آنا گزارش میدهد؛
«پینوکیو»، افسانهای برای تمام فصول و سالها
پینوکیو فقط یک تکه چوب نیست، اما در عین حال یک پسر واقعی هم نیست.اثر فناورانه رابرت زمکیس بسیار به منبع این رمان کودکانه ایتالیایی و همچنین به اولین فیلم ساخته شده از این داستان در سال ۱۹۴۰ وفادار است.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری آنا، مانند عروسک هم نامش، فیلم «پینوکیو» نیز در یک برزخ وجودی و اگزیستنسیالیستی دست و پا میزند. تازهترین بازسازی یکی از آثار قدیمی انیمیشنی کمپانی دیزنی متأسفانه جایی بین وفادار ماندن به ریشههای دوست داشتنیاش از یک طرف و تلاش برای تازه بودن برای مخاطبان عصر مدرن از طرف دیگر سر درگم مانده است.
انگار قرار است که سرنوشت شخصیت پینوکیو برای این فیلم نیز تکرار شود. پینوکیو فقط یک تکه چوب نیست، اما در عین حال یک پسر واقعی هم نیست. اثر جدید پیشرفته و فناورانه رابرت زمکیس بسیار به منبع این رمان کودکانه ایتالیایی و همچنین به اولین فیلم ساخته شده از این داستان در سال ۱۹۴۰ وفادار است، اما در عین حال پر از ترانهها و ارجاعاتِ گستاخانه نشأت گرفته از فرهنگ کوچه و بازار عصر حاضر است.
بنابراین، اگرچه ترانههای زیبایی در این فیلم میشنوید، اما چیز زیادی درباره تحصیل، خانواده و خطرات شهرت -چیزهایی که پیامهای اصلی این رمان هستند-عایدتان نمیشود. حاصل کار ملغمهای است از لحظاتی خوشی و شوخی، بدون این که منحصر به فرد یا حتی استثنائی باشند. کاملاً منطقی به نظر میرسد که زمکیس میخواسته هم به عنوان کارگردان و هم به عنوان نویسنده، در کنار کریس وایتز، اعتبار کل این پروژه را به نام خود ثبت کند.
درست همان طور که «پینکیوی» اُرجینال از نظر پیچیدگیهای هنری خط شکن و اولین بود، زمکیس نیز همواره تلاش کرده تا امکانات انیمیشن و جلوههای ویژه را به خدمت بگیرد، این را میتوان در فیلم «چه کسی برای راجر خرگوشه پاپوش درست کرد؟» و یا در «قطار سریعالسیر قطبی» نیز مشاهده کرد. (و خدا را شکر فناوری از سال ۲۰۰۴ آنقدر پیشرفته کرده که کاراکترهای انسانی را شبیه موجودات پلاستیکی ترسناک نشانمان ندهد.).
اما در حالی که نوعی رئالیسم ملموس در بسیاری از جزئیات فیلم به چشم میخورد، این «پینوکیوی» جدید لزوماً سراسر در قالب انیمیشنی به نظر میرسد. این امر به خصوص در اواخر سفر این عروسک بازیگوش مشهود میشود، زمانی که او سر از دهان یک هیولای دریایی وحشی درمیآورد. اما برای این که خط داستان را گم نکنیم، به شدت به روایت جیمنی جیرجیرکه (با صدای جوزف گوردن-لِویت) نیاز داریم.
همه ما داستان را میدانیم-این ماجرای عبرت آموزی درباره درس خواندن و اجتناب از تبدیل شدن به یک موجود بد و بدتر از آن یک هنرپیشه است-اما در نسخه جدید یک تغییر وجود دارد. تام هنکس در مهربانترین نقش خود در تمام طول دوران حرفهایاش در قامت ژپتوی نجار مهربان، ظاهر میشود.
او نجاری است که ساعتهای کوکو-گویی با طرحهایی از شخصیتهای کارتونهای دیزنی رویشان مثل دامبو یا مالیفیسنت (شخصیت منفی فیلم زیبای خفته) میسازد. در چهارمین همکاریاش با رابرت زمکیس، بعد از فیلمهای «فارست گامپ»، «دورافتاده» و «الویس» به نظر میرسد که تام هنکس از نقش جدیدش در این فیلم بسیار لذت میبرد. او در این فیلم یک بازی مضحک، بازیگوشانه و ضعیف را به طرفدارهایش عرضه میکند.
یک شب، بعد از این که آخرین مراحل ساخت عروسک خیمه شببازیاش، که اسمش را گذاشته پینوکیو، را به پایان میرساند، ژپتوی تنها رو به یک ستاره در آسمان میکند و آرزو میکند کهای کاش این عروسک زنده میشد. فرشته آبی وارد کارگاهش میشود و به پینوکیو (با صدای بنجامین ایوان اینزورث) میگوید که میتواند به یک پسر واقعی شود، به شرطی که ثابت کند «شجاع، راستگو و فروتن» است.
