یک بام و دو هوای غرب در برخورد با معترضان
گروه سیاست خبرگزاری آنا- محدث تک فلاح: «برخورد با اغتشاشگران، مطالبه جدی مردم است.» این تیتر را در روزهای اخیر در خبرگزاریهای زیادی خواندهایم. از مصاحبههایی که با نمایندگان مجلس انجام شده است تا گفتگوهای فرمانداران و معاون رئیس جمهور و... حتی خود فرماندهان «فراجا»! کار به جایی رسیده است که بسته بودن دست نیروهای نظامی و انتظامی صدای خودشان را هم درآورده است.
البته که این جمله پُر درد تنها در خبرگزاری و رسانههای رسمی دیده نشده است. توئیتر، اینستاگرام و باقی شبکههای فعال اجتماعی نیز بار رساندن این صدا را به گوش رسانده بودند، هرچند منش و رفتار تغییر یافته در پروتکلهایشان در سه ماه اخیر تغییرات محسوسی داشت و علیه این مفهوم گام برمی دارد.
باید اعتراف کرد که این مطالبه، صدایی است که اصل حرف مردم در مواجهه با اغتشاشات را بیان میکند. امنیت بسیاری از افراد جامعه تحتالشعاع جملاتی قرار گرفته است که سوخت موتور محرک اغتشاشات است و این جملات در همین شبکههای مجازی رد و بدل میشده و به نمایش گذاشته شده است.
مقابله با آشوبگران و افرادی که محرک آنها هستند به جهت تامین امنیت مردم، مطالبه ایست که از زمانی پررنگتر شده که رهبر انقلاب نیز روی آن تاکید داشت.
مقابله با آشوبگران و افرادی که محرک آنها هستند به جهت تامین امنیت مردم مطالبه ایست که از زمانی پررنگتر شده که رهبر انقلاب نیز روی آن تاکید داشت
باید کار خود را جبران کنند
رهبر انقلاب اسلامی چند نکته را بیان کردند: «این کسانی که در خیابانها فساد و تخریب میکنند، همه یک حکم ندارند برخی جوانان و نوجوانانی هستند که بر اثر هیجان ناشی از ملاحظه یک برنامه اینترنتی به خیابان میآیند. چنین افرادی را میتوان با یک تنبیه متوجه کرد که اشتباه میکنند.»
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه در مجموع همه کسانی که به خیابان آمدهاند در مقابل ملت ایران و جوانان مؤمن و غیور، عده بسیار کمی هستند، گفتند: «البته برخی از این افرادی که به خیابان میآیند، از بازماندههای عناصر ضربه خورده از جمهوری اسلامی همچون منافقان، تجزیهطلبان، سلطنتطلبان و خانوادههای ساواکیهای منفور هستند که قوه قضاییه باید به تناسب مشارکت در تخریبها و ضربه به امنیت خیابانها، مجازات تعیین و آنها را محاکمه کند.»
نکته دیگری که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند، مواضع برخی خواص در ابتدای این ماجرا بود.
ایشان فرمودند: «در اول کار برخی خواص بدون تحقیق و احتمالاً ناشی از دلسوزی، اطلاعیه و بیانیه دادند و اظهار نظر کردند. برخی از آنها اتهام را به سمت سازمان انتظامی بردند و برخی هم مجموعه نظام را متهم کردند. اکنون که دیدند قضیه چیست و نتیجه حرفهای آنان با برنامهریزی دشمن چه اتفاقاتی را در خیابانها رقم زده است، باید کار خود را جبران و صریحاً اعلام کنند با آنچه اتفاق افتاده و با برنامه دشمن خارجی، مخالفند.» (۱۶ مهر ۱۴۰۱-دانشگاه افسری امام حسن (ع))
حضرت آیتالله خامنهای حکم عاملان جنایات اخیر را متفاوت خواندند و تأکید کردند: عاملان جنایت، قتل، تخریب یا تهدید به آتش زدن دکان و ماشین کاسبان و مردم، و آن کسی که با تبلیغات آنها را وادار به این کارها کرده، هر یک باید به اندازه گناهشان مجازات شوند.
ایشان در این زمینه افزودند: البته مجازات باید بهوسیله قوه قضائیهای که با قدرت و سلامت و پر انگیزه است انجام شود و هیچکس حق ندارد خودسرانه و به خیال خود دست به مجازات بزند.
رهبر انقلاب با اشاره به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) به طبیبی که هم داغ دارد و هم مرهم، استفاده بجا از مجازات و نصیحت را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: تا این ساعت بحمدالله دشمن شکست خورده است، اما دشمن هر روز کید و مکری دارد و با شکست امروز، ممکن است سراغ اقشار مختلف همچون کارگران و زنان برود اگرچه شأن بانوان و کارگران با شرف ما بسیار بالاتر از آن است که تسلیم بدخواهان شوند و فریب آنان را بخورند.
رهبر انقلاب با اشاره به بکارگیری ترفند «لشکرسازی کاذب» و «انبوهسازی دروغ» در رسانههای ضد ایران با هدف تأثیرگذاری بر افراد غافل و بیخبر، گفتند: آنچه واقعیت دارد، حضور انبوه مردم در میدانهای مختلف دفاع از انقلاب، و تودهنی آنها به بدخواهان است. (۲۸ آبان ۱۴۰۱دیدار با مردم اصفهان)
طی سالهای اخیر گزارشهای تصویری بسیاری از شیوههای برخورد بسیار خشن آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، هلند، سوئد، سوییس، استرالیا، آلمان حتی با اعتراضهای معمولی به شرایط معیشتی و اقتصادی و محیط زیستی منتشر شده است
تناقض بین رفتار در ایران و اروپا
سران برخی کشورهای غربی در حالی که، نه فقط اغتشاشگران که معترضان آرام محیط زیستی را به شدت سرکوب میکنند، نوبت به برخورد با تروریستهای تجزیهطلب و آدمکش در ایران که میرسد، با جا زدن آنها تحت عنوان «مردم معترض» تمام قد از آنها حمایت میکنند.
این رسوایی و تناقض به جایی رسیده که شبکه تلویزیونی سعودی اینترنشنال مستقر در لندن تحت حمایت کامل دولت انگلیس علنا خواستار ترور و کشتن نیروهای پلیس ایران میشود! در بسیاری از کشورهای جهان از جمله در اروپا و آمریکا پلیس و نیروهای امنیتی در مواجهه با اعتراضات خشن و اغتشاشات، برخوردهای بسیار شدید و کوبندهای دارند.
به گواه تاریخ، اگر اغتشاشگران وارد فاز مسلحانه و براندازی شوند نیز به آنها امان نداده و «بلا استثناء» همه را از تیغ میگذرانند. طی سالهای اخیر گزارشهای تصویری بسیاری از شیوههای برخورد بسیار خشن آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، هلند، سوئد، سوییس، استرالیا، آلمان حتی با اعتراضهای معمولی به شرایط معیشتی و اقتصادی و محیط زیستی منتشر شده است. در اروپا و آمریکا در حالی که برخورد با آشوب و اغتشاشات قانونا جرم تلقی میشود، سرکوب اغتشاشگران نیز از حمایت کامل دولتها برخوردار است. اما طی ۲ ماه اخیر و به دنبال بروز اغتشاشات در ایران سران و مقامات سیاسی آمریکا و اروپا در برخوردی کاملاً متناقض به صورت تمام قد از اغتشاشات حمایت کردهاند و با صدور بیانیههایی خواستار عدم مقابله با اغتشاشات شدهاند. آنها حتی پلیس ایران را در حمایت از این آشوبطلبان تحریم کردهاند.
پلیس امریکا سالانه صدها نفر را تنها به دلیل «احتمال و یا قصد حمله» در شرایطی که عملا هیچ حملهای صورت نگرفته است، به قتل میرساند. اکثر نیروهای پلیس که در این واقعه عامل بودهاند، در دادگاه مربوط، با تکیه بر این اصل که شخص مورد نظر نیت و قصد حمله به پلیس را داشته، تبرئه میشوند.
