شورای عالی حکمرانی حکمی هنر و معماری راهاندازی شود
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا از یزد، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در دومین همایش حکمت و هنر که در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد برگزار شد، اظهار کرد: گام بعدی بعد از حکمت هنر و هنر حکمی، حکمرانی هنر است. اگر بخواهیم که ترویج فرهنگ و تمدن حکمی اسلامی داشته باشیم حتماً باید حکمرانی هنر کمی را مطالبه کنیم. باید شورای عالی حکمرانی حکمی هنر و معماری را در کشور داشته باشیم تا دانش هنر ایرانی اسلامی را بازشناسی و نشر کنیم.
وی با بیان اینکه در باب موسیقی بسیاری از هنرمندان موسیقی از میراث دانش موسیقی در تمدن اسلامی آگاهی ندارند، افزود: از یک عقبه هنر حجمی برخورداریم. شهرسازی در گذشته مسجد جامع ، قلعه و بازار داشت، بافت فرهنگی نمادش مسجد جامع و قلعه و بافت اقتصادی نمادش بازار بود؛ اما اکنون ببینید در پردیسسازیها، شهرکسازیها و شهرهای جدید که ساخته میشوند، چقدر این بافت سیاسی اقتصادی فرهنگی با هم پیوند دارند.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: هنر با همه اقسامش ظهور اسم جمیل و جمال الهی بوده و خلاقیت زیباییهای آدمیان است. هنر با همه اقسام تجسمی مانند نقاشی، نگارگری، طراحی تندیسگری، خوشنویسی، عکاسی، هنرهای نمایشی تئاتر و نمایشهای میدانی، هنرهای سینمایی مثل موسیقی، ادبیات، شعر داستان، سینما اگر با حکمت پیوند برقرار میکند، مظهر اسم جمیل و جمال الهی است.
خسروپناه با اشاره به معنای پیوند حکمت و هنر گفت: انسان دارای هفت ساحت بوده که مانند هفت آسمان به هم پیوند خورده و هفت ساحت انسانی دقیقاً نظام و هویت انسانی را تشکیل میدهد. ساحت دانش، بینش، انگیزش، گرایش، منش، روش و کنش. یعنی هر کنشی که از انسان سر میزند بر ۶ ساحت پیشینی استوار بوده و انگیزش و گرایش معینی دارد؛ بنابراین فضائل هنرمند قطعاً بر هنر او اثرگذار است.
وی اضافه کرد: هنر فضیلتمحور و هنر رذیلتمحور نیست؛ اما هنر اسلامی و غیراسلامی نداریم. در واقع اینکه فقط حقیقت آن روی کنش میدانند و غفلت میکند، استراحت، دانش، بینش، انگیزه، گرایش، منش و روش در هنر اثرگذار است. اینکه هنر از تخیل، احساس و عاطفه سرچشمه میگیرد و تفکر منطقی و عقلانی ندارد درست نیست. این گفته به همان اندازه خطاست که گفته میشود هنر هنرمندان بدون جهانبینی و ایدئولوژی است. مگر میتوان تخیل را از عقلانیت جدا کرد؟ مگر میتوان هنری را فاقد بینش و گرایش دانست؟
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه انسان بی ایدئولوژی وجود خارجی ندارد، عنوان کرد: اصول و مرامنامه زندگی هر انسان اعتقاد بوده و اگر آزادی، عدالت و پیشرفت دارد به مالکیت است. وقتی هنر آن ۶ ساحتش را داشته باشد حتماً تفکر، منطق، جهانبینی و ایدئولوژی دارد. دانش و بینش هنرمند مربوط به عقلانیت هنرمند و مربوط به جهانبینی او بوده و روش هنرمند مربوط به خلقیات عواطف و احساسات او مربوط به سبک اوست.
خسروپناه با اشاره به حکمت بیان کرد: حکمت دانش مبتنی بر خرد ناب است. حکمت هیچ معادل انگلیسی ندارد. حکمت اگر هم از تخیل و فضیلت استفاده کند، تخیل و فضیلت مبتنی بر خرد نابی بوده که منتهی به عمل میشود و نیاز واقعی انسان را تأمین میکند. صاحبان خرد ناب از نظر قرآن اولوالالباب هستند. کسی که دارای خرد ناب باشد به دانشی میرسد که از آن به حکمت تعبیر میشود و این حکمت نتیجهاش خیر کثیر بوده که اگر از هنر استفاده شود و پشتوانه آن خرد ناب باشد، میشود حکمت هنر.
انتهای پیام/