سینتیا اریوو در نقش فرشته آبی حضوری جادویی در این فیلم دارد و شما در دل آرزو میکنید کهای کاش حضورش در فیلم بیشتر بود، اما این گونه نیست. به جیمنی جیرجیرکه ماموریت داده میشود تا وجدان پینوکیو شود و در این راه کمکش کند. اما، در اولین روز مدرسه، در مسیر، پینوکیو یه تور روباه مکار، که نقشههای دیگری برایش دارد برمیخورد.
به جای این روباه کیگان-مایکل کی حرف میزند که بازیاش در این فیلم بسیار تماشایی است. این کاراکتر با خود یک جور انرژی پرنشاط و البته وحشی و خطرناک وارد فیلم میکند که در هیچ کجای دیگر فیلم مشاهده نمیشود. ماجرا و اتفاقات زیادی در ادامه رخ میدهند که نمیتوانیم همه را اینجا برایتان بگوییم. اما از جمله آنها میتوان به گول زدن بچهها به رفتن به یک کارناوال جادویی توسط لوک اوانس در نقش سورچی اشاره کرد.
چیزی که در نسخه جدید حذف شده هیجان غیرقانونی سیگار کشیدن است؛ اعتیاد جدید نوجوانان این عصر بدجنسی کردن به یکدیگر در شبکههای اجتماعی است! همچنین ظاهراً مصرف زیاد شکر نیز باعث دیوانه شدن بچهها و افزایش میلشان به شکستن اشیا میشود. میل به بروزرسانی یک فیلم هشتاد ساله به این شکل منطقی به نظر میرسد، اما این تغییرات اغلب پوچ حس میشوند و هیچ بینش و معرفتی را به بار نمیآورند.
مثل همیشه، نتیجه اخلاقی داستان اهمیت راستگویی است. پینوکیو این را از طریق همان داستان معروف بزرگ شدن بینیاش یاد میگیرد. اینزورث در نقش پینوکیو یک جور شوق و اشتیاق را به نمایش میگذارد که تقریباً در یک پارودی خودخواسته به اوج میرسد. او قبل از به پایان رسیدن فیلم درباره همه چیز به شکل اغراقآمیزی توضیح میدهد، که این ظاهراً باعث گسست در روایت فیلم میشود. موسیقی آهنگساز و همکار قدیمی زمکیس، آلن سیلوستری، خوشایند است. موسیقی در لحظه لحظه فیلم آشنا و آرامشبخش احساس میشود.
نگران نباشید، اگر از این «پینوکیو» خوشتان نیامد، گیرمو دل تورو این قصه کلاسیک را در قالب انیمیشن استاپ موشن ساخته و در قرار است که در ماه دسامبراکران شود.
مترجم: سعید کلاتی / منبع: rogerebert.com
انگار قرار است که سرنوشت شخصیت پینوکیو برای این فیلم نیز تکرار شود. پینوکیو فقط یک تکه چوب نیست، اما در عین حال یک پسر واقعی هم نیست. اثر جدید پیشرفته و فناورانه رابرت زمکیس بسیار به منبع این رمان کودکانه ایتالیایی و همچنین به اولین فیلم ساخته شده از این داستان در سال ۱۹۴۰ وفادار است، اما در عین حال پر از ترانهها و ارجاعاتِ گستاخانه نشأت گرفته از فرهنگ کوچه و بازار عصر حاضر است.
بنابراین، اگرچه ترانههای زیبایی در این فیلم میشنوید، اما چیز زیادی درباره تحصیل، خانواده و خطرات شهرت -چیزهایی که پیامهای اصلی این رمان هستند-عایدتان نمیشود. حاصل کار ملغمهای است از لحظاتی خوشی و شوخی، بدون این که منحصر به فرد یا حتی استثنائی باشند. کاملاً منطقی به نظر میرسد که زمکیس میخواسته هم به عنوان کارگردان و هم به عنوان نویسنده، در کنار کریس وایتز، اعتبار کل این پروژه را به نام خود ثبت کند.
درست همان طور که «پینکیوی» اُرجینال از نظر پیچیدگیهای هنری خط شکن و اولین بود، زمکیس نیز همواره تلاش کرده تا امکانات انیمیشن و جلوههای ویژه را به خدمت بگیرد، این را میتوان در فیلم «چه کسی برای راجر خرگوشه پاپوش درست کرد؟» و یا در «قطار سریعالسیر قطبی» نیز مشاهده کرد. (و خدا را شکر فناوری از سال ۲۰۰۴ آنقدر پیشرفته کرده که کاراکترهای انسانی را شبیه موجودات پلاستیکی ترسناک نشانمان ندهد.).
اما در حالی که نوعی رئالیسم ملموس در بسیاری از جزئیات فیلم به چشم میخورد، این «پینوکیوی» جدید لزوماً سراسر در قالب انیمیشنی به نظر میرسد. این امر به خصوص در اواخر سفر این عروسک بازیگوش مشهود میشود، زمانی که او سر از دهان یک هیولای دریایی وحشی درمیآورد. اما برای این که خط داستان را گم نکنیم، به شدت به روایت جیمنی جیرجیرکه (با صدای جوزف گوردن-لِویت) نیاز داریم.
همه ما داستان را میدانیم-این ماجرای عبرت آموزی درباره درس خواندن و اجتناب از تبدیل شدن به یک موجود بد و بدتر از آن یک هنرپیشه است-اما در نسخه جدید یک تغییر وجود دارد. تام هنکس در مهربانترین نقش خود در تمام طول دوران حرفهایاش در قامت ژپتوی نجار مهربان، ظاهر میشود.
او نجاری است که ساعتهای کوکو-گویی با طرحهایی از شخصیتهای کارتونهای دیزنی رویشان مثل دامبو یا مالیفیسنت (شخصیت منفی فیلم زیبای خفته) میسازد. در چهارمین همکاریاش با رابرت زمکیس، بعد از فیلمهای «فارست گامپ»، «دورافتاده» و «الویس» به نظر میرسد که تام هنکس از نقش جدیدش در این فیلم بسیار لذت میبرد. او در این فیلم یک بازی مضحک، بازیگوشانه و ضعیف را به طرفدارهایش عرضه میکند.
یک شب، بعد از این که آخرین مراحل ساخت عروسک خیمه شببازیاش، که اسمش را گذاشته پینوکیو، را به پایان میرساند، ژپتوی تنها رو به یک ستاره در آسمان میکند و آرزو میکند کهای کاش این عروسک زنده میشد. فرشته آبی وارد کارگاهش میشود و به پینوکیو (با صدای بنجامین ایوان اینزورث) میگوید که میتواند به یک پسر واقعی شود، به شرطی که ثابت کند «شجاع، راستگو و فروتن» است.
سینتیا اریوو در نقش فرشته آبی حضوری جادویی در این فیلم دارد و شما در دل آرزو میکنید کهای کاش حضورش در فیلم بیشتر بود، اما این گونه نیست. به جیمنی جیرجیرکه ماموریت داده میشود تا وجدان پینوکیو شود و در این راه کمکش کند. اما، در اولین روز مدرسه، در مسیر، پینوکیو یه تور روباه مکار، که نقشههای دیگری برایش دارد برمیخورد.
به جای این روباه کیگان-مایکل کی حرف میزند که بازیاش در این فیلم بسیار تماشایی است. این کاراکتر با خود یک جور انرژی پرنشاط و البته وحشی و خطرناک وارد فیلم میکند که در هیچ کجای دیگر فیلم مشاهده نمیشود. ماجرا و اتفاقات زیادی در ادامه رخ میدهند که نمیتوانیم همه را اینجا برایتان بگوییم. اما از جمله آنها میتوان به گول زدن بچهها به رفتن به یک کارناوال جادویی توسط لوک اوانس در نقش سورچی اشاره کرد.
چیزی که در نسخه جدید حذف شده هیجان غیرقانونی سیگار کشیدن است؛ اعتیاد جدید نوجوانان این عصر بدجنسی کردن به یکدیگر در شبکههای اجتماعی است! همچنین ظاهراً مصرف زیاد شکر نیز باعث دیوانه شدن بچهها و افزایش میلشان به شکستن اشیا میشود. میل به بروزرسانی یک فیلم هشتاد ساله به این شکل منطقی به نظر میرسد، اما این تغییرات اغلب پوچ حس میشوند و هیچ بینش و معرفتی را به بار نمیآورند.
مثل همیشه، نتیجه اخلاقی داستان اهمیت راستگویی است. پینوکیو این را از طریق همان داستان معروف بزرگ شدن بینیاش یاد میگیرد. اینزورث در نقش پینوکیو یک جور شوق و اشتیاق را به نمایش میگذارد که تقریباً در یک پارودی خودخواسته به اوج میرسد. او قبل از به پایان رسیدن فیلم درباره همه چیز به شکل اغراقآمیزی توضیح میدهد، که این ظاهراً باعث گسست در روایت فیلم میشود. موسیقی آهنگساز و همکار قدیمی زمکیس، آلن سیلوستری، خوشایند است. موسیقی در لحظه لحظه فیلم آشنا و آرامشبخش احساس میشود.
نگران نباشید، اگر از این «پینوکیو» خوشتان نیامد، گیرمو دل تورو این قصه کلاسیک را در قالب انیمیشن استاپ موشن ساخته و در قرار است که در ماه دسامبراکران شود.
مترجم: سعید کلاتی / منبع: rogerebert.com
انتهای پیام/