پلیس امریکا سالانه صدها نفر را تنها به دلیل «احتمال و یا قصد حمله» در شرایطی که عملا هیچ حملهای صورت نگرفته است، به قتل میرساند
همین اقدام پلیس آمریکا را مقایسه کنید با آموزش ساخت نارنجک دستی در شبکههای اروپایی و دستور به کشتن پلیس و نیروهای امنیتی ایران در شبکه تلویزیونی سعودی اینترنشنال که مقر آن در لندن است و از حمایت کامل دولت انگلیس برخوردار است.
کارشناس شبکه سعودی اینترنشنال به صراحت در برنامهای میگوید: «کشتن مأموران [ایران]اخلاقی است و نکشتن آنان را میشود غیر اخلاقی دانست.»
آشغال ریختن در خیابان اعتراض نیست
نخستوزیر کانادا نیز که در جمع براندازان ضدایرانی در کانادا بارها حضور یافته نیز در یک سخنرانی عنوان کرد که «اشغال خیابانها»، با اعتراضات متفاوت است. او در ادامه اجبار کردن دولت به تغییر در سیاستهای عمومی به بهانه ناراضی بودن مردم را هم «نگرانکننده» خواند.
فاکس نیوز گزارش داد که «جاستین ترودو» در این سخنرانی عنوان کرد: «من کاملا مطمئن و آسوده خاطر هستم که کارم در موافقت با به کارگیری آن قانون (برای برخورد با آن اعتراضات) درست بود.»
اوایل سال جاری میلادی نخستوزیر کانادا با به کار گیری قانون وضعیت اضطراری در این کشور نیروهای امنیتی را به پایان دادن به اعتراضات جنبش موسوم به «کاروان آزادی» متشکل از رانندگان معترض کامیونها که در ژانویه و فوریه (دی و بهمن) برای چند هفته خیابانهای شهر اتاوا را اشغال کرده و بند آوردند، مامور کرده بود.
مشابه همین استاندارد دوگانه را میتوان در ارتباط با فرانسه نیز مشاهده کرد. امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که نام اغتشاشات در ایران را حرکت انقلابی گذاشته سالها با سرکوب جنبش «جلیقه زردها» به اعتراضات مشروع مردم خود بی توجه است و بارها از سرکوب و برخورد خشن پلیس با معترضان حمایت کرده است. جلیقه زردها به وضعیت بد اقتصادی، افزایش مالیات، قیمت سوخت و در ماههای اخیر به قیمت سرسام آور انرژی ناشی از عواقب جنگ اوکراین اعتراض دارند؛ اما توسط دولت خود و دیگر دولتهای اروپایی و امریکایی مورد توجه و حمایت قرار نگرفتهاند. این استاندارد دوگانه نسبت به مساله اغتشاشات در ایران و سرکوب معترضان در غرب، همواره در دستور کار رژیمهای غربی بوده است.
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که نام اغتشاشات در ایران را حرکت انقلابی گذاشته سالها با سرکوب جنبش «جلیقه زردها» به اعتراضات مشروع مردم خود بی توجه است و بارها از سرکوب و برخورد خشن پلیس با معترضان حمایت کرده است
چاقوکش ستارخان درآمریکااعدام نمیشد!
حالا با طرح یک سوال به ادامه مطلب میپردازیم:
اگر محسن شکاری به جای ستارخان در تهران، مثلا خیابان کریستوفر در نیویورک را میبست و با قمه مردم را به وحشت میانداخت و با سلاح سرد به ماموران حمله میکرد، نه به دادگاه میرفت و نه اعدام میشد؟
پاسخ: بر اساس حکم دیوان عالی آمریکا بر اساس متمم چهارم قانون اساسی، امثال محسن شکاری همانجا در خیابان توسط پلیس آمریکا کشته میشوند!
متن حکم دیوان عالی آمریکا بر اساس متمم چهارم قانون اساسی آمریکا: «اگر افسر پلیس یک «دلیل محتمل» برای آن داشته باشد که فکر کند «متهم»، تهدیدی منتهی به آسیب شدید فیزیکی، چه علیه خود افسر و چه علیه دیگران است، از نظر قانون اساسی، «نامعقول» نیست که با استفاده از نیروی مرگبار جلوی فرار متهم را بگیرد.»
حالا...
حکم شرع مقدس اسلام در مورد امثال «اِخافه» و «بغی» برای اهل فن صالح واضح است.
اثرات اعدام محسن شکاری
یکی از فعالان فضای مجازی نوشت: «با اعدام این شخص چند پیام دریافت میشود:
۱- پیامی است به اغتشاشگران و لیدرها که ببینند سزای ایجاد رعب و وحشت عمومی، اشد مجازات است و لزوما مجازات اعدام برای بکارگیری سلاح منتهی به قتل نیست. صرف «ایجاد رعب و وحشت و نا امنی» برای ایجاد این حکم کافی است.
۲- پیامی است به رسانههای خارجی که فشار رسانهای مانع اجرای عدالت نخواهد شد، حال آنکه خود این رسانهها میدانند که این حکم نقش بازدارندگی شدیدی نسبت به آشوبهای بعدی که در صدد تدارک آنند، خواهد داشت.
٣- جریحه دار شدن احساسات عمومی. بسیاری از مردم از شنیدن چنین خبری ناراحت میشوند، بخصوص که رسانه مثل همیشه در اقناع افکار عمومی خوب عمل نکرد و ناگهان در اخبار، خبر اعدام محسن شکاری را اعلام کرد. درحالیکه بسیاری از مردم اصلا نمیدانستند قضیه از چه قرار است؟ صداوسیما و دیگر رسانههای حاکمیت باید جرمی که این فرد انجام داده بود را بهتر به مردم نشان میداد. اما خِرد جمعی همین مردم تصدیق میکند که با مجازات مخل امنیت (محارب)، احساس امنیتی که از مردم سلب شده، به جامعه باز میگردد و عدم مجازات موجب جری شدن سایر اغتشاشگران و در نتیجه اتفاقات مشابه بعدی خواهد بود.
اگر فارغ از مطالبات سیاسی، از کشته شدن یک جوان ناراحتند، پس چرا در شهادت جوانان مدافع وطن ساکت میمانند؟
اما چند نکته:
الف) در این بازه زمانی مورد ۱ و ۲ اولویت بیشتری نسبت به مورد ۳ دارند و صحبت از رافت اسلامی در شرایط فعلی، جامعه را در معرض ناامنی مکرر قرار خواهد داد؛ بنابراین هرچند احساسات عمومی یاری نکند، اما پیام اصلی به اغتشاشگران صادر شد و عموم جامعه از اثرات مثبت آن بهرهمند خواهند شد.
ب) قرار نیست به خاطر این اعدام بیرون بریزیم وشادی کنیم، اما میتوانیم با تبیین چرایی وجود چنین حکمی در قوانین کشور و وجود احکام مشابه و بسیار سختگیرانهتر در قوانین سایر کشورها، به اثرات مثبت و بازدارنده این حکم برسیم و از شجاعت و وظیفه شناسی سیستم قضایی در این برهه پرفشار رسانهای تشکر کنیم. بهخصوص که در روزهای آینده احتمالا احکام مشابهی اجرا خواهد شد؛ و سکوت سرشناسانی به نام «سلبریتی»
در این میان بخشی سلبریتیها غوغاسالاری میکنند و با ژست دانایی و روشنفکری به میدان میآیند. از هشتگهای «نه به اعدام» در شرایطی حمایت میکنند که در شهادت مدافعان امنیت هیچ حرکات مجازی و واقعیای از خود بروز ندادند. نه اعلام ناراحتی از ظلم به این شهدا و نه حتی اعلام ناراحتی از شهادت یک جوان!
اگر فارغ از مطالبات سیاسی، از کشته شدن یک جوان ناراحتند، پس چرا در شهادت جوانان مدافع وطن ساکت میمانند؟ آیا در مورد امنیت مردم کشورشان با خود یا مخاطبان صفحات مجازیشان شوخی دارند که روزه سکوت میگیرند و برای بر هم زدن امنیت دم بر نمیآوردند؟ شاید امنیت مردم کشور را شوخی گرفتهاند!
انتهای پیام/