«مباهله» آینهای از حقانیت اهل بیت (ع) در عالم هستی است
به گزارش گروه فرهنگ وجامعه خبرگزاری علم وفناوری آنا،«مباهله» یکی از رویدادهای بسیار مهمی است که در سال آخر عمر رسول خدا (ص) و در روز ۲۴ ذیالحجه اتفاق افتاد و دلیلی دیگر بر حقانیت دین مبین اسلام و کسانی بود که در این واقعه حضور داشتند. پیامبر (ص) ضمن دعوت نجرانیان، بهترین افراد یعنی اهل بیت خویش را با خود همراه کرد تا بار دیگران حقانیت آخرین دین الهی را به رخ جهانیان کشد. به همین مناسبت با حجتالاسلام حبیب عباسی مدیر گروه نقد وهابیت پژوهشکده باقرالعلوم گفتگو کردیم که در ادامه میخوانیم:
دعوت مسیحیان حجاز به اسلام و اتفاقی که رخ داد
اصل و ماجرای مباهله چیست؟
«نجران» نام یکى از شهرهاى حجاز است که در مرز یمن قرار دارد. در صدر اسلام اهل آنجا آیین نصرانی داشتند. در سال دهم هجرت، پیامبر اسلام (ص) توسط خالد بن ولید اهالى آن منطقه را به اسلام دعوت فرمود و گروه بسیارى مسلمان شدند، ولى بقیه در کیش نصرانیت باقى ماندند. به دنبال آن پیامبر (ص) نامه-اى به روحانیون بزرگ نصاراى نجران نوشته و ضمن دعوت آنان به دین مبین اسلام فرمود: «به نام خداوند، یگانه خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب، من شما را از پرستش بندگان، به پرستش خداوند یکتا دعوت مىکنم، اگر مىخواهید مسلمان شوید! و اگر اسلام را قبول نمىکنید، باید جزیه بدهید والا به شما اعلان جنگ مىدهم».
۶۰ نفر از زبده ترین و داناترین مردم نجران انتخاب شدند و در رأس آنان سه پیشواى مذهبى از جمله «ابوحارثه بن علقمه» که اسقف اعظم نجران که نماینده رسمى کلیساهاى روم در حجاز بود، «عبدالمسیح» رئیس هیأت و به عقل و تدبیر و کاردانى معروف بود و «ایهم» که فرد کهنسال و شخصیت محترم ملت نجران به شمار مىرفت، حضور داشتند.
با غرور و تکبر وارد شدند، اما ...
این هیأت چگونه وارد مدینه شدند؟
هیأت نجران، طرف عصر درحالى که لباسهاى تجملى ابریشمى بر تن و انگشترهاى طلا بر دست و صلیبها بر گردن داشتند، وارد مسجد شدند و به پیامبر (ص) سلام کردند، ولی وضع زننده و نامناسب آنان آن هم در مسجد، پیامبر (ص) را سخت ناراحت کرد. آنها احساس کردند شرایط مساعد نیست، با واسطه متوجه شدند که حل این گره، به دست على بن ابیطالب (ع) است، آنان به امیرمؤمنان مراجعه کردند و حضرت على (ع) در پاسخ آنها گفت: شما باید لباسهاى خود را تغییر دهید، و با وضع ساده به حضور حضرت بیایید. در این صورت مورد احترام قرار خواهید گرفت و همین هم شد.
حقایقی که پیامبر (ص) درباره دین تحریف شده مسیحیان فرمود
در این دیدار چه صحبتهایی میان مسیحیان و پیامبر (ص) رد و بدل شد؟
«برهان الدین حلبى» از سیرهنویسان معروف مىنویسد: پیامبر (ص) به آنها فرمود: من شما را به آیین توحید و پرستش خداى یگانه و تسلیم در برابر اوامر او دعوت مىکنم، سپس آیاتى چند از قرآن براى آنان خواند.
آنها در پاسخ گفتند: اگر مقصود از اسلام ایمان به خداى یگانه است، ما قبلاً به او ایمان آورده و به احکام او عمل مىکنیم.
پیامبر در پاسخ آنان گفت: اسلام علائمى دارد چگونه مىگویید خداى یگانه را پرستش مىکنید در صورتى که شماها صلیب را مىپرستید و از خوردن گوشت خوک پرهیز نمىکنید و مسیح را فرزند خدا مىدانید؟
نمایندگان نجران گفتند: آرى! او فرزند خداست زیرا مادر او «مریم»، بدون نزدیکى با کسى او را به دنیا آورد، ناچار باید او فرزند خدا باشد در این موقع فرشته وحى بر پیامبر نازل شد و اینآیه را آورد: «إِنَّ مَثَلَ عِیسَی عِنْدَ اللهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَاب ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»؛ تولد عیسى از مادر بدون آنکه کسى با او نزدیکى کند، نزد خدا همچون آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: موجود باش او هم فوراً موجود شد. بنابراین ولادت مسیح بدون پدر دلیل برالوهیت او نیست.
این گونه شد که مسیحیان نجران کوتاه آمدند
چرا این گفتگو سرانجامی نداشت و به مباهله خاتمه یافت؟
مسیحیان نجران در مقابل منطق وحى ناگزیر شدند راه مجادله در پیش گیرند و پیشنهاد مباهله دادند، در آن موقع پیک الهى نازل شد و پیامبر (ص) را نیز به مباهله مامور ساخت، طرفین به فیصله دادن مسأله از طریق مباهله آماده شدند و قرار شد فردا براى مباهله حاضر و آماده شوند. «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»
قرار بود مباهله در نقطه خارج ازشهر مدینه در دامنه صحرا انجام گیرد، پیامبر (ص) از میان مسلمانان و بستگان، فقط چهار نفر را براى مباهله انتخاب کرد و این چهار نفر جز حضرت على (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسى دیگر نبود.
آیهای که دلیل بر برتری اهل بیت (ع) است
سران هیأت نمایندگى نجران با یکدیگر گفتگو کردند و گفتند: اگر محمد با شکوه مادى به میدان مباهله وارد شود، اعتمادى بهادعاى او نیست، و اگر به وضع ساده همراه عزیزانش گام در صحراى مباهله بگذارد، عمل او گواه بر اعتماد او به نبوت خویش است تا آنجا که عزیزان خود را به میدان مباهله آورده است، بنابراین مسیحیان با دیدن این وضع وارد شور و از مباهله منصرف شدند و در نهایت قرار شد هر سال مبلغى به عنوان جزیه (مالیات سرانه) بپردازند، در برابر آن حکومت اسلامى از مال و جان آنان دفاع کنند.
مفسران اهل سنت، همگی مصادیق آیه مباهله را پیامبر (ص)، علی بن ابیطالب (ع)، فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) میدانند و هیچ یک از آنها شخص دیگری را در این امر با آنها شریک نمیپندارند. حتی برخی از آنها از جمله عبدالله بن عمر بیضاوی، آیه مباهله را دلیل بر فضیلت و برتری اهل بیت (ع) معرفی کرده و به این مسأله تصریح کردند.
انتهای پیام/