دوئل اقتصادی آمریکا - چین با سلاح فناوری
گروه جهان خبرگزاری آنا- مریم خرمائی: همه چیز در روزهای پایانی ژانویه ۲۰۲۴ از ورود یک بالون چینی به حریم هوایی ایالات متحده شروع شد. راهش را گم کرده بود یا نه؟ کاربریِ تحقیقاتی داشت یا جاسوسی؟ اینها سوالهایی است که از لحظهای که در روز چهارم فوریه با دستور مستقیم «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا منهدم شد، دیگر اهمیتی ندارد.
در دنیای سیاست، آنچه به اطلاع عموم میرسد یا در معرض دیدشان قرار میگیرد، لزوما منطبق با منظور اصلی گوینده یا کُننده آن اقدام نیست و در بسیاری از موارد نیاز به رمزگشایی دارد.
یک «گاه شمار» از اظهارات رئیس سیا، رئیس جمهور آمریکا و دبیرکل ناتو داریم با مبداء زمانیِ «انهدام بالون چینی» که درک مفهوم پنهان آنها در گرو ایجاد ارتباط میان «کدهای» به ظاهر ناپیوسته اقتصادی و فناوری است
برای مثال، دو روز قبل از انهدام بالون، «ویلیام برنز» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، گفته بود که «اصلیترین میدان رقابت واشنگتن-پکن، عرصه «فناوریهای نوین» است که عامل تعیین کننده در تضمین آینده ایالات متحده تلقی میشود».
سه روز بعد از انهدام این هواگرد، جو بایدن در سخنرانی سالانه خود در صحن کنگره آمریکا، اعلام کرد که «بابت سرمایه گذاری در حوزه نوآوری و فناوریهای نوین که چین قصد قبضه آنها را دارد، عذرخواهی نمیکنم... و اجازه نمیدهم که این قبیل فناوریهای پیشرفته به ابزاری علیه ایالت متحده و متحدانش تبدیل شود»؛ و در نهایت، پنج روز بعد از انهدام بالون، «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو، در کنفرانس خبری مشترکی که با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه ایالات متحده داشت، گفت: «چین در سالهای گذشته سرمایهگذاری زیادی روی قابلیتهای نظامی جدید از جمله انواع مختلف پلتفرمهای نظارتی و اطلاعاتی انجام داده است. ما همچنین شاهد افزایش فعالیتهای اطلاعاتی چین در اروپا آن هم با پلتفرمهای مختلف هستیم. آنها از ماهوارهها استفاده میکنند، از فضای سایبری بهره میبرند و همانطور که بر فراز ایالات متحده دیدیم، از بالون نیز استفاده میکنند».
کلمات «نوین»، «پیشرفته» و «جدید»، کدهایی هستند که با واژه هایی، چون «فناوری» و «قابلیتهای نظامی» همنشین میشوند.
در این میان، کدهایی هم هستند که شاید در نگاه اول، با کدهای حوزه تکنولوژی همخوانی نداشته باشند. مثلاً به فاصله یک روز بعد از سخنرانی در صحن کنگره و چهار روز بعد از انهدام بالون، بایدن در مصاحبه با «پی بی اس» با لحنی که از سوی پکن «غیرمسئولانه و ناقض هنجارهای اولیه اتیکت دیپلماتیک» تلقی شد، ادعا کرد که در گفتگوهای قبلی که با «شی جینپینگ» همتای چینی داشته، تهدید کرده که حمایت از روسیه، برای پکن به قیمت از دست رفتن فرصت «جذب سرمایههای غربی» تمام میشود و همتای چینی به رغم برخورداری از قابلیتهای انکارناپذیر، «مشکلات اقتصادی» بزرگی هم دارد و اینکه او به واسطه ملاحظاتی که برای حفاظت از «تجارت بین المللی» دارد، از پس تقابل با آمریکا برنمی آید.
کلمات «اقتصاد»، «سرمایه» و «تجارت بین المللی» کدهایی هستند که در حالت عادی به بازار و داد و ستدهای مالی ربط دارند و در نزدیکترین حالت ممکن، با کلیدواژه «رقابت» در جمله معروف دولتمردان واشنگتن با مضمون «ما به دنبال رقابت با چین هستیم و نه تقابل» هم ردیف هستند.
با توجه به آنچه تا اینجا گفته ایم، یک «گاه شمار» از اظهارات رئیس سیا، رئیس جمهور آمریکا و دبیرکل ناتو داریم با مبداء زمانیِ «انهدام بالون چینی» که درک مفهوم پنهان آنها در گرو ایجاد ارتباط میان «کدهای» به ظاهر ناپیوسته اقتصادی و فناوری است.
**چین-آمریکا/ اتهام ها و راهبردها
چنانچه «رقابت» را با کدهای اقتصادی که در اظهارات چند روز گذشته شنیدیم ارزیابی کنیم، به راحتی با کلمه «تجارت» قابل جایگزینی است.
درگیری اصلی میان ایالات متحده و چین بر سر برتری جویی میان هژمون اقتصادی حاکم و هژمون اقتصادی نوظهور است و به زعم واشنگتن، راهبرد اقتصادی پکن بر پایه «جذب شرکتهای خارجی»، «سرقت فناوری آنها»، «بومی سازی فناوری به سرقت رفته» و در نهایت «اخراج آن شرکت/ شرکتها از بازار چین» است.
