اعتراضهای فیسبوکی به حمله «قوم اشقیا»/ با فرزند شهید مطهری چنین کنند، با دگران چهها کنند !
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، این حرکت با واکنشهای گشترده اعتراضی در شبکههای اجتماعی همراه شده است که در ادامه گوشهای از آنرا میخوانید
مصطفی همت(فرزند شهید ابراهیم همت):
1- با فرزند شهید بزرگوار آیت الله «مطهری» که چنین کنند ، با دگران چهها کنند ...
2- دولت اگر نمیتوانسته جلوی این حمله را بگیرد، در زمینهٔ بازداشت مسببین این قانونشکنی که موجب رعب و وحشت عمومی شدهاند ، کاملا مسئول است .
احسان رستگار(همراه سفر علی مطهری):
توضیح عکس : عکس از دست چپ و پشت گردنم/شواهد و قراین دال بر این بود که نیومده بودن تا فقط ما رو بترسونن
ما مونده بودیم و قوم اشقیاء. فحش هایی که می دادن بسیاریش خطاب به استاد شهید مطهری بود نه فقط به علی آقا! مسلمانی در جمع ندیدم. یک لحظه علی آقا رو نگاه کردم دیدم صورتشون رو پوشوندن و شیشه در چشمشون نرفته. در همون چند ثانیه تخم مرغ و گوجه و یه پاره آجر اومد سمتم. صورتم رو دوباره پوشوندم. البته خدا رحم کرد چون شیشه ی اول رو که بی هوا تو صورتمون خرد کردن یه شیشه گوشه ی ابروی علی آقا رو خراش داده بود. اگر دو سانتی متر پایین تر خرده بود، اون جمع به یکی از اهدافش می رسید.
سید محسن میزشمسی (فعال رسانهای اصولگرا): افرادی که به علی مطهری حمله کردند، باید به شدیدترین وجه ممکن مجازات شوند! مخصوصاً آن کسی که نسبت حرامزادگی به جناب مطهری داده است، باید 80 ضربه شلاقش را هم نوش جان کند!
مگر مملکت قانون ندارد؟! مگر رهبر مملکت بارها چنین رفتارهایی را محکوم نکرده است؟! مسئولان امنیتی و انتظامی و شورای تأمین استان فارس، دیگر چه مجوزی معتبرتر و دلیلی محکمتر از سخن صریح رهبر انقلاب برای برخورد با این چنین آدمهایی لازم داشتند؟! پس چرا برخورد نکردند؟!
وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و قوه قضاییه چرا بساط این خودسریها را جمع نمیکنند؟!
رضا پوررحیمی هم در نظری که ذیل این یادداشت منتشر کرده نوشته است: هتک حرمت نماینده مستقل مجلس شورای اسلامی از خود مجلس شروع شد. از اونجایی که یک عده با هو کردن و سر و صدا، سخنرانی رو به هم زدند و در گیری ایجاد کردند و بصراحت قانون رو نقض کردند، در حالی که میشد با صبر و تحمل، جواب حرف آقای مطهری رو با منطق و دلیل و قانون داد. وقتی نیروهای معتدل اصولگرا در خانهء ملت مرتکب بی قانونی هرچند کوچیکی بشن، نباید از نیروهای تندرو اصولگرای کف خیابانی توقعی بیش از این داشت. اینجا جا داشت نماینده های مجلس که حتی مخالف آقای مطهری هستند، با یک بیانیه حرکت خلاف قانون نیروهای اراذل و اوباش کف خیابانی بر علیه آقای مطهری (نه بعنوان مخالف که بعنوان یک نماینده مجلس) رو محکوم کنند. اگر اما شوربختانه این آقایون سکوت کردند و با سکوتشون این اعمال رو تایید کردن. آقای مطهری شاید مخالف باشه، اما همیشه در چهارچوب قانون اساسی حرکت کرده و اساس جمهوری اسلامی بر رعایت احترام و حق مخالفی هست که خودش رو ملزم به رعایت چهارچوب قانون اساسی میدونه. این گونه حرکتها و توهینها همه نقض صریح قانون اساسی هست. این کسانی که قانون اساسی رو نقض میکنند و حتی حرف رهبر خودشون رو نادیده میگیرن و دست به آشوب خیابانی میزنن، اینها هیچ فرقی با تندروهای گروه فرقان ندارن
حجت الاسلام حسین قیومی(" عضو حزب مردمسالاری ): خدا را شکر که طرف دیگر به هر دلیل مقابله به مثل نمی کند، والا وضعی بهتر از سوریه نداشتیم... چه کسانی از تفرقه مردم سود می برند این بازی با آتش برای هیچ کس سودی ندارد و هیچ عقل سلیمی هم تجویز نمی کند و در عالم مجازی هم چند نفر بی هویت نمی توانند کثیری از مردم را نماینگی کنند اگر مسلمانند قرآن می فرماید مسلمانان با هم برادرند این چه برادری است که به نابودی هم کمر بسته اند قرآن می فرماید با هم نزاع نکنید که باد هر دو طرف شما خالی می شود (و تذهب ریحکم) کنایه از این که هر دو طرف شکست می خورید و دشمن بر شما غلبه می کند...
