دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در یک پژوهش بررسی شد؛

بحران اخلاق در آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما

بحران اخلاق در آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما
حمید سرمدی در مقاله‌ای با عنوان «آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما» تلاش کرده تا رویکرد فوکویاما درباره فروپاشی عمیق ارزش‌های اجتماعی در غرب را تحلیل و بررسی کند.
کد خبر : 891771

به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، فوکویاما از جمله کسانی است که به فروپاشی اخلاق در غرب اعتراف کرده و در مقاله با عنوان «اخلاق و فرهنگ در آمریکا» می‌گوید: ویلیام جی. بنت در سال ۱۹۹۴ کتابی را به عنوان نمایه شاخص‌های برجسته فرهنگی منتشر کرد و آمار‌های مختلفی درباره گرایش‌های اجتماعی ارائه داد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بین اواسط دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سلامت اجتماعی آمریکا به صورت هولناکی وخیم بوده است.

در دهه ۱۹۹۰، از هر سه نوزاد آمریکایی یکی نامشروع متولد می‌شود. تقریبا یک سوم مردان آمریکایی آفریقایی تبار که بین ۲۰ تا ۲۹ ساله‌اند به نحوی گرفتار نظام عدالت جزایی می‌شوند و همچنین دانش آموزان آمریکایی شرکت کننده در المپیاد‌های جهانی در مقایسه با کشور‌های صنعتی دیگر، نازلترین رتبه‌ها را اخذ می‌کنند.

طبق استدلال بنت، هرچند آمریکاییان از لحاظ مادی ثروتمندتر از هر زمان دیگر هستند، در وضعیت وحشتناک فقر اخلاقی به سر می‌برند. از نگاه برخی آمریکاییان، آمریکا تنها کشوری نیست که مشمول این تحولات اجتماعی شده است؛ بلکه همه کشور‌های صنعتی غیرسیاسی، شاهد اختلالات اجتماعی بسیار عظیمی در دهه ۱۹۹۰ بوده‌اند.

*  فروپاشی عمیق ارزش‌های اجتماعی غرب

فوکویاما این پدیده را فروپاشی عمیق ارزش‌های اجتماعی غرب نامیده است. حمید سرمدی در مقاله‌ای با عنوان «آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما» تلاش کرده است این رویکرد فوکویاما را تحلیل و بررسی کند.

بحران اخلاق در آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما

سرمدی با اشاره به این نکته که فوکویاما محوری‌ترین عامل حفظ و بقای جامعه، را اخلاق می‌داند می‌گوید: از نظر فوکویاما اخلاق و ارزش‌ها، در ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان نقش دارند، و اگر پایه اخلاقی و ارزشی فرهنگ یک جامعه فرو ریزد، باید اضمحلال آن جامعه را انتظار کشید. اخلاق در سیاست، اقتصاد، فن‌آوردی و دانش، سلوک فردی، سلوک اجتماعی، و خلاصه در یک کلام «همه ابعاد حیات بشر» نقش دارد. ازاین‌روست که وقتی پایه‌های اخلاقی یک جامعه فرو می‌ریزد، چیزی از آن جامعه باقی نمی‌ماند.

* اومانیسم غیر دینی زیربنای فروپاشی اخلاقی

از نظر فوکویاما تغیرات عمیق فرهنگی، در قالب عقل‌گرایی و اومانیسم غیردینی، و جای گزینی آن با فرهنگ و سنت دینی، زیربنای فروپاشی اخلاقی است؛ هرچند سرعت و میزان تاثیرگذاری این عامل، با شرایط دیگر اجتماعی تغییر می‌کند.

آنچه فوکویاما به مثابه جای گزین معرفی می‌کند، هرچند تاثیرگذار است، تنها می‌تواند نقش مکمل داشته باشد. تحولاتی که در عرصه اقتصاد و فن‌آوری رخ داد و موجب کم شدن کار بدنی و جای گزینی کار فکری گردید، تنها می‌تواند به عنوان عامل تسریع کننده سیر تحول فرهنگی به حساب آید.

بحران اخلاق در آمریکا از دیدگاه فرانسیس فوکویاما

نمودار مقایسه تعداد زندانیان در آمریکا با دیگر کشورها – تعداد زندانی‌ها به ازای هر 100/000 نفر

در این مقاله آمده است: تحول فرهنگی، امری است که لایه‌هایی عمیق‌تر دارد و بنابراین در تحلیل آن نمی‌توان به آنچه در لایه‌های رویی مانند اقتصاد و فن‌آوری رخ می‌دهد، بسنده کرد. زیربنای فلسفی و معرفت شناختی است که باید اصلی‌ترین عامل به حساب آید و سایر عوامل، کمکی‌اند.
 از منظر سرمدی مبتنی بر رویکرد فوکویاما ظهور فردگرایی و از بین رفتن قدرت عوامل جمعی مانند دولت، خانواده، گروه، کلیسا (در غرب)، و روابط همسایگی یکی از مهم‌ترین عوامل زیربنایی است که به تغییر فرهنگ و در نتیجه به تغییر اخلاق انجامیده است.

سرمدی در ادامه می‌نویسد: بر خلاف محافظه کاران که ادعا کرده‌اند «فروپاشی خانواده، ارتکاب جرم و دیگر آسیب‌های اجتماعی، قطعا محصول سیاست‌های اشتباه حکومتی است»، فوکویاما در این باره موضعی منفی دارد. او برای نمونه می‌گوید: رابطه سازمان کمک به خانواده‌های دارای کودکان تحت تکفل با حرام زادگی ثابت شده است، اما این رابطه چندان قوی نیست.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب