او اینگونه سردار دلهای جهانیان شد
به گزارش خبرنگار دسن و اندیشه خبرگزاری آنا، حجت الاسلام والمسلمین عیسیزاده در این پژوهش، سعی کرده است تا فلسفه محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان یکی از شخصیتهای ممتاز جهان اسلام مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد.
متن کامل این پژوهش به شرح زیر است:
معرفی شخصیتهای محبوب و بیان ویژگیهای برجسته آنها از راهکارهایی است که خداوند در قرآن کریم برای تربیت انسانها مورد استفاده قرار داده است، بهره جستن از این راهکار قرآنی درعصرحاضر نیز میتواند نقش تعیین کنندهای در نهادینه کردن ارزشهای انسانی و تربیت صحیح افراد و جامعه داشته باشد، از همین رو در پژوهش حاضر تلاش شده است تا فلسفه محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان یکی از شخصیتهای ممتاز جهان اسلام مورد واکاوی و تحلیل قرار گیرد.
درعصر حاضربه جهت اوج گیری فساد وظلم در جهان، وجود شخصیتهای محبوب و نمونه، نقش تعیین کنندهای درهدایت جامعه و تربیت نسل جدید دارد خصوصا زمانی که در اثر انحرافات و فسادها و بی بند و باریها به ستوه آمده و به دنبال مکاتب و الگوهای نجات بخش است. حال که انقلاب اسلامی ایران توانسته است با بهره گیری از قرآن و مکتب نورانی اهل بیت (علیهم السلام) انسانهایی را در دامن خویش تربیت کند که در تجلّی ارزشهای الهی و انسانی، سرآمد روز گار شوند و درمجامع ملی و بین المللی و مردم مستضعف و مظلوم عالم از محبوبیت کم نظیری بر خوردار شوند، رمز گشایی و کشف فلسفه محبوبیت و الگو شدن این شخصیتها نقش مهمی در نهادینه کردن ارزشهای الهی و انسانی و اصلاح فرد و جامعه دارد.
علاوه براین به تعبیر مقام معظم رهبری زنده نگه داشتن یاد شهدا در شرایط فعلی میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد و در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد. (بیانات، ۵/۷/۱۳۹۵) و همچنین تبیین و رواج دادن نکات درس آموز از زندگی شهدا سبب ماندگاری روحیه مجاهدت در جامعه شده که اگر این امر محقق شود دیگر آن جامعه شکست نخواهد خورد (بیانات ۲۷/۱۱/۱۳۹۳).
از همین روپژوهش پیش حاضر به دنبال آن است تا با استفاده ازروش کتابخانهای و اسناد موجود به واکاوی فلسفه محبوبیت یکی از شخصیتهای تاثیر گذار ومعروف در جهان معاصر یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی بپردازد.
** جایگاه شهید سلیمانی از نگاه دیگران
۱. از دیدگاه جان کری وزیر وقت خارجه آمریکا
از نشانههای شخصیت و جایگاه انسانهای بزرگ و قهرمان آن است که دشمنانش اعتراف به عظمتش کنند. از همین رو یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان در باره اعتراف وزیر خارجه وقت امریکا دشمن سرسخت سردار سلیمانی در باره عظمت آن مجاهد قهرمان گفته است: «در مقطعی که آمریکاییها در مسئله برجام به ایران نزدیک شده بودند، جلسهای با حضور جان کری وزیر وقت خارجه آمریکا و وزرای خارجه اعراب بر گزار شد. طی جلسه، وزرای عرب شروع به نق زدن کردند. وزیرخارجه سعودی، وزیر خارجه بحرین، کویت، امارات و بقیه هر کدام به نوبه خود به جان کری غر میزدند و حرفشان این بود که شما ما را به ایرانیها فروخته اید، در حین این صحبت ها، ناگهان جان کری عصبانی شد و پوشهای که در دست داشت را محکم روی میز کوبید وخطاب به اعراب گفت: «همه شما کشورهای عربی یک نفر مثل ژنرال سلیمانی ندارید که بیاید با تروریسم بجنگد، شما همه نشسته اید که آمریکاییها یا ایرانیها بروند برای شما خودن بدهند، کسی که امنیت را در کشورهای شما استرلیزه کرده و به شما حیات سیاسی بخشیده ژنرال سلیمانی و ایران است تاره دارید به من انتقاد میکنید؟ شما هر کدام تان باید بروید صد مدال به ژنرال سلیمانی بدهید که کشورهایتان را برای شما نگه داشته است. (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۸۱)
۲. جلال طالبانی رئیس جمهور وقت کردستان
آقای پروز فتاح رئیس بنیاد جانبازان و مستضعفان گفته است روزی در دفتر جلال طالبانی رئیس جمهور کردستان عراق نشسته بودم که به گفته کاک فتاح، چند وقت پیش، حاج قاسم همین جایی که تو نشستهای، نشسته بود. در حال گفتگو با هم بودیم که منشی من آمد توی گوشم چیزی گفت و دفت. حاج قاسم پرسید، جلال چیزی شده است؟ گفتم رئیس جمهور آمریکا پشت خط تلفن است. اجازه میدهی صحبت کنم یا بگویم نمیتوانم؟ حاج قاسم گفت: «مشکلی نیست، برو صحبت کن، بعد گفت میخواهی من بروم بیرون شما راحت باشی؟» گفتم: «نه، همین جا بنشین» من صحبت را شروع کردم، حین صحبت، با خنده به اوباما گفتم: «میدانی الان چه کسی این جا رو به روی من نشسته است؟» پرسید: نه، کی؟» گفتم: «حاج قاسم سلیمانی الان رو به روی من است» تا این را گفتم، اوباما با لحنی متعجبانه پرسید: «ژنرال سلیمانی؟» گفتم: «بله» باور کن کاک فتاح، من از پشت تلفن احساس کردم اوباما به احترام حاج قاسم تمام قد ایستاد. (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۸۳)
** محبوبیت شهید حاج قاسم
الف:محبوبیت نزد عموم مردم
شهید حاج قاسم سلیمانی گرچه در زمان حیاتش در دلهای بسیاری از مردم ایران و مردم مظلوم جهان به خصوص ملت رنج دیده سوریه، لبنان، عراق، فلسطین، یمن، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه از محبوبیت برخوردار بود، اما بعد از شهادتش با ترور ناجوانمردانه استکبار جهانی و دولت مردان پلید امریکا، مشخص شد که میلیونها انسان از ایران و خارج اعم از مسلمان و غیر مسلمان چقدر دوستش داشتند و چقدر در غم و مصیبتش اشک ریختند و با حضور کم نظیر و میلیونی خویش در تشیع جنازه آن سردار مجاهد و حضورگسترده خویش در مجالس ترحیمش علاقه خود را نسبت به ایشان نشان دادند. اما آنچه که مهم است باید دید فلسفه و رمز این محبوبیت آن شهید والامقام چه بود که دلهای این همه انسانها رابه خود جذب کرد تا درسی باشد برای همه کسانی که دوست دارند اینگونه زندگی کنند. مقام معظم رهبری درباره محبوبیت آن مرد مجاهد فرمودند: «روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، یکی از ایّامالله است». (بیانات، ۲۷/۱۰/۱۳۹۸)
ب: محبوبیت نزد خواص
از اظهارات بزرگان و خواص جامعه در باره شهید حاج قاسم سلیمانی چه در زمان حیات و چه بعد از شهادت ایشان مشخص میشود که آن سردار دلاور چه محبوبیت و جایگاه ویژهای نزد آنان داشت که در اینجا به ذکر چند نمونه اشاره میشود.
۱. سید حسن نصرالله
سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان از شخصیتهای مهم و تاثیر گذار در جهان عرب، شخصی که سالها با همکاری شهید حاج قاسم سلیمانی با استکبارجهانی و صهیونیسم مبارزه کرده است درباره جایگاه حاج قاسم و میزان علاقهاش به ایشان گفته است: «یک روز من مشغول نماز بودم بعد از پایان نماز و موقع تعقیبات، این چیزی که میگویم به ذهنم رسید (البته به فرض) این که ملک الموت پیش من آمده و میگوید من دارم به ایران میروم تا جان قاسم سلیمانی را بگیرم. ولی خداوند متعال استثنائی قائل شده و گفته برو سراغ فلانی و بگو گزینهی دیگری برای به تاخیر انداختن قبض روح قاسم سلیمانی هست و آن این است که جان تورا بگیریم. من در اثنای این فرضیات داشتم با خودم فکر میکردم که به ملک الموت چه میگویم قطعاً به او خواهم گفت جان من را بگیر و حاج قاسم سلیمانی را رها کن. بعدها یک بار که داشتم با برخی برادران بحث میکردیم و گاهی در نتیجهی کثرت کار مشکلاتی با برادران پیش میآمد، من به آنها گفتم حاج قاسم برای من چنین جایگاهی دارد. یکی از برادران از من پرسید تو چرا این طوری فکر میکنی؟ گفتم به دو دلیل؛ اولا دوستی و عشق و برادری و عاطفه ایکه بین من و او وجود دارد و ثانیا، چون از طرف دیگر معتقدم وجود او به اسلام و مسلمین و امت و مقاومت خدمت بسیار بیشتری میکند تا وجود من. از این رو موضوع فقط عاطفهی صرف نیست، بلکه من به این مرد و وجود مبارکش در این سطح باور دارم. او شخصا چنبن جایی در دل من دارد. (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۹۱)
۲. یکی ازعلمای بزرگ شیعه
شهید حاج قاسم سلیمانی در نزد علمای بزرگ از محبویت خاصی برخوردار بوده است که در این بخش به ذکر چند نمونه اکتفا میشود. آقای صادق خرازی میگوید: «روز یک شنبه ۸ دی ۱۳۹۸ من به همراه حاج قاسم سلیمانی به دیدار یکی از علمای بزرگ که در علم و فقاهت اسطوره است رفتیم، در آن دیدار حاج قاسم به آن عالم گفت: «سحر وقتی داشتم با خدا نجوا میکردم به خدا گفتم پنج سال از عمر من بگیرد و به شما دهد.» آن عالم بزرگ، نیشخندی زد و گفت: «من هفتاد و پنج سال در مکتب اهل بیت تحقیق کردم، رسالههای مختلف و مستدرکات اصولی و فقهی را جمع کردم، بالای صد و چهل، پنجاه جلد کتاب و رسالهی علمی و فقهی و فلسفی و اصولی و تفسیری نوشتم، صدها شاگرد تربیت کردم؛ تمام اینها را فدای پنج دقیقه از عمر قاسم سلیمانی و مناجات او و حضورش در محضر خدا و خدمتی که به خدا و خلقش کرده است میکنم.» ایشان ادامه داد: «من حاضرم همهی زندگی خودم را به شما بدهم برای پنج دقبقه اش، آن وقت تو پنج سال از عمرت را یرای من میخواهی بدهی؟ (اکبری مزد آبادی، ص ۱۵۵)
۳. آیت الله جوادی آملی
آقا رحیم صفوی فرمانده اسبق سپاه پاسداران میگفت: «چند وقت پیش که به دیدار آیت الله جوادی آملی رفتم گفت، دلم برای حاج قاسم تنگ شده، بفرمایید بیایند ایشان را ملاقات کنیم.» سردار سلیمانی بعد از اطلاع ازاین دعوت آیت الله جوادی آملی، به دیدار ایشان و چند تن از علمای قم رفتند و در این دیدارها از آنان برای کفن خود تاییده گرفتند. (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۱۶۷)
۴. مقام معظم رهبری آیت الله خامنهای
در محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی نزد مقام معظم رهبری همین قدر بس که آن مجاهد مخلص تنها فردی بود که رهبری در باره شخصیت ایشان تعبیر به مکتب نمودند و در فراغ ایشان هنگام اقامه نماز میت اشک ریختند و فرمودند: «بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم، امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم.» (بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸) و همچنین در سفر استانی رهبر به استان کرمان در یکی از دیدارهای حضرت آقا با یکی ازخانوادههای شهدای استان کرمان که مراسم خواستگاری دختر شهید هم بود، یکی از اعضای خانواده شهید آمد در گوش حاج قاسم مطلبی گفت. حضرت آقا از حاجی پرسید: «داستان چیست؟» حاج قاسم جواب داد: «میگویند که جواب خانواده دختر مثبت است و درخواست دارند اگر امکانش هست شما خطبه عقدشان را بخوانید.» حضرت آقا قبول کردند.
وقتی ایشان خطبه را قرائت کردند، از دختر خانم پرسید: «آیا شما به بنده وکالت میدهید تا شما را به عقد آقای فلانی در بیاوردم؟» دختر خانم در جواب گفت: «اگر قول میدهید در آخرت شفیع من باشید، بله، به شما وکالت میدهم.» حضرت آقا گفت: «چرا من باید شفیع باشم؟» بعد رو کردند به حاج قاسم سلیمانی وادامه داد: «مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خداوند از من بالاتر و بیشتر است. ایشان شهید زنده هست و خودش شفیع شما میشود.» (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۹۱)
** ضرورت تبیین فلسفه محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی
شناخت دقیق فلسفه و رمز محبوبیت شخصیتهای معروف به ویژه شهدای عزیز در عصرحاضر مثل شهید حاج قاسم سلیمانی وترویج و نهادینه کردن آن رموز در جامعه، نقش تاثیر گذاری در دستیابی به جامعه مطلوب و ارزشی و همچنین در تربیت صحیح نسلهای جوان دارد از همین رومقام معظم در باره مکتب آن شهید عزیز فرمودند: «سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسهی درسآموز نگاه کنیم.» (بیانات، ۲۷/۹/۱۳۹۸) ودر ارزش زنده نگه داشتن یاد شهدا فرمودند: «گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست» (بیانات،۱۳۷۶/۰۲/۱۷) و درباره آثار پرداختن به نکات مهم زندگی شهدا نیز فرمودند: «روزبهروز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکتهیابی و نکتهسنجی زندگی شهدا در جامعهی ما رواج پیدا کند و اگر این شد، آنوقت مسئلهی شهادت که به معنای مجاهدت تمامعیار در راه خدا است، در جامعه ماندگار خواهد شدو اگر این شد، برای این جامعه دیگر شکست وجود نخواهد داشت» (بیانات، ۲۷/۱۱/۱۳۹۳)
** فلسفه محبوبیت سردار سلیمانی
در طول تاریخ و از وقتی که انسانهای پاک دریافتند در پس این دنیا، عالمی بس بزرگ و رزقی بس فراخ، و مهری گسترده و عشقی شورانگیز وجود دارد؛ و انسان نه برای ماندن، که برای رفتن و نه برای توقف، بلکه برای حرکت آفریده شده است؛ نا آرامی و بی قراری وجود آزادمردان راگرفت و این شجره از اُحد تا کربلا و تا دفاع مقدس ومدافعان حرم، امتداد یافت.
شهید سلیمانی از آخرین نسلهای این بی قراران بود و این بی تابی و دلتنگی، میراث شهید از دفاع مقدس بود. اشک مردم و شیون و ناله جوان و نوجوان، ایرانی و غیرایرانی، در فراق ایشان، چشمهای از بی قراری و بیتابیهای شهید سلیمانی است.
اینها و دهها ویژگی دیگر ازاین سردار دلها، باعث علاقه و ارادت مردم به ایشان نه به عنوان سردار یا فرد نظامی وحتی مدیر راهبردی، بلکه به عنوان خادم و خدمت گذار بود.
