها باشد یا نه. اما من چند وقت بعد تلویزیون را دیدم که شعار شبکه پویای تلویزیون، «شبکه باحال پویا» است!

حامد جعفری: اعضای گروه محتوایی، هیئت مدیره مجموعه هنر پویا، به همراه نمایندگانی از تیم کارگردانی و کارگاه فیلمنامه و اشخاص صاحب نظر در زمینه محتوای کودک هستند، این صاحب‌نظران از افرادی هستند که در حوزه‌های مختلف تربیتی، روانشناسی، داستان‌نویسی و... کار کرده‌اند. البته در کنار این‌ها ما در خروجی هر مرحله از کارشناسان مختلف هم مشورت می‌گرفتیم و این چکش کاری‌هاست که باعث می‌شود خروجی کار در هر اثر نسبت به اثر قبلی، قابل قبول‌تر باشد.

بحث فیلمنامه در انیمیشن ایران، از مباحث دنباله‌دار و تکراری است، بسیاری از نقد‌ها هم پیرامون سفارشی بودن اکثر فیلمنامه‌های انیمیشنی است.

علی رمضان: واقعا کار‌های هنر پویا سفارشی نیست، البته به نظرم پروسه انیمیشن برای خیلی از مدیران جذاب نیست، چون زمان ساخت یک انیمیشن عموما به قدری طولانی است که شاید به طول مدیریت، مدیران نرسد، لذا برای خیلی‌ها جذاب نیست.

کار‌های هنر پویا سفارشی نیست

حامد جعفری: بله معمولا پروسه تولید انیمیشن از متوسط عمر مدیریتی عموم مدیران فرهنگی بیشتر است!

علی رمضان: ضعف در فیلم‌نامه که همه جا هست، یعنی ما در فیلمنامه آثار رئال چه سینمایی و چه سریال هم به شدت ضعف داریم، اما قبول دارم که این ضعف در انیمیشن بیشتر به چشم می‌آید. البته باید به این موضوع توجه داشت که فیلمنامه انیمیشن پیچیدگی‌های بیشتری دارد و فیلمنامه باید همراه با پیشبرد قصه انعطاف پذیری لازم برای تغییرات بعدی را هم داشته باشد و نقاط ضعف آن در فرایند گرفته شود. از طرف دیگر در انیمیشن شما دارید فیلمنامه‌ای می‌نویسید که می‌دانید مخاطب آن کار صرفاً مخاطبین کودک و نوجوان نیستند، بالاخره همه می‌دانیم که بچه‌ها تنها که به سینما نمی‌روند، به همراه بزرگتر‌ها می‌روند و شما باید به آن دسته از مخاطبان هم توجه کنید. در عین حال این اثر قرار است بدآموزی هم نداشته باشد و در عین حال جذابیت هم داشته باشد پس باید حواس‌تان به خیلی مسائل باشد. مثل شعار هنر پویا در آثار قبلیش که «کودکانتان را آسوده خاطر به سینما بیاورید». این مجموعه عوامل باعث می‌شود کار فیلمنامه انیمیشن تاحدودی نشدنی باشد. یعنی روتین کار این است که شما انتظار داری فیلمنامه انیمیشن خوب از آب درنیاید و اگر برعکس آن با همه فرسایش‌هایی که در این فرایند هست، اتفاق بیافتد کمی عجیب و درخور توجه است.

حالا اگر یک نفر بیرون از مجموعه هنر پویا، با فیلمنامه تقریباً آماده به سراغ شما بیاید، احتمال دارد کارش را بپسندید و فیلمنامه‌اش را بسازید؟

حامد جعفری: موضوع ساخت و انتخاب اثر در هنر پویا همان‌طور که گفتم با الگو گرفتن از تجربیات موفق بین‌المللی، یک موضوع کاملا جمعی است و همان شورای ایده و طرح است که همیشه برای انتخاب یک اثر برای تولید تصمیم می‌گیرد. یعنی همه اعضا در آنجا نظر دارند و نظراتشان را می‌گویند و در یک فرایند اقناعی موضوع جمع‌بندی می‌شود. اما جالب است بدانیم که هیچکدام از ایده‌هایی که مبنای ساخت آثار هنرپویا تا امروز بوده است، متعلق به فعالین خود هنر پویا نبوده، پس اساسا اینکه فکر کنیم که ما فقط ایده‌های بچه‌های تیم خودمان را می‌سازیم حرف کاملا اشتباهی است.

هنر پویا صرفا به دنبال تولید انیمیشن‌هایی با تم مذهبی است؟

حامد جعفری: ما در هنرپویا قطعا اولویت‌هایی در زمینه محتوای آثاری که می‌سازیم داریم، اما اینکه شما اینطور نامگذاری کنید که فقط بگوییم کار مذهبی می‌سازیم، نه این طور نیست. بالاخره هر مجموعه‌ای جهان بینی خودش را دارد. در دنیا و در اکثر آثار کمپانی‌های مختلف، جهان‌بینی مدیران اصلی کمپانی سازنده وجود دارد و قابل مشاهده است؛ و ما همیشه در تلاشیم تا کاملا هنرمندانه جهان‌بینی هنرپویا را در آثارمان و از جمله در اثر بچه زرنگ ساری و جاری کنیم و این جزء شاخص‌های کلیدی است که ما در فیلم‌هایمان دنبال می‌کنیم. طبیعتا بخشی از محتوای اثر هم همان امضای ماست، ولی آن چیزی که برچسب مذهبی به آن می‌زنند از نظر ما پذیرفته نیست. «بچه زرنگ» بر پایه یک قصه در فرهنگ عامه شکل گرفته نه یک داستان مذهبی. اگرچه مفاهیم اخلاقی جزء شاخص‌های کلیدی هنرپویاست و خوب حالا این مفاهیم هم بعضا در فرهنگ ما و هم در مذهب ماست و این همپوشانی نمی‌تواند مبنای برچسب زدن باشد. چرا که مسائلی مثل مکارم اخلاق و مباحثی این چنینی بعضا هم در فرهنگ نیاکان ما و هم در مذهب ما ریشه دارند.

ولی بسیاری «بچه زرنگ» را هم مثل فیلم‌های قبلی هنرپویا اثری مذهبی می‌دانند، این مسئله از زمان اکران فیلم در جشنواره فجر هم مطرح بود.

حامد جعفری: بله، اما وقتی که بچه زرنگ به عنوان یک فیلم با یک قصه را نگاه می‌کنید، می‌بینید بچه‌زرنگ اثری است که بحث تحول اجتماعی در آن پررنگ است، مثلاً قهرمان قصه کینه‌توز نیست؛ و یا مثلا ما ساعت‌ها سر اینکه «چنگیز منقرض» در انتهای داستان متحول بشود یا نه بحث کردیم و شاید این بحث چندین جلسه طول کشید و حتی در نسخه اولیه این اتفاق نبود و این شخصیت متحول نمی‌شد، اما جلوتر که رفتیم به این نتیجه رسیدیم که این باید اصلاح شود. چون ما داریم الگوسازی می‌کنیم و بچه‌ها از طریق قوه تخیل از قهرمان قصه الگو می‌گیرند و با او زندگی می‌کنند. ما اینجا انیمیشن را یک بستر سرگرم کننده می‌بینیم که قرار است تاثیر فرهنگی تربیتی برای بچه‌ها داشته باشد. پس نباید رفتار قهرمان قصه ما با ضدقهرمان داستان، کینه‌توزانه باشد.

فکر می‌کنید این ترفند و تحولی که گفتید برای مخاطب هم جواب داده است؟

حامد جعفری: بچه خودم اولین باری که «بچه زرنگ» را دید، از او پرسیدم که از کدام شخصیت بیشتر خوشت آمد، گفت چنگیز منقرض، آن هم دقیقا با این استدلال که در پایان قصه این شخصیت هم متوجه اشتباهش شد و در تلاش برای جبران اشتباهش برآمد و به کاراکتر مثبتی تبدیل شد. پس انیمیشن بچه‌زرنگ می‌تواند این مفهوم را به مخاطب منتقل می‌کند که برای قهرمان شدن و برای آدم خوبی شدن هیچ موقع دیر نیست، اگر اشتباه کردی هم می‌توانی تغییر کنی، ولی باز به این مفهوم هم برخی حمله کردند، چون در این زمینه کمتر اثری ساخته شده لذا در یک برهوتی هستیم که همه احساس می‌کنند در موضوعی که فکر میکنند اولویت دارد، کار نشده؛ پس از هر نقطه‌ای شروع کنیم، از طرف دیگر متهم می‌شویم که چرا از سمت دیگری به این سوژه نپرداخته‌اید و این مسائلی است که بیشتر از حیث تفاوت سلیقه مطرح است. ما برای بچه زرنگ چند بار طرح نوشتیم که در شورای ایده و طرح رد شد این کار را تا جایی انجام دادیم که خواسته هایمان محقق شود. در نهایت اینکه معمولا در هنر پویا کسانی موفق می‌شوند که با یک ایده کلی بیایند که قابلیت چکش کاری داشته باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب