دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 مرداد 1401 - 00:59

توانايی: دهداری دیکتاتور فوتبال نبود/ دیگر اثری از هما باقی نماند

توانايی: دهداری دیکتاتور فوتبال نبود  دیگر اثری از هما باقی نماند
محمد توانايی یکی از بازمانده‌های بازیکنان قدیمی هما از ظهور و افول این تیم می‌گوید پرویز دهداری دیکتاتور نبود.
کد خبر : 802141

به گزارش گروه ورزش خبرگزاری آنا، ماجرای ظهور و افول تدریجی تیم هما در فوتبال پرهیاهوی ایران شنیدنی است. تیمی با ویژگی‌های منحصر به فرد که پرویز دهداری را روی نیمکتش می‌دید و با فوجی از بازیکنان جوان در ابتدای دهه 50 فوتبال ایران را تحت الشعاع قرار داد. محمد توانایی، یکی از همان بازیکنان جوان است که از جوانان بانک ملی به مکتب هما راه پیدا کرد و زیر نظر استاد پرویز دهداری در فوتبال و تحصیل به مدارج بالا رسید. محمد توانایی که مثل بیشتر تحصیلکرده‌های فوتبال ایران در بطن فوتبال ایران حضور ندارد، هما را یکی از خاص‌ترین تیم‌های دهه 50 می‌داند و معتقد است پایه این تیم از اواسط دهه 40 و با تأسیس تیم گارد گذاشته شد. او در گفت‌وگو با همشهری خاطراتی خواندنی از سر و شکل گرفتن تیم هما و کار کردن زیر نظر مرحوم دهداری روایت می‌کند.

 طرفداران قدیمی فوتبال در ایران هما را یکی از تیم‌های خاص و بی سر و صدای دهه 50 می‌دانند، اما کمتر کسی داستان سر و شکل گرفتن آن را می‌داند. هما از چه سالی و چطور با بازیکنان جوان و کم سن و سال تشکیل شد؟

تیم هما از سال 1352 در فوتبال ایران ظهور کرد اما اگر بخواهیم درباره ریشه‌های این تیم صحبت کنیم باید به 6 یا 7 سال قبل‌تر از سال 52 برگردیم. سال 1346 بود که با زحمات شخص پرویز دهداری تیمی به نام گارد در فوتبال ایران شروع به کار کرد. وقتی تیم شاهین در فوتبال ایران جایگاه قابل اعتنایی داشت، چند تیم را به عنوان زیرمجموعه خودش پوشش می‌داد و یکی از آن تیم‌ها که مرحوم دهداری سنگ بنایش را گذاشت، گارد بود. جالب است که تیم گارد هم بعدها که به اوج رسید، همین رویه را ادامه داد و بانک ملی، ایزد مهرآباد و پیام جزو زیرمجموعه‌های تیم گارد بودند. این سیستم دو مزیت ویژه داشت؛ نخست اینکه پرویز خان همه بازیکنان جوان را تربیت می‌کرد و دو اینکه دیگر نیازی به خرید گران قیمت بازیکن از تیم‌های دیگر نبود. بنابراین بازیکن وقتی در تیم جا می‌افتاد به طور کامل با فلسفه تیم هما آشنا بود.

البته یک روایت دیگر این است که تیم گارد از تیم‌های پایه شاهین تشکیل شد. این طور نیست؟

تیم گارد از بازیکنان جوان تیم‌هایی که زیر مجموعه شاهین بودند تشکیل شد. پرویز خان هم بعد از جدایی از شاهین با زیرمجموعه‌های این باشگاه کار کرد و نتیجه‌اش تشکیل تیم گارد شد.

پیشکسوت

ظاهراً مرحوم دهداری در انتخاب بازیکن خیلی وسواس به خرج می‌داد. ملاک او برای انتخاب بازیکن چه بود؟

فلسفه تیم گارد که بعدها به تیم هما بدل شد همان شعار معروف باشگاه شاهین یعنی «اخلاق، درس و فوتبال» بود. بنابراین اخلاق در درجه اول اهمیت قرار داشت و بعد تحصیلات و دست آخر سبک بازی و استعداد فوتبالی ملاک قرار می‌گرفت. من وقتی 19 سالم بود از جوانان بانک ملی به تیم گارد پیوستم و می‌دیدم که پرویز دهداری اخلاق و تحصیل را ملاک عمل قرار می‌داد. تیم گارد که تشکیل شد بیشتر بچه‌ها دانش‌آموز بودند. من هم زیر نظر پرویز دهداری تحصیلاتم را ادامه دادم و لیسانس مدیریت بازرگانی گرفتم. بازیکنان دیگری مثل سهام میرفخرایی، نعیم صفری، حسن نایب و علی خورشیدی هم وقتی به گارد آمدند دانش‌آموز بودند و برخی از آنها تا مقطع دکترا ادامه تحصیل دادند.

گفته می‌شود پرویز دهداری به خاطر میدان دادن به بازیکنانی که بیش از حد جوان بودند مورد انتقاد هم قرار می‌گرفت. او برای انتقادهایی از این دست چه جوابی داشت؟