۱. ایمان و عمل صالح
بر اساس آیه کریمه قرآن «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم:۹۶) یکی از فلسفهها و رازهایی که سبب میشود تا خداوند محبوبیت افراد را در دلهای مردم قرار دهد، ایمان و عمل صالح و نیکو میباشد و حاج قاسم سلیمانی به جهت دارا بودن ایمان و انجام اعمال صالح مورد لطف پرودگار قرار گرفت و محبتش در دل میلیونها انسان قرار گرفت که نشانهاش حضور میلیونی انسانها در پای تشیع جنازه آن مرد مجاهد بود. مقام معظم رهبری در باره این ویژگی سردارد گفته است: «شخصیّتهای ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین میکنند!» (بیانات، ۱۶/۱۱/۱۳۹۸)
روایت زیبایی از رسول خدا (ص) در همین باره نقل شده است که فرمود: «هنگامى که خداوند را دوست دارم او را دوست بدار، جبرئیل او را دوست خواهد داشت، سپس در آسمانها ندا میدهد که اى اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست دارید، و به دنبال آن همه اهل و هنگامى که خداوند کسى را دشمن بدارد به جبرئیل مىگوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار، جبرئیل او را دشمن میدارد، سپس در میان اهل آسمانها ندا مىدهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید، همه اهل آسمانها از او متنفر میشوند، سپس انعکاس این تنفر در زمین خواهد بود». این حدیث پر معنى نشان میدهد که ایمان و عمل صالح بازتابى دارد به وسعت عالم هستى، و شعاع محبوبیت حاصل از آن تمام پهنه آفرینش را فرا میگیرد، ذات پاک خداوند چنین کسانى را دوست دارد، نزد همه اهل آسمان محبوبند، و این محبت در قلوب انسانهایى که در زمین هستند پرتوافکن میشود. (مکارم شیرازی، ج ۱۳ ص ۱۴۶)
۲. اخلاص
از دیگر رازها و فلسفه محبوبیت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی اخلاص ایشان بود. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها، او را با صفت «اخلاص» معرفی کردهاند. به عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: «میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است... بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشاندهندهی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.» (بیانات، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸) حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژهای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» (خداوندا! تو آنان را در حالی قبض روح کردی که در راه خشنودیات، به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسانهایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند؛ و همچنین در سخنی دیگر در باره اخلاص سردار فرمودند: «ویژگی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی این بود که سرباز «اسلام» بود نه صرفاً سرباز «وطن»؛ و اگر خدمتی هم به وطن دارد، برای اسلام و خدا است؛ بنابراین «هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه، ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست» (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه – ۲۹/۶/۱۳۷۳)
نشانههای اخلاص شهید حاج قاسم سلیمانی
۲-۱. پرهیز ازدنیا طلبی
یکی از نشانههای انسان مخلص در قرآن، پرهیز از هر گونه دنیا طلبی است، پیامبران که مظهر اخلاص بودند در انجام رسالت خویش بدون هیچ توقع مادی به امت خویش اعلام میکردند که ما در مقابل انجام رسالت خویش از شما مزدی طلب نمیکنیم هود:۵۱)، اما در پرهیز حاج قاسم سلیمانی از دنیا طلبی خاطرهای را مرحوم شهید حسین پور جعفری از همراهان چند ساله سردار اینگونه نقل نموده است: «در طول تمام این سالها یاد ندارم حاجی برای یک روزماموریت خارج از کشور، ریالی حق ماموریت گرفته باشد. یک بار که مشکل مالی پیدا کرده بود، من بدون اطلاع خودش، سردار قاآنی را در جریان قرار دادم، ابشان به معاون اداری مالی دستور داد یکی ازماموریتهای حاجی را حساب کنند و پولش را به حسابش بریزند، بعد از اینکه حاج قاسم متوجه این موضوع شد، اول پول را بر گرداند، بعد، هم من، هم سردار قاآنی و هم معاون مالی را توبیخ کرد و گفت: «شما اشتباه میکنید در زندگی شخصی من دخالت میکنید، به شما ربطی ندارد که من مشکل مالی دارم یا ندارم. از این به بعد هم ازاین کارها نکنید.» (اکبری مزد آبادی، ص ۱۳۲)
۲-۲. شهادت طلبی
آرزوی شهادت و پیوستن به لقای حق بعد از سالها جهاد، ایثار و فداکاری از دیگر صفات انسانهای مخلص است (توبه:۱۱۱)، زیرا پاداش اینگونه اعمال برای آنان جز دستیابی به مقام شهادت قابل تصور نیست از همین رو تمام هم و غم آنها این است که از طریق شهادت به بارگاه ملکوتی حضرت حق بار یابند. مقام معظم رهبری در باره شهادت طلبی آن مرد مجاهد فرمودند: «خوشا بهحال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک میریخت و داغدار رفقای شهیدش بود». (بیانات، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸)
از همین رو در باره حاج قاسم سردار سلیمانی نقل شده است که دخترشهید حسین محرابی گفته است بعد از سخنرانی حاج قاسم در جمع خانواده شهدای مدافع حرم، چند باربه اسم صدایش زدم، بالاخره شنید و گفت: «جانم» رفتم جلو جهت تشکر از بابت حضور در جمع ما، که چشمم به انگشترش افتاد به خود جرات دادم و گفتم چه انگشتر قشنگی دارید، میتوانید این را به من بدهید؟ لبخندی زد و سرش را پایین انداخت دوباره درخواستم را تکرار کردم. انگشتر را از دستانش در آورد و قبل از این که به من بدهد چند بار تکانش داد گفت: انگشتر رو میدم بهت، اما حقش را ادا کنیها، گفتی از مشهد آمدی، برو حرم امام رضا (علیه السلام)، شهادت من رو از آقا بگیر» انگشتر را که به من داد، باز تاکید کرد: «یادت نرهها، برو حق انگشتر من رو ادا کن.» بعد هم رفت.
حسابی جا خورده و مات و مبهوت بودم. واقعاً توان نداشتم چنین چیزی از امام رضا (علیه السلام) بخواهم. دویدم دنبال حاج قاسم وقتی به ایشان رسیدم، انگشتر را جلو بردم و گفتم نمیخواهم، مال خودتان، پرسید چرا؟ گفتم: «من نمیتونم برای شما چنین دعایی بکنم. شما باید بمانید عَلَم مقاومت دست شماست. شما باید فلسطین را آزاد کنید.» حاج قاسم در جواب گفت: «تا زمانی که محور مقاومت وجود دارد، یک عالمه سرباز هست که میخواهند این راه را ادامه بدن. من دیگه توان نگاه کردن به فرزندان کوچک شهدا را ندارم. وقتی شما را میبینم، حالم عوض میشود.» و رفتند. انگشتر هم دست من ماند. آن روزکه در حال رفتن بود چند بار به من گفت: «زینب حرم امام رضا، شهادت من یادت نرهها» ... من که از این همه تمنای شهادت حاج قاسم مبهوت شده بودم به ایشان گفتم: «شما الان هم شهید هستید، رهبر انقلاب به شما لقب شهید زنده دادند.» گفت: «همین طور که داری میگویی، این فقط یک لقب و یک دل خوشیه. من به این لقب دلخوش هستم، ولی تا شهادتم رو نگیرم ول بکن نیستم.» (اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۱۴۹، ۱۵۰، ۱۵۲)
۲-۳. پرهیز از قدرت طلبی
یکی از نشانههای افراد مخلص این است با اینکه از محبوبیت بسیار بالایی در جامعه بر خوردار میشوند، اما حاضر نیستند از این محبوبیت برای دستیابی به قدرت استفاده کنند، سردار سلیمانی به دلیل خدمات کم نظیر در عرصه نظامی از محبوبیت مردمی بسیار بالایی در کشور ایران بلکه در بعضی ازدیگر کشورهای اسلامی برخوردار بود، اما حاضر نشد از این محبوبیت برای دستیابی به قدرت بالاتر سیاسی استفاده کند، در همین رابطه یکی از دوستانش گفته است: «در ایام انتخابات ریاست جمهوری در یکی از دورههای گذشته رفتم ملاقات سردار سلیمانی به او گفتم شما با این محبوبیتی که دارید چرا رئیس جمهور نمیشوید؟ تمام مردم ایران شما را دوست دارند و با رای بالایی نفر اول میشوید.» سردار لبخند محجوبانهای زد و سرش را زیر انداخت، اندکی تامل کرد و گفت: «ببین من نامزد گلولهها و خمپارهها هستم بگذار قدرت به دست اهلش برسد و من نامزد شهادت هستم.» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۸۳)
۲-۴. خدمت به جانباز
از نشانههای انسانهای مخلص رسیدگی و کمک بدون توقع به افرادی است که بخشی از سلامتی خود را در راه حفظ دین و کشور فدا کردند (آل عمران:۱۷۲)، از همین رو جانباز شهید ناصر توبهایها که از نخاع کمر فلج شده بود و قادر به هیچ کاری نبود نقل میکند در اوایل فروردین یک سال حاج قاسم به ملاقاتم آمد و مرا در آغوش گرفت و چند بوسه مرا مهمان کرد با آن همه مشغله بالای سرم نشست و چند ساعت با هم گپ و گفتگو داشتیم. بعد از آن رو کرد به همسرم و گفت: «من تصمیم گرفتهام اول هر سال خدمت این جانبازعزیز برسم و به او خدمت کنم» همسرم امتناع کرد، ولی وقتی اصرار سردار را دید قبول کرد. الان بیست و پنج سال از آن ماجرا میگذرد کار او اول سال این است، به کرمان میآید و سری به پدر و مادرش میزند و بعد دو الی سه روز پرستار شخصی من میشود، غذا درست میکند مرا حمام میبرد و... من خوشحال هستم که سردار کنارم هست و از طرفی ناراحتم که مزاحمت برایش ایجاد کرده ام. خدا خیرش بدهد. (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۳۳ و ۳۲)
۲-۵. پرهیز از ستایش مردم
از دیگر نشانههای مردان مخلص، پرهیز از ستایش و تعریف و تمجید مردم از او است، امیر مومنان علی (ع) در توصیف آنان فرموده است «هرگاه یکى از آنها را مدح و ستایش کنند از آنچه درباره او گفته شده به هراس مىافتد و مى گوید: من از دیگران به خود آگاه ترم و پروردگارم به اعمال من از من آگاهتر است. بارالها! مرا به سبب نیکى هایى که به من نسبت مى دهند مؤاخذه مفرما! و مرا برتر از آنچه آنها گمان مى کنند قرار ده و گناهانى را که من دارم و نمى دانند ببخش» (نهج البلاغه، خطبه ۹۸) و در سخنی دیگر در این باره خطاب به مالک اشتر فرموده است: «و آنان (اطرافیان) را آنچنان تعلیم ده که تو را زیاد تعریف نکنند و بیهوده به کاری که انجام ندادی تو را شاد ننمایند که تمجید فراوان ایجاد غرور و سستی میکند.» (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
یکی از رزمندگان اهل قلم درباره وجود این ویژگی در سردار سلیمانی گفته است: «یکی از آرزوهای من نوشتن کتابی بود در باره خاطرات و خدمات سردار سلیمانی، اما او به هیچ وجه راضی به این کار نبود بلکه مخالفت میکرد. تا اینکه درخواستم را روزی در قالب نامهای برایش ارسال کردم و ایشان در جواب نوشتند: «برادر آسودی ان شاءالله خدا همه ما را عاقبت به خیرکند از عنایات جنابعالی تشکر میکنم، تا زنده ام نمیخواهم چیزی در مورد خودم نوشته یا به تصویر کشیده شود. ما انسانیم و همه در معرض نفسانیتهای گوناگون و خطرناک. دعا کنید شهید شوم آن وقت هرچه دوست داشتید بنویسید. انسان اگر متکی به خداوند باشد و به او و نصرتش مطمئن گردد، در چشم دشمن بزرگ جلوه میکند. همین که لیاقت سربازی ولایت را دارم از خدا سپاس گزارم. امضا سلیمانی» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۸۵ و ۸۴)
این ویژگی سردار بر گرفته از کلام امیر مومنان علی (علیه السلام) است که خطاب به مالک اشتر فرمود: «از خود پسندی و تکیه برآنچه تو را آلوده به خود پسندی کند و از علاقه به ستایش و تعریف مردم بر حذر باش، زیرا این حالات از مطمئنترین فرصتهای شیطان در نظر اوست تا نیکی نیکو کاران را نابود کند. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
مقام معظم رهبری در باره این ویژگی شهید سلیمانی فرمودند: «شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرتجویی بود و اهل تظاهر نبود.» (بیانات، ۹۹/۹/۲۶) در همین باره نقل شده است که در یک برنامه رادیویی رسانه ملی که قرار بود از سردار مصاحبهای پخش شود، مجری قبل از مصاحبه از خدمات سردار تعریف و تمجید کرد، بعد از مصاحبه سردار هم در حال تمجید سردار بود که ایشان با تندی صحبتهای مجری را قطع کرد و گفت: «بگذارید یک نکته را خدمتتان عرض کنم، باید این تعارفات را کنار بگذاریم، من فقط سرباز ولایت هستم و تنها افتخارم خدمت به مردم است.» آری سردارهم واقعا سرباز ولایت بود و همین جمله را برای سنگ قبرش انتخاب کرد.
۲-۶. فروتنی
تواضع و فروتنی در مقابل بندگان خدا و مردم و پرهیز از هرگونه غرور و تکبر از نشانههای انسانهای مخلص است (فرقان:۶۳) مخصوصا اگر کسی دارای مقام و مسئولیتی باشد، زیرا مقام چیزی است که غرور آور است، اما افراد مسئول مخلص تلاش میکنند تا از هرچیزی که سبب ایجاد غرور در آنها میشود پرهیز نمایند و در برخورد با مردم فروتنی را فراموش نکنند، همانگونه که این ویژگی در سراسر زندگی سردار سلیمانی نمایان بود، بف عنوان نمونه یکی از دوستان سردار نقل میکند که در جریان سیل خوزستان در سال ۱۳۸۸ با سردار جهت کمک به مردم منطقه خوزستان عازم شهر دزفول شدیم در مسیر رفتن به خانه نیمه خراب بر خوردیم دیدیم پیرمردی که تا زانو در گل فرو رفته بود عکس امام را در دست داشت، سردار تا صحنه را دید گفت: «ماشین را نگه دار» همراه سردار از ماشین پیاده شدیم و به سمت پیر مرد رفتیم نمیدانم پیر مرد سردار را شناخت یا نه، اما سردار تا نزدیک او شد دستان پیر مرد را بوسید و از او خواهش کرد خانه را ترک کند خلاصه بعد از اصرار زیاد سردار، پیر مرد قبول کرد که خانه را ترک و به همراه ما بیاید، وقتی رسیدیم به فرمانداری، سردار پیر مرد را به فرماندارنشان داد وگفت ایشان خانه و کاشانهاش را در سیل از دست داده اگر میتوانید خانهای با وسایل برایش فراهم کنید، من تمام مبلغش را پرداخت میکنم.» پیرمرد که از خوشحالی مانده بود چه کار کند میخواست پای سردار را ببوسد، اما سردار مانع شد. او همیشه به ما میگفت: «با مردم کرامت انسانی را حفظ کنید.» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۹۸ و ۹۷)
این رفتار و توصیه سردار بر گرفته از کلام امیر مومنان علی (علیه السلام) خطاب به مالک اشتر است که فرمود: «گروه پایین جامعه، یعنی نیازمندان و مسکینان هستند و سزاوار است که حاکم آنان را به بخشش خود بنوازد و یاریشان کند در نزد خداوند برای هر یک از این گروه گشایشی است و هر یک را بر حاکم حقی است، آن قدر که حال او نیکو دارد و کارش را به صلاح آورد و حاکم از عهده آنچه خدا بر او مقرر داشته بر نیاید مگر به کوشش و یاری خواستن از خدا و ملزم ساختن خویش به اجرای حق و شکیبایی ورزیدن در کارها، خواه بر اودشوار آید یا آسان نماید. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
۲-۷. توصیه به اخلاص
یکی از ویژگی مردان مخلص آن است که، چون خودشان مزه اخلاص و تلاش در راه خدا را چشیدهاند دوست دارند اطرافیان و جامعه نیز از این نعمت الهی بر خوردار بشوند سردار حاج قاسم سلیمانی نیز دارای چنین روحیهای بود، یکی از رزمندگان نقل میکرد: «قبل از عملیات کربلای چهار در حال آموزش غواصی بودیم که خبر دادند حاج قاسم برای بازدید از آموزش غواصی آمده است، من هم لباس غواصی را پوشیدم و خودم را زدم به آب و آنچه را مربی یادم داده بود مقابل سردار به نمایش گذاشتم مسافت نسبتاً طولانی را طی کردم و از همانجا که وارد آب شدم بالا آمدم و با تحسین حاجی و مربی ام روبرو شدم حاجی رو کرد به مربی و گفت: «اگر تمام نیروها مثل ایشان باشند کارتان عالیست.».
اما دلیل اخم و ناراحتی چهرهاش برایم سوال بود، انگار با چهرهاش میخواست مطلبی را به ما برساند. رفتم کنار حاجی به ایشان گفتم: «خطایی از من سرزده که ناراحت هستید؟
لبخندی زد و نگاهم کرد، بعد از چند ثانیه فکر و سکوت فرمود: «من کی هستم که بخواهی برای من غواصی کنی؟ وقتی لباس غواصی را به تن میکنی خدا را حاضر و ناظر بدان و در دلت بگو به غیر رضای خداکاری نمیکنم، برای خداست که غواصی میکنم و برای خداست که شهادت را میچشم، همیشه در هر جای زندگی، رضای خدا را اولویت بدان.» من که سرم را پایین انداخته بودم و فقط به نشانه تائید سرم را بالا میآوردم. پس از حرفهای حاجی به خودم آمدم و در زندگی به غیر از رضای خدا کاری نکردم و آن روز درس مهمی از حاج قاسم گرفتم.» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۳۵ و ۳۴)
امیر مومنان علی (عله السلام) خطاب به محمد بن ابوبکر فرمود: «به خاطر راضی نگه داشتن مردم، خدا را به خشم نیاور، زیرا خشنودی خدا جایگزین هر چیزی است، اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نمیشود. (نهج البلاغه، نامه ۲۷)
در قضیهی دیگری یکی از رزمندگان لشکر ثارالله نقل میکند: «به اتفاق برادرم در حال رفتن به یکی از عملیاتها بودیم که ناگهان برادرم در اثر اصابت خمپاره در مقابل چشمانم به شهادت رسید بعد از چند ماه از این ماجرا در فکر انتقام از عراقیها افتادم منتظر بودم تا عملیاتی شروع شود، چند روزمانده به عملیات بدر هر کسی را که میدیدم به او میگفتم اگر عراقی اسیر کردی فقط به من بده تا سینهاش را بشکافم. حرفهایم بین بچهها رد و بدل میشد و همه میدانستند چه در سر دارم، تا اینکه یک روز مسئول تدارکات به من گفت: «حاج قاسم شما را به عنوان تدارکات معرفی کرده، کار بلد هستی؟» با عصبانیت به او گفتم: «نه بلد هستم نه و نه خبر دارم.» گفت: «پس یک سر به حاجی بزن.» به نماز خانه رفتم دیدم حاجی در حال نماز نافله است، پس از اتمام نماز گفت: «کاری داشتی برادر؟» خودم را معرفی کردم و گفتم انگار شما دستور دادهاید من به تدارکات بروم میخواهم علت این کار را جویا شوم.»
حاجی دستش را زیر چانهاش برد و در فکر فرو رفت، چند لحظه بعد گفت: «آهان بله بله.» به حاجی گفتم: «آخر برای چه؟» نفس عمیقی کشید و گفت: «ببین برادر، ما برای خدا میجنگیم، مسائل شخصی را وارد جنگ مکن. اگر با فکر انتقام به جنگ بیایی و کشته شوی جایت میان شهدا نیست، سعی کن نیت تو تنها برای خدا باشد.» سرم را به زیر انداختم و حرف هایش را تایید کردم، انگار او فرشتهی نجات من از این افکار پلید شده بود.» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹:ص ۵۷ و ۵۶)
ازامیر مومنان علی (علیه السلام) درباره انتقام نقل شده است که فرمود: «من کی آتش خشمم را فرو نشانم؟ آیا هنگامی که از انتقام ناتوانم و به من میگویند: اگر صبر کنی بهتر است یا هنگامی که قادر بر انتقام هستم و به من گفته میشود: اگر بخشش کنی بهتر است.» (نهج البلاغه، حکمت، ۱۹۴)
۲-۸. اهل گریه و مناجات
گریه از خوف الهی و مناجات با پروردگار یکی از ویژگیهای انسانهای مخلص است (اسراء:۱۰۷ و ۱۰۸ و ۱۰۹)، زیرا یکی از عواملی که زمینه دستیابی به اخلاص را فراهم میکند ارتباط معنوی و راز و نیاز با خالق یکتاست، یکی از همراهان دایمی حاج قاسم سلیمانی درباره وجود این ویژگی در سردار گفته است: «اگر بخواهم به یکی از خصوصیات بارز حاجی اشاره کنم، نماز شبش را خواهم گفت. تحت هر شرایطی نماز شب حاجی قطع نمیشد. زمانی هم که خیلی خسته بود، یک ساعت میخوابید و بعد بلند میشد و شروع به خواندن نماز میکرد، آن هم چه نمازی، صحنهی عشق بازی و نجواهای شبانهی حاجی در نماز شب هایش واقعاً تماشایی بود که زبان از بیان آن قاصر است، ما که میخواستیم نماز شب بخوانیم، از خود بی خود میشدیم و فقط محو و مبهوت او میماندیم.» (اکبری مزد آبادی، ص ۱۰۰)
یکی دیگر از دوستان قدیمی سردار سلیمانی در باره گریههای شبانه ایشان نقل میکند: «با توجه به رفت آمد خانوادگی که با حاج قاسم داشتم در یکی از شبها به دیدارش رفتم با اصرار حاجی برای خواب هم منزلشان ماندگار شدم، برای استراحت در یکی از اتاقهای منزلشان خواب بودم که ناگهان با شنیدن صدای مردانه از خواب بیدار شدم، دستی به چشمانم کشیدم، اطرافم را نگاه کردم و با خود گفتم، یعنی کیست که این وقت شب این طور گریه میکند؟ گوشهایم را کنار دیوار گذاشتم. با دقت گوش دادم، صدای حاجی بود، با خدایش میگفت: الهی العفو، الهی العفو... سرم را بر گرداندم و ساعت را نگاه کردم درست بیست دقیقهای به اذان صبح مانده بود.» (گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۹ ش، ص ۵۲)
در باره گریههای حاج قاسم در مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) نیز نقل شده است که ایشان عصر جمعهها در منزلش روضه خانگی داشت، دوستان و روحانیون را دعوت میکرد تا احکام بگویند و روضه بخوانند، وقتی روضه خوانده میشد، مثل ابر بهاری گریه میکرد. ((اکبری مزد آبادی، ۱۳۹۸:ص ۱۳۴)
۳. نگاه فرا جناحی و جذب حد اکثری
یکی رازهای محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی نگاه فراجناهی و جذب حد اکثری ایشان بود، ایشان همیشه به دنبال این بود که با نگاه فراجناحی و روحیه جذب حداکثری بر تعداد سربازان و فداییان اسلام و انقلاب بیفزاید از همین رو آن شهید عزیز تلاش میکرد در تعامل خویش با دیگران به این مسئله توجه و با تمام اقشار جامعه از گروههای سیاسی مختلف و حتی افرادی که به ظاهر تقیدی به مسایل مذهبی نداشتند ارتباط سازندهای داشته باشد و در توصیههای خویش به این نکته تاکید میکرد آنجا در یک مراسمی فرمود: «من خواهشم از خواهران متدین، از براداران متدین این است که فضا را برای همه نوع آدمها باز کنید. بعضی افراد هستند که ظاهرشان ظاهر شاید مناسبی نیست، اما باطن خوبی دارند؛ مگر ما در زمان شاه نبودیم؟ یک حادثه همهی ما را تکان داد، همهی ما را احیا کرد، همهی ما را زنده کرد. ما باید این نوع فرهنگ را توسعه بدهیم.» (۲۴/۹/۱۳۹۶)
در سخنی دیگر در این باره گفت: «مردم از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت میکند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم» (مهروان فر، ۱۳۹۸:ص ۲۷)
مقام معظم رهبری نیزدر باره این ویژگی ایشان فرمودند: «شهید سلیمانی در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود.» (بیانات، ۱۸/۱۰/۱۳۹۸)
۴. نوع دوستی
یکی از دلایل محبوبیت سردار در میان ملتهای منطقه از داخل و خارج کشور ایران داشتن روحیه نوع دوستی و فداکاری برای افراد مظلوم و و نیازمند بود طوری که ایشان با به خطر انداختن جانش گروههای زیادی از مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی وغیر مسلمان اعم از مسیحی و ایزدی در کشورهای منطقه را از دست داعشیهای تروریسم نجات داده است. مقام معظم رهبری درباره این خصلت آن شهید والامقام فرمودند: «حاج قاسم سلیمانی روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت». (بیانات، ۲۶/۹/۱۳۹۹)
این ویژگی شهید سردار سلیمانی الهام گرفته از توصیه امیر مومنان علی (ع) به مالک اشتر بود که در بار شیوه تعامل با هم نوع فرموده است: که باید حرمت همه افراد را حفظ کرده و با همه با نیکی رفتار کنی و با بیان عبارت «اما اخ فی الدین او نظیر لک فی الخلق» این موضوع را برای تمام انسانها بیان میکند؛ یعنی حضرت برای «نوع انسان» ارزش قائل است نه فقط برای مؤمنین، علی (ع) روشن میکند که مالک در زمان حکومت خود نباید بین مؤمن و غیر مؤمن تفاوتی قائل شود حتی در مهربانی کردن باید نگاهی عادلانه و برابر به انسانها داشته باشد. (نهج البلاغه نامه ۵۳) و چه زیبا سعدی خوش سخن در تشویق انسانها به نوع دوستی سروده است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
(سعدی «گلستان» باب اول در سیرت پادشاهان، حکایت شماره ۱۰)
۵. احترام به خانوادههای شهدا
سردار سلیمانی در شیوه تعامل خود با خانوادههای شهدا و یتیمان شهدا بسیار دقت داشت و سعی میکرد به آنها سرکشی کند و در حد توان خود مشکلاتشان را برطرف کند و همچنین دروصیت نامه خویش به دیگران نیز اینگونه سفارش کرد: «شهدا محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.» (وصیت نامه شهید سلیمانی)
۶. روحیه خستگی ناپذیر
یکی دیگر از رازهای محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی روحیه مجاهدت و خستگی ناپذیر ایشان بود رهبر فرزانه انقلاب درباره این ویژگی آن سردار دلاور فرمود: «آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود.» بیانات، ۱۳/۱۰/۱۳۹۸)
انتهای پیام/