گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، فرزانه فراهانی، جمعه سیاه لنگرود با خبر فوت ۳۲ معتادِ در حال بهبودی، در حالی در تاریخ بزرگترین معضل اجتماعی کشور به ثبت رسید که برای هیچ کس قابل باور نیست افرادی که به دنبال حال خوب رفته بودند، در فضایی بسته و در شرایطی دلخراش و غم انگیز مرگ را در آغوش کشیده باشند.
رفته بودند تا از میان همه تاریکیهای اعتیاد، نوری دوباره برای ساختن یک زندگی بدون دود و درد برای خود دست و پا کنند و با امید کنار عزیزانشان برگردند که یکباره در آتش گرفتار شدند و مظلومانه سوختند و کسی نبود تا به دادشان برسد و حالا عکس هر کدامشان برای همیشه با خروارها ترس و دلهره، گوشه دل مادر و فرزندی بیکس و سیاهپوش قاب شده است.
اعتیاد هنوز هم همان دیو هفت سری است که حالا علاوه بر تخریبی که مصرف موادمخدر به قربانیان خود وارد میکند، سالهاست گرفتار مدیریت مدیران ناآشنا با این آسیب اجتماعی هم شده است.
۳۲ بیمار مبتلا به اعتیاد در یکی از مراکز اقامتی میان مدت سازمان بهزیستی زنده زنده در آتش سوختند و مسئولان این سازمان همچنان در سکوت و بیجوابی به سر میبرند و تنها خبر مرتبط با این حادثه که در سایت خبری سازمان بهزیستی کشور منتشر شده است مربوط به همان پیام علیمحمد قادری رئیس سازمان بهزیستی کشور است که مبتنی بر پیگیری حادثه بوده است و هیچ خبری از برکناری مدیر یا دلجویی و تسکین دادن خانواده داغدیدگان نیست.
آنطور که یکی از مددجویان سابق کمپ ترک اعتیاد گام اول رهایی در لنگرود میگوید درب اتاقهایی که مددجویان در آن بستری بودهاند هر شب ساعت ۱۰ قفل میشده و همین قفل بودن دربهای خروجی تلفات حادثه آتشسوزی کمپ فوق را افزایش داده و مردان بسیاری را به کام مرگ برده است.
قفل بودن درب اتاقها در مراکز درمانی اعتیاد زمانی مجاز است که علاوه بر مدیر مرکز یک نفر نگهبان و ناظر در سایر ساعات شبانه روز وضعیت مرکز را به طور آنلاین و در لحظه رصد کرده و از بروز حوادث تلخی که به عنوان مثال روز جمعه دوازدهم آبان ماه در کمپ ترک اعتیاد لنگرود رخ داد جلوگیری نماید که متاسفانه در مرکز فوق چنین اقدامی انجام نشد و جان عزیز ۳۲ بیمار در حال بهبودی در آتش غفلت و بیمسئولیتی گرفته شد.
البته کمپ ترک اعتیاد گام اول رهایی در لنگرود از مراکز بخش خصوصی و اختیاری تحت نظارت سازمان بهزیستی است؛ یعنی فرد به اراده و اختیار خود برای ترک اقدام کرده و راهی این مرکز شده است و رفتارهای این چنینی که مثلا دربهای ورود و خروج را قفل کنند بیشتر در مراکز اجباری ترک اعتیاد یا همان مراکز ماده ۱۶ که اغلب معتادان متجاهر را با دستور قضائی به آنجا منتقل میکنند، رخ میدهد.
مراکز ماده ۱۵ یا همان مراکز بخش خصوصی که مجوز اولیه فعالیت خود را از بهزیستی گرفتهاند، با دریافت هزینه به پذیرش بیمار مبتلا به اعتیاد اقدام میکنند و اینگونه است که با توجه به هزینه دریافتی باید خدمات و مراقبت بهتری را نسبت به مراکز ماده ۱۶ درمان معتادان از بیمار به عمل بیاورند.
بیسرپرست شدن مادر و دختری معلول!
حمید شیخ حسینی از بستگان نزدیک خانواده یکی از مددجویان فوت شده در حادثه کمپ لنگرود در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، اظهار کرد: ما مبلغ ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای درمان برادر همسرم در طول ۲۱ به مسئولان این کمپ پرداخت کردیم و با پایان دوره نیز به پیشنهاد مسئولان این کمپ دوره دوم حضور وی در کمپ را هم تمدید کردیم.
وی گفت: هنوز یک هفته از تمدید دوره دوم حضور برادر همسرم در کمپ سپری نشده بود که این اتفاق تلخ و وحشتناک همه ما را شوکه کرد و عزیز ما یعقوب را که جوانی ۳۸ ساله و پر از امید و شوق زندگی بود را از ما گرفت.
شیخ حسینی همچنین گفت: مادر خانم بنده سالهاست که در بیمار است و خواهر او نیز یک دختر معلول و کم توان ذهنی است که همین فرزند وی که در این آتشسوزی فوت کرده، سرپرستی آنها را به عهده داشته است و آنها را تر و خشک میکرد و متأسفانه با فوت او شرایط برای این مادر بیمار و دختر معلول ذهنی بسیار سخت خواهد شد.
وی اضافه کرد: از روز وقوع حادثه آتش سوزی در کمپ لنگرود هنوز هیچ کدام از مسئولان بهزیستی با خانوادههای داغدار دیدار نداشته و از آنها دلجویی نکردهاند و فقط برخی از مسئولان فرمانداری، نیروی انتظامی شورای شهر کمیته امداد امام خمینی (ره) لنگرود به خانوادههای عزیز از دست داده سر زده و مبلغی حدود ۸ میلیون تومان برای بخشی از هزینههای مراسم دفن و یادبود جانباختگان به خانوادهها دادهاند.
شیخ حسینی خاطرنشان کرد: با یکی از بازماندگان و نجات یافتگان این حادثه که صحبت میکردم میگفت همه دربها قفل بود و مشخص نیست که چرا کسی درها را باز نکرده و بخاطر همین شیون و ناله بیماران که در آتش میسوختند به جایی نرسید و در آتش سوختند.