مزیت صنعت گاز در حال تبدیل شدن به نقطه ضعف است
گروه اقتصاد خبرگزاری آنا، عرفانه تاجیکی: هر چند ایران دارای نخستین ذخایر قابل استحصال گازی جهان است، اما برآورد شرایط این صنعت نشان میدهد، طی سالهایی که توسعه این صنعت به طور جدی و منسجم کلید خورد (سالهای ابتدایی دهه هفتاد شمسی) تاکنون، باوجود تلاشها و موفقیتهایی که در صیانت از این منابع عظیم داشته ایم، نتوانستیم به طور شایسته و در تراز کارشناسی، از این نعمت الهی به طور حداکثری بهره برداری کنیم.
البته این بهره برداری تنها به معنای افزایش تولید یا توسعه و انتقال گاز نیست، بلکه به معنای بهره وری بالا و متوازن است؛ به عبارتی دیگر نتوانسته ایم ارزش افزوده حداکثری برای این فرآورده ارزان فسیلی ایجاد کنیم. در این سالها نگاه غالب در کشور به محصول گاز، ارائه نوعی خدمات رفاهی به بخش خانگی، صنعتی و ... بوده است. در حالیکه چنین دیدگاهی، در حقیقت تضییع ارزش حقیقی گاز است. به این ترتیب میتوان گفت که زمان آن فرارسیده است که با یک تغییر نگرش اساسی در بخش مدیریت کلان انرژی کشور، سنگ بنای اصلاح ابعاد مختلف این صنعت را قرار دهیم. در همین راستا و همچنین با هدف بررسی ابعاد مختلف صنعت گاز و چالشهای آن، گفت و گویی داشتیم با رضا نوشادی، مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران که در ادامه میخوانید:
سوال: با در نظر گرفتن شرایط کلی کشور در بخش اقتصادی و سیاسی، تا چه حد اولویت نخست دانستن صنعت گاز نسبت به صنعت نفت را صحیح میدانید؟
نوشادی: صنعت گاز در تمام بخشهای تولید، پالایش، انتقال و توزیع کاملا از بخش خارجی بی نیاز است و همه نیازهای این صنعت توسط بخش داخل تامین و انجام میشود؛ بنابراین تاثیرپذیری از تحریمها ندارد. به این ترتیب میتوان گفت، تحریم پذیر نبودن این صنعت، مزیت اقتصادی بزرگی برای کشور به شمار میرود.
اگر بخواهیم صنعت نفت و گاز را مقایسه کنیم، میتوان گفت، صنعت گاز از نفت بزرگتر است. چرا که در حال حاضر گاز تولیدی کشور معادل ۵.۵ میلیون بشکه نفت در روز است. این در حالی است که حتی اگر تحریم هم نباشیم، توان تولید نفت کشور این رقم نیست.
سوال: یعنی توان تولید گاز کشور از توان تولید نفت بیشتر است؟ چرا؟
نوشادی: توان تولید نفت کشور در حال حاضر حدود ۳.۵ تا ۳.۸ میلیون بشکه در روز است؛ طی سالهای گذشته، بخش نفتی کشور توسعه چندانی نداشته است. چرا که روند تولید نفت به طور طبیعی کاهش مییابد و طرحهای نگهداشت و افزایش تولید نفت در دولت یازدهم و دوازدهم پیشرفتی نداشت. به نحوی که در دولت یازدهم حتی یک قرارداد توسعهای نفتی امضا نکردیم؛ بنابراین در حال حاضر صنعت گاز کشور ۷۰ تا ۷۵ درصد سبد انرژی کشور را به خود اختصاص میدهد.
صنعت گاز کشور در حال حاضر تقریبا رایگان است. چرا که محصولی تولید میشود که به نوعی خدماتی است؛ در حال حاضر هر مترمکعب گازی که در اختیار نیروگاهها قرار میدهیم حدود ۱۰ تومان و برای بخش خانگی بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ تومان است که میانگین آن حدود ۱۴۰ تومان میشود
سوال: به این ترتیب میتوان گفت بین نفت و گاز، در سبد انرژی کشور، توازن وجود ندارد؟
نوشادی: بله دقیقا؛ سبد انرژی کشور ما نامتوازن شده است، آن چیزی که مزیت ما به شمار میرود (صنعت گاز) در حال تبدیل شدن به نقطه ضعف است؛ بنابراین باید سبد انرژی کشور را متوازن کنیم. شما هیچ کشور در حال توسعه یا توسعه یافتهای را نمیبینید که هر حامل انرژی، سهمی بیش از ۳۵ تا ۴۰ درصد در سبد انرژی آن کشور را به خود اختصاص دهد.
ارزانی گاز موجب شده است تا ما همه بخشهایی از کشور که نیاز به انرژی دارند را به سمت گاز ببریم؛ به این ترتیب صنعت نیروگاهی، سیمان، فولاد و ... همگی وابسته به گاز هستند. این مقوله به خودی خود امر منفی نیست، اما باید سبد انرژی کشور را متوازن کنیم.
سوال: نظر شما درباره خود سبد گازی کشور چیست؟ توازن در بخش تولید گاز وجود دارد؟
نوشادی: اگر حدود ۷۰ درصد سبد انرژی کشور به گاز وابسته است، از این میزان، ۷۰ درصد سهم گاز تولیدی نیز از پارس جنوبی است؛ ابر میدان گازی که در حال وارد شدن به نیمه دوم عمر خود است که این موضوع از منظر مفاهیم پدافند غیرعامل، امر مورد تاییدی نیست؛ بنابراین به جرات میتوان گفت ایران به یک تغییر گفتمان در بخش سبد انرژی خود نیاز دارد. مسیری که تاکنون آمده ایم غلط نبوده است، اما در ادامه مسیر با شرایط جدیدی رو به رو هستیم که باید سهم سایر انرژیها را در سبد انرژی کشور افزایش دهیم.
سوال: با این وجود هنوز میتوان گفت گاز اولویت توسعهای کشور است؟
نوشادی: بله، گاز حتما اولویت است. میانگین ارزش صادراتی گاز کشور (در قراردادهای بلندمدت) حدود ۳۰ تا ۴۰ سنت برای هر مترمکعب است؛ این در حالی است که ارزش هر لیتر گازوئیل صادراتی، یک دلار است. در انرژیهای فسیلی، گاز ارزانترین نوع است. ما باید میادین گازی خود را توسعه دهیم، همچنان میادین گازی در کشور وجود دارند که توسعه نیافته اند.
سوال: اگر منابع مالی (داخلی یا خارجی) در اختیار داشته باشیم، اولویت تزریق آن نفت است یا گاز؟
نوشادی: تخصیص منابع مالی (داخلی یا خارجی) برای توسعه صنعت گاز نسبت به نفت اولویت دارد. حقیقت صحنه این است که در ادوار مختلف، تحریم پذیری نفت ما بیش از گاز بوده است؛ در شرایطی که امکان صدور همه نفت تولیدی طی ۱۳ سال گذشته وجود نداشته است، بنابراین سرمایه گذاری برای توسعه میادین نفتی داخلی حقیقتا توجیه منطقی و اقتصادی ندارد. تزریق سرمایه برای توسعه میادین داخلی نظیر سپهر و جفیر یا طرح ۲۸ مخزن، در شرایط کنونی کشور، توجیهی ندارد. اگر بخواهیم آنها را توسعه دهیم در حقیقت تصمیم اشتباهی گرفته ایم که لازم است این مسیر تصمیم گیری، اصلاح شود.
انتظار میرود، مسئولین ذی ربط در شرکت ملی نفت ایران، این سنگ بناهای غلطی که در دولت دوازدهم گذاشته شد را اصلاح کنند. قطعا صنعت نفت ما نیاز به نوسازی و بازسازی دارد، اما ایران، عربستان نیست که با منابع مالی زیاد، بتواند تولید نفت خود را افزایش داده و ذخیره کند. چرا که منابع مالی ما محدود است و اساسا در حال حاضر در صادرات نفت خود نیز با چالش رو به رو هستیم.
در مرحله بعدی، توسعه و احداث واحدهای پالایشی و پتروپالایشی برای افزایش تولید فرآوردههای نفتی با ارزش افزوده بالاتر، باید در اولویت تزریق سرمایه باشد.
سوال: ارزیابی شما از اقتصاد صنعت گاز چیست؟ چطور میتوان اقتصاد این صنعت را در جهت بهبود آن، اصلاح کرد؟
نوشادی: به جرات میتوان گفت، صنعت گاز کشور در حال حاضر تقریبا رایگان است. چرا که محصولی تولید میشود که به نوعی خدماتی است؛ در حال حاضر هر مترمکعب گازی که در اختیار نیروگاهها قرار میدهیم حدود ۱۰ تومان و برای بخش خانگی بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ تومان است که میانگین آن حدود ۱۴۰ تومان میشود.
ما برای اصلاح اقتصاد صنعت گاز، یک جورچین داریم که هر بخش آن اثر خود را در اصلاح اقتصاد این صنعت دارد؛ یکی از این بخش ها، ابزار قیمتی است که میتوان گفت سریع الاثرترین ابزار برای اصلاح اقتصاد این صنعت است. شرکت ملی گاز ایران، طرحهای مختلفی در این راستا دارد، اما معمولا کمیسیون زیربنایی دولتها با آن موافقت نمیکنند.
تزریق سرمایه برای توسعه میادین داخلی نظیر سپهر و جفیر یا طرح ۲۸ مخزن، در شرایط کنونی کشور، توجیهی ندارد
سوال: بیشتر توضیح دهید ...
نوشادی: به طور کلی معتقد هستیم که گاز را به دهکهای بالای اجتماع که درآمد و دارایی مطلوبی دارند، با رقم حقیقی بفروشیم. مشترکین گاز و طبقه اجتماعی آنها کاملا مشخص هستند و اطلاعات آنها موجود است. به همین دلیل میتوان با شناسایی آنها، گاز را به دهکهای ۸، ۹ و ۱۰ به رقم حقیقی فروخت. این در حالی است که در نیمه دوم سال معمولا ۸۰ درصد گاز تولیدی کشور در بخش خانگی استفاده میشود؛ بخشی که هیچ گونه خدمت یا تولیدی ندارد؛ بنابراین میتوان بدون ایجاد هیچ گونه اثر تورمی، قیمت گاز را برای این دهکها افزایش داد.
برای دهکهای متوسط نیز میتوان الگوی مصرف تعریف کرد؛ به این ترتیب که بیش از رقم مصرفی الگو را به رقم صادراتی از آنها دریافت کرد و رقم پایینتر از الگوی مشخص شده را از آنها به رقم صادراتی خریداری کرد. گاز مورد نیاز برخی از اقشار نیز که تحت پوشش نهادهایی مانند کمیته امداد یا بهزیستی هستند را به قیمت یارانهای در اختیار آنها قرار دهیم.
ادامه دارد ...
انتهای پیام/