10 مبنای فکری انسان شناسی قرآنی در اندیشه علامه طباطبایی(ره)
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در سومین هم اندیشی علوم عقلی با موضوع انسان شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه اظهار کرد: مکتب علامه طباطبایی بر مبنای انسان شناسی قرآنی است، ایشان رسالههای متعددی درباره انسان نوشته و در رساله المیزان مفصل درباره انسان شناسی قرآنی تفسیر داشته است.
وی ادامه داد: بر اساس بنیان های نظام انسان شناسی علامه طباطبایی ۱۰ مبنای انسان شناختی و ۸ کاربست نظریه ای مبتنی بر انسان شناسی را میتوان استخراج کرد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: یکی از مبناهای نظام انسانشناسی در نظرات علامه طباطبایی فطری بودن انسان در ساحت بینشی، کنشی و منشی است، یعنی ایشان آنقدر درباره فطرت سخن گفته که میتوان نظریه فطرت را به علامه طباطبایی نسبت داد. نظریه فطرت دربرگیرنده خداشناسی و خداگرایی فطری، آخرت شناسی و آخرت گرایی فطری، فضلیت شناسی و فضلیت گرایی فطری است.
استاد خسروپناه بیان کرد: مبنای دوم عقلانی بودن انسان است چراکه منشا کرامت ذاتی انسان همین عقلانی بودن انسان است، مبنای سوم نفس داشتن انسان، مبنای چهارم داشتن قوای ادراکی و غیرادراکی نفس انسانی، مبنای پنجم اختیار و اراده داشتن انسان و مبنای ششم کرامت انسانی است، علامه طباطبایی منشا کرامت ذاتی را عقل خدادادی میداند و منشا کرامت اکتسابی را اراده انسان معرفی میکند، هر چه بندگی بیشتر باشد این کرامت اکتسابی بیشتر میشود.
استاد خسروپناه ادامه داد: مبنای هفتم انسانشناسی علامه طباطبایی ساحت جسمانی، مثالی، عقلانی، عاطفی و اخلاقی انسان است. همچنین علامه طباطبایی برای انسان ساحتهای فردی و اجتماعی قائل است.
وی مبنای هشتم انسانشناسی علامه طباطبایی را فرآیند فعل با فلسفه علم دانست و ادامه داد: فعلهایی انجام میشوند که فرآیندی دارند که به فرآیند ملکات نفسانی قلمداد میشود، برای انجام فعل از سوی انسان نیازها و گرایشها، شناختها و ادراکات، ذوق و هیجان، تصمیم و اراده مدنظر است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: مبنای نهم ادارکات اعتباری است که یکی از مهمترین مبانی انسانشناسی است، ادراکات اعتباری خلق میشوند اما ادکارات حقیقی کشف میشود. مبنای دهم غایتمندی و کمالگرایی انسانی است.
وی ادامه داد: با این ۱۰ مبنا می توان کاربست هایی را به انسان شناسی علامه طباطبایی نسبت داد که امکان تبدیل آنها به نظریه های علوم اجتماعی انسانی مبتنی بر نظر علامه طباطبایی وجود دارد. بسیاری از نظریههای علوم اجتماعی از این طریق قابل استخراج است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: نظریه اجتماع علامه که نظریه مهمی است، مبتنی بر نظریه استخدام علامه طباطبایی است. نظریه محبت توحیدی نیز از مبناهای فکری علامه طباطبایی در زمینه انسان شناسی قابل استخراج است چراکه علامه بحث مفصلی درباره محبت دارد، نظریه توحیدی از نفع شخصی یا استخدام گرایی به محبت اجتماعی است. کسانی هستند حق را فدای منافع شخصی و گروهی می کنند، هم اکنون رژیم صهیونسیتی با بی رحمی زنان و کودکان غزه را در بیمارستان ها می کشد اما عده ای سیاستمدار می گویند مردم خسته شدهاند، اگر این استخدام گرایی به محبت توحیدی وصل می شد محبت توحیدی نیز ایجاد می شد.
استاد خسروپناه گفت: نظریه اخلاق عادلانه، مسئولیت پذیری، هویت شبکهای فردی و اجتماعی، نظریه عقلانی، پیشرفت معنوی و حکمرانی سیاسی را نیز میتوان از مبنای فکری علامه طباطبایی در زمینه انسانشناسی استخراج کرد.
وی بیان کرد: نیاز است که با اتکا به اندیشههای علامه طباطبایی در زمینه حقوق بشر اقداماتی صورت گیرد. در حقوق بشر به فناوریهای نرم اجتماعی مانند راهپیمایی غدیر، اربعین، راهیان نور و راهیان پیشرفت نیاز داریم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: مهمترین اقدامی که اندیشمندان در دوره کنونی باید در دستور کار قرار دهند حکمی سازی علوم اجتماعی و علوم انسانی است که از مبناهای فکری علامه طباطبایی درباره انسان شناسی قابل بهرهبرداری است.
انتهای پیام/