گزارش آنا
«زن، زندگی، آزادی» از خیال تا واقعیت!
مفهوم آزادی در غرب با تاثیرپذیری از تفکر منحط فمینیسم به معنای رهایی از هرگونه قید و بند و هر نوع قاعده و ضابطهای و بدیهی است چنین برداشتی از «آزادی» در حقیقت گونهای از اسارت و بردگی زن است.
گروه سیاست خبرگزاری آنا- راحله کاویار- با شکلگیری برخی تجمعات اعتراضی پس از فوت مهسا امینی و درخواست برخی از مردم برای روشن شدن واقعیت ماجرا، دیری نگذشت که مثل همیشه با ورود دشمنان شناخته شده خارجی و گروهکهای تجزیهطلب به ماجرا، ماهیت این اعتراضات تغییر کرد و گروهک تروریستی کومله با شعار فمنیستی «زن، زندگی، آزادی» به تهییج جوانان پرداخت تا با دمیدن بر آتش آشوب و اغتشاش، شاید بتواند این بار ماهی بزرگ خود را از این حادثهای که همه را مکدر کرده بود، بگیرد.
برای اینکه ببینیم شعار «زن، زندگی، آزادی» ریشه در کجا دارد، باید به سال ۱۹۹۸ برگردیم؛ سالی که «عبدالله اوجالان»، رهبر جنبش تروریستی پ.ک.ک. ترکیه برای اولین بار در یک سخنرانی بیان کرد که زن، اولین ملت به اسارت گرفته شده در تاریخ است و «تا زن آزاد نشود، جامعه آزاد نخواهد شد.»، پس از این سخنرانی، زنان کرد فمنیست عضو این حزب تروریستی در تجمعات خود شروع به سر دادن شعار «ژن، ژیان، ئازادی» کردند و به کمک دستگاه رسانهای استکبار جهانی، این شعار به شعار اصلی فمنیستهای جهان مبدل شد.
این گروهک تجزیهطلب تصور می کرد با طرح این شعار فریبنده، خواهد توانست زنان عفیف و مسلمان ایران را با خود همراه کرده و فضایی برای عرض اندام پیدا کندد و با موج سواری بر اغتشاشاتی که با هماهنگی و برنامهریزی کشورهای استکباری شکل گرفته بود، اهداف تجزیهطلبانه خود را دنبال کند، اما با پاسخ قاطعانه نیروهای مسلح کشور مواجه و مواضع آنها در اقلیم کردستان عراق مورد حمله قرار گرفت تا درس عبرتی شود؛ هم برای گروهک کومله و هم برای سایر معاندین تا دریابند که اگر کوچکترین خیال خامی در مورد خاک ایران در سر داشته باشند، با پاسخی دندانشکن مواجه خواهند شد.
از نظر غرب که کل ساختار آن بر مادیات و تفکر مادیگرایانه شکل گرفته است، هرچیزی که مخل منافع مادی اقلیت سرمایهدار باشد، ممنوع است و هرآنچه به این منفعت مادی بیشتر دامن بزند، باید آزاد گذاشته شود و در این راه، زن و برهنگی او همواره به عنوان اصلیترین ابزار کسب درآمد جزو مهمترین حطوط قرمز غرب محسوب شده و هرآنچه با برهنگی و بردگی زن مخالفت کند، مخالف آزادی تلقی میشود.
اما تعریفی که جمهوری اسلامی ایران با تمسک به دستورات دینی از آزادی دارد، با آنچه غرب از آن با عنوان آزادی یاد میکند، بسیار متفاوت است. در تفکر اسلامی، آزادی تا جایی مجاز است که مخل تعالی فرد نشود و هرچیزی که بال پرواز او را بسته و از رشد معنوی او جلوگیری کند، ممنوع است؛ لذا زن به عنوان یک انسان، حق ندارد خود را برده و دستآویز کسب درآمد سرمایهداران کرده و ابزار تأمین منافع آنان شود.
متأسفانه به دلیل توان رسانهای غرب در نهادینه کردن دروغها و ضعف مفرط رسانههای ما در بیان واقعیات سبب شده است این حقیقت مکتوم بماند و واقعیات آزادی داده شده به زنان در نگاه اسلامی، به سطح جامعه نیامده و کمتر کسی از این خدمات مطلع شود.
برای درک این مطلب و مزایای حاصل از این آزادی، کافی است تا فقط به بخش کوچکی از آمارهای فعالیت زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی بیندازیم.
در این راستا بد نیست به کلیپ زیر که نظر رهبر انقلاب در مورد وضعیت زنان و آزادی آنهاست که پایانی بر ادعای پوچ رسانههای غربی است توجه کنیم:
برای اینکه ببینیم شعار «زن، زندگی، آزادی» ریشه در کجا دارد، باید به سال ۱۹۹۸ برگردیم؛ سالی که «عبدالله اوجالان»، رهبر جنبش تروریستی پ.ک.ک. ترکیه برای اولین بار در یک سخنرانی بیان کرد که زن، اولین ملت به اسارت گرفته شده در تاریخ است و «تا زن آزاد نشود، جامعه آزاد نخواهد شد.»، پس از این سخنرانی، زنان کرد فمنیست عضو این حزب تروریستی در تجمعات خود شروع به سر دادن شعار «ژن، ژیان، ئازادی» کردند و به کمک دستگاه رسانهای استکبار جهانی، این شعار به شعار اصلی فمنیستهای جهان مبدل شد.
این گروهک تجزیهطلب تصور می کرد با طرح این شعار فریبنده، خواهد توانست زنان عفیف و مسلمان ایران را با خود همراه کرده و فضایی برای عرض اندام پیدا کندد و با موج سواری بر اغتشاشاتی که با هماهنگی و برنامهریزی کشورهای استکباری شکل گرفته بود، اهداف تجزیهطلبانه خود را دنبال کند، اما با پاسخ قاطعانه نیروهای مسلح کشور مواجه و مواضع آنها در اقلیم کردستان عراق مورد حمله قرار گرفت تا درس عبرتی شود؛ هم برای گروهک کومله و هم برای سایر معاندین تا دریابند که اگر کوچکترین خیال خامی در مورد خاک ایران در سر داشته باشند، با پاسخی دندانشکن مواجه خواهند شد.
مفهوم آزادی در غرب با تأثیرپذیری از تفکر منحط فمینیسم به معنای رهایی از هرگونه قید و بند و هر نوع قاعده و ضابطهای شکل گرفته است. بدیهی است چنین برداشتی از «آزادی» در حقیقت، گونهای اسارت و بردگی زن است؛ به عبارت دیگر، آزادی زن را با آزادی «جنسی» برابر دانسته و بر این نکته تاکید میکنند.
نمونه این تفکر و نگاه به آزادی زن را میتوان در تجمع در آمستردام هلند مشاهده کرد که در آن فردی به نام «نیلوفر فولادی» برهنه شد و شعار «زن، زندگی، آزادی» را سر داد و جالب آنکه همین فرد که با برهنه کردن خود داعیه وجود آزادی در غرب را داشت، برای رعایت قوانین آن دیار و عدم برخورد پلیس با خود، حدود برهنگی را طبق قوانین غربیها رعایت کرده بود و بخشهایی از بدن خود را با چسب پوشانده بود، چرا که طبق قوانین غربی، برهنه کردن کامل بدن جرم محسوب شده و منجر به برخورد شدید پلیس با فرد خاطی خواهد شد.
در نهایت اینکه آزادی به معنای مطلق، که انسان هر چه اراده کرد برایش مباح باشد، نه منطقی است و نه ممکن و در هیچ کجای دنیا نیز چنین آزادیای که نسخه آن را برای ایران اسلامی میپیچند وجود نداشته و ندارد.
با توجه به آنچه گفته شد، هر عقل سلیمی میپذیرد که آزادی مطلق ممکن نیست و بالاخره این آزادی یک جا باید محدود شود. انسان اگر بخواهد زندگی مطلوب و راحتی داشته باشد، باید قبول کند که مقداری از آزادیهای او را بگیرند و بحث اصلی بر سر «حدود آزادی» است.
از نظر غرب که کل ساختار آن بر مادیات و تفکر مادیگرایانه شکل گرفته است، هرچیزی که مخل منافع مادی اقلیت سرمایهدار باشد، ممنوع است و هرآنچه به این منفعت مادی بیشتر دامن بزند، باید آزاد گذاشته شود و در این راه، زن و برهنگی او همواره به عنوان اصلیترین ابزار کسب درآمد جزو مهمترین حطوط قرمز غرب محسوب شده و هرآنچه با برهنگی و بردگی زن مخالفت کند، مخالف آزادی تلقی میشود.
اما تعریفی که جمهوری اسلامی ایران با تمسک به دستورات دینی از آزادی دارد، با آنچه غرب از آن با عنوان آزادی یاد میکند، بسیار متفاوت است. در تفکر اسلامی، آزادی تا جایی مجاز است که مخل تعالی فرد نشود و هرچیزی که بال پرواز او را بسته و از رشد معنوی او جلوگیری کند، ممنوع است؛ لذا زن به عنوان یک انسان، حق ندارد خود را برده و دستآویز کسب درآمد سرمایهداران کرده و ابزار تأمین منافع آنان شود.
متأسفانه به دلیل توان رسانهای غرب در نهادینه کردن دروغها و ضعف مفرط رسانههای ما در بیان واقعیات سبب شده است این حقیقت مکتوم بماند و واقعیات آزادی داده شده به زنان در نگاه اسلامی، به سطح جامعه نیامده و کمتر کسی از این خدمات مطلع شود.
برای درک این مطلب و مزایای حاصل از این آزادی، کافی است تا فقط به بخش کوچکی از آمارهای فعالیت زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی بیندازیم.
براساس آمارهای بینالمللی منتشر شده در خصوص پیشرفت در حوزه زنان، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تنها ۶ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی را زنان تشکیل میدادند که این آمار اکنون نزدیک به 50 درصد رسیده است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سهم زنان از کرسی استادی دانشگاه حدود یک درصد بود که این رقم اکنون به 21 درصد رسیده است. پیش از انقلاب تنها ۵ مدال آن هم فقط در عرصه رقابتهای آسیایی سهم زنان ایرانی بود در حالی که اکنون نزدیک به 200 مدال در رشتههای مختلف از آن بانوان ایرانی است.
طبق این آمار، وضعیت اشتغال، تحصیل و حضور اجتماعی زنان نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی رشد قابل توجهی داشته است و منصفانه باید گفت برخلاف آنچه که در رسانههای غربی مکرر حس خودتحقیری را القا و سعی میکنند زنان ایرانی را عقبمانده، بیسواد و فاقد هرگونه آزادی نشان دهند، زنان ایرانی در عرصههای اجتماعی خوش درخشیدهاند و مایه افتخار کشور بودهاند.
در این راستا بد نیست به کلیپ زیر که نظر رهبر انقلاب در مورد وضعیت زنان و آزادی آنهاست که پایانی بر ادعای پوچ رسانههای غربی است توجه کنیم:
انتهای پیام/
عامری در گفتگو با آنا:
نقش اصلاحات در اغتشاشات اخیر/ غرب علیه اقتصاد ایران برنامهریزی کرد
مجتهدشبستری در گفتگو با آنا:
دولتیها با دانشجویان گفتگو کنند/ ارائه راهکار برای «اعتراض سالم»
توسلی در گفتگو با آنا: