میخواهم در سال جدید تا زندهام زندگی کنم/ نوروز یعنی رخت نو، شیرینی و عیدی
به گزارش خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، عید نوروز، پیشینهای چند هزار ساله در میان ایرانیان دارد که پس از ورود اسلام به ایران نیز به یک همنشینی دلپذیر با آموزههای اسلامی رسید. راز ماندگاری این سنت کهن را در تقارن آن با فصل بیداری و سرسبزی طبیعت؛ یعنی بهار و آمیختگی آن با رسمها و آیینهای نیک باید جست. روزهای نوروز، از دیرباز از شادترین و دلانگیزترین روزهای مردم ایران زمین بوده است، در این روزهای زیبا، لحظهها از عطر گل و ریحان آکنده و دلها از شور و جانها از شوق سرشار است. دوباره حیات، این موهبت بیمانند پروردگار از دل خاک میجوشد و چشم گشودن زمین از خواب زمستانی، نوید جنب و جوشی تازه را میدهد. دیدن آن همه شکوفه که از نسیم جانفزای بهار، خمارآلود شدهاند، انسان را به وجد میآورد و بوی دلاویز آن همه گل و گیاه مشام جان را مینوازد.
به مناسبت ایام نوروز با کورش علیانی، نویسنده و پژوهشگر زبانشناسی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
کورش علیانی متولد سال ۱۳۵۰، نویسنده و پژوهشگر زبانشناسی است. وی در مؤسسه روایت فتح در ردههای مختلفی همچون نویسندگی، ویراستاری و مدیر محتوایی انتشارات فعالیت کرده است. همچنین سابقه اجرای برنامه تلویزیونی «چراغ مطالعه» را در کارنامه خود دارد. علیانی زمانی نیز داور جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس بوده است. از جمله آثارش میتوان به «روایت و ذهن نویسا»، «باران خلاف نیست»، «تن و جان آدمی»، «ولگردی در کوچههای زبان»، «یادداشتهای پای پنجره» و «متاستاز اسرائیل» اشاره کرد.
اطلاعات از طریق رسانهها همانند سیل میبارد
آنا: اگر بخواهید برای اوقات فراغت و تعطیلات نوروزی دوستانتان چند کتاب و فیلم معرفی کنید به چه مواردی اشاره میکنید؟
علیانی: معرفی نمیکنم به سه دلیل؛ بارها گفتهام صرف کتاب خواندن را کار مفیدی نمیدانم، گمان میکنم خوب است کسانی این را به دیگران یادآوری کنند. هیچ حرفی خودبهخود مفید نیست. هر حرفی برای مخاطبی مفید است. این گمان که فیلم یا کتابی هست که به درد همه بخورد همانقدر عجیب و ترسناک است که گمان کنید دارویی را میتوان برای همه دردها تجویز کرد.
گمان میکنم در زمانی که اطلاعات از طریق رسانهها نه مثل باران که مثل سیل بر ما میبارد، مردم بیشتر نیاز دارند که راههای نخواندن، ندیدن و نشنیدن را بیاموزند تا توصیههایی برای دیدن و شنیدن و خواندن بگیرند. نهایت این که چند شب پیش «یهودا و مسیح سیاه» را دیدم. به من چسبید. «تاریخ پنجهزار ساله بدهی» هم هر بار که بازش میکنم و کمی میخوانم به قول قدیمیش «مرا وقت خوش میشود.»
آنا: شیرینترین رویداد سال ۱۴۰۰ برای شما چه بوده است؟
علیانی: زندگی.
در کشتار خاموش انسانها مشارکت نمیکنم
آنا: به فرض اگر این امکان را داشتید که ساعت تحویل سال را ثابت نگه دارید، چه زمان و ساعتی برایتان مطلوبتر بود؟
علیانی: این جنس سوال را نمیفهمم. به نظر من این جنس سوالها خطرناکاند. در سالی که از هر سه نفر جمعیت جهان یک نفر به آب سالم دسترسی ندارد و از هر دو نفر یکی به دستشویی دسترسی ندارد من گمان نمیکنم حق داشته باشم وانمود کنم چنان سطحی از فراغت و فانتزی ممکن و مجاز است که به چنین سوالی فکر کنم و پاسخ بدهم. این یعنی بیاعتنایی به آنهایی که محروم هستند و باز یعنی مشارکت در کشتار خاموش انسانها.
آنا: کدام سین هفتسین را بیشتر دوست دارید، به چه علت؟
علیانی: سیب. دوست داشتن دلیل نمیخواهد.
حاجی فیروز؛ نمادی از رسوخ نژادپرستی
آنا: حاجی فیروز واقعاً خوشحال است؟ یا غمگین است و ادای آدم های شاد را در میآورد؟
علیانی: نمادی است از رسوخ نژادپرستی که با انکار آن میکوشیم مشکلات را زیر فرش جارو کنیم.
آنا: فعالیتهای شما در سال ۱۴۰۰ چگونه بود؟
علیانی: اتفاق خاصی در این سال نبود. زندگی کردم. از انتشار کتابم «متاستاز اسرائیل» خوشحالتر میشدم اگر مشکلات کنونی صفحهآرایی، توزیع و تبلیغ را نمیداشت.
از نگاه قدرتمدار پرهیز میکردم
آنا: اگر قدرتش را داشتید چهارشنبه سوری را چگونه برگزار میکردید؟
علیانی: اگر قدرتش را داشتم از این نگاه قدرتمدار پرهیز میکردم. دوست دارم مردم چهارشنبهسوری را عادیتر برگزار کنند. خیری در مراسمی که از آن آسیب برخیزد نمیبینم.
آنا: عید نوروز برای شما چه خاطراتی را تداعی میکند؟ از نوروزهای کودکی خود بگویید.
علیانی: رخت نو، شیرینی، عیدی. همان مواردی که فرهاد مهراد خوانده است.
آنا: ترجیح میدهید تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانید؟ تنهایی و جاهای دنج را ترجیح میدهید یا دید و بازدید و...
علیانی: تصور اینکه کسی خلقی ثابت و قابل پیشبینی داشته باشد برایم آسان نیست. آدم گاهی خلوت میخواهد گاهی معاشرت. من هم.
بیشتر بخوانید:
- نمایشگاه کتاب باز هم مجازی شود، چیزی را از دست نمیدهیم/ به گروهبندی سنی کتابها خوشبین نبودم و نیستم
- کتاب «روایت و ذهن نویسا» به چاپ رسید/ تلاشی برای پر کردن جای خالی نقص فناوری
- اگر نویسندگی را شغل ندانیم کیفیت آثار بهتر میشود/ دیگر دوره اثرگذاری نویسندگان گذشته است
به حافظ، فردوسی، صادق هدایت و شهریار تعلق خاطر ندارم
آنا: فرض کنید روز اول عید میزبان حافظ، فردوسی، صادق هدایت و شهریار هستید. دوست دارید به هر کدام چه چیزی عیدی بدهید؟
علیانی: ازشان عذر خواهم خواست که به خانه کسی دعوت شدهاند که تعلق خاطر خاصی به هیچ کدام ندارد. بعد یواشکی فردوسی را صدا میکنم و به زبان خراسانی چَخچَخ (گفتوگوی روزمره) میکنیم. اگر سیب داشته باشیم به هر کدام یک سیب میدهم با خودشان ببرند. نداشته باشیم هم مضطرب نمیشوم.
آنا: عیدی گرفتن که قطعاً شیرین است، عیدی دادن برایتان سخت نیست؟! ترجیح شما، دادن عیدی نقدی است یا هدیه؟
علیانی: از پدرم که عمرش دراز باد عیدی میگیرم. فرزندی ندارم و سوال برایم منتفی است.
آنا: از نگاه شما حال و هوا و آثار کدام شاعر یا نویسنده با نوروز و بهار همخوانی بیشتری دارد؟
علیانی: حال بهاری منوچهری را گاه پسندیدهام.
حمله وحشیانه و مخرب به طبیعت با عنوان حضور بیآزار
آنا: به جز اعضای خانواده، سیزده بهدر رفتن با چه جور آدمهایی به شما حس خوبی میدهد؟
علیانی: آنچه به گمان ما حضور بیآزار در طبیعت محسوب میشود و حتی از آن بهعنوان علاقه به طبیعت یاد میکنیم حمله وحشیانه و مخرب به طبیعت است. حمله مخرب به طبیعت نه در ۱۳ فروردینماه، نه در هیچ روز دیگری، نه تنها نه با کسی، من را خوشحال نمیکند.
آنا: برای سال۱۴۰۱ چه برنامهای دارید؟
علیانی: تا زندهام زندگی کنم.
آنا: اگر قرار باشد جای ماهی قرمز سفره هفتسین را با یک خوراکی یا شیء عوض کنیم، انتخاب شما چیست؟
علیانی: هیچ. بدون ماهی یا جایگزینش هم آن سفره بیش از حد شلوغ است.
آنا: در دورهمیهای نوروزی (دوستانه و خانوادگی) صحبتکردن از چه موضوعی شما را ناراحت میکند؟
علیانی: رایجترین و آزاردهندهترین صحبت از «هیچ» است. مطلقا چرند گفتن و وانمود کردن که درباره چیزی حرف میزنیم.
آنا: سه چهره فرهنگی، ادبی و هنری سال ۱۴۰۰ از نگاه شما؟
علیانی: مگر کارخانه شیر پاستوریزه است که در یک سال سه چهره برآید و من ببینم و یادم بماند؟ در چند دهه اخیر در زمینه فرهنگ دیوید گریبر، در زمینه ادبیات از سر ناچاری همینگوی و پتر بیکسل، در زمینه هنر لئونارد کوهن و کن لوچ.
اما اگر منظورتان فارسیزبانان و ایرانیان است، بگذارید زمان را به چند قرن اخیر گسترش بدهیم تا در ادبیات هم چیزی دستمان را بگیرد. در فرهنگ از سر ناچاری و با اغماض بسیار شاهرخ مسکوب، در ادبیات حتی با کمی افتخار ابوالفضل بیهقی و در هنر جهانبخش کردیزاده و ابراهیم منصفی.
انتهای پیام/۱۱۰/
انتهای پیام/