در سمت دیگر ماجرا، با استناد به روایت واشنگتن، شرکتهای چینی مستقر در ایالات متحده و اروپا که در حوزه فناوریهای برتر فعالیت میکنند، اطلاعات و دادههای مربوط به مشتریهای غربی را در اختیار پکن قرار میدهند. این همان اتهامی است که علیه «هوآوی» و شبکه اینترنت نسل پنجم آن مطرح است.
در همین دو پارگراف اخیر به راحتی کلیدواژههای «جذب سرمایه» و «فناوریهای پیشرفته» به یکدیگر مرتبط شدند تا دورنمای سناریوی واشنگتن در به چالش کشیدن هژمون اقتصادی چین را ترسیم کنند.
وقتی اتهامی مانند جاسوسی مطرح است، استفاده از تحریم به عنوان قدیمیترین ابزار تنبیهی توجیه پذیر مینماید. اما اعمال «تحریم اقتصادی» علیه دومین اقتصاد برتر جهان، کل سامانه «تجارت بین الملل» را به چالش میکشد و تبعات آن بومرنگ وار، ایالات متحده را هم تحت الشعاع قرار میدهد. بنابراین، واشنگتن برای پیشبرد منافع خود علیه چین، به ابزار دیگری نیاز دارد و اعمال محدودیت بر بخش فناوری، چنین ابزاری را در اختیارش قرار میدهد.
اعمال محدودیت گسترده در ارائه فناوری آمریکایی به چین، بی آنکه برچسب «تحریم اقتصادی» را با خود داشته باشد، همان کاربری را دارد و شرکت های بزرگ تولید ریزتراشه را در دوراهی انتخاب قرار می دهد
چین تا ۲۰۲۶، سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار صرف ارتقای صنعت تولید ریزتراشهها میکند. همچنین، پکن سالانه ۳۰۰ میلیارد دلار برای خرید نیمه رسانهها هزینه میکند. به این ترتیب، بعد از نفت، ریزتراشهها دومین محصول وارداتی چین هستند.
با این حجم از واردات و این سطح از سرمایه گذاری برای خودکفایی در عرصه تولید ریزتراشه، رفته رفته، جنگ افزارهای چینی مانند موشک ها، سلاحهای لیزری، سامانههای پدافند هوایی که در آنها از ریزتراشه استفاده میشود، نسبت به انواع آمریکایی پیشرفتهتر میشوند و این برای امنیت ملی آمریکا یک زنگ خطر بزرگ است.
اگرچه صنعت تولید ریزتراشهها به ترتیب در اختیار تایوان و کره جنوبی است، اما تقریبا همه میکرو چیپها با نرم افزار آمریکایی طراحی میشوند. وابستگی صنعت تولید ریزتراشه به فناوری آمریکایی، به واشنگتن فرصت میدهد تا با اعمال محدودیتهای صادراتی سفت و سخت، سد راه پیشروی پکن در این عرصه فوقِ حساس شود.
برای مثال، از اکتبر گذشته به این سوی، آمریکا به جای آنکه شرکتهای فناوری برتر چین را مستقیما هدف بگیرد، صادرات همه انواع ریزتراشه و ابزارهای تولید نیمه رسانه (نیمه هادی) به چین را که در آنها از فناوری آمریکایی استفاده شده است، مشمول اخذ مجوزهای ویژه کرده و به شهروندان آمریکایی هم هشدار داده است که برای همکاری با شرکتهای چینی باید مجوز بگیرند.
این محدودیت ها، بی آنکه برچسب «تحریم اقتصادی» را با خود داشته باشند، تا حد زیادی همان کار را انجام میدهند.
شیوه کار به این ترتیب است که شرکتهای تایوانی و کره جنوبی هم که در ساخت ریزتراشه هایشان از فناوری آمریکایی استفاده میکنند، برای ارائه آن به چین مشمول محدودیت و مستلزم اخذ مجوز ویژه میشوند. این کاربری ای شبیه اعمال «تحریمهای ثانویه» دارد و کشورها را در دوراهی ادامه همکاری با آمریکا و چین گرفتار میکند.
اگر نقشه خوب پیش برود، تداوم خدمات رسانی به بازار چین مستلزم اخذ مجوز آمریکا برای ایجاد خطوط تولید انحصاری برای مشتریهای چینی با هزینهای چند میلیارد دلاری است.
به این ترتیب، تمامی کدهای پراکنده و حتی به ظاهر نامرتبطِ «فناوریهای نوین/پیشرفته»، «قابلیتهای نظامی جدید»، «جذب سرمایههای غربی»، «مشکلات اقتصادی» و «تجارت بین الملل» که با مبداء زمانی «انهدام بالون چینی» در اظهارات مقامات واشنگتن و دبیرکل ناتو شنیدیم، برای رمزگشایی از سناریوی آمریکایی مهار قدرت اقتصادی چین استفاده شد.
اگر پرواز بالون چینی بر فراز آمریکا را نماد پیشرفت فناوری چین بدانیم، انهدام آن را هم- که شنبه گذشته با دستور مستقیم «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا اتفاق افتاد- باید نقطه آغاز فصلی جدید در رابطه دو کشور تلقی کنیم که در آن رقابت، آشکارا شکلی خصمانه به خود میگیرد و دیگر یک رابطه تجاری دو سر سود نیست.
انتهای پیام/