رضا نساجی( فعال سابق دفتر تحکیم وحدت):
اخلاق جاهلیت در مدعیان بصیرت
آنچه مشتی دیوانه با علی مطهری در شیراز کردهاند و مشتی ... مسئول هم در قبال آن سکوت کردهاند و یا همراهی، جای تعجب ندارد؛ چرا که اخلاق کفار قریش در این جماعت مدعی ولایتمداری رسوخ کرده که خار در راه رسول خدا نهادند و خاکستر بر سرش ریختند. و نیز کفار طائف که رسول اکرم را با سنگ زدن از شهر راندند:
ابولهب:
وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم را به توحید دعوت میکرد، ابولهب در پی حضرت میرفت و سنگ به سوی او میانداخت و میگفت ای مردم اطاعت نکنید. همچنین همسرش چنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را آزار داد که خداوند در حق آن ها سوره لهب را نازل کرد. گفته شده خداوند از آن روی همسر ابولهب را «حمالة الحطب» نامید که خار بر سر راه پیامبر (صلی الله علیه و آله) میریخت.
ابوجهل:
روزی نیز ابوجهل در جمع قریش گفت: شما ای گروه میبینید که محمد چگونه دین ما را بد میشمرد و به آیین پدران ما و خدایان ما بد میگوید. به خدا سوگند فردا در کمین او مینشینم و سنگی را در کنار خود میگذارم، هنگامی که محمد سر به سجده میگذارد، سر او را میشکنم. فردای آن روز وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشغول نماز شد و به سجده رفت، ابوجهل نیز برخاست و به پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک شد اما رعب عجیبی در دل او پیدا شد و لرزان و ترسان با چهره ای پریده به سوی قریش برگشت. همه به سویش دویدند و گفتند چه شد! با صدایی لرزان و هراسان گفت: منظره ای در برابرم مجسم شد که در تمام دنیا ندیده بودم لذا منصرف شدم.
عقبة بن ابی معیط:
روزی نیز عقبة بن ابی معیط، پیامبر را در حال طواف دید و ناسزا گفت و عمامهاش را به دور گردنش پیچید و از مسجد بیرون کشید که البته عده ای از ترس بنی هاشم، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از دست او گرفتند. همو عبایش را بر گلوی حضرت انداخت و تا حد کشتن او را فشار داد. همچنین عقبه همراه ابولهب عذره و کثافات بر در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میریخت.
پیامبر میفرمود: من در میان دو همسایه ی بد بودم ابولهب و عقبه. آن ها شکمبه ها را بر در خانه من میریختند. انداختن شکمبه و رحم گوسفند بر سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حال سجده هم از کارهای قریش بود. یک بار نیز خاک بر سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ریختند، آن حضرت به خانه رفت و در آن جا یکی از دخترانش گریهکنان سر پدر را شست.
انتهای پیام/