بازگشت مردبازنده با «کت چرمی»؟
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، «کت چرمی» فیلمی بلاتکلیف است. این جان کلامی است که باید درباره این اثر و تمامی حواشی پیرامونش قبل از اکران گفت. هم بلاتکلیف و به شدت محافظه کار در داستان گویی و هم در بازی و اجرا.
سوال نخست این است که چرا فیلمی با تهیه کنندگی بنیاد سینمایی فارابی عینی به طور مشخص بدنه دولتی، برای پرداخت صریح به فساد و آسیبهای اجتماعی تا این اندازه محافظه کار است. چرا نهاد مسئول در این زمینه از بهزیستی گرفته تا نهاد امنیتی معرفی شده در فیلم و حتی اداره آگاهی منفعلانه و گاه به شکلی مضحک به این موضوع ورود میکنند. همه از چیزی واهمه دارند. اما از چه چیزی؟ جالب است که پاسخ را بگوییم: از همدیگر.
یک نیروی اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی به طوری اتفاقی متوجه شکل گیری شبکه حمل و فروش مواد مخدر توسط بانی یک موسسه خیریه و متولی نگهداری زنان بدسرپرست و کودکان میشود. حالا او در نقش قهرمان داستان میخواهد یک تنه به دل ماجرا بزند و به اصطلاح «سرِ مار» را بزند، اما او و آنچه این قصه روایت میکند تنها سر مخاطب را به درد میآورد.
جواد عزتی در «کت چرمی» خواسته و یا ناخواسته همان پلیس خسته، اما سمج فیلم «مرد بازنده» را به تصویر میکشد. پلیسی که سازندهاش از قضا مشاور سازنده این اثر نیز هست. این تصویرسازی تاجایی پیش میرود که برخی از خصوصیات فردی هر دو شخصیت از داشتن درد مزمن تا خیره شدن به یک تصویر خاص و حتی خوابیدن در خودرو و حتی تصمیم به عمل و اکت شخصی برای از بین بردن عامل منفی داستان، در هر دو یکسان است. داستان از وجود دو شخصیت فرعی زنانه با بازی پانته آ پناهیها و گلاره عباسی نیز بهره برده که به نظر میرسد بیش از بازی و حس برانگیزی حضور نام آنها در فیلم برای سازنده اهمیت داشته است.
«کت چرمی» معمایی با عنوان پارتی خاص برای حمل و مصرف موارد مخدر در فیلم معرفی میشود. یک میهمانی خاص که شخصیت منفی داستان که هرگز از نزدیک به با او روبرو نمیشویم آن را رهبری میکند، اما عجیب است که از این میهمانی تنها یک نام گذرا در فیلم برده میشود. از شگرد و شیوه آن سخنی برده نمیشود. از شگرد و شیوه سوء استفاده از زنان در داستان برای حمل مواد مخدر محافظه کارانه عبور میشود. زنان بدسرپرست به ناگهان برای حضور در کمپ مد نظر فیلمساز جمع میشوند و به خواست او بدون هیچ منطق و یا دلیلی با شخصیت جواد عزتی همراه و از محل کمپ نگهداری خارج میشوند و در نهایت در مثل او جای میگیرند.
«کت چرمی» در روایت داستان منطق روایی را از یاد برده، فراموش کرده که داستانی با این حساسیت ساخته و پرداخته با جزئیات است نه با کلیات و بارها زل زدن قهرمان فیلم به تصویر دختر مرحومش یا پختن شیرینی پنجرهای.
با محافظه کاری و البته سرمایه دولتی و شبه دولتی به سبک «کت چرمی» شاید بتوان یک ملودرام خانوادگی نیم بند با طعم شیرینی پنجرهای آن هم با شکر کم و با نقش آفرینی یک نیروی پا در هوای امنیتی ساخت، اما یک تریلر جنایی با موضوع مواد مخدر و سوء استفاده از زنان و در یک کلام یک تریلر اجتماعی، نه.
انتهای پیام/