اگر پشتوانه مردمی جشنواره فجر احیا شود جریان تحریم بیاثر خواهد شد
جواد اردکانی کارگردان سینما و تئاتر در گفتوگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا با اشاره به این که زمانی جشنواره فیلم فجر ویترین سالانه تولیدات سینمای ایران محسوب میشد، افزود: اگر بخواهیم این رویداد هنری به آن جایگاه تأثیرگذار خود در دهههای ۷۰ و ۸۰ بازگردد، باید یک بازتعریف جدی از آن داشته باشیم؛ تنها در این صورت است که جشنواره، ظرفیتهای سینمای ایران را به نمایش خواهد گذاشت و میتواند یک فرصت ارزیابی و نقد سالانه برای سینمای ایران باشد و از همه مهمتر بتواند به جریان اکران و فروش فیلمها کمک کند.
این کارگردان سینما و تلویزیون اظهار کرد: به هر حال هر رویداد سینمایی فرصتی است که فعالان آن عرصه برای چند روز دورهم جمع شوند و بخشی از جدیدترین آثار این حوزه را ببینند. ضمن این که افکار عمومی هم برای مدتی درگیر این موضع میشود. اینها اگرچه به نفع سینمای ایران است، اما فراموش نکنیم که صرفاً هدفهای حداقلی هستند.
** فیلم فجر به آسیبشناسی مستمر نیاز دارد
اردکانی افزود: متأسفانه جشنواره فیلم فجر در این دو دهه اخیر هر چه که جلوتر آمده، اهمیت و کارکرد خودش را از دست داده است. یعنی رویدادی که زمانی توانایی جریانسازی داشت، الآن اصلاً جریانساز نیست. در سالهای پیش جشنواره این ظرفیت را داشت که هم در بین مخاطبان و هم در بین منتقدان یک شور و نشاط ایجاد کند. اما اکنون این کارکرد تقریباً نزدیک به صفر رسیده، طبیعی است که کارکرد سیمرغها و تشویقهای آن هم برای هنرمندان مثل گذشته نباشد و صرفاً یک اتفاق انگیزهبخش مقطعی محسوب شود.
کارگردان فیلم «شور شیرین» عنوان کرد: فارغ از اتفاقات این چند ماه اخیر و حواشی که گریبانگیر این دوره از جشنواره شده است، رسانهها باید یک آسیبشناسی مستمر از جشنواره فیلم فجر داشته باشند. بررسی کنند که این کمرنگ شدن و حرکت رو به افول که محدود به این دو سه سال هم نیست چرا رقم خورده است؟
وی گفت: قبول دارم که بخشی از این عقبگرد مربوط به جریان کلی سینمای ایران در این سالهاست؛ یعنی ما در جریان کلی سینمای ایران هم حرکت رو به جلویی نداشتهایم. ضمن این که مشکلات اقتصادی هم برای مردم و هم برای تولیدکنندگان بخش خصوصی را هم نباید از نظر دور داشت. اما مشکل اصلی در ساختار و نحوه مدیریت جشنواره است؛ اگر میخواهیم جشنواره فیلم فجر بالنده و روبه جلو باشد، باید به شکل بنیادین به این موضوع بپردازیم.
** فجر، مردمی باشد تحریم اثر ندارد
اردکانی با اشاره به جریان کنارهگیری و تحریم که در روزهای اخیر از سوی برخی عوامل وهنرمندان به راه افتاده، افزود: هر حرکت فرهنگی و اجتماعی اگر یک پشتوانه قوی مردمی داشته باشد، نباید نگران اینگونه واکنشها باشد؛ به عبارت دیگر کسی جرات نمیکند که از تحریم آن بگوید، چون خودش را در مقابل مردم قرار میدهد. آنچه که به یک هنرمند جرات و جسارت میدهد تا جشنواره فیلم فجر را تحریم و به نوعی تحقیر کند، این است که میبیند پشتوانه مردمی این رویداد هنری ضعیف شده است. به هر حال در روزهای جشنواره فیلم فجر شاهد صفهای بلند در جلوی سینماها و سانسهای فوق العاده بودیم و حضور در این جشنواره برای هر کارگردان یا بازیگری (حتی چهرههای نامدار) مایه اعتبار بود.
