۱۰۰ ساختمان بلندمرتبه در تهران روی گسل ساخته شده است
به گزارش خبرنگار گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، در هفتههای گذشته زلزلههای اخیر در منطقه نگرانیها را بابت استاندارهای ساخت و ساز بیشتر کرده است.
وجود ساختمانهای بلندمرتبه و غیر ایمن در کنار شدت زیاد زلزله باعث شد تا بخشی از کشور همسایه شمال غربیمان در کسری از دقیقه به تلی از آوار تبدیل شود که دیدن تصاویر آن این سؤالات را ایجاد کرده است که به طور کلی آسیب پذیری ساختمانهای مرتفع و بلندمرتبه بیشتر است یا کم تراکم و یک طبقه؟
**بیت اللهی: در معرضِ زلزله قرار گرفتن، خسارات آن را بیشتر میکند
در همین راستا علی بیتاللهی عضو هیئت علمی و رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره اینکه افزایش تراکم کلانشهرهای ایران چه قدر بر روی خسارت زلزلههای احتمالی نقش دارد؟ اظهار کرد: یکی از دلایل عمدهای که خسارت زلزله را افزایش میدهد، میزانِ در معرض قرارگیری است؛ یعنی اینکه چقدر مستحدثات ما در زونهای خطر واقع شدهاند. طبیعی است که هر قدر تعداد این مستحدثات اعم از ساختمانها، شریانهای حیاتی و سیستمهای حملونقل، مراکز مهم بیمارستانی، مراکز آموزشی و... بیشتر در زونهای خطر باشند به همان نسبت پتانسیل آسیبدیدگی بالاست.
وی افزود: در کلانشهرهایی مانند تهران، تبریز، کرج یا دیگر شهرهای پُرجمعیت با توجه به تعداد زیاد ساختمانها که بخش قابل توجهی از آنهم ساختمانهای آسیبپذیرند، به دلیل وجود بافت فرسوده یا معابر کم عرض، امکان امداد و نجات بهینه وجود ندارد که طبیعتاً به همان نسبت آسیبها و خسارتهای ما بیشتر میشود.
**۲ میلیون نفر در تهران در بافتهای آسیب پذیر و فرسوده زندگی میکنند
مدرس دانشگاه آزاد ادامه داد: به عنوان مثال در شهر تهران از حدود نزدیک به یک میلیون و ۲۰۰ هزار پلاک ساختمانی حدود ۲۵۰ هزار پلاک (منظور ساختمان است نه واحد مسکونی) در بافت فرسوده واقع شده است. منظور از بافت فرسوده یعنی بافت نفوذناپذیر، بافت متراکم، بافتی با معابر کم عرض، بافتی با ساختمانهای ناپایدار و مواردی مشابه آنهاست.
بیت اللهی گفت: حالا در نظر بگیرید وقتی میگوییم ۲۵۰ هزار ساختمان آسیب پذیر در تهران داریم، اگر هر ساختمان را به عنوان نمونه یک ساختمان حداقل ۴ واحدی در نظر بگیریم، میشود یکمیلیون واحد مسکونی. حالا همین یکمیلیون واحد مسکونی را در نظر بگیرید که حداقل ۲ نفر در هر واحد ساکن باشند؛ یعنی ۲ میلیون نفر در معرض آسیبهای ناشی از تخریب و خسارتهای زلزله هستند. پس هر قدر تراکم بیشتر بشود به معنی این است که در معرض زلزله قرا رگرفتن مستحدثات ما بیشتر است که درنتیجه خسارتها و تلفات جانی ما هم بیشتر خواهد بود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا هشداری مبنی بر کاهش تراکم مناطق پرخطر به مسئولان ذیربط ارسال کردهاید؟ گفت: امکان نوسازی برخی از واحدها و محلات بافت فرسوده تهران وجود ندارد؛ به این خاطر که مالکیت، مالکیت خصوصی است و تا توافق مالکان نباشد طبق قوانین موجود، هیچ ارگانی به این بهانه که مثلاً می خواهد ساختمان را نوسازی کند، نمیتواند مردم را به زور مجبور به مهاجرت به جای دیگری کند؛ بنابراین تعامل همکاری با مردم بسیار مهم است.
**هم در شمال تهران بافت فرسوده داریم هم در جنوب پایتخت
بیت اللهی یادآور شد: فکر نکنیم قسمتهای متراکم و ناپایدار شهر تهران صرفا در جنوب و مرکز شهر و حوالی منطقه ۱۲ یا بازار تهران قرار دارند، در مناطق شمالی شهر تهران که مسیر عبور گسل نیاوران و گسل لویزان و گسل شمال تهران است نیز مناطقی مانند گلابدره، دارآباد، فرحزاد و تجریش و ... نیز جزء جاهای فرسوده ما هستند و بسیاری از ساختمانهای ناپایدار داخل این بافتها قرار دارند.
به گفته این زلزله پژوه ساختمانهای فاقد سند یا مجوز به هر دلیل در گذشته ساخته شده و الان به معضل پایتخت تبدیل شدهاند که اگر شما در امتداد خط شمالی تهران حرکت کنید میبینید که در جاهای پُرشیب یا با دسترسی مشکل ساخت و ساز شده و از سوی دیگر بر روی گسل هم واقع شده اند که اینها واقعاً مسائل جدی ماست. شما وقتی میخواهید در عمل این پدیده را رفع و رجوع کنید با یک مقاومت مردمی روبهرو میشوید که معمولاً دستگاههای اجرایی تا کنون در آن سطح از قاطعیت با همکاری قانونگذاران نبودهاند که بشود کار محسوسی انجام داد.
**الگوبرداری خوب شهرداری تهران از تجربه سئول
وی خاطرنشان کرد: در یک دورهای با همکاری سازمان نوسازی شهرداری تهران کارهای خوبی انجام گرفت؛ به این معنا که توسعه گران در بین مردم میرفتند و آنها را قانع میکردند. این تجربه را در شهر سئول کره جنوبی هم اطلاع دارم که با مشارکت مردمی کار موفقیتآمیزی انجام شده است. واقعاً به این راحتی نیست که شما یک لودری بردارید و یک منطقهای را مثلاً نوسازی کنید و اصلاً بگویید سکنهاش بروند جای دیگر؛ مسائل حقوقی بیشماری دارد.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تصریح کرد: در عمل اینهایی که وارد کار میشوند میدانند که به این راحتی نیست. مثلاً شاید مثلا خانوادهای یکخانهای در مرکز شهر داشته باشند ولی به دلیل انس و الفت یا وابستگی که دارند یا هر دلیل دیگری نمیخواهند جابهجا شوند؛ وقتی هم نخواستند، واقعاً ما فعلاً در قانون تملک و قانون ساری و جاری کشورمان چنین حالتی را نداریم که مالکیت خصوصی را خدشهدار کنیم.
**امکان کاهش تراکم پایتخت هست؟
بیت اللهی درباره اینکه آیا در عمل، ما برای کاهش تراکم شهرها فعلاً میتوانیم کاری کنیم یا خیر؟ بیان کرد: به نظر خیلی سخت است مگر آنکه یک امتیازات ویژه برای ساکنان قائل شده باشیم. قطع به یقین هر کدام از ساکنان در مقام مقایسه تا حدودی ارزیابی میکنند و تصمیم میگیرند. اگر امتیازاتی که داد می شود مانند جانشین کردن در مسکن دیگر و یا واحدهای مسکونی با وضعیت موجود جاذبه داشته باشد قطعاً میتوانیم، اما تا به حال در این مدت طولانی آن توان اقتصادی و آن انگیزه و مشوقهایی که لازم بوده نتوانسته ساکنان را قانع کند. شاید یک زمانی این عملی بشود و مردم تصمیم بگیرند؛ اما این تصمیمگیری بر مبنای امتیازاتی است که دریافت خواهند کرد و فقط خواستم بگویم به این راحتی نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که تاکنون چه اقداماتی برای کاهش خسارات ناشی از زلزله در بلندمرتبهها انجام شده؟ افزود: این کار قطعاً در چندین پروژه ما انجام شده و نتیجهاش این شده که ما در ۴ کلانشهر تهران، تبریز، مشهد و کرج و ۲ مرکز استان شامل زنجان و کرمان حریم گسلهایی که داخل شهرها هستند را به عنوان زونهای پرخطر ابلاغ کردیم. یکی از مصوبات جدی این حریم گسلها که قانون جدی هم هست این است که در حریم این گسلها ساختمانهای بلندمرتبه نباید ساخته بشود.
بیت اللهی در خصوص اینکه چرا خسارت بلندمرتبهها بیشتر است؟ تأکید کرد: دلیلش آن خسارت و تلفات و تراکم زیاد جمعیت در یک ساختمان بلندمرتبه است. طبیعتاً یک ساختمان یک یا دو طبقه را با یک برج ۳۰ یا ۴۰ طبقه از نظر تعداد ساکنان نمیشود مقایسه کرد. قطع به یقین آسیبدیدگی اینها در زلزلههای بزرگ به مراتب وحشتناکتر و زیادتر از ساختمانهای کوتاه است.
وی اضافه کرد: بنابراین این کار مثبت در کشور برای چند شهر انجام شده و چندین شهر هم در دست مطالعه داریم. اینها حداقل کارهایی است که ما میتوانستیم برای ساختمانهای جدیدی که ممکن است بخواهند ساخته بشوند و پروانه بگیرند، انجام بدهیم؛ مواردی مثل این از قبل نبوده است. به دلیل قیمت زمین در شمال شهر میبینید که برجسازی توجیه دارد، چون زمین خیلی گران است. برجسازیهای بزرگی که باعث شده الان در خود کلانشهر تهران بیش از ۱۰۰ ساختمان بالای ۱۲ طبقه روی گسل قرار دارد.
**وجود برخی روابط ناسالم در صدور پروانههای ساخت بلندمرتبه سازی
مدرس دانشگاه آزاد درباره اینکه آیا میتوان از وجود روابط ناسالم در صدور پروانه ساخت بلندمرتبهها مانند متروپل یاد کرد؟ اظهار داشت: این خطر بسیار جدی و یکی از مشکلات اصلی از نظر من همین است. در زلزله کرمانشاه ما بازدیدهای میدانی زیادی داشتیم و گزارش کردیم. ساختمانهایی که حتی نه به طور کامل بلکه مقداری از مفاد آییننامه ۲۸۰۰ (آیین نامه مقاوم سازی ساختمان در برابر زلزله) را رعایت کرده بودند، در آن زلزله بزرگ هم کُلَپس نکرده بودند. نمیگویم آسیب ندیده بودند، ترکخوردگی بود، ولی فروریزش نکرده بودند که ساکنان جانشان را از دست بدهند.
وی تأکید کرد: تجربه نشان داده، عدول از قوانین بدترین ضربه را در زلزلهها به مردم ما زده است. هرجایی که روابطی غیر روابط علمی و مهندسی درست حاکم شده، روابط ناصحیح حاکم شده و از قوانین و مقررات عدول شده به دلایل رانت و هر دلیل دیگری، دقیقا از همانجا ضربه خوردهایم. متأسفانه اینجا آن قسمت مربوط به نظارت بازرسی و مواردی مثل اینها هم اهمیت پیدا میکنند و نشان داده میشود که اگر بخشی از سازندهها هم قصد سوءاستفاده داشته باشند، در صورتی که سیستم نظارت درست باشد امکان ندارد یک چنین تخلفی صورت بگیرد.
بیت الله در خصوص اینکه آیا حجم این زد و بندها در کشور زیاد است؟ یادآور شد: به نظر من حجم آن کم نیست به این خاطر که، چون نظارت، نظارت میدانی نیست. قطع به یقین افراد سودجو هم میدانید که در ساختمانها و ساخت مسکن که الان یکی از پرسودترین بیزنسها است، افراد غیرمتخصص و غیر وارد به این قضیه، به دلیل سوداگری و کسب درآمد و سود زیاد وارد چنین صنعتی شدند و طبیعتاً منطق میگوید، ولی در عمل هم میبینیم که از بین این تنوع عناصر دخیل در ساختوساز کاملاً طبیعی است که عدهای سودجو باشند و این سودجویی خودش را در کاهش کیفیت ساختمان نشان خواهد داد.
انتهای پیام/