ابوالفضل بیهقی و تلاش برای کشف حقیقت در هزارتوی تاریخ
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، بیهقی را همه به تاریخی که نوشته است میشناسیم، شاید اگر او نبود ما هرگز حسنک وزیر و خشم و حسادت بوسهل زوزنی را نمیشناختیم. بر اساس نظر کارشناسان، نثر بیهقی بهگونهای است که سعی کرده جانب انصاف و عدالت را در نوشتههای خود رعایت کند. برخی دیگر از صاحبنظران و مورخان معتقدند عشق بیهقی به نوشتن موجب خلق چنین اثر سترگی شد. از این رو، بزرگداشت بیهقی در واقع بهانهای است برای مرور زندگی و چگونگی نگارش تاریخ بیهقی.
شرح زندگی بیهقی
ابوالفضل محمدبنحسین بیهقی در حارث آباد بیهق یا سبزوار قدیم به دنیا آمد. پدرش او را از همان دوران کودکی در نیشابور او را وارد عرصه دانش اندوزی کرد. خانواده او با بزرگان روزگار نشست و برخاست داشت. ابوالفضل که هوشمندی ویژهای داشت و عاشق کار نویسندگی بود، در جوانی از نیشابور به غزنین رفت و جذب کار نگارش دیوان شد و با علاقه و استعداد بی نظیری که داشت، بهزودی به دستیاری خواجه ابونصر مشکان، صاحب دیوان رسالت محمود غزنوی برگزیده شد. وقتی بیهقی به نوجوانی رسید در «دیوان رسالت» سلطان محمود غزنوی که ادیب و دبیر بزرگی، چون بونصرمشکان ریاست آن را بر عهده داشت، به شاگردی پرداخت. بیهقی شخصی مورد اعتماد بود و خطی خوش داشت. به همین دلیل، اجازه داشت، بسیاری از نامهها و اخبار و احوال حکومتها و شاهان را ببیند. بیهقی پس از درگذشت مشکان از کاردانی و رنج سی ساله استاد خود در کار دیوانی یاد میکند.
ماجرای نگارش تاریخ بیهقی
تاریخ بیهقی شامل ۵۰ سال تاریخ ایران عصر غزنوی و سلجوقی است که طی ۲۲ سال نوشته شده است. کتاب او از نظر اطلاعات تاریخی و فرهنگی، یکی از مهمترین سندهای موجود در تاریخ زبان و ادب فارسی است.
تاریخ بیهقی یکی از بینظیرترین منابع تاریخی است که از نظر علم جغرافیا هم منبعی ارزشمند محسوب میشود. از چهار جلد اول تاریخ بیهقی که درباره روزگار باستان و دوران پیش از غزنویان بوده، تنها مطالبی اندک در «زبدهالتواریخ» به جای مانده است. این اثر در حوزه تاریخنگاری، داستاننویسی، اندیشه، ادبیات و شیوه نگارش فارسی، نگاه خردمندانه به هستی و اتفاقات آن، نوشته شده است.
موضوع تاریخ بیهقی
آغاز تألیف تاریخ بیهقی سال ۴۴۸ قمری و موضوعِ آن، رویدادهای۴۲سال از پادشاهی غزنویان بوده و در۳۰ فصل تدوین شده بود. مطالب این کتاب تا جلد چهارم همان مطالب تاریخ ناصری و تاریخ یمینی بوده و از جلد پنجم که آغاز آن از میان رفته تا جلد۱۰، تاریخ بیهقیِ موجود است.
کتابی که امروز ما آن را به نام تاریخ بیهقی میشناسیم در آغاز به آن تاریخ ناصری میگفتند. «تاریخ آل ناصر، تاریخ آل سبکتگین، جامع التواریخ، جامع فی تاریخ سبکتگین و سرانجام تاریخ بیهقی» از جمله آثار برجای مانده از بیهقی است که بخش موجود تاریخ بیهقی را تاریخ مسعودی هم مینامند.
نظر مورخان درباره تاریخ بیهقی
ادموند بازورث، مورخ و مترجم تاریخ بیهقی به انگلیسی، درباره این کتاب میگوید: «تاریخ بیهقی، کتابی بینظیر در قالب ادبیات قرون میانی جهان اسلام است. البته چند کتاب دیگر همزمان با این اثر به زبان عربی وجود دارد، اما از ویژگی شخصیتی نویسندگان این آثار اطلاعی نداریم. از آنجا که بیهقی در دیوان رسالت شاهان غزنوی، احوال روزانه خود را مینوشت، جزئیات بسیاری از ویژگیهای فردی خود، علائق و سلائق و افرادی که با او دشمن بودند را بیان کرده است. بنابراین؛ ما جزئیات زیادی از شخصیت بیهقی میدانیم که به ندرت در ادبیات قرون میانی جهان اسلام پیدا میشوند.»
بیهقی در بخشی از کتاب تاریخ بیهقی آورده است: «در تاریخی که میکنم، سخنی نرانم که به تعصب و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند، شرم باد این پیر را!... بلکه آن گویم که تا خوانندگان با من اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند.»
اسماعیل خویی، شاعر و نویسنده درباره بیهقی گفته است: «یکی از ویژگیهای نثر بیهقی، عشقی است که او به نوشتن دارد و این در سراسر کارش احساس میشود. این عشق موجب زنده شدن نثر او میشود. انگار نفس بیهقی در تکتک واژهها و جملاتش روان است و نثرش زنده و پویاست و تپش و جوشش دارد. ما انگار در ایران دو زبان گفتار و نوشتار داریم، اما یکی از علتهای موفقیت بیهقی این بود که همانگونه که میگفت، مینوشت و ساختار نثر بیهقی بسیار نزدیک به گفتار فارسی است. متن او در اوج عاطفی بودن، حقیقی بود.»
داستان معروف حسنک وزیر از بیهقی جزو نثرهایی است که همواره اهمیت خاصی در تاریخ ادبیات ایران داشته است: «حسنک را سوی دار بردند و به جایگاه رسانیدند، بر مرکبی که هزگز ننشسته بود، بنشاندند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد؛ و آواز دادند که سنگ دهید!... هیچکس دست به سنگ نمیکرد و همه زار زار خاصه نیشابوریان میگریستند. پس مشتی رند را سیم دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود که جلادش رسن به گلو افکنده بود و خبه کرده. این است حسنک و روزگارش!... و حسنک قریب هفت سال بر دار بماند تا به دستوری فرو گرفتند و دفن کردند؛ چنان که کس ندانست سرش کجاست و تن کجاست؟»
بازورث درباره حسنک وزیر گفته است: «حسنک نماینده حکومت پیشین و مردی است که در زمان سلطان محمود غزنوی مملکت را میگرداند و یکی از کسانی است که بیهقی به آنها محمودیان یا پدریان؛ یعنی بزرگان دربار محمود غزنوی میگوید. بیهقی داستان حسنک را در کتابش میآورد تا معلوم بودن سرنوشت رجال یا دربار یک حکومت را نشان دهد.»
بیمهری تاریخی
تاریخ بیهقی با تصریح خود بیهقی در زمان حیات، بسیار با بیمهری مواجه شد و بخشهای زیادی از آن به فرمایش سلطان یا تلاش دشمنان نابود شده است و این نویسنده با اندوه بسیار تاریخش را در سی جلد تدوین کرد. آنچه امروز از تاریخ بیهقی در دست ماست و به نام تاریخ بیهقی شناخته میشود، تنها پنج جلد است. قدیمیترین نسخه خطی کتاب ۴۰۰ سال بعد از مرگ او نوشته شده و سایر نسخههای موجود هم به علت کم دانشی و فقدان تسلط کاتبان به عربی و ترکی، پرغلط و غیرقابل اعتمادند.
بیهقی ۸۵ سال زندگی کرد و به تصریح ابوالحسن بیهقی در تاریخ بیهقی به ۴۷۰ قمری از خاک به افلاک صعود کرد و ۱۹ سال پس از نوشتن تاریخ بیهقی زنده بوده و هرگاه به اطلاعات تازهای، میرسید، آن را به متن کتاب اضافه میکرد.
انتهای پیام/