کارگردان فیلم سینمایی «بانکزدهها» گفت: این فضا الان وجود ندارد؛ برای مخاطب علاقهمند به سینما، جشنواره فیلم فجر خیلی موضوعیت ندارد و این یک زنگ خطر بود که از سالهای پیش به صدا درآمد و نتیجهاش را در این روزها میبینیم. چرا این پشتوانه مردمی آن قدر ضعیف شده که عدهای به راحتی از تحریم جشنواره میگویند و حتی آن را مایه افتخار میدانند؟ این پرسشی است که باید به آن پاسخ بدهیم و بخش مهمی از پیگیری این موضوع به رسانهها برمیگردد.
اردکانی اظهارکرد: تا زمانی که فیلمها رونمایی نشوند، نمیتوان درباره کیفیت آنها به صورت دقیق صحبت کرد، اما با توجه به موضوع فیلمها و نهادهای تهیهکننده و آن چه از پیشینه و مشخصات سازندگان آن ارائه شده است، فکر نمیکنم از بین ۲۴ فیلم بخش مسابقه جشنواره حتی چهار فیلم هم اکران موفقی داشته باشند. یعنی جشنواره دوره به دوره از ذائقه مخاطب فاصله گرفته است. باز هم تأکید میکنم که این موضوع مختص این دوره نیست و حداقل در ۱۰ دوره اخیر و چند سال قبلتر از آن هم با شدت و ضعف شاهد آن بودهایم. ما در هر دوره یک هیئت انتخاب داریم که با متر سیاسی و اعتقادی نزدیک به مدیران همان دوره، فیلمها را انتخاب میکنند ضمن این که استثنائاتی هم وجود دارد، اما نمیتوان به آن چند فیلم دلخوش کرد.
وی گفت: از طرف دیگر بیش از شصت درصد فیلمهای این دوره از جشنواره محصول نهادهای حاکمیت هستند. این برای یک جشنواره سینمایی خیلی بد است. آن هم در کشور ما که هم تأکیدات رهبر انقلاب و هم سیاستگذاریهای کلان نظام بر مشارکتدادن مردم، گسترش خصوصیسازی و کاهش تصدیگری دولت تأکید دارد. به نظر میرسد ما در سینما در مسیر بالعکس این سیاستها عمل میکنیم.
**پرسشهایی که پاسخ میخواهد
اردکانی افزود: نگرانی بزرگ من این است که چرا صرفاً برگزار شدن جشنواره فیلم فجر به هدف مدیران فرهنگی ما تبدیل شده و دیگر کاری به دستاوردهای آن ندارند. چرا کسی نتایج برگزاری جشنواره در اکران سال بعد را در قالب یک پژوهش دقیق رصد نمیکند یا اگر پژوهشی صورت گرفته مورد استفاده قرار نمیگیرد؟ جشنواره فجر قرار است چه دردی از سینما درمان کند؟ اینجاست که میگویم جشنواره فیلم فجر حتی به عنوان حرکتی برای بزرگداشت ایام دهه فجر کارکرد خودش را از دست داده است.
وی تأکید کرد: این که ما «جشنواره فیلم فجر برگزار میکنیم تا جشنوارهای برگزار کرده باشیم» گزاره ساده، اما خطرناکی است. رسانهها باید درکنار انعکاس اخبار جشنواره بدون نگاه جناحی و با خیرخواهی به این موضوع بپردازند.
کارگردان فیلم سینمایی «به کبودی یاس» افزود: بنابراین اگر جشنواره فجر پشتوانه مردمی و ارتباطش با مخاطب را بازسازی کند، هیچکس اجازه تحریم آن را به خود نمیدهد. ضمن این که باید کارکرد و توقعی که از آن داریم هم روشن شود. مثلاً ما بخش بینالملل داریم که سالها همراه با بخش ملی برگزار میشد و مدتی جداگانه برگزار شد و امسال هم که دوباره درجشنواره ملی ادغام شده است.
** یک شوخی پرهزینه در جشنوراه فیلم فجر!
اردکانی گفت: بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر (چه جداگانه و چه ادغامشده) یک شوخی پرهزینه است! سینمای ایران در این سالها چه دستاوردی از جشنواره فیلم فجر در حوزه بینالملل داشته است؟ آیا توانستهایم دو فیلم از کارگردانان ایرانی را از بازار فیلم جشنواره به یک اکران گسترده جهانی یا منطقهای برسانیم؟ آیا توانستهایم زمینه ارتباطات حرفهای برای تولیدات مشترک بین هنرمندان ایرانی و غیرایرانی را فراهم کنیم. حالا بماند که اصولاً بخش عمدهای فیلمهای خارجی با نظام ممیزی ما امکان پخش در جشنواره را ندارند. چرا این بخش با این همه هزینه باید در جشنواره باشد؟ باید بروید و دستهای پشتپرده را پیدا کنید که در این سالها بیشتر دنبال زد و بند و دادو ستد باشند.
وی افزود: ما، چون گرفتار یک ساختار غلط قدیمی شدهایم؛ به خودمان جرأت نمیدهیم که توقفی داشته باشیم، مسیر را بازبینی کنیم و ببینیم که آیا مسیر طیشده درست است یا غلط؟ همان مسیر همیشگی را با اندکی تغییر ادامه میدهیم و علاوه بر مشکلات قدیمی، مشکلات جدید هم به آن اضافه میشود. در همان ابتدای این بازبینی هم باید به این موضوع بپردازیم که ضرورت رقابتی بودن جشنواره چیست؟ آیا جشنواره با توجه به نام و زمان برگزاری آن میخواهد ارزشهای انقلاب اسلامی را تبلیغ کند یا این که لازم است همه ژانرها را در بربگیرد.
اردکانی عنوان کرد: میبینید که هدفگذاریها بسیار وسیع و متناقض است و تازه با تغییر دولتها هم اهمیت هر کدام از این مسائل تغییر میکند. جشنواره فیلم فجر باید یک فرصت تبلیغاتی ناب برای اکران سال آینده سینمای ایران باشد؛ اما آیا الان این اتفاق میافتد؟ در این سالها تعداد معدودی از فیلمها بودهاند که با خبرسازی در جشنواره تا حدی به این هدف نزدیک شدند، اما این یک رویه کلی نبود.
کارگردان فیلم سینمای «قناری» افزود: امسال دیدیم که آقایان در یکسری نهادهای دولتی از جمله بنیاد سینمایی فارابی، در یک بازه چهار پنج ماهه منتهی به برگزاری جشنواره با عجله تعدادی فیلم ساختند یا این که به سازندگان میگفتند که اگر فیلمتان به جشنواره میرسد به آن بودجه میدهیم؛ مثل فردی که چند روز مانده به عید پارچهای را پیش یک خیاط میبرد و میگوید اگر این را تا شب عید آماده نکنی دستمزد تو را نمیدهم! با این برنامهریزی زمانی غلط و فشار روی عوامل میخواهیم فیلمها را به جشنواره برسانیم. یعنی رسالت فارابی این شده که به هر شکل ممکن ویترین جشنواره را پر کند. شاید استدلال آقایان، شرایط خاص امسال باشد، اما در دورههای قبلی هم شاهد این وضعیت بودهایم.
وی گفت: اینها مطلوب نیست و خطرناک است. باید رسانهها به صورت جدی پیگیر این موضوع باشند تا بتوانیم یک بازتعریف جدی و درست از جشنواره فیلم فجر داشته باشیم. تکلیف مشخص شود که آیا میخواهیم یک رویداد سینمایی جریانساز و و دارای ارتباط قوی با مخاطبان و جریان اکران داشته باشیم یا این که به دنبال جشنواره تشریفاتی جدا مانده از بدنه سینما هستیم.
انتهای پیام/