جزئیاتی از پرورش استعدادهای ورزشی در دانشگاههای جهان
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، ورزش حرفهای یکی از ارکان مهم توسعه ورزش در کشورهاست. توسعه ورزش حرفهای در هر کشور پیشزمینه کسب موفقیت در رقابتهای جهانی و المپیک است.
فرایند شناسایی ورزشکاران مستعد یکی از مهمترین مسائل در ورزشهای معاصر است. استعدادیابی در حال تبدیل شدن به یک بازار بزرگ است. در حوزههای مختلفی مانند ورزش، هنر و تعلیم و تربیت، محققان به دنبال یافتن مؤثرترین روشها برای شناسایی نخبگان هستند. امروزه بسیاری از محققان و کارشناسان در امور ورزشی بر این باورند که یکی از مهمترین بخشها و اولویتها در ورزش سطح بالا، داشتن سیستمی یکپارچه و سازمانیافته برای استعدادیابی و پرورش استعدادها است.
طرحهای استعدادیابی و استعدادپروری در کشورهای مختلف
در بسیاری از کشورها، فدراسیونهای ورزشی و حتی تیمهای باشگاهی از برنامههای بلندمدت برای رشد و توسعه تواناییهای ورزشکاران از سنین پایین استفاده میکنند. طی سالیان اخیر اغلب مربیان بهطور غیر رسمی ورزشکاران خود را بر اساس برخی معیارها انتخاب میکنند، اما تقریباً جستوجو برای دستیابی به مهمترین عوامل شناخت و بهکارگیری استعدادیابی در ورزش قهرمانی از اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ در کشورهای اروپای شرقی آغاز گردید اما اوج رشد آن را میتوان در نتایج خیرهکننده ورزشکاران آلمان شرقی که با ۱۶/۴ میلیون نفر جمعیت در بازیهای المپیک بهعنوان «کارخانه ساخت مدال طلا» مشهور شدند، پس از آن در دهه ۱۹۸۰ چینیها و سپس کشورهای غربی بهویژه آمریکا، کانادا و استرالیا دورانی آرامتر، ولی عملیتر را در استعدادیابی آغاز کردند. برنامههایی که در آلمان شرقی اجرا شدهاند از مشهورترین و مقبولترین برنامهها هستند که دربارهشان بحثهای زیادی نیز به عمل آمده است. تنها در المپیک ۱۹۷۲ کسانی که از کشور آلمان شرقی به مدال دست یافتند با شیوه علمی انتخاب شده بودند. گروهی از دانشمندان و متخصصان قایقرانی در کشور رومانی در ۱۹۷۶ دختران جوان را برای شرکت در مسابقه قایقرانی گزینش کردند. نتیجه این اقدام یک مدال طلا، یک مدال نقره و ۲ مدال برنز بود. همچنین گروه دیگری برنده پنج مدال طلا و یک نقره در ۱۹۸۴ المپیک لس آنجلس شدند و ۹ مدال در بازیهای المپیک سئول کره جنوبی ۱۹۸۸ را کسب کردند.
کشف ستارههای آینده در ورزش، هدف و انگیزه بسیاری از محققان برای ورود به حوزه استعدادیابی ورزشی است. امروزه استعدادیابی بهعنوان شیوه رایج علمی، بیضرر، قانونمدار و اثرگذار با داشتن مؤلفههای مثبت دیگر، به منظور هدایت کودکان و نوجوانان به سوی ورزش قهرمانی توسط همگان پذیرفته شده است. محققان ورزشی به طور دائم به دنبال پاسخ به این سوال هستند: چطور یک کودک بااستعداد را تشخیص دهیم و کدام ورزش برای او مناسبترین است؟ پاسخ صحیح معطوف به شناسائی اجزاء و عواملی است که میتواند پیشگوییکننده موفقیت یک ورزشکار در ورزش خاص شود. صرف هزینههای گزاف برای دستیابی به موفقیت ورزشکار در صحنههای ملی و بینالمللی و بر هیچکس پوشیده نیست، اما اهمیت از دست دادن بهترین دوران زندگی یک فرد مسئلهای است که میبایست بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.
راز موفقیت در استعدادیابی
برای موفقیت در امر استعدادیابی، شاید باارزشترین امر شناسایی خمیرمایه وراثتی و مهیا نمودن محیط مناسب برای فرد مستعد است. این روند باعث میشود تعداد نخبگان ورزشی در هر رشته افزایش یافته و مربیان و دستاندرکاران حق انتخاب وسیعتری در بین بهترینها داشته باشند. مدلهای مختلفی برای شناسایی استعدادهای ورزشی در کشورهای مختلف جهان وجود دارد و هر کدام از آنها مسیرهای مختلفی را دنبال میکنند. در ایرلند و انگلستان مدل مشارکت ورزشی مستمر در طول عمر، در آمریکا الگوی عدم دخالت دولت در سیستم ورزش که مدارس و دانشگاه مهمترین مسیر پرورش ورزشکاران نخبه و ورود به ورزش قهرمانی است (مدل مدرسهمحور). در دانمارک استعدادیابی ورزشی با تاکید بر محیط، در مالزی طرحی تحت عنوان طرح جذب ورزشکاران وجود دارد. ملاک انتخاب ورزشکاران مستعد، نتایج مسابقات و نیز علاقهمندی آنها است. مسئولیت کنترل مرکز ورزشکاران نخبه با محققان، دانشگاهیان، متخصصان و دانشمندانی است که آزمونهای اولیه را طراحی میکنند. کلیه اطلاعات جمعآوری شده، برای تجزیه و تحلیل و نگهداری به شورای ملی ورزشها ارسال میگردد.
نقش شناسایی و الگوبرداری مناسب در استعدادیابی
چین یکی از مؤثرترین سیستمها را در جهان برای انتخاب و پرورش استعدادهای ورزشی به صورت نظاممند دارد. در جمهوری فدرال آلمان، استعدادیابی در مدارس و باشگاههای ورزشی انجام میگیرد. ورزش در رویکرد ژاپن برای شناسایی استعدادهای جوان منقطع است و اتکاء زیادی بر مراکز خصوصی و مدارس برای حمایت از ورزشکاران نخبه بااستعداد دارد. در نتیجه توسعه ورزش در هلند، همیشه باشگاههای ورزشی بیش از مدارس، سازمانهای شهری یا فراهمکنندگان تجاری بهعنوان مهمترین ساختار فعالیتهای وزشی سازمانیافته شناخته میشوند. ساختار ورزش هلند از سه سطح ملی، منطقهای و محلی (باشگاههای ورزشی و شهرداریها) تشکیل شده است. دولت محلی نقش مهمی در ورزش محلی بازی میکند. شناسایی و الگوبرداری مناسب از سیستمهای موفق استعدادیابی در کشورهای موفق دنیا میتواند یکی از مسیرهای موفقیت برای کشورهای در حال توسعه ورزشی باشد.
یکی از موضوعات مهمی است که امروزه محققان ورزش بیشتر کشورها به دنبال آن هستند. کشف افراد مستعد در سنین پایین، سپس هدایت، کنترل و ارزیابی آنها در صعود به بالاترین سطح از مهارت اهمیت زیادی دارد. استعدادیابی ورزشی از نظر دانشمندان علوم ورزشی، راهی منطقی، کوتاه و مقرون به صرفه برای حضور موفقیتآمیز ورزشکاران در صحنههای بینالمللی است؛ بنابراین با توجه به پراکندگی وسیعی که بین انواع ورزشها از نظر نیازهای فیزیکی، فیزیولوژیکی، روانشناختی، تیپ بدنی و ظرفیتهای بیولوژیکی وجود دارد، به کار گرفتن اطلاعات دقیق و علمی در مورد انتخاب هر فرد در ورزش متناسب با استعدادهای وی، ضرورت بی، چون و چرا محسوب میشود.
الگوهای مطرحشده در استعدادیابی ورزشی
الگوی پنجمرحلهای بار - ایور ۱۹۷۵: با ارزشیابی خردسالان بر اساس متغیرهای پیکرشناسی، فیزیولوژیکی، روانی و عملکرد ورزشی آغاز میشود، سپس ظرفیت و پاسخ به سختی تمرینات با شرکت دادن افراد در یک دوره تمرینی کوتاه مدت ارزیابی میشود. در مرحله بعد تاریخچه خانوادگی فرد به لحاظ قد و قامت و سابقه ورزشی بررسی میشود و در نهایت یک معادله رگرسیون (پیشگویی) بر اساس اطلاعات حاصله محاسبه میشود.
الگوی گیمبل ۱۹۷۶: در این مدل گیمبل در مرحله اول متغیرهای فیزیولوژیک و ریختشناسی را برای شناسایی استعدادهای ورزشی به کار برد، سپس به اهمیت بررسی ویژگی مهم تمرینپذیری اشاره کرد؛ و در مرحله آخر با تاکید بر متغیرهای روانشناختی، بر اثرگذاری انگیزش در کشف استعدادهای ورزشی پرداخت.
الگوی جونز و واتسون ۱۹۷۷: تنها بر متغیرهای روانشناختی تمرکز دارد و مراحل آن با تعریف یک عملکرد ورزشی خاص شروع میشود، سپس برای ارزیابی عملکرد، پارامترهای روانی انتخاب میشوند؛ سپس از طریق رگرسیون چند متغیره به پیشگویی میپردازد. در این الگو نقش شاخصهای فیزیولوژیکی، بیومکانیکی، آنتروپومتری و مهارتی لحاظ نشده است.
الگوی استعدادیابی جرون ۱۹۷۸: بر اساس نظر جرون، نیمرخهایی که از ورزشکاران مستعد تهیه میشود، جامعیت لازم را برای شناسایی استعدادهای ورزشی واقعی ندارند. روش پیشنهادی جرون مراحل زیر را شامل میشود: تعیین نیمرخ یک ورزشکار برجسته در یک رشته ورزشی معین، شناسایی متغیرهایی که همبستگی بالا با موفقیت در یک رشته ورزشی مورد نظر داشته و ارتباط بالایی با زمینههای ارثی دارند.
الگوی استعدادیابی مونت و کازورلا ۱۹۸۲: این دو محقق کانادایی و فرانسوی الگوی گیمبل را کاملتر کردند و آن را روی شناگران به آزمایش گذاشتند. آنها نخست نیمرخ فیزیولوژیکی یک قهرمان برجسته در هر یک از شاخههای شنا تهیه کردند؛ در مرحله دوم، ثبات متغیرهای این نیمرخ در تحقیقات طولی مشخص شد. سپس بر مبنای ضرایب حاصله افراد مستعد شناسایی میشوند.
الگوی استعدادیابی درک ۱۹۸۲: این مدل شامل یک روش سه مرحلهای است که عبارتند از: ۱. مرحله انتخاب اولیه شامل: تعیین وضعیت سلامت عمومی، وضعیت آموزش (تجارب آموزشی افراد)، میزان اجتماعی بودن، پیکرشناسی یا اندازههای ساختار بدن. ۲. مرحله تعیین تیپهای مناسب هر ورزش و اجرای آزمونهای آمادگی جسمانی عمومی (بدون توجه به ورزش خاص). ۳. پیشبینی و سازگاری مهارتی نوجوانان در طول یک دوره برنامه تمرینی کوتاه مدت.
الگوی استعدادیابی وودمن ۱۹۸۵: این الگو بر اساس اجرای مهارت بعد از آموزش شکل گرفت. ایده ملاحظه شاخصهای مهارتی به عنوان شاخص استعدادیابی با ارائه این الگو تکامل یافت و تا به امروز بیشتر پژوهشهای استعدادیابی دنباله رو این الگو بوده و همواره به پارامتر مهارت بهعنوان شاخصی کلیدی تأکید داشتهاند.
الگوی استعدادیابی بومپا ۱۹۸۵: در این مدل توجهی به عوامل روانشناختی نشده است. به عقیده بومپا افراد مستعد را میتوان بر اساس مقایسه نیمرخ فیزیولوژیکی و اندازههای ساختاری بدن با قهرمانان برگزیده شناسایی نمود. طبق نظر بومپا دو نوع عامل به عنوان عوامل تعیینکننده مهارت ورزشی مطرح هستند:
الف) عوامل جسمانی – حرکتی (مهارتهای حرکتی ادراکی، استقامت، قدرت و توان).
ب) عوامل مربوط به اندازههای ساختاری بدن.
مسئولیت کنترل نخبگان ورزشی
در سالهای اخیر برنامههای استعدادیابی در سطح بینالمللی در حال رشد و گسترش است. بر این اساس، آماده کردن و دستهبندی مشاهدات دانشی در حوزه استعدادیابی ورزشکاران در رده سنی کودک و نوجوان حائز اهمیت است. هدف دانشمندان، محققان و مسئولان تربیت بدنی در اغلب کشورها، انتخاب صحیح ورزشکاری است که استعدادهای او از دورههای اولیه رشد شناخته شده باشد و بتوان حداکثر استفاده از او را در سنین مطلوب برد. همچنین بتوان مدت زمان طولانی از تواناییهای حرکتی و جسمی او برای ورزشهای قهرمانی استفاده نمود. مسئولیت کنترل مرکز ورزشکاران نخبه با محققان، دانشگاهیان، متخصصین و دانشمندانی است که آزمونهای اولیه را طراحی میکنند.
تفاوتها در استعدادیابی و استعدادپروری
پیشبینی عملکرد بازیکن درطول دورههای مختلف زمانی از طریق سنجش ویژگیهای فیزیکی، فیزیولوژیکی، روانشناسی و جامعه شناختی و همچنین تواناییهای مهارت فنی است. شاید بتوان کشف یا شناسایی و همچنین رشد و پرورش استعداد را به چهار مرحله کلیدی کشف استعداد، شناسایی استعداد، پرورش استعداد و انتخاب استعداد تقسیم کرد. مراحل استعدادیابی و استعدادپروری در کشورهای مختلف، با برخی تفاوتها دنبال میشود، از جمله در استرالیا در طول اجرای برنامه رشد و توسعه همفکری و مشاوره دقیق در میان طیف وسیعی از ذینفعان این برنامه از جمله فدراسیونهای عضو، باشگاههای لیگ الف، انجمنهای منطقهای، باشگاههای ایالتی، انجمنهای ورزشی ایالتی و ملی، مدارس، آکادمیهای خصوصی، مربیان، داوران، بازیکنان و دیگر افراد علاقهمند وجود دارد.
در فرانسه نیز بازیکنان از طریق تیمهای محلی و سپس منطقهای شناسایی میشوند. دانشآموزان برتر به یکی از مراکز مقدماتی آموزش میپیوندد که نیمی از مسئولیت و اداره این مراکز بر عهده باشگاههای حرفهای است. پس از یک سال ۵۰ درصد از آنها به آکادمیهای جوانان باشگاههای حرفهای راه مییابند. در سال ۲۰۱۲ در انگلستان، اجرای برنامه عملکرد بازیکنان نخبه فوتبال آغاز شد که یک استراتژی بلندمدت با هدف رشد بهتر و بازیکنان وطنی بود. این برنامه، نتیجه مشاوره و همکاری لیگ برتر و باشگاههای آن، نمایندگان لیگ فوتبال، اتحادیه فوتبال است.
مؤثرترین روش استعدادیابی
معضل اساسی در استعدادیابی ورزشی کمبود روشها و الگوهایی است که پراکندگی زیادی را که بین شاخصهای مؤثر استعدادیابی در حوزههای آنتروپومتری، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و مهارتی وجود دارد، با این حال، پیدا کردن مؤثرترین و پرکاربردترین روش استعدادیابی بسیار پیچیده بوده و از مدتها پیش دغدغه محققان بوده است. اندازهگیری بعضی عوامل مانند جسمانی و فیزیولوژیکی آسانتر از اندازهگیریهای روانی و مهارتی است، بنابراین پیشبینی اجرای موفقیتآمیز ورزشکار در ورزشهایی که سهم عوامل جسمانی و فیزیولوژیک در آنها بیشتر است. چندان دشوار نیست برعکس پیشبینی موفقیت در ورزشهایی که بیشتر مهارت و تصمیمگیری در آنها مهم است دشوارتر خواهد بود. با وجود گستردگی موضوع، محققان هر حوزه تلاش کردهاند راهی برای شناسایی بهترین استعدادها در آن حوزه پیدا کنند. در این مورد برخی از کشورها به دنبال یافتن روشهای ویژهای برای شناسایی ورزشکاران مستعد بودهاند و تلاش کردهاند تا مربیان را در انتخاب ورزشکاران آگاهتر سازند.
روشهای نوین استعدادیابی ورزشی
امروزه اکثر مطالعات در دنیا به سمت مشخص کردن شاخصهای استعدادیابی ورزشکاران نخبه متمرکز گردیده است. اخیرا مطالعات تخصصیتری برای تعیین شاخصهای استعدادیابی ورزشی بر مبنای روش آنالیز اجزای اصلی صورت گرفته است به طوری که از بین پارامترهای موجود، مهمترین و مؤثرترین آنها معرفی میگردد. به طور خلاصه تمرکز بر شناسایی مهمترین شاخصها و هنجاریابی ورزشکاران نخبه است. با این حال با بررسی مطالعات استعداد یابی از آغاز تاکنون به دلیل ضعفهای الگوها که بیشتر بر روی شاخصهای خاصی تمرکز داشتند و به همه ابعاد آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، روانی و ... توجه کافی نداشتند. پژوهشگران دانشگاه فاریه آمستردام هلند و دانشگاه یورک کانادا به بررسی روشهای نوین استعدادیابی ورزشی پرداختند. استفاده از هوش مصنوعی (شبکههای عصبی مصنوعی و یادگیری ماشینی) به ویژه در بخش شناسایی استعدادهای آینده ورزشی افراد نقش موثری دارند. استعدادیابی ورزشی برای شناسایی نخبگان ورزشی باید ترکیبی از دانشهای تربیت بدنی، روانشناسی و هوش مصنوعی باشد. تیمهای ورزشی و متخصصان استعدادیابی ورزشی لازم است همیشه در ترکیب کادر فنی خود روانشناس ورزشی و متخصصان روانشناسی شناختی را برای رشد مهارتهای مغزی ورزشکاران به کار گیرند.
تهیه مقاله: دکتر رضا بهدری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب.
انتهای پیام/