پرویز دهداری ایده آل‌هایش همان چیزهایی بود که در مکتب شاهین رعایت می‌شد. او خیلی به نظم و انضباط اهمیت می‌داد و بر خلاف آنچه گفته می‌شد دیکتاتور نبود. در تیم گارد همه بازیکنان باید زود می‌خوابیدند و به تغذیه اهمیت می‌دادند. آن موقع تیم‌های بزرگ پایتخت مثل تاج و پرسپولیس هفته‌ای 3 جلسه تمرین می‌کردند، اما پرویز خان برای ما هفته‌ای 5 جلسه تمرین می‌گذاشت و جمعه‌ها باید به اتفاق هم به کوه‌های اطراف تهران می‌رفتیم که نوعی تمرین همبستگی بود. وقتی کوه می‌رفتیم از بین 22 بازیکن دستکم 15 نفر تا انتهای دربند همراه هم بودیم و چند نفری با هم شام می‌خوردیم و چند نفر دیگر به خانه‌های هم می‌رفتند و می‌خوابیدند. همبستگی و اتحادی که بیرون زمین داشتیم در داخل زمین خودش را نشان می‌داد. الان بعد از 50 سال تیم‌های اروپایی این مسائل را رعایت می‌کنند و مربیانی از جنس فرگوسن ساعت خواب و نوع تغذیه بازیکنانش را چک می‌کنند. ما در تیم گارد این مسائل را تمرین می‌کردیم؛ چه فوتبالی چه غیر فوتبالی. وقتی تیم هما تشکیل شد همه بازیکنان به بلوغ فکری و فوتبالی رسیده بودند.

آن موقع خیلی از بازیکنان جوان که در تیم گارد و بعدها در هما به ستاره‌های فوتبال ایران بدل شدند پیشنهادهایی از تیم‌های متمول داشتند اما به مکتب هما وفادار ماندند. یادتان است که کدام بازیکنان از چه تیم‌هایی پیشنهاد داشتند؟

سال 1356 که تیم شهباز تشکیل شد خیلی از ستاره‌های فوتبال ایران از جمله ناصر حجازی به این تیم پیوستند. همان موقع چند بازیکن ما از شهباز پیشنهاد داشتند اما هیچ کدام نرفتند و با همان سالی 50 هزار تومان در هما ماندند. آن موقع تیم شهباز برای یک فصل 200 هزار تومان پرداخت می‌کرد. سهام میرفخرائی یکی از بازیکنان ما بود که از شهباز پیشنهاد داشت. ما در ساالهای بعد از پیروزی انقلاب هم بازیکنی مثل حمید علیدوستی را داشتیم که بدون بازی در تیم‌های استقلال و پرسپولیس به اروپا رفت و در فوتبال آلمان بازی کرد. یادم هست آن موقع آقای پورحیدری برای جذب حمید علیدوستی با رئیس باشگاه هما مذاکره کرد اما علیدوستی در نهایت هما را انتخاب کرد و به استقلال نرفت.

پیشکسوت

البته پرویز دهداری خودش نماد وفاداری بود و به خیلی از پیشنهاد پاسخ منفی داد.

بله، او برای ما یک الگوی تمام عیار بود. در تمام مسافرت‌ها حتی وقتی مربی تیم ملی شد با یک ساک کوچک می‌رفت و با همان ساک کوچک بر می‌گشت. وقتی در محافل عمومی نهایت ادب را رعایت می‌کرد، بازیکن جوان هم می‌دید و یاد می‌گرفت. این قصه در مورد وفاداری به باشگاه وجود داشت.

بعد از گذشت دهه‌های طولانی هنوز از هما به عنوان تیمی متحد که به نوشته معدود رسانه‌های مکتوب سالهای قبل از انقلاب، فوتبال را به سبک بسکت بازی می‌کرد یاد می‌کنند. این شیوه بازی مبتنی بر کار گروهی بود؟

همینطور است. ما خیلی تمرین می‌کردیم و به این درک رسیده بودیم که فوتبال یعنی تکرار و تکرار و تکرار. گاهی اوقات آن قدر تمرینات ساده را تکرار می‌کردیم که ملکه ذهنمان می‌شد. سال‌های 1354 و 55 اوج فوتبال بسکتبالی بود که هما بازی می‌کرد.

از بین جوانانی که در تیم گارد با پرویز دهداری کار کردند و بعدها به هما پیوستند چند نفر به فوتبالیست‌های بزرگ تبدیل شدند؟

پرویز دهداری در تیم‌های گارد و هما به جوان‌ها زندگی کردن را می‌آموخت و در کنارش مربی فوتبال هم بود. همین جوان‌ها بعدها به بازیکنان بزرگی بدل شدند تا جایی که حشمت مهاجرانی 7 نفر از آنها را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. بازیکنانی مثل سهام میرفخرائی، حسن نایب آقا، مهدی خبیری، علی رضا عزیزی، علی رضا خورشیدی و امان نقدی و ناصر نورائی به تیم ملی هم دعوت شدند.

افول تیم هما یکی از حسرت‌های طرفداران قدیمی فوتبال در ایران است. چرا تیمی که نماد همبستگی بود، آرام آرام از صحنه فوتبال ایران محو شد؟

وقتی در سال 1352 از تیم گارد به هما آمدیم نتیجه زحمات 7-6 ساله‌مان را گرفتیم. وقتی قهرمان جام باشگاه‌های تهران شدیم به لیگ تخت جمشید راه پیدا کردیم و در دومین دوره این مسابقات سوم شدیم و سال 1354 نایب قهرمانی جام تخت جمشید را کسب کردیم. زحمات پرویز خان داشت نتیجه می‌داد که به بیماری کلیوی دچار شد و برای درمان به انگلیس رفت. روند معالجه او طولانی شد و چند نفر از بازیکنان هم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفتند و این گونه بود که هما آرام آرام افت کرد. سال 1367 یک عده‌ای به باشگاه آمدند و ما را بیرون کردند و تیم را به دسته سوم بردند، اما با رفتن این افراد یک بار دیگر به هما برگشتیم و با مربیگری نعیم صفری قهرمان تهران شدیم. تیم خوبی داشتیم تا اینکه در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و بر اساس طرح تمرکز زدایی فوتبال از پایتخت، هما را به کرمانشاه منتقل کردند و سال 1388 دیگر اثری از هما باقی نماند.

پیشکسوت

انتهای پیام/